تشكيلات بهائيت و حقوق شهروندي

نويسنده: مهدي نائيني



از جمله روش‌هايي كه بهاييان در شست‌و‌شوي مغزي استفاده مي‌كنند "بمباران محبت" است و آن يك اقدام هماهنگ و منسجم تحت رهبريت تشكيلات است كه اعضا قديمي از طريق تملق‌گويي و ابراز عشق و علاقه سعي در جذب افراد مورد نظر دارند.تشكيلات بهائيت به دليل ساختار فرقه‌اي خود از مهم‌ترين موانع رسيدن بهائيان ايران به حقوق شهروندي است. از سوي ديگر، نگراني جوامع بشري از بهائيت نيز امروزه متوجه مديريت تشكيلات است. ايرانيان به عنوان شهروندان يك جامعه انساني و آزادانديش نگران سلامت، رفاه و امنيت شهروندان خود خصوصاً بهائيان ايراني كه در تحت استيلا و سلطه تشكيلات‌اند، هستند.
امروزه تبليغات، عضو‌گيري و فعاليت‌هاي برنامه‌ريزي شده تشكيلات بهائيت موجبات نگراني‌هاي اجتماعي را فراهم آورده؛ به طوري كه اين سئوال پيش مي‌آيد كه چگونه مي‌توان از افراد جامعه به بهترين شكل ممكن در برابر آسيب‌هايي كه از سوي تشكيلات ايجاد شده است، مصونيت يافت.
بهائيان ايراني مهم‌ترين سال‌هاي زندگاني خود را از دست مي‌دهند زيرا تشكيلات بهائيت به راحتي آزادي‌هاي فردي آنان را سلب مي‌كند و خانواده‌هاي بهائي به آساني قرباني به اصطلاح يك خانواده برتر به نام تشكيلات بهائيت مي‌شوند. بهائيان ايران همواره از سوي تشكيلات بهائيت به طور تحقيرآميزي استثمار مي‌شوند. به علت تعهدات سختي كه از بهائيان در تشكيلات گرفته مي‌شود، آسيب‌هاي بسيار شديدي به زندگي آنان وارد مي‌شود تا جايي كه در مواردي به خاطر امر تبليغ از اهداف تحصيلي و شغلي آنها جلوگيري مي‌شود، خانواده‌هاي بهايي از هم گسسته مي‌شوند و اين منافع تشكيلات تا جايي پيش مي‌رود كه بهائيان را وادار مي‌كند دارايي‌هاي خود را تحويل تشكيلات دهند.
به دليل ساختار فرقه‌اي تشكيلات بهائيت پاره‌اي از بهائيان مبتلا به بيماري‌هاي روحي، رواني شده و پاره‌اي هم پس از سال‌ها عضويت در تشكيلات منزوي شده‌اند. تشكيلات بهائيت از روش‌هاي رواني بهره مي‌گيرد و بهائيان تازه وارد را وادار به بازخواني گذشته خود با نگاهي ديگر كرده و تصوير شيطاني از والدين آن‌ها ترسيم مي‌كند تا به آنان اعتماد نكنند و به آنها مي‌آموزند تا بيروني‌ها، حتي اقوام درجه يك را مانند شيطان تلقي كنند و چاره‌اي جز اين نيست كه بايد از آنان گريزان بود.
تشكيلات بهائيت توسط رهبراني كه هرم قدرت و منابع مادي را كنترل مي‌كنند هدايت مي‌شود. رهبران اين تشكيلات در ساختار فرقه‌اي خود تمايل به اعمال اراده و تسلط دارند. در تشكيلات بهائيت هر كس كه رهبريت تشكيلات را به چالش بكشاند تحقير مي‌شود و شامل طردهاي اداري و روحاني مي‌شود. رهبران تشكيلات بهائيت برخلاف روحانيون اديان آسماني كه تكريم و ستايش پيروان خود را به سمت خدا معطوف مي‌كنند، ستايشگري و تكريم را به سوي خود متمركز مي‌كنند. ساختار فرقه‌اي تشكيلات بهائيت خودكامه است، رهبريت تشكيلات به عنوان مقام عالي و داراي امتياز مصون از خطا شناخته مي‌شود و هيچ دادخواستي خارج از سيستم رهبريت تشكيلات بهائيت به سيستم بالاتر قضايي وجود ندارد.
براي اين منظور، تشكيلات برنامه‌هاي آموزشي را برگزار مي‌كند و از طريق مغزشويي از سوي اعضاي قديمي‌تر مانع از آن مي‌شود كه اعضاي جديد و تازه‌وارد تشكيلات را به چالش بكشانند. به اعضاي جديد آموخته مي‌شود كه هرگز نبايد تشكيلات به چالش كشيده شود و هر كس هر گونه سئوال، ترديد و يا احساس منفي كه دارد بايد از مسئول بالاي خود راهنمايي بخواهد. البته تشكيلات با برگزاري برنامه سنگيني از فعاليت‌هاي مختلف از حضور در كلاس‌هاي آموزشي گرفته تا آوازخواني جمعي، انجام فعاليت‌هاي مشترك، مطالعه متون پايه، شركت در تجمعات،‌ رفتن براي جمع‌آوري پول و غيره اعضاي جديد را به حدي مشغول مي‌كند كه فرصت فكر كردن از آنها سلب مي‌شود.
تشكيلات بهائيت تبليغ و عضوگيري را متوجه افراد آسيب‌پذير جامعه مي‌كند زيرا چنين اشخاصي نمي‌توانند از پشت پرده فريب تشكيلات، واقعيت را بيابند. از ديگر كساني كه مورد هدف تشكيلات قرار مي‌گيرند افراد مطيع و منعطف هستند زيرا اين افراد به راحتي مجاب مي‌شوند. همچنين افرادي كه در مشكلات زندگي به طور عام دچار گرفتاري‌هايي همچون دوري از خانواده ، طلاق، افسردگي، بيكاري، گذار از دبيرستان به دانشگاه و ... هستند بيش از هر فرد ديگري در معرض افتادن در دام بهائيت قرار دارند.
در تشكيلات بهائيت افرادي كه سوژه تبليغ قرار مي‌گيرند از تغييراتي كه در درون آنها در طي چندين پروسه شكل مي‌گيرد آگاه نيستند زيرا برنامه‌ريزي شست‌وشوي مغزي يك روند تدريجي است كه هدف آن تغيير هويت فرد در اعتقادات، جهان‌بيني و گذشته است. از جمله روش‌هايي كه در شست‌و‌شوي مغزي استفاده مي‌شود بمباران محبت است و آن يك اقدام هماهنگ و منسجم تحت رهبريت تشكيلات است كه اعضا قديمي از طريق تملق‌گويي و ابراز عشق و علاقه سعي در جذب افراد مورد نظر دارند. در واقع بمباران محبّت چيزي جز يك ترفند فريبكارانه تشكيلات بهائيت به منظور عضوگيري نيست.
از ديگر ترفندهاي تشكيلات دوره كردن اعضا جديد توسط اعضاي قديمي است كه با رفتار خود تلاش مي‌كنند با افتخار تمام خوشحالي‌ خودشان را نسبت به عضويت در تشكيلات، كامل جلوه دادن اعتقادات و منحصر به فرد بودن رهبريت تشكيلات را از خود بروز دهند. اين اعضا قديمي تا به آنجا پيش مي‌روند كه به منظور مجاب‌سازي اعضا جديد داستان‌هايي از گذشته وحشتناك خود مي‌بافند و وانمود مي‌كنند كه همه چيز الان كه در تشكيلات هستند عالي است و ادعا مي‌كنند كه بهائيان "برگزيده"، "تكامل يافته" ، و "خاص" هستند در حالي كه غيربهائيان موجودات پايين‌تري به حساب مي‌آيند.
نحوه شروع عضوگيري تشكيلات بهائيت ممكن است متفاوت باشد اما يك اصل اساسي در آن ثابت است و آن بهره‌گيري از انبوهي از فريبكاري در جذب افراد است. اين فريبكاري‌ها در آغاز عضو گيري از مخفي‌كاري در خصوص آنچه واقعاً ماهيت تشكيلات مي‌دهد تا پنهان‌كاري از منظور نهايي عضويت را شامل مي شود. اصولاً در تشكيلات بهائيت آنچه فرد در نگاه اول مشاهده مي‌كند هماني نيست كه در داخل آن نهفته است و يا نهايتاً به آن منتهي مي‌شود. تشكيلات به خوبي مي‌داند كه اگر بهائيان ايران از ابتدا كار مي‌دانستند كه به چه دليل و به چه صورت جذب شده‌اند هرگز به تشكيلات نمي‌پيوستند. تشكيلات بهائيت همه جا حقوق شهروندي بهائيان ايران را در خدمت منافع تشكيلات مصادره مي‌كند.
امروزه سوءاستفاده‌ها و برنامه‌هاي اغلب غيراخلاقي تشكيلات بهائيت نه تنها در حواشي بلكه در بخش‌هاي اصلي جامعه ظاهر مي‌شود. در گذشته، تشكيلات بهائيت در ايران با جذب افراد به اصطلاح حاشيه‌اي جامعه به فعاليت خود ادامه مي‌داد ولي امروزه شكل تبليغ و روش‌هاي مجاب‌سازي افراد با روش‌هاي پيچيده اعمال مي‌شود كه فراتر از چهارچوب‌هاي معمولي است زيرا در متن اصلي جامعه حركت مي‌كنند به طوري كه تشكيلات همه جا را براي مغزشويي افراد جامعه انتخاب مي‌كند؛ از كلاس درس گرفته تا سمينارها، گردهمايي‌هاي مذهبي، تبليغ در منازل (بيوت تبليغي) مدرسه،‌دانشگاه، درمانگاه، داروخانه وموسسات تجاري.
در سال‌هاي اخير تشكيلات بهائيت راه‌هاي جديدي براي عضوگيري افراد از طريق دستيابي به فعاليت‌هاي تجاري و نفود در مؤسسات غيردولتي يافته است. بسياري از بهائيان ايراني با مزد خيلي كم در مراكز اقتصادي كه تحت تملك تشكيلات است و توسط تشكيلات اداره مي‌شود كار مي‌كنند و بخشي از درآمدشان همراه با منافع شركت به صورت مستقيم و يا غيرمستقيم به مركز تشكيلات فرستاده مي‌شود و بدين ترتيب تشكيلات در يك موقعيت استراتژيك به لحاظ اقتصادي قرار مي‌گيرد؛ به طوري كه در عرصه رقابت اقتصادي صدمات جدي بر پيكره مؤسسات غيربهائي وارد مي‌شود. در واقع تشكيلات بهائيت در يك بازار غيرمنصفانه از استثمار كارگران بهايي گرفته تا وارد شدن در انواع تقلب‌ها و كلاهبرداري‌ها ، قادر مي‌شود تا ثروت خود را افزايش دهد.
باتوجه به مسايل پيشين اين نتيجه حاصل مي‌شود كه تشكيلات بهائيت نوعي از روابط تشكيلاتي است كه در آن رهبران تشكيلات، آگاهانه بهائيان ايران را با استفاده از روش‌هاي خاصي وادار مي‌كنند تا به طور كامل در خصوص تقريباً همه تصميمات مهم زندگي‌شان وابسته به تشكيلات باشند. در تشكيلات بهائيت اعتقادات به ابزاري براي خدمت به برنامه‌هاي پنهان رهبران تشكيلات تبديل شده و نقش چسبي را دارد كه بهاييان را در راستاي اهداف تشكيلات به هم متصل مي‌كند. كليد موفقيت رهبران تشكيلات بهائيت براي سوءاستفاده از بهائيان ايران در ناآگاه نگاه داشتن آنان نهفته است و نكته مهم اين است كه حقوق شهروندي بهائيان ايران امروزه قرباني حقوق تشكيلات بهائيت مي‌شود.
نكته آخر اين‌كه كليه شيوه‌هاي جذب و حفظ افراد گرفتار شده در چنبره تشكيلات بهائيت شبيه رفتارهايي است كه در فرقه‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرد.افرادي نظير شيرين عبادي و سايرين كه اخيراً صحبت‌هايي در راستاي حقوق شهروندي بهاييان ايران مطرح كرده بودند بايد بدانند كه حقوق شهروندي بهاييان تنها توسط خود بهاييان تباه مي‌شود؛ بهاييان با فعاليت در قالب تشكيلات سبب شده‌اند كه حتي ساير كشورهاي ديگر هم آن‌ها را محدود كنند.
منبع: سایت محاکمه