نماد همزيستي اديان در ايران
نماد همزيستي اديان در ايران
نماد همزيستي اديان در ايران
قره کليسا يا همان کليساي تاتائوس مقدس، نهمين اثر تاريخي است که پيش از آنکه يک بناي تاريخي باشد، نشاني از همزيستي اديان مختلف در ايران است.
قرهکليسا (کليساي سياه) يا يکي از بناهاي تاريخي و مذهبي استان آذربايجان غربي است که به عنوان نهمين اثر تاريخي و فرهنگي در ايران به ثبت جهاني رسيده است و شايد بتوان گفت قره کليسا راه طولاني را براي ثبت در فهرست آثار جهاني طي کرده است.
قره کليسا، يکي از قديميترين کليساهاي جهان مسيحيت و بنا به اعتقادي اولين کليساي مسيحيان عالم است. اين بنا بر اساس اعتقادات موجود، بر روي آرمگاه تاتائوس مقدس از مبشرين و حواريون حضرت مسيح (علیه السلام)ساخته شده است.
سنگ بناي اوليه کليساي تاتائوس مقدس از 1700 سال پيش در اين مکان نهاده و به مرور به ابعاد آن اضافه شده است. چون بناي اوليه اين کليسا از سنگهاي سياه ساخته شده به قره کليسا شهرت يافته است.
هنوز در ميان تاريخ نويسان ارامنه در مورد تاريخچه بناي اصلي و فرعي قره کليسا تفاوت نظرهاي بسياري وجود دارد.
بر اساس منابع تاريخي تاتائوس، حواري حضرت مسيح (علیه السلام)در سال 40 ميلادي به اين منطقه آمد و به تبليغ مسيحيت مبادرت ورزيد و گروهي متعاقب آن به آيين مسيح گرويدند که پادشاه ارمنستان و دخترش از آن جمله بودند.
ساناتروک، پادشاه ارمنستان، بعد از مدت کمي از پيوستن به مسيحيت پشيمان شد و به مخالفت با آيين جديد پرداخت و دستور قتل تاتائوس، ساندخت (دخترش) و گروهي از مسيحيان را داد.
در دورههاي بعد با مسيحي شدن گروهي از مردم ارمنستان، محل کشته شدن تاتائوس و ساندخت و مسيحيان اوليه، به کليسا تبديل ميشود.
در دو کيلومتري شمالغرب قرهکليسا بر بالاي قلهاي، نمازخانهاي وجود دارد که مطابق گفتهها، محل کشته شدن ساندخت است که قدمت اين محل نيز به کهني قره کليسا است.
قرهکليسا در 20 کيلومتري شمال شرقي چالدران در کنار روستايي به همين نام واقع شده است. "قره" واژهاي ترکي و به معناي سياه است که وجه تسميه آن در اين بناي تاريخي، سياه بودن قسمتي از ساختمان کليساي قديمي تاتائوس است.
بر اساس اطلاعات موجود، ظاهرا ساختمان اصلي کليسا به طور کامل از سنگهاي سياه ساخته شده بود که پس از بازسازي قسمتي از سنگهاي سفيد جايگزين سنگهاي سياه شده و اين امر باعث شده که بناي قرهکليسا به دو قسمت با سنگهاي سياه و سفيد تقسيم شود.
بازسازي اين کليسا در دورههاي بعد نيز صورت گرفته که بنا به روايات تاريخي يکي از اين بازسازيها به دليل ويراني بناي قرهکليسا در زمان حمله بوده که در زمان اقامت هلاکوخان در آذربايجان، توسط خواجه نصيرالدين طوسي مرمت شده است.
زلزلهاي نيز در سال 1319 ميلادي باعث ويراني قرهکليسا شد که 10 سال بعد از آن زلزله، زکرياي قديس، اقدام به مرمت آن کرده است.
ساختمان سفيد رنگ اين کليسا در مرمت دوره عباس ميرزاي قاجار به بخش قديمي الحاق شده است.
قرهکليسا، داراي ويژگيهاي خاص معماري ارمني بوده و از نظر حجم و تکنيک يکي از با ارزشترين آثار تاريخي کشور به حساب ميآيد.
اين بنا براي بسياري از مسيحيان ايران و جهان بناي مقدسي محسوب ميشود به طوري که همه ساله در تابستان تعدادي از ارامنه جهان آيين مذهبي خاصي را در آن برگزار ميکنند.
اعلام ثبت جهاني قرهکليسا از سوي يونسکو درست در زماني اتفاق افتاد که آيين مذهبي سالانه مذهبي ارامنه موسوم به "باداراک" در اين کليسا در حال اجرا بود.
پرونده ثبت جهاني قرهکليسا در سال 2007 آماده و به يونسکو ارسال شده بود.
در سي و دومين اجلاس، راي نهايي کميته ميراث جهاني يونسکو مبني بر ثبت قرهکليسا اعلام شد و اين اثر تاريخي به همراه مجموعه تاريخي اطراف آن شامل سه کليساي تاتائوس مقدس، سنت استپانوس، زور زور و چند بناي اطراف آن، همراه دهکدهها و قبرستان به عنوان نهمين اثر ثبت شده ايران در يونسکو معرفي شد.
استفاده از سنگهاي سياه در کليساي اوليه قره کليسا، مهمترين علت نامگذاري اين بنا به شمار مي رود. زيرا قره در زبان ترکي به معني سياه است اما هنوز هم هستند کساني که بر اين عقيده خطي کشيده اند تا بگويند وجه تسميه قره کليسا نه براي استفاده از سنگهاي سياه روي آن است، بلکه به اين علت است که نام کليسا در زبان ترکي به طور گاره يا گارا نيز تلفظ مي شود و اين کلمه به معني بزرگ در اين زبان است.
آنها که بر اين عقيده استوارند براي شاهد مثال خود از نام چالدران ياد مي کنند که پيش از اين، آن را چشمه بزرگ مي گفتند يا آن که قره چمن به معناي چمن بزرگ و نه چمن سياه يا رودخانه هاي متعددي که به نام قره سو نام گرفته اند معناي رودخانه هاي بزرگ را به خود گرفته اند.
اما کماکان نظر اصلي و عمده در مورد وجه تسميه اين کليسا همان سياه بودن سنگهاي به کار رفته بر بدنه کليساست. قره کليسا از دو بخش يا بهتر بگوييم دو کليسا تشکيل شده است که مي توان آنها را به بخش سفيد و سياه نامگذاري کرد. بخش سياه کليسا در قرن 14 ميلادي بازسازي و مرمت شده است.
قره کليسا حوادث زيادي را در طول تاريخ بر خود ديده است. جنگها اولين و شايد آخرين علت در مورد آسيب ديدن اين بنا پس از زلزله بوده اند.
بر اساس کتيبه اي که کنار محراب به خط ارمني قديم نگاشته شده است، کشيشي به نام زاکاريا در سال 1319 ميلادي به زلزله مهيبي اشاره مي کند که کليه بناي قره کليسا را تخريب مي کند تا جايي که هيچ اثري از بناي اوليه باقي نمي ماند.
اما زاکاريا تصميم مي گيرد در عرض 10 سال کليساي ويران شده را بازسازي و مرمت کند و چيزي که اکنون از اين کليسا باقي مانده ماحصل تلاشهاي اين کشيش بوده است.
جنگهايي که در دوره هاي مختلف تاريخي همچون ايلخاني، صفوي و جنگهايي که مابين ايرانيان و عثمانيان در اين منطقه رخ مي دهد باعث مي شود اين بنا هر بار مورد آسيب قرار بگيرد. جالب تر آنکه اين بنا در دوره يورش مغولها نيز آسيب جدي ديده، اما هر زمان که ارامنه احساس امنيت کرده، آن را مرمت و بازسازي مي کردند.
آخرين تعميرات اين بنا برمي گردد به زماني که مرز ايران و ارمنستان به وسيله رود ارس از يکديگر جدا و اسقفي ارمني براي گسترش بناي کليسا راهي ايران مي شود. اين اسقف ارمني مي خواست در واقع با الگوبرداري از کليساي بزرگ که نزديک ايروان بوده اين بنا را به عنوان يک کليسا و مکاني براي تعليم احيا کند.
او آن زمان راهي تبريز مي شود و با درخواست از عباس ميرزا که آن موقع به عنوان وليعهد فتحعلي شاه بر تخت نشسته بوده است، قسمت عظيمي از کليسا را بازسازي مي کند و از آن زمان بخش سفيد کليسا به وجود مي آيد.
او در واقع در آن زمان با تلفيق و الحاق بخش قديم (کليساي سياه) با بخش نو (کليساي سفيد) شاهکاري از معماري را در اين نقطه رقم مي زند.
اين موضوع را کتيبه اي که بر سر در کليسا موجود است، تاييد مي کند که در آن شاعري به زبان فارسي الحاق بخش سفيد را به بخش سياه توضيح مي دهد.
اين تزيينات به واسطه آنکه سنگهايش همگي از سنگهاي آهکي و براحتي قابل تراش و حجمسازي بوده اند، بسيار بديع است و حتي در جاي خود مي تواند در جهان منحصر به فرد به شمار رود.
گلبوته هاي فراوان به همراه چهره هاي حواريون مسيحي و حتي حضرت مسيح(ع) و حضرت مريم از جمله تصاويري هستند که در اين کليسا به چشم مي خورند. جالب آنکه در بخشي از اين تزيينات مي توان داستانهايي از شاهنامه را که مصور شده اند نيز مشاهده کرد.
اين کليسا داراي دو گنبد بزرگ و کوچک هرمي شکل و 12 ترک است. بخش قديمي بنا با سنگهاي تراشه اي سياهرنگ و بخش جديد آن با سنگهاي سفيد ساخته شده است.
کليساي سياه در بخش خارجي داراي طرحهاي زيبايي مانند گردونه خورشيد و بقاياي حجاريهايي از بناي اوليه کليساست، اما در بخش کليساي سفيد حجاريهاي ارزشمند فراواني به صورت تصاوير انسان، نقوش گل و بوته، اشکال حيوانات و موتيفهاي تزييني زيادي دارد که ملهم از عقايد مذهبي و هنر روزگار خويش است. کتيبه هايي به خط ارمني در قسمتهاي داخل و خارج بنا روي سنگ کنده شده که مربوط به تعميرات يا به صورت يادگاري مربوط به بازديدکنندگان گذشته دور است.
در قسمت مرکزي کليسا 4 ستون سنگي به ابعاد 20/1 متر ساخته شده و هر دو ستون به وسيله يک قوس به يکديگر متصل مي شوند.
اين کليسا در داخل خود داراي مکاني براي غسل تعميد است و همچون بسياري از کليساهاي جهان محرابي دارد که در شرق کليسا واقع شده است و در ورودي آن در قسمت غرب قرار دارد.
برج ناقوس اين کليسا به زيباترين شکل طراحي شده است که متاسفانه عمليات بازسازي آن در دوره قاجاريه ناقص مانده است و تنها در يک طبقه خلاصه مي شود. بر اساس برخي منابع، گويا قرار بوده است دو طبقه ديگر نيز به اين برج ناقوس اضافه شود.
بازسازي قره کليسا همواره مورد توجه مسيحيان سراسر جهان بوده است. عمليات بازسازي و مرمت اين بناي تاريخي قبل از انقلاب آغاز شده است؛ اما روند مرمت آن پس از انقلاب شدت بيشتري گرفته است تا جايي که براساس گفته مسئولان امر از سالهاي نخستين انقلاب تاکنون هر ساله بودجه اي خاص براي مرمت اين کليسا از سوي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان آذربايجان غربي در نظر گرفته شده است.
مجموعه فرهنگي، تاريخي و باستاني تخت سليمان تکاب در آذربايجان غربي نيز پيش از اين در فهرست آثار جهاني به ثبت رسيده بود.
يکي از آداب پسنديده در طول زيارت سه روزه، آيين هاي غسل تعميد کودکان و نوجوانان ارمني در اين کليسا است. زيرا عده اي بر اين عقيده اند که تعميد کودکانشان در نخستين کليساي حضرت مسيح و محل شهادت حواري آن حضرت، همراه با خير و برکت است.
گروهي نيز فرزندانشان را با نذر و نيت در آنجا غسل تعميد مي دهند و به همين خاطر سن غسل تعميد گيرندگان گاه به 15 و 20 سال هم مي رسد.
روزهاي توقف خانواده ها در قره کليسا متفاوت است. رسم اين است که سه روز (از اول تا سوم مرداد) بايد در آنجا بمانند ولي کساني که از راه دور مي آيند، گاهي بيش از سه روز مي مانند. خانواده هايي هم که از شهرهاي نزديک مي آيند ممکن است فقط روز دوم آنجا باشند، سپس مراجعت کنند.
در اطراف کليسا، به رغم فراواني جمعيت در روزهاي جشن، ساختمان و بنايي براي بيتوته زائران نيست. خانه هاي روستايي قره کليسا (در سيصد متري کليسا، که 10 تا 12 خانه است) متعلق به کشاورزان مسلمان روستاست و مورد استفاده مسافران قرار نمي گيرند.
از طرف خليفه گري ارامنه، در روزهاي جشن چادرهايي در اطراف کليسا نصب شده که در اختيار مسافران قرار داده مي شود. علاوه بر آن، گروه زيادي از مسافران با خود چادرهاي مسافرتي حمل مي کنند تا با مشکل اقامت رو به رو نشوند.
جشن قره کليسا براي ارمنيان، مجموعه اي از انگيزه هاي اعتقادي، قومي، سنتي، خانوادگي، عاطفي، تفريحي و مسافرت و استفاده از آب و هواي ييلاقي و ديدار دوستان و آشنايان است.
تهيه غذا و پرداختن به خوردن و آشاميدن، سرگرمي عمومي خانواده ها را در اين سه روز تشکيل مي دهد. در بيشتر ساعتهاي روز و شب سفره و بساط غذا در چادرها يا آستانه چادرها گسترده است و اين سفره ها مرکز گرد آمدن خانواده ها و آشنايان است.
تجديد ديدار با دوستان و آشنايان نيز يکي از ويژگي هاي اين جشن سه روزه است. چنانکه برخي از ارامنه تنها در موقعي که به قره کليسا مي آيند يکديگر را ملاقات مي کنند.
در اين سه روز آيين "دعاي کليسا" در روزهاي اول و دوم مرداد صبح و عصر برگزار مي شود، ولي در روز سوم، تنها يک بار و با آيين ويژه عيد به وسيله اسقف اعظم که از تهران مي آيد و اسقف تبريز اجرا مي شود.
شرکت در آيين هاي کليسا در روزهاي جشن اجباري نيست و ديده شده است که برخي افراد هيچگاه در اين مراسم شرکت نمي کنند.
منبع:www.jamejamonline.ir
/خ
قرهکليسا (کليساي سياه) يا يکي از بناهاي تاريخي و مذهبي استان آذربايجان غربي است که به عنوان نهمين اثر تاريخي و فرهنگي در ايران به ثبت جهاني رسيده است و شايد بتوان گفت قره کليسا راه طولاني را براي ثبت در فهرست آثار جهاني طي کرده است.
سنگ بناي اوليه کليساي تاتائوس مقدس از 1700 سال پيش در اين مکان نهاده و به مرور به ابعاد آن اضافه شده است. چون بناي اوليه اين کليسا از سنگهاي سياه ساخته شده به قره کليسا شهرت يافته است.
هنوز در ميان تاريخ نويسان ارامنه در مورد تاريخچه بناي اصلي و فرعي قره کليسا تفاوت نظرهاي بسياري وجود دارد.
بر اساس منابع تاريخي تاتائوس، حواري حضرت مسيح (علیه السلام)در سال 40 ميلادي به اين منطقه آمد و به تبليغ مسيحيت مبادرت ورزيد و گروهي متعاقب آن به آيين مسيح گرويدند که پادشاه ارمنستان و دخترش از آن جمله بودند.
ساناتروک، پادشاه ارمنستان، بعد از مدت کمي از پيوستن به مسيحيت پشيمان شد و به مخالفت با آيين جديد پرداخت و دستور قتل تاتائوس، ساندخت (دخترش) و گروهي از مسيحيان را داد.
در دورههاي بعد با مسيحي شدن گروهي از مردم ارمنستان، محل کشته شدن تاتائوس و ساندخت و مسيحيان اوليه، به کليسا تبديل ميشود.
در دو کيلومتري شمالغرب قرهکليسا بر بالاي قلهاي، نمازخانهاي وجود دارد که مطابق گفتهها، محل کشته شدن ساندخت است که قدمت اين محل نيز به کهني قره کليسا است.
قرهکليسا در 20 کيلومتري شمال شرقي چالدران در کنار روستايي به همين نام واقع شده است. "قره" واژهاي ترکي و به معناي سياه است که وجه تسميه آن در اين بناي تاريخي، سياه بودن قسمتي از ساختمان کليساي قديمي تاتائوس است.
بر اساس اطلاعات موجود، ظاهرا ساختمان اصلي کليسا به طور کامل از سنگهاي سياه ساخته شده بود که پس از بازسازي قسمتي از سنگهاي سفيد جايگزين سنگهاي سياه شده و اين امر باعث شده که بناي قرهکليسا به دو قسمت با سنگهاي سياه و سفيد تقسيم شود.
بازسازي اين کليسا در دورههاي بعد نيز صورت گرفته که بنا به روايات تاريخي يکي از اين بازسازيها به دليل ويراني بناي قرهکليسا در زمان حمله بوده که در زمان اقامت هلاکوخان در آذربايجان، توسط خواجه نصيرالدين طوسي مرمت شده است.
زلزلهاي نيز در سال 1319 ميلادي باعث ويراني قرهکليسا شد که 10 سال بعد از آن زلزله، زکرياي قديس، اقدام به مرمت آن کرده است.
ساختمان سفيد رنگ اين کليسا در مرمت دوره عباس ميرزاي قاجار به بخش قديمي الحاق شده است.
قرهکليسا، داراي ويژگيهاي خاص معماري ارمني بوده و از نظر حجم و تکنيک يکي از با ارزشترين آثار تاريخي کشور به حساب ميآيد.
اين بنا براي بسياري از مسيحيان ايران و جهان بناي مقدسي محسوب ميشود به طوري که همه ساله در تابستان تعدادي از ارامنه جهان آيين مذهبي خاصي را در آن برگزار ميکنند.
اعلام ثبت جهاني قرهکليسا از سوي يونسکو درست در زماني اتفاق افتاد که آيين مذهبي سالانه مذهبي ارامنه موسوم به "باداراک" در اين کليسا در حال اجرا بود.
پرونده ثبت جهاني قرهکليسا در سال 2007 آماده و به يونسکو ارسال شده بود.
در سي و دومين اجلاس، راي نهايي کميته ميراث جهاني يونسکو مبني بر ثبت قرهکليسا اعلام شد و اين اثر تاريخي به همراه مجموعه تاريخي اطراف آن شامل سه کليساي تاتائوس مقدس، سنت استپانوس، زور زور و چند بناي اطراف آن، همراه دهکدهها و قبرستان به عنوان نهمين اثر ثبت شده ايران در يونسکو معرفي شد.
استفاده از سنگهاي سياه در کليساي اوليه قره کليسا، مهمترين علت نامگذاري اين بنا به شمار مي رود. زيرا قره در زبان ترکي به معني سياه است اما هنوز هم هستند کساني که بر اين عقيده خطي کشيده اند تا بگويند وجه تسميه قره کليسا نه براي استفاده از سنگهاي سياه روي آن است، بلکه به اين علت است که نام کليسا در زبان ترکي به طور گاره يا گارا نيز تلفظ مي شود و اين کلمه به معني بزرگ در اين زبان است.
آنها که بر اين عقيده استوارند براي شاهد مثال خود از نام چالدران ياد مي کنند که پيش از اين، آن را چشمه بزرگ مي گفتند يا آن که قره چمن به معناي چمن بزرگ و نه چمن سياه يا رودخانه هاي متعددي که به نام قره سو نام گرفته اند معناي رودخانه هاي بزرگ را به خود گرفته اند.
اما کماکان نظر اصلي و عمده در مورد وجه تسميه اين کليسا همان سياه بودن سنگهاي به کار رفته بر بدنه کليساست. قره کليسا از دو بخش يا بهتر بگوييم دو کليسا تشکيل شده است که مي توان آنها را به بخش سفيد و سياه نامگذاري کرد. بخش سياه کليسا در قرن 14 ميلادي بازسازي و مرمت شده است.
قره کليسا در گذر تاريخ
قره کليسا حوادث زيادي را در طول تاريخ بر خود ديده است. جنگها اولين و شايد آخرين علت در مورد آسيب ديدن اين بنا پس از زلزله بوده اند.
بر اساس کتيبه اي که کنار محراب به خط ارمني قديم نگاشته شده است، کشيشي به نام زاکاريا در سال 1319 ميلادي به زلزله مهيبي اشاره مي کند که کليه بناي قره کليسا را تخريب مي کند تا جايي که هيچ اثري از بناي اوليه باقي نمي ماند.
اما زاکاريا تصميم مي گيرد در عرض 10 سال کليساي ويران شده را بازسازي و مرمت کند و چيزي که اکنون از اين کليسا باقي مانده ماحصل تلاشهاي اين کشيش بوده است.
جنگهايي که در دوره هاي مختلف تاريخي همچون ايلخاني، صفوي و جنگهايي که مابين ايرانيان و عثمانيان در اين منطقه رخ مي دهد باعث مي شود اين بنا هر بار مورد آسيب قرار بگيرد. جالب تر آنکه اين بنا در دوره يورش مغولها نيز آسيب جدي ديده، اما هر زمان که ارامنه احساس امنيت کرده، آن را مرمت و بازسازي مي کردند.
آخرين تعميرات اين بنا برمي گردد به زماني که مرز ايران و ارمنستان به وسيله رود ارس از يکديگر جدا و اسقفي ارمني براي گسترش بناي کليسا راهي ايران مي شود. اين اسقف ارمني مي خواست در واقع با الگوبرداري از کليساي بزرگ که نزديک ايروان بوده اين بنا را به عنوان يک کليسا و مکاني براي تعليم احيا کند.
او آن زمان راهي تبريز مي شود و با درخواست از عباس ميرزا که آن موقع به عنوان وليعهد فتحعلي شاه بر تخت نشسته بوده است، قسمت عظيمي از کليسا را بازسازي مي کند و از آن زمان بخش سفيد کليسا به وجود مي آيد.
او در واقع در آن زمان با تلفيق و الحاق بخش قديم (کليساي سياه) با بخش نو (کليساي سفيد) شاهکاري از معماري را در اين نقطه رقم مي زند.
اين موضوع را کتيبه اي که بر سر در کليسا موجود است، تاييد مي کند که در آن شاعري به زبان فارسي الحاق بخش سفيد را به بخش سياه توضيح مي دهد.
تزئينات متفاوت در قره کليسا
اين تزيينات به واسطه آنکه سنگهايش همگي از سنگهاي آهکي و براحتي قابل تراش و حجمسازي بوده اند، بسيار بديع است و حتي در جاي خود مي تواند در جهان منحصر به فرد به شمار رود.
گلبوته هاي فراوان به همراه چهره هاي حواريون مسيحي و حتي حضرت مسيح(ع) و حضرت مريم از جمله تصاويري هستند که در اين کليسا به چشم مي خورند. جالب آنکه در بخشي از اين تزيينات مي توان داستانهايي از شاهنامه را که مصور شده اند نيز مشاهده کرد.
معماري منحصر به فرد
اين کليسا داراي دو گنبد بزرگ و کوچک هرمي شکل و 12 ترک است. بخش قديمي بنا با سنگهاي تراشه اي سياهرنگ و بخش جديد آن با سنگهاي سفيد ساخته شده است.
کليساي سياه در بخش خارجي داراي طرحهاي زيبايي مانند گردونه خورشيد و بقاياي حجاريهايي از بناي اوليه کليساست، اما در بخش کليساي سفيد حجاريهاي ارزشمند فراواني به صورت تصاوير انسان، نقوش گل و بوته، اشکال حيوانات و موتيفهاي تزييني زيادي دارد که ملهم از عقايد مذهبي و هنر روزگار خويش است. کتيبه هايي به خط ارمني در قسمتهاي داخل و خارج بنا روي سنگ کنده شده که مربوط به تعميرات يا به صورت يادگاري مربوط به بازديدکنندگان گذشته دور است.
در قسمت مرکزي کليسا 4 ستون سنگي به ابعاد 20/1 متر ساخته شده و هر دو ستون به وسيله يک قوس به يکديگر متصل مي شوند.
اين کليسا در داخل خود داراي مکاني براي غسل تعميد است و همچون بسياري از کليساهاي جهان محرابي دارد که در شرق کليسا واقع شده است و در ورودي آن در قسمت غرب قرار دارد.
برج ناقوس اين کليسا به زيباترين شکل طراحي شده است که متاسفانه عمليات بازسازي آن در دوره قاجاريه ناقص مانده است و تنها در يک طبقه خلاصه مي شود. بر اساس برخي منابع، گويا قرار بوده است دو طبقه ديگر نيز به اين برج ناقوس اضافه شود.
بازسازي قره کليسا همواره مورد توجه مسيحيان سراسر جهان بوده است. عمليات بازسازي و مرمت اين بناي تاريخي قبل از انقلاب آغاز شده است؛ اما روند مرمت آن پس از انقلاب شدت بيشتري گرفته است تا جايي که براساس گفته مسئولان امر از سالهاي نخستين انقلاب تاکنون هر ساله بودجه اي خاص براي مرمت اين کليسا از سوي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان آذربايجان غربي در نظر گرفته شده است.
مجموعه فرهنگي، تاريخي و باستاني تخت سليمان تکاب در آذربايجان غربي نيز پيش از اين در فهرست آثار جهاني به ثبت رسيده بود.
آيينهاي ويژه سالانه مسيحيان در قره کليسا
يکي از آداب پسنديده در طول زيارت سه روزه، آيين هاي غسل تعميد کودکان و نوجوانان ارمني در اين کليسا است. زيرا عده اي بر اين عقيده اند که تعميد کودکانشان در نخستين کليساي حضرت مسيح و محل شهادت حواري آن حضرت، همراه با خير و برکت است.
گروهي نيز فرزندانشان را با نذر و نيت در آنجا غسل تعميد مي دهند و به همين خاطر سن غسل تعميد گيرندگان گاه به 15 و 20 سال هم مي رسد.
روزهاي توقف خانواده ها در قره کليسا متفاوت است. رسم اين است که سه روز (از اول تا سوم مرداد) بايد در آنجا بمانند ولي کساني که از راه دور مي آيند، گاهي بيش از سه روز مي مانند. خانواده هايي هم که از شهرهاي نزديک مي آيند ممکن است فقط روز دوم آنجا باشند، سپس مراجعت کنند.
در اطراف کليسا، به رغم فراواني جمعيت در روزهاي جشن، ساختمان و بنايي براي بيتوته زائران نيست. خانه هاي روستايي قره کليسا (در سيصد متري کليسا، که 10 تا 12 خانه است) متعلق به کشاورزان مسلمان روستاست و مورد استفاده مسافران قرار نمي گيرند.
از طرف خليفه گري ارامنه، در روزهاي جشن چادرهايي در اطراف کليسا نصب شده که در اختيار مسافران قرار داده مي شود. علاوه بر آن، گروه زيادي از مسافران با خود چادرهاي مسافرتي حمل مي کنند تا با مشکل اقامت رو به رو نشوند.
جشن قره کليسا براي ارمنيان، مجموعه اي از انگيزه هاي اعتقادي، قومي، سنتي، خانوادگي، عاطفي، تفريحي و مسافرت و استفاده از آب و هواي ييلاقي و ديدار دوستان و آشنايان است.
تهيه غذا و پرداختن به خوردن و آشاميدن، سرگرمي عمومي خانواده ها را در اين سه روز تشکيل مي دهد. در بيشتر ساعتهاي روز و شب سفره و بساط غذا در چادرها يا آستانه چادرها گسترده است و اين سفره ها مرکز گرد آمدن خانواده ها و آشنايان است.
تجديد ديدار با دوستان و آشنايان نيز يکي از ويژگي هاي اين جشن سه روزه است. چنانکه برخي از ارامنه تنها در موقعي که به قره کليسا مي آيند يکديگر را ملاقات مي کنند.
در اين سه روز آيين "دعاي کليسا" در روزهاي اول و دوم مرداد صبح و عصر برگزار مي شود، ولي در روز سوم، تنها يک بار و با آيين ويژه عيد به وسيله اسقف اعظم که از تهران مي آيد و اسقف تبريز اجرا مي شود.
شرکت در آيين هاي کليسا در روزهاي جشن اجباري نيست و ديده شده است که برخي افراد هيچگاه در اين مراسم شرکت نمي کنند.
منبع:www.jamejamonline.ir
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}