دربارهی قبیلهی بنینضیر
یکی از قبایل یهودی مدینه در دوران قبل و آغاز اسلام. در سنت اسلامی، بنینضیر، بنیقینقاع و بنیقریظه را معمولاً سه قبیلهی مهم یهودی در مدینه دانستهاند، هرچند در بیشتر آنها به بنینضیر و بنیقریظه اشاره شده
نویسنده: مارکو شولر
مترجم: محمد طاهر ریاضی ارسی
مترجم: محمد طاهر ریاضی ارسی
یکی از قبایل یهودی مدینه در دوران قبل و آغاز اسلام. در سنت اسلامی، بنینضیر، بنیقینقاع و بنیقریظه را معمولاً سه قبیلهی مهم یهودی در مدینه دانستهاند، هرچند در بیشتر آنها به بنینضیر و بنیقریظه اشاره شده است. بنینضیر و بنیقریظه را گاه «الکاهنان» خواندهاند و در منابع عربی، شجرهنامهی «اسرائیلی» عربی شدهای را برای بنینضیر فراهم آوردهاند که به هارون میرسد.
تبار واقعی بنینضیر، همانند ریشهی این نام، مشخص نیست. اسم تعدادی از افراد این قبیله در منابع عربی ذکر شده است و برخی از آنها در دوران حضور محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در مدینه نقش مهمی ایفا کردهاند. از جملهی این افراد عبارتاند از کعببن اشرف شاعر، که پیامبر را هجو میکرد و در نهایت در حملهای شبانه در خیبر کشته شد؛ سلامبن ابی حُقَیق، که او نیز در خیبر به قتل رسید؛ و حُیَیّ بن اخطَب، پدر صَفیَة، که بعدها همسر پیامبر شد. مطابق روایات، بنینضیر از اتحاد مکیان علیه مسلمانان پشتیبانی کردند، مثلاً از ابوسفیان حمایت کردند و اهالی مکه (و نیز دیگر طوایف یهود) را به مخالفت با پیامبر تحریک کردند (نک. مخالفت با محمد (صلی الله علیه و آله و سلم).
وقایعنگاری دقیق ماجرای بنینضیر را، براساس منابع موجود، نمیتوان به طور قطع بازسازی کرد. رایجترین روایت از واقعهی بنینضیر به این ترتیب است: به دنبال افزایش کشمکشها، کعببن اشرف در سال سوم هجری به قتل رسید. سپس، بعد از جنگ اُحُد، بنینضیر سعی کردند پیامبر را با انداختن تخته سنگی به قتل برسانند. در پی این توطئهی نافرجام، مسلمانان در اواخر سال چهارم هجری دست به محاصره زدند. پس از گذشت دو هفته و تقریباً بدون جدال قابل توجهی، بنینضیر تسلیم شدند؛ به دستور محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) درختان نخل بنینضیر را از بین بردند، چنانکه آیهی 5 حشر، مطابق با تفاسیر اسلامی، بر آن دلالت دارد، و با این کار آنان دلبستگی خود به شهر مدینه را از دست دادند. بنینضیر موافقت کردند که این شهر را به قصد خیبر ترک کنند، مشروط بر اینکه اموال منقولشان را نیز با خود ببرند و در مقابل، اراضی و منازلشان مصادره شود. پس از فتح خیبر به دست مسلمانان در سال هفتم هجری، بنینضیر مجدداً اخراج شدند و این بار به شام نقل مکان کردند. صفیه در جنگ خیبر اسیر شد؛ اما پیامبر او را آزاد کرد، او اسلام آورد و همسر پیامبر شد.
با بررسی دقیقتر، مشخص میشود که این روایت «راست کیشانه» از برخورد مسلمانان با بنینضیر خالی از اشکالات جدی نیست. در منابع دیگر، انگیزههای متفاوتی برای محاصره ذکر شده است (مثلاً پیمانشکنی با مسلمانان) و ترتیب وقایع مغشوش است؛ حتی اخراج مجدد بنینضیر از خیبر نیز محل تردید است. در هر حال، اعمال و رفتار شخصیتهای برجستهی بنینضیر به طور مشخص در تواریخ ذکر نشده است و برخی از اعقاب نسلهای بعدی این قبیله، که وجودشان در نخستین قرون اسلامی محرز است، در طول تاریخ کاملاً ناشناخته باقی ماندند.
نام بنینضیر در قرآن ذکر نشده است، اما اغلب گفته میشود که برخی از آیات قرآنی به این قبیله یا به یکی از افراد آن اشاره دارند، مثلاً آیات 84 به بعد، 178 و 256 بقره؛ 51 و 60 نساء: 11 و 42 مائده. اما مهمتر از همه آیات 2-15 حشر است. مطابق اکثر منابع، این آیات با محاصره و اخراج قبیلهی بنینضیر مرتبطاند. گرچه این آیات به برخی جزئیات مذکور در روایت «راست کیشانه» اشاره دارند (مثل از بین بردن درختان نخل)، اما بخش عمدهی آیات به تقسیم غنیمت بین مسلمانان مربوط است (حشر: 6-10). در هرحال، به دلیل ابهام کلی آیات 2-15 حشر، این آیات همچنین میتوانند در ارتباط با واقعهی بنینضیر و علت وقوع آن مؤید گزارشهای موجود متفاوت از روایت «مورد تأیید» نیز باشند. لازم به ذکر است که برخی از مفسران نخستین- به دلیل استفاده از واژهی چندمعنای «الحَشر» در آیهی2 حشر، که احتمالاً به معنای دستهبندی گروهی از مردم (مثلاً در محاصره یا اخراج از یک سرزمین) یا تجمع انسانها در روز آخرت از یک سرزمین) یا تجمع انسانها در روز آخرت است- معتقدند که این آیات مربوط به واقعهای تاریخی نیستند، بلکه به فرجام یهودیان در آخرالزمان اشاره دارند.
منابع تحقیق:
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1390)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمهی: حسین خندق آبادی، مسعود صادقی، مهرداد عباسی، امیر مازیار، تهران: انتشارات حکمت.
تبار واقعی بنینضیر، همانند ریشهی این نام، مشخص نیست. اسم تعدادی از افراد این قبیله در منابع عربی ذکر شده است و برخی از آنها در دوران حضور محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در مدینه نقش مهمی ایفا کردهاند. از جملهی این افراد عبارتاند از کعببن اشرف شاعر، که پیامبر را هجو میکرد و در نهایت در حملهای شبانه در خیبر کشته شد؛ سلامبن ابی حُقَیق، که او نیز در خیبر به قتل رسید؛ و حُیَیّ بن اخطَب، پدر صَفیَة، که بعدها همسر پیامبر شد. مطابق روایات، بنینضیر از اتحاد مکیان علیه مسلمانان پشتیبانی کردند، مثلاً از ابوسفیان حمایت کردند و اهالی مکه (و نیز دیگر طوایف یهود) را به مخالفت با پیامبر تحریک کردند (نک. مخالفت با محمد (صلی الله علیه و آله و سلم).
وقایعنگاری دقیق ماجرای بنینضیر را، براساس منابع موجود، نمیتوان به طور قطع بازسازی کرد. رایجترین روایت از واقعهی بنینضیر به این ترتیب است: به دنبال افزایش کشمکشها، کعببن اشرف در سال سوم هجری به قتل رسید. سپس، بعد از جنگ اُحُد، بنینضیر سعی کردند پیامبر را با انداختن تخته سنگی به قتل برسانند. در پی این توطئهی نافرجام، مسلمانان در اواخر سال چهارم هجری دست به محاصره زدند. پس از گذشت دو هفته و تقریباً بدون جدال قابل توجهی، بنینضیر تسلیم شدند؛ به دستور محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) درختان نخل بنینضیر را از بین بردند، چنانکه آیهی 5 حشر، مطابق با تفاسیر اسلامی، بر آن دلالت دارد، و با این کار آنان دلبستگی خود به شهر مدینه را از دست دادند. بنینضیر موافقت کردند که این شهر را به قصد خیبر ترک کنند، مشروط بر اینکه اموال منقولشان را نیز با خود ببرند و در مقابل، اراضی و منازلشان مصادره شود. پس از فتح خیبر به دست مسلمانان در سال هفتم هجری، بنینضیر مجدداً اخراج شدند و این بار به شام نقل مکان کردند. صفیه در جنگ خیبر اسیر شد؛ اما پیامبر او را آزاد کرد، او اسلام آورد و همسر پیامبر شد.
با بررسی دقیقتر، مشخص میشود که این روایت «راست کیشانه» از برخورد مسلمانان با بنینضیر خالی از اشکالات جدی نیست. در منابع دیگر، انگیزههای متفاوتی برای محاصره ذکر شده است (مثلاً پیمانشکنی با مسلمانان) و ترتیب وقایع مغشوش است؛ حتی اخراج مجدد بنینضیر از خیبر نیز محل تردید است. در هر حال، اعمال و رفتار شخصیتهای برجستهی بنینضیر به طور مشخص در تواریخ ذکر نشده است و برخی از اعقاب نسلهای بعدی این قبیله، که وجودشان در نخستین قرون اسلامی محرز است، در طول تاریخ کاملاً ناشناخته باقی ماندند.
نام بنینضیر در قرآن ذکر نشده است، اما اغلب گفته میشود که برخی از آیات قرآنی به این قبیله یا به یکی از افراد آن اشاره دارند، مثلاً آیات 84 به بعد، 178 و 256 بقره؛ 51 و 60 نساء: 11 و 42 مائده. اما مهمتر از همه آیات 2-15 حشر است. مطابق اکثر منابع، این آیات با محاصره و اخراج قبیلهی بنینضیر مرتبطاند. گرچه این آیات به برخی جزئیات مذکور در روایت «راست کیشانه» اشاره دارند (مثل از بین بردن درختان نخل)، اما بخش عمدهی آیات به تقسیم غنیمت بین مسلمانان مربوط است (حشر: 6-10). در هرحال، به دلیل ابهام کلی آیات 2-15 حشر، این آیات همچنین میتوانند در ارتباط با واقعهی بنینضیر و علت وقوع آن مؤید گزارشهای موجود متفاوت از روایت «مورد تأیید» نیز باشند. لازم به ذکر است که برخی از مفسران نخستین- به دلیل استفاده از واژهی چندمعنای «الحَشر» در آیهی2 حشر، که احتمالاً به معنای دستهبندی گروهی از مردم (مثلاً در محاصره یا اخراج از یک سرزمین) یا تجمع انسانها در روز آخرت از یک سرزمین) یا تجمع انسانها در روز آخرت است- معتقدند که این آیات مربوط به واقعهای تاریخی نیستند، بلکه به فرجام یهودیان در آخرالزمان اشاره دارند.
منابع تحقیق:
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1390)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمهی: حسین خندق آبادی، مسعود صادقی، مهرداد عباسی، امیر مازیار، تهران: انتشارات حکمت.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}