مراعات حقوق ديگران

نويسنده: جواد محدثي



شناخت وظيفه، پايه انجام وظيفه است

انسانها در جامعه نسبت به يکديگر «وظايف متقابل» دارند و به تعبيري ديگر، بر عهده خويش نسبت به افراد ديگر «حقوق متقابل» دارند. شناخت اين حقوق و انجام آنها و مراعات دو جانبه، ضامن تصحيح روابط و سالم سازي معاشرت ها و زدودن کدورت ها و کاهش اختلاف ها و گله مندي هاست.
در جامعه انساني، جز با «مراعات» ديگران و حقوقشان، وضع رفتاري سامان نمي پذيرد. مثلا پدر و مادر نسبت به فرزندان و به عکس، وظايفي دارند. زن در برابر شوهر و شوهر در برابر زن، تعهداتي دارد. فرمانده و سرباز، نسبت به هم حقوق و وظايفي دارند. دو شريک با يکديگر، کارفرما و کارگر، رئيس و مرئوس، معلم و شاگرد، همسايه با همسايه، مشاور و مشورت خواه، خويشاوندان و ارحام نسبت به هم، برادران و خواهران ديني نسبت به هم، برادران و خواهران ديني نسبت به يکديگر، مسلمان با مسلمان و ...
نمونه هاي ديگري از ارتباطهاي اجتماعي، هر کدام نسبت به هم محدوده و مجموعه اي از تکاليف را دارند که در آيين اسلام، به انجام آنها توصيه شده است. اين وظايف و تکاليف و حقوق، اگر:
1- «شناخته» شود،
2- به آنها «عمل» شود،
3- عمل هم دو سويه و «متقابل» باشد، بسياري از مشکلات، يا پيش نخواهد آمد، يا برطرف خواهد گشت.
شبيه اين در قوانين راهنمايي و رانندگي وجود دارد و رانندگان اگر آن آيين نامه ها را بدانند و به آنها عمل کنند و عمل هم به صورت متقابل و از سوي همه رانندگان باشد، نه يک جانبه و ناقص، طبيعي است که بسياري از تصادفات و حوادث و ضايعات رانندگي پيش نخواهد آمد.

حقوق مسلماني

جامع ترين متن حديثي که به بيان اين حقوق و وظايف متقابل پرداخته است، «رساله الحقوق» از امام زين العابدين عليه السلام است که در کتابهاي روايي (از جمله در تحف العقول و مکارم الاخلاق و ...) آمده است. حق برادر ديني، حق همسايه، حق خويشاوند، حق فرزند و اولاد و پدر و مادر، حق زن و شوهر، حق شاگرد و استاد، حق مولا و بنده، حق همنشين و دوست و شريک، حق والي و رعيت، حق مشير و مستشير از جمله حقوقي است که در آن حديث ارزشمند بيان شده است.

برخي از مسئوليت هاي ديني

در جامعه اسلامي، مسلمان متعهد خود را نسبت به برادران ديني مسؤول احساس مي کند و تکاليفي بر عهده او است. طبعا هر مسلماني بايد اين حق را بر گردن خويش احساس کند و آن گونه که ياد شد، مراعات و به کاربستن اينها طرفيني بايد باشد، تا اثر خويش را بگذارد. اين حقوق بسيار است، به برخي از آنها که در احاديث اسلامي آمده است، اشاره مي شود:
1-اينکه مسلمان آنچه را براي خود دوست دارد، براي برادر ديني خودش هم بپسندد و آنچه را که براي خود نمي پسندد، براي ديگران هم نپسندد و روا نشمارد. اين اولين و مهمترين حقي است که هر مسلمان بر گردن ما دارد و روايات بسياري در اين زمينه نقل شده است، حقي بسيار مهم، اما بسيار آسان و اندک!
امام صادق عليه السلام به معلي بن خنيس در حديثي که به برشماري اين حقوق پرداخته است، مي فرمايد:
«أيسر حق منها أن تحب له ما تحب لنفسک و تکره له ما تکره لنفسک»؛(1)
آنچه براي خود دوست مي داري، براي او هم دوست بداري و آنچه براي خويش ناخوشايند مي داني، براي او هم ناخوشايند بداني!... البته گفتن اين سخن آسان است، اما عمل به آن بسي دشوار!
2-اينکه مسلمان، مسلمان ديگر را با دست و زبان نرنجاند.
خدا را بر آن بنده بخشايش است.
که خلق از وجودش در آسايش است.
و اين از مهمترين اصول اخلاقي و معاشرتي اسلام و نشانه مسلماني است. تا آنجا که رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرموده است: «ألمسلم من سلم المسلمون من لسانه و يده»؛(2)
مسلمان کسي است که مسلمانان از زبان و دست او در سلامت و آسايش باشند.
3- اينکه مسلمان در برابر مسلمان، متواضع باشد و از تکبر بپرهيزد.
4- حرف ديگران را درباره مؤمن و مسلمان نشنود و نپذيرد و به سخن چينيها گوش ندهد و در پي خطاها و عيوب نباشد و اگر هم نقطه ضعفي از کسي شنيد يا فهميد، آن را فاش نسازد و آبرويش را نبرد. کسي که در پي عيوب مسلمين باشد از نظر مسلماني و ديني گرفتار سقوط است و از ولايت خدا بيرون رفته، در ولايت شيطان قرار مي گيرد. پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:
«يا معشر من أسلم بلسانه و لم يسلم بقلبه، لا تتبعوا عثرات المسلمين فإنه من تتبع عثرات المسلمين تتبع الله عثرته و من تتبع الله عثرته يفضحه»؛(3)
اي گروه کسانيکه به زبان مسلمان شده ايد ولي دلها مسلمان نشده است! در پي عيبها و لغزش هاي مسلمانان نباشيد، چرا که هر کس در پي شمارش و يافتن عيب هاي مسلمانان باشد، خدا هم پي جوي عيب او خواهد شد و هرکه را که خدا در پي عيوبش افتد، رسوايش مي سازد... .

پي نوشت :

1-محجه ي البيضاء، ج3، ص 354.
2-همان، ص 358.
3-اصول کافي، ج2، ص 355.

منبع:مجله ي خلق پيش شماره پنجم