ترجمه و شرح (اذ کانت الارض لله يورثها من يشاء من عباده و العاقبة للمتقين )


ترجمه و شرح دعاي ندبه (23)

(چون زمين ملک خداست و هر کس از بندگان (خاص) خود را که مورد مشيت او قرار گيرد وارث آن مي گرداند و عاقبت (و پايان) براي متقين و پرهيزکاران است).
شرح- البته انبياء و اولياء خدا مي دانستند که تسلط جابرين و ظالمين در اين عالم موقت است و پايدار نيست چنان که امام باقر عليه السلام هنگامي که او را به دستور هشام بن عبدالملک خليفه اموي به دمشق آورده بودند در مجلس هشام براي حاضرين بيان فرمود (1).
راوي گويد: موقعي که حضرت باقر عليه السلام را به شام آوردند و او را در مجلس هشام حاضر گردانيدند هشام ساکت شد، و حاضرين مجلس- طبق دستور قبلي- هر يک سخنان بيهوده اي نسبت به آن بزرگوار گفتند و او را سرزنش مي کردند، پس از شنيدن سخنان آنها حضرت از جاي برخاست و ايستاد و گفت: اي مردم قصد و نظر شما چيست؟ و چه مي خواهيد در صورتي که به برکت وجود ما خاندان در ابتدا خدا شما را هدايت کرد، پايانتان را هم به وسيله وجود ما ختم مي کند، پس اگر اين سلطنت و قدرت براي شما بي دوام و موقت است، براي ما مدت دار و با دوام و بعد از حکومت ما حکومتي نيست، چون ما هستيم اهل آن عاقبتي که خدا مي فرمايد: «و العاقبة للمتقين» (2).
پس انسان عاقل نبايد از قدرت و سلطنت چند روزه کافران و منافقان فريب خورد، که خداي تعالي مي فرمايد: «لا يغرنک تقلب الذين کفروا في البلاد متاع قليل ثم مأويهم جهنم و بئس المهاد»- آل عمران آيه ي 197- راوي گويد نامه اي خدمت حضرت عسکري عليه السلام نوشتم و سئوال کردم که براي ما نقل شده که رسول خدا بهره اي از دنيا جز خمس نداشت؟ جواب آمد «دنيا و آنچه در آن است مال رسول خدا است».
و از امام باقر عليه السلام روايت شده است که: «رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: خدا آدم را آفريد و تمام دنيا را تيول و خالصه به او بخشيد، پس آنچه را که براي آدم بود به رسول خدا عطا شده و آنچه را که براي رسول خدا است پس از او براي امامان از آل محمد است» (3)
در تفسير برهان مجلد اول ص 362 در ذيل اين آيه ي مبارکه «ان الارض لله يورثها من يشاء من عباده و العاقبة للمتقين»- اعراف آيه ي 128- از ابوجعفر روايت شده که فرمود: در کتابي که به خط علي عليه السلام بود، در تفسير اين آيه يافتيم که فرمود: من و اهل بيتم آنهائي هستيم که زمين را وارثيم و ما هستيم پرهيزکاران (4).
روايت ديگري نيز در ذيل اين آيه ي مبارکه آمده است که ابن عباس گفت:
پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «زمين براي من جمع شد (پستي و بلندي آن از ميان رفت) آنگاه من همه ي شرق و غرب آن را ديدم، و به زودي آنچه را که از زمين براي من جمع شد و به من ارائه داده و برايم نمايان گرديد و من آن را ديدم، امت من بدان سلطنت يابند (5)».
و مؤيد اين گونه روايات حديثي است که فريقين- عامه و خاصه- آن را نقل کرده اند و به حد تواتر رسيده که پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول الله ذلک اليوم حتي يبعث الله رجلا من أهل بيتي يملأ الأرض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا (6)» (اگر باقي نماند از دنيا مگر يک روز البته خداوند آن روز را طولاني کند تا برانگيزاند مردي را از اهل بيت من که قسط و عدالت را در تمام زمين بگسترد همچنان که ظلم و جور آن را فرا گرفته باشد).
(و پروردگار ما از هر نقص و آلايشي منزه و پاک است و وعده هاي او قطعي و محقق الوقوع است).
شرح- البته همچنان که در آيه ي 5 سوره ي فاطر مي فرمايد: «يا ايها الناس ان وعد الله حق» وعده خداوند حق است و قطعي و تخلف پذير نيست، و از جمله وعده هايش اين است که مي فرمايد: «وعد الله الذين آمنوا منکم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم في الارض کما استخلف الذين من قبلهم و ليمکنن لهم دينهم الذي ارتضي لهم و ليبدلنهم من بعد خوفهم أمنا»- نور آيه ي 55- (خداوند به كساني که از شما ايمان آورده اند و کارهاي شايسته انجام داده اند وعده داد که آنها را در زمين جانشين ديگران کند همچنان که اسلاف آنها را جانشين کرد و آن ديني را که بر ايشان پسنديده استقرار دهد و ترسشان را به امنيت مبدل سازد. و خداوند در قرآن بعضي از آنان را که صلاحيت خلافت را داشتند و به اين مقام فائز شدند بيان مي فرمايد از جمله: 1- «فقد آتينا آل ابراهيم الکتاب و الحکمة و آتيناه ملکا عظيما»- نساء آيه ي 54- (پس به راستي به آل ابراهيم کتاب و حکمت داديم و به آنان ملک و سلطنت بزرگي عطا کرديم). 2- «يا داود انا جعلناک خليفة في الارض»- ص آيه ي 26- (اي داود ما تو را در زمين خليفه قرار داديم). 3- آيه 55 سوره ي نور که بطور کلي و عمومي بيان مي کند و مي فرمايد: «و عدالله الذين آمنوا منکم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم في الارض» (خداوند به آنان که ايمان آوردند و کارهاي شايسته انجام دادند از شما وعده داده که آنان را در زمين جانشين ديگران گرداند).
البته اين آيه به صورت عام است و مصداق کامل آن در روايات آمده از جمله در تفسير صافي نقل از کتاب کافي در توضيح اين آيه ي مبارکه ي راوي از امام صادق عليه السلام مي پرسد؟ حضرت مي فرمايد: «اينان همان امامان و اوصياء پيغمبرند» التبه در اين باب روايات زيادي وارد شده که مراد از «وعد الله الذين آمنوا» پيغمبر و اهل بيت اويند که آيه متضمن بشارت به استخلاف ايشان است و از مصاديق کامل آن است. و اين روايات بر مصداق کامل اين آيه تطبيق شده و بشارتشان به استخلاف و تمکن و قدرتشان در روي زمين و برطرف شدن خوف از آنان نيز و تحقق کامل آن هنگام قيام حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف مي باشد.
و أيضا تفسير صافي از تفسير عياشي رواياتي از امام سجاد عليه السلام نقل مي کند که چون اين آيه را قرائت کرد فرمود: «به خدا سوگند که اين کار به وسيله ي شيعيان ما اهل بيت به دست مردي از ما انجام مي گيرد که او مهدي اين امت است، و همان کسي است که رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: اگر از عمر دنيا باقي نماند مگر يک روز البته خدا آن روز را طولاني مي گرداند تا شخصي از اهل بيت من که همنام من است آن را به دست گيرد و زمين را از قسط و عدل پر نمايد همچنان که از ظلم و جور پر شده باشد».
البته هر کس که به ديده ي انصاف در اين آيه بنگرد برايش يقين حاصل مي شود که چون تاکنون مصداق آيه به طور کامل تحقق نيافته، و از طرفي هم خدا وعده فرموده و وعده خدا هم حق است پس مسلما در آينده محقق خواهد شد.
(و هر گروهي در انتظار دولتي هستند و دولت ما در آخر زمان ظاهر مي شود ).
(خدا هرگز خلف وعده نمي کند و اوست قادر و توانا و درستکار و در هر کاري او را کمال اقتدار و علم و حکمت است).
شرح- خداوند در آيه 47 سوره ي ابراهيم مي فرمايد: «فلا تحسبن الله مخلف وعده رسله ان الله عزيز ذو انتقام» (مپنداريد که خدا از وعده خويش به پيغمبرانش تخلف کند البته خدا نيرومند و انتقام گير است).
و در سوره ي حج آيه ي 47 مي فرمايد: «و يستعجلونک بالعذاب و لن يخلف الله وعده» (و نزول عذاب را از تو بشارت مي خواهند در صورتي که خدا هرگز از وعده ي خود تخلف نمي کند).
و به دلائل عقليه و نقليه ي قطعيه ثابت شده که خداوند متعال داراي صفات جلاليه و کماليه است و از نقائص و رذائل پاک و منزه است، و خلف وعده هم که جهت آن يا جهل و ناداني است و يا عجز و ناتواني، و يا پستي فطرت و بيهودگي و از رذائل و صفات ذميمه است خداوند متعال از همه ي اين نقائص منزه است «و هو العزيز الحکيم» و اوست غالب و قادر، حکيم و درستکار، پس محال است خلف وعده کند.

پي نوشت :

1. 46 بحارالانوار جديد ص 264 نقل از مناقب.
2. اين آيه در دو جاي قرآن است- اعراف آيه ي 128 و قصص آيه ي 83- و استشهاد روايت به آيه ي مبارکه از سوره اعراف است که با منظور و مقصود روايت هم منطبق است همچنان که در روايت بعدي که از تفسير برهان نقل مي شود بدان استشهاد شده است.
3. اين روايت و روايت بعد در اصول کافي مجلد اول کتاب «الحجة» باب «ان الارض کلها للامام» حديث شماره 6 و 7 است.
4. اين روايت و مضمون روايت قبلي در تفسير صافي از تفسير عياشي نقل شده است.
5. 18 بحارالانوار جديد ص 139 نقل از مناقب ابن شهر آشوب. و اين روايت هم سابقا بيان شد و در نهايه ابن اثير هم آمده و مرحوم مؤلف لفظ عربي آن را هم در آنجا آورده که چنين است. قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم «زويت لي الارض فأريت مشارقها و مغاربها و سيبلغ ملک أمتي مازوي لي منها».
6. 51 بحارالانوار جديد باب «ما ورد من أخبار النبي بالقائم من طرق الخاصة و العامة» ص 74 نقل از غيبت طوسي، و بدين مضمون أيضا نقل از کمال الدين و کشف الغمة.

منبع:كتاب شرحي بر دعاي ندبه