قدمت شهر قدس به بیش از پنج هزار سال پیش باز می‌گردد و بدین ترتیب یکی از قدیمی‌ترین شهرهای جهان محسوب می‌شود. نام‌های مختلفی که بر این شهر اطلاق گردید از عمق تاریخ این شهر گواهی می‌دهد. گوناگونی نامها به خاطر ملل مختلفی است که در این سرزمین سکونت داشتند. کنعانی‌ها که در هزاره‌ی سوم پیش از میلاد به این منطقه آمدند نام آن را «اورسالیم» نهادند که به معنای شهر صلح یا شهر الهه «سالیم» است.
واژه‌ی اورشلیم که در عبری «یروشالیم» خوانده شده و به بیت‌المقدس اطلاق شده است از ریشه‌ی همین واژه گرفته شده است. در تورات 680 بار این واژه تکرار شده است. در عصر یونانیان هم این شهر مقدس به «ایلیا» شهرت یافت که به معنای (خانه‌ی خداست). از مهمترین کارهایی که کنعانیان برای قدس انجام دادند ایجاد تونل برای تأمین آب به داخل شهر بود. آنان ‌آب چشمه‌ی «جیحون» در دره‌ی «قدرون» که امروزه به «عین سلوان» شهرت یافته را به این شهر منتقل کردند. شهر قدس روی نصف‌‌النهار 35 درجه و 13 دقیقه شرقی و مدار 31 درجه و 52 دقیقه شمالی قرار گرفته است. این شهر بر روی سلسله تپه‌هایی که از غرب به شرق امتداد یافته و بین 720 الی 830 متر بالاتر از سطح دریا قرار گرفته‌اند، واقع شده‌ است.

ساکنان اصلی شهر

قبیله «یبوسی‌ها» که از قبایل کنعانیان عرب بودند در حدود سال 2500 قبل از میلاد در این سرزمین ساکن شدند و بر آن نام «یبوس» نهادند. در عصر فراعنه شهر قدس تحت نفوذ مصر فرعونی قرار گرفت که این سیطره از قرن 16 قبل از میلاد آغاز گردید. در عهدپادشاه «اخناتون» شهر قدس توسط «خابیروها» که از قبایل بادیه‌نشین بودند، مورد حمله قرار گرفته و به دلیل آنکه «عبدی خیبا» نتوانست در برابر حملات قبایل بادیه‌نشین مقاومت کند، این شهر به دست آنها افتاد و تا سال 1317 قبل از میلاد این سیطره ادامه داشت که بار دیگر به تصرف مصری‌ها درآمد و تحت حاکمیت آنها باقی ماند

دوره یهودی:

در تاریخ پنج هزارساله‌ی قدس،‌ یهودیان تنها 73 سال بر این شهر حکومت کردند. حضرت داوود‌(علیه السلام) بین سالهای 977 یا 1000 قبل از میلاد این شهر را به تصرف خود درآورد و بر آن نام «شهر داوود» نهاد. آن حضرت قصرها و قلعه‌های مختلفی در این شهر بنا کرد. پادشاهی حضرت داوود 40 سال به طول انجامید. پس از وی پسرش حضرت سلیمان(علیه السلام) مدت 33 سال بر این شهر حکمرانی کرد. پس از رحلت حضرت سلیمان در عهد فرزندش «رحبعام» قلمرو حضرت سلیمان به چند تکه تقسیم شد و این شهر بار دیگر «اورشلیم» نام گرفت.

عصر بابلی‌ها

«بخت‌النصر دوم» شهر قدس را پس از شکست دادن پادشاهان یهود در سال 56 پیش از میلاد به تصرف خود درآورد. وی پس از فتح قدس یهودیان و پادشاه آنان ‌(صدقیا) را به اسارت در آورده و به شهر بابل برد.

دوره پارسیان

در سال 538 قبل از میلاد «کورش» پادشاه هخامنشی پس از برانداختن حکومت ماد و فتح بابل به یهودیان اجازه داد تا از بابل به قدس بازگردند.

دوره یونانی

اسکندر (مقدونی) فلسطین را در سال 333 قبل از میلاد به تصرف خود درآورد. پس از مرگ وی سلسله مقدونی حاکمیت خود را در این شهر ادامه داد. در سال 323 قبل از میلاد هم «بطلمیوس» به این شهر حمله کرد و آن را به همراه بقیه‌ی خاک فلسطین به سرزمین مصر ملحق کرد. پس از وی جانشین او نیز در سال 198 قبل از میلادی این عمل را تکرار کرد.

دوره رومیان

«بومبیجی یبمپ» فرمانده‌ی ارتش روم در سال 63 قبل از میلاد قدس را به تصرف خود درآورد و آن را به امپراطوری روم ملحق نمود.
بیت‌ المقدس بدین شکل تا سال 636 میلادی تحت حاکمیت رومی‌ها باقی ماند. در این مدت شهر قدس شاهد حوادث و رویدادهای مختلفی بود. شورش یهودیان بین سالهای 66 تا 70 میلادی در قدس از جمله حوادث آن دوره بود که به شدت توسط رومی‌ها سرکوب گردید و در این شورش شهر به آتش کشیده شد و حاکم روم بسیاری از یهودیان را به اسارت گرفت تا وضعیت شهر بار دیگر تحت اشغال رومی‌ها به شکل سابق خود باز گردد.
پس از آن دو بار دیگر یهودیان در سال‌های 115 و 132 دست به شورش زدند و موفق شدند شهر را به تصرف خود درآورند اما «آدریان» امپراطور روم به شدت و قساوت با آنان برخورد کرد. او برای بار دوم شهر قدس را ویران و یهودیان را از آنجا اخراج کرده و تنها به مسیحیان اجازه اقامت در شهر را داد. پس از آن نام شهر را به «ایلیا» تغییر و دستور داد تا هیچ یهودی در شهر سکونت نداشته باشد.
«کنستانتین اول» امپراطور روم پایتخت خود را به قدس منتقل کرد و مسیحیت را به عنوان دین رسمی کشور تعیین نمود. این حادثه نقطه عطفی در تاریخ قدس به شمار می‌رود. زیرا در سال 326 کلیسای «قیامت» در قدس ساخته شد.

بازگشت فارس‌‌ها

درسال 395 امپراطوری روم به دو بخش متخاصم تقسیم شد. مسئله‌ای که باعث گردید تا فارس‌ها نسبت به حمله به قدس ترغیب شوند. این امر برای آنها در سال 614 میسر گردیده و حاکمیت آنان براین شهر تا سال 628 ادامه یافت. در این سال رومی‌ها بیت‌المقدس را باز پس گرفته و تا زمان فتح اسلام در سال 636 همچنان حکمرانی آنان بر این شهر ادامه داشت.

معراج حضرت رسول(صلّی الله علیه و آله و سلّم)

در سال 621 میلادی شهر قدس شاهد حضور پیامبر بود، در این سال خداوند رویداد «اسری»آن حضرت را از مسجد‌الحرام به مسجد‌الاقصی منتقل و از آنجا نیز به معراج برد.
دوره‌ی اول اسلامی: عمر بن الخطاب در سال 636 (15 هجری)ـ در روایت دیگر سال 638 میلادی ـ شهر قدس را فتح کرد. در آن سال ارتش اسلام به فرماندهی «ابوعبیده عمر بن جراح» وارد بیت‌ المقدس شد.
اسقف «سفرونیوس» درخواست نمود که عمرخود شهر قدس را تصرف کند، از این رو بود که سند اعطای آزادی دینی در مقابل اعطای جزیه بین او و عمر به امضا رسید و این دوره به (عهد عمری) شهرت یافت. براساس مفاد این قرارداد نام شهر از ایلیا به قدس بازگردانده شد و همچنین به درخواست مسیحیان سکونت یهودیان در شهر قدس ممنوع شد.
از آن تاریخ شهر مقدس قدس شکل اسلامی به خود گرفت، تا آنکه در دوره‌ی امویان (661ـ 750 م) و دوره عباسیان (750ـ 878 م) این شهر در ابعاد مختلف شاهد شکوفایی گسترده‌ای شده بود.
از مهمترین آثار اسلامی ساخته شده در این دوره مسجد «قبه‌الصخره» است که «عبدالملک بن مروان» آن را بین سالهای 682 تا 691 میلادی بنا نهاد و در سال 709 میلادی نیز «مسجدا‌لاقصی» ساخته شده است. شهر قدس در این دوره شاهد ناآرامی و جنگ‌های نظامی متعدد بود که بین عباسیان و فاطمیان و نیز قرامطه روی داده بود. تا اینکه سرانجام در سال 1071 میلادی بیت‌المقدس به دست سلجوقیان افتاد.

جنگ‌های صلیبی

قدس در سال 1099 به دست صلیبیان تصرف شد، این رویداد پس از 500 سال حکومت اسلامی و بر اثر جنگ‌های بوجود آمده بین سلجوقیان و فاطمیان از یکسو و نزاع‌ها و اختلافات داخلی سلجوقیان از سوی دیگر به وقوع پیوست. صلیبی‌ها به محض ورود به قدس حدود 70 هزار مسلمان را به شهادت رساندند و از هتک حرمت تمامی مقدسات اسلامی دریغ نکردند. از آن تاریخ یک دولت مسیحی در قدس روی کار آمد که توسط یک پادشاه کاتولیک اداره می‌شد و تمامی قوانین نیز براساس مذهب کاتولیکی تدوین گردید. این مسئله باعث برانگیخته شدن خشم ارتودکس‌ها شد.

دوره‌ی دوم اسلامی

در این دوره «صلاح‌الدین ایوبی» موفق شد در سال 1187 بیت‌المقدس را باز پس بگیرد. این رویداد طی جنگ «حطین» به وقوع پیوست.
وی پس از فتح قدس با ساکنان آن به نرمی رفتار کرده و صلیب‌ها را از قبه‌الصخره برداشته و به سازندگی شهر پرداخت. با این حال صلیبی‌ها توانستند پس از مرگ صلاح‌ الدین بار دیگر بر شهر قدس تسلط یابند. این کار در دوره «پادشاهی فردریک» صورت گرفت. این شخص موفق شد که به مدت 11 سال این شهر مقدس را در اشغال خود نگه دارد،‌ اما پادشاه «صالح نجم الدین ایوم» در سال 1244 این شهر را از آنان باز پس گرفت.

دوره‌ی ممالیک

شهر طی سال‌های 1243 و 1244 میلادی مورد حمله‌ی مغولها قرار گرفت اما ممالیک‌ها به فرماندهی «سیف‌الدین قطز» و «الظاهر بیرس» در جنگ «عین جالود» بر مغولها پیروز شدند.
این رویداد در سال 1259 م به وقوع پیوست و پس از آن تمام فلسطین و از جمله قدس تحت حاکمیت ممالیکی‌ها درآمد. ممالیک‌ها مصر، و شام را نیز پس از سقوط دولت ایوبی تاسال 1517 در حاکمیت خویش داشتند.

حکومت عثمانی

ارتش عثمانی به رهبری سلطان سلیم اول پس از پیروزی در جنگ «مرج دابق» که بین سالهای 1615 تا 1616 روی داد، وارد قدس شده و آن را به قلمرو امپراطوری عثمانی ملحق کردند. سلطان «سلیمان قانونی» دیوارهای شهر قدس و همچنین «قبه‌الصخره» را بازسازی کرد.
بین سالهای 1831 تا 1840 م فلسطین بخشی از کشور مصر به رهبری «محمد‌علی» قرار گرفت. اما طولی نکشید که بار دیگر توسط دولت عثمانی فتح شد.
دولت عثمانی در سال 1880 برای قدس خودمختاری اعلام کرده و دیوارهای شهر را برای سهولت ورود «ویلیام دوم» قیصر آلمان و همراهان وی به شهر در سال 1898 برداشت، به هر شکل قدس تا جنگ جهانی اول تحت حاکمیت عثمانی بود. آنگاه ترک‌های عثمانی پس از شکست در جنگ از فلسطین خارج شدند.

دوره‌ی اشغالگری انگلیس

قدس بین روزهای 8 و 9/12/1917 به اشغال نیروهای انگلیسی درآمد. در این تاریخ ژنرال «آلنبی» اشغال قدس را به دست انگلیسی‌ها اعلام کرده و «جامعه‌ی ملل» حق قیمومیت بر فلسطین را به انگلیسی‌ها واگذار کرد. اینگونه بود که قدس پایتخت فلسطین تحت قیمومیت انگلیس قرار گرفت.
در این دوره یعنی حاکمیت انگلیس بین (1920 ـ 1948) فلسطین شاهد ورود گسترده یهودیان از سراسر جهان بود. بخصوص که پس از وعده‌ی «بالفور» در سال 1917 مبنی بر اسکان یهودیان در سرزمین فلسطین، جریان این مهاجرتها شکل بسیار گسترده‌ای به خود گرفت.

طرح بین‌المللی کردن قدس

مسئله قدس پس از جنگ جهانی دوم در سازمان ملل متحد مطرح شد و این سازمان با صدور قطعنامه‌ای در 29 نوامبر 1947 خواستار بین‌المللی شدن شهر مقدس قدس گردید.

پایان قیمومیت انگلیس

در سال 1948 انگلیس پایان قیمومیت خود را بر فلسطین اعلام و نیروهای خود را از این سرزمین خارج کرد. به محض خروج انگلیس از سرزمین فلسطین باندهای صهیونیستی از خلأ سیاسی و نظامی به وجود آمده در این سرزمین کمال سوءاستفاده را کرده و فوری برپایی اسرائیل را اعلام کردند. در 3 دسامبر 1948 «دیوید بن گوریون» نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی بخش غربی قدس را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام کرد،‌در حالی که تا شکست اعراب در جنگ ژوئن 1967 بخش شرقی این شهر تحت حاکمیت اردن بود. اما پس از جنگ ژوئن این بخش از بیت‌المقدس نیز به اشغال رژیم صهیونیستی درآمد.

جغرافیای قدس

شهر قدس روی نصف‌‌النهار 35 درجه و 13 دقیقه شرقی و مدار 31 درجه و 52 دقیقه شمالی قرار گرفته است. این شهر بر روی سلسله تپه‌هایی که از غرب به شرق امتداد یافته و بین 720 الی 830 متر بالاتر از سطح دریا قرار گرفته‌اند، واقع شده‌ است.
شهر قدس 54 کیلومتر با دریای مدیترانه و 250 کیلومتر با دریای سرخ فاصله دارد.
چندین جاده بسیار مهم قدس را به شهرهای بزرگ فلسطین و برخی از پایتخت‌های کشورهای عربی متصل می‌کند. این شهر 150 کیلومتر با عکا، 65 کیلومتر با نابلس، 36 کیلومتر با الخلیل، 62 کیلومتر با یافا و 94 کیلومتر با غزه فاصله دارد. همچنین جاده‌ای به طول 88 کیلومتر این شهر را به عمان،‌290 کیلومتر به دمشق، 528 کیلومتر به قاهره و 865 کیلومتری به بغداد متصل می‌سازد.
هسته‌ی اولیه شهر قدس آنگونه که حفاری‌ها نشان می‌دهند بر دامنه تپه مشرف بر روستای «سلوان» واقع در جنوب شرقی حرم قدس شریف که به مساحتی حدود 55 هزار متر مربع ساخته شده و با آب چشمه‌ی ام‌الدرج نیز آبیاری می‌شد، کشیده شده است.
به مرور زمان شهر قدس روند توسعه‌‌ی خود را پیش گرفت و از شرق، شمال شرق و جنوب غربی گسترش یافت. هسته‌ی مرکزی شهر نیز در بر گیرنده‌ی مراکز مقدس سه دین آسمانی (اسلام، مسیحیت و یهود) است.
قدس قدیمی یا قدس عتیق به مناطقی اطلاق می‌شود که در داخل دیوار «سلیمان قانونی» قرار دارد. مساحت این منطقه 71/8 دونم (دونم معادل 1000 متر مربع است) است که در داخل دیواری به طول 20/4 کیلومتر واقع شده است. منطقه‌ی مذکور بر فراز چهار کوه «موریا»، «صهیون»، «اکرا» و «بزیتا» واقع شده و حرم «مسجد‌الاقصی» نیز در جنوب شرقی بخش قدیمی شهر مقدس قدس بر فراز کوه موریا قرار گرفته است. بخش شرقی قدس همان بخش قدیمی شهر، شامل محله‌هایی است که مسلمانان آن را بیرون از این دیواره ساخته‌‌اند. این محله‌ها شامل محله «شیخ جراح»، «باب الساهره»، «وادی الجوز» و محله‌ی «ظهر» می‌باشد.
واژه‌ی بخش شرقی پیش از سال 1948 زمانی که صهیونیست‌ها به حمایت انگلیس‌ها در بخش غربی قدس مستقر شدند،‌رایج شد.
واژه قدس غربی در واقع به مناطقی از بیت‌‌المقدس اطلاق می‌گردد که در سایه اشغال فلسطین توسط نیروهای انگلیسی گسترش یافته و مهاجران یهودی نیز با پشتیبانی انگلیس در آن سکونت کردند. این منطقه وسعت بسیاری یافته و انگلیسی‌ها این منطقه را در سال 1946 به حوزه استحفاظی بیت‌ المقدس ملحق کرده و با الحاق بخش غربی قدس مساحت این شهر را به 19 کیلومتر مربع رساندند.
بدین معنا که این بخش به 20 برابر بخش قدیمی و کهنه شهر گسترش یافته است.

قدس یکپارچه

صهیونیست‌ها از این واژه برای توصیف بخش‌های شرقی و غربی قدس استفاده می‌کنند. زیرا این شهر پس از جنگ 1948 به دو قسمت تقسیم شده و صهیونیست‌ها بخش غربی را به اشغال خود درآوردند در حالی که بخش شرقی آن در اختیار ارتش اردن باقی ماند. اما پس از جنگ 1967 که صهیونیست‌ها بخش شرقی شهر را هم به اشغال خود درآوردند بر اندیشه قدس یکپارچه به عنوان پایتخت ابدی رژیم صهیونیستی پافشاری کردند.
قدس بزرگ: این واژه در راستای تلاش‌های صهیونیستی برای محو هویت اسلامی این شهر بکار می‌رود. صهیونیست‌ها با الحاق شهرک‌های صهیونیست‌نشین که در اطراف شهر قدس احداث کرده‌اند، به بیت‌المقدس، سعی دارند بخش‌‌های مسلمان نشین این شهر مقدس را نسبت به بخش‌های یهودی نشین کوچک نشاندهند.
از دیگر اهداف طرح «قدس بزرگ» به محاصره درآوردن محله‌های مسلمان نشین شهر که در بخش قدیمی شهر قرار گرفته‌اند را می‌توان نام برد. صهیونیست‌ها در این راستا تلاش می‌کنند تا محله‌های مسلمان نشین بخش قدیمی را از دیگر محله‌های مسلمان‌نشین که بیرون از دیواره قرار گرفته جدا کرده و با دشوار کردن نقل و انتقال و تردد مسلمانان در بخش قدیمی آنان را وادار کنند تا به خارج از شهر قدس نقل مکان کنند. چون بخش قدیمی شهر گنجایش جمعیت و ساختمان‌های مسکونی را دیگر نداشت،‌کار ساخت و ساز به خارج از دیواره‌ای که سلطان سلیمان قانونی در سال 1542 میلادی اطراف شهر ساخته بود، منتقل شد و محله‌هایی در خارج از این شهر ساخته شد که بعدها به آن قدس جدید اطلاع گردید.
همچنین مناطق حومه‌ی شهر و روستاهای اطراف آن نیز به این شهر متصل شدند. و بعد از آن که سالها به عنوان روستاهای اطراف شهر شناخته می‌شدند، به دلیل گسترش شهر به مناطقی در درون آن مبدل شدند که روستاهای «شعفاط»، «بیت‌حنینا»، «سلوان» و «عین کارم» از جمله آنها است.

جمعیت قدس

براساس آماری که رژیم صهیونیستی به طور رسمی در سال 2000 ارایه داد، تعداد جمعیت شهر با رشدی 2 درصدی به 646 هزار و 300 نفر رسیده که از این تعداد 436 هزار و هفتصد نفر صهیونیست مهاجر و 209 هزار و 500 نفر نیز فلسطینی بودند.
این در حالی است که با تغییرات بوجود آمده هم اکنون 6/67 درصد از جمعیت شهر را صهیونیست‌های مهاجر و 4/32 درصد را فلسطینیان یعنی ساکنان اصلی آن تشکیل می‌دهند.
افزایش خالص جمعیت پس از آمار‌گیری از زاد و ولد و مهاجرین ودر نظر گرفتن مرگ و میر 12 هزار و 600 نفر می‌باشد که از این تعداد 2900 نفر سهم صهیونیست‌ها و 9700 نفر نیز سهم فلسطینیان می‌باشد.
با توجه به این رقم می‌توان رشد جمعیت صهیونیست‌ها را در شهر 7 درصد و نزد فلسطینیان نیز 4/7 درصد عنوان کرد.
به گفته‌ی دکتر «ساراه هیرشکوبیتس» رئیس بخش برنامه‌ریزی استراتژیک شهرداری قدس رژیم صهیونیستی همواره در تلاش است تا نسبت جمعیت فلسطینیان در شهر قدس از مرز 28 درصد فراتر نرود. در این راستا رژیم صهیونیستی تمامی تلاش خود را به کار بسته تا جمعیت صهیونیست‌ها را در شهر از هر راه ممکن افزایش دهد. به طور مثال هر خانه‌ای که فلسطینیان آن را ساختند، رژیم صهیونیستی به بهانه‌ی نداشتن جواز ویران کرده، و صهیونیست‌ها را در همان مکان اسکان می‌دهند.
براساس آمار منتشر شده توسط «بیت‌الشرق» از سال 1967 تا 1976 بیش از دو هزار منزل مسکونی فلسطینیان توسط صهیونیست‌‌ها ویران شده است و این مسئله‌ای است که باعث بروز گرفتاری‌های فراوان و بحران شدید در جامعه‌ی فلسطینی گردیده و اکثر خانه‌های باقی مانده فلسطینی نیز با تراکم جمعیت بسیار بالایی روبرو است.
براساس آخرین اطلاعات به دست ‌آمده از سوی منابع صهیونیستی در سال 2001 بیش از 32 خانه مسکونی در بخش شرقی بیت‌المقدس توسط این رژیم منهدم شده ودر شش ماهه اول سال 2002 نیز بیش از 17 خانه مسکونی در این شهر توسط صهیونیست‌ها ویران شده است.
از سوی دیگر می‌توان گفت که یکی از اهرمهای فشار صهیونیست‌ها علیه فلسطینیان ساکن قدس عدم اعطای جواز ساخت خانه به آنان است.
صهیونیست‌ها بجز در موارد بسیار نادر به هیچ‌یک از خانه‌های فلسطینیان که بیشتر آنها قدیمی هستند، اجازه ساخت نمی‌دهند. این در حالی است که براساس اعلام منابع فلسطینی از میان هر 6 صهیونیست ساکن بخش غربی قدس یک نفر جواز ساخت دریافت کرده است.
به گفته این منابع در هر سال تنها به 42 فلسطینی و با ارایه شروط سخت جواز ساخت داده می‌شود.
در این زمینه باید گفت که صهیونیست‌ها در سال 1967 هیچ واحد ساختمانی را در بخش شرقی بیت‌المقدس در اختیار نداشتند و همه‌ی 12010 واحد مسکونی این بخش در این شهر متعلق به فلسطینیان بود و تا سال 1995 واحدهای مسکونی صهیونیست‌نشین به 21490 واحد رسید و در مقابل نیز فلسطینیان تنها 38534 واحد مسکونی را در اختیار داشتند.

جمعیت در بخش شرقی قدس:

جمعیت فلسطینیان در سال 1999 حدود 5 درصد افزایش یافت، براساس آمارگیری صورت گرفته توسط اداره‌ی آمار فلسطین در ‌آن تاریخ بیش از 348 هزار فلسطینی در بخش شرقی قدس زندگی می‌کردند در حالی که این رقم در سال قبل از آن 331 هزار نفر بود. با این وجود صهیونیستها که قدس را به عنوان پایتخت ابدی خود اعلام کرده بودند، اعلام می‌کنند تنها 180 هزار فلسطینی در این شهر زندگی می‌کنند. اداره‌ی آمار فلسطین پیش‌بینی می‌کند که جمعیت فلسطینیان در بخش شرقی قدس تا سال 2010 میلادی به بیش از نیم میلیون نفر خواهد رسید. براساس همین آمار فلسطینیان تنها 7/10 درصد از کل مساحت را در اختیار دارند.
از سوی دیگر شهرک‌های صهیونیست‌نشین که پس از اشغال این شهر ساخته شده است، حدود 7/2 درصد را به خود اختصاص داده و بقیه 85 درصد مساحت شهر نیز که حدود 338 هزار دونم است بعنوان منطقه بسته نظامی اعلام شده و ورود فلسطینیان به آن ممنوع شده است.
طی جنگ‌های 1948 و 1967 رژیم صهیونیسیتی موفق شد تمامی بیت‌المقدس (بخش‌های شرقی و غربی) را به اشغال خود درآورد و مساحت این شهر را به چندین برابر افزایش داد.
صهیونیست‌ها برای حفظ برتری یهودی در این شهر بسیاری از روستاهای فلسطینی مجاور قدس را هم به زور سرنیزه به این ضمیمه کرده‌اند. در حالی که تمام مذاکرات سازش در مورد قدس بر سر یک کیلومتر مربع از این مکان مقدس بود اما اکنون برسر بقیه شهر می‌باشد. در صورتی که مساحت بخش شرقی قدس بالغ بر 73 کیلومتر مربع است. حال با توجه به این نابرابری ملاحظه کنید که روند سازش چه بر سر مسئله قدس می‌آورد.
در اینجا لازم به اشاره است که بخش قدیمی قدس به پنج محله تقسیم می‌شود: محله‌ی اسلامی، محله‌ی مسیحی (که به آنها محله‌ی عربی یا فلسطینی اطلاق می‌شود)، محله‌ی یهودی که پس از جنگ 1967 بر روی زمین‌های موقوفه اسلامی ساخته شد، محله‌ی ارمنی، و صحن مسجد‌الاقصی است که تمامی این محله‌ها تنها به وسعت یک کیلومتر مربع قرار دارند.

کمپ‌دیوید 2

مسئله قدس در جدول حل و فصل نهایی روند سازش قرار داده شده بود.
این مسائل در مذاکرات «کمپ‌دیوید 2» مطرح شد که در آن «ایهود باراک» نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی و «یاسر عرفات» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین «بیل کلینتون» رئیس جمهور وقت آمریکا حضورداشتند.
در گفت‌و گوهای کمپ‌دیوید رژیم صهیونیستی و آمریکا به عرفات پیشنهاد کردند که محله‌ی عربی (مسیحی و مسلمان نشین) که مساحت آن از یک سوم کیلومتر تجاوز نمی‌کند را به تشیکلات خودگردان واگذار کنند. در این مذاکرات رژیم صهیونیستی حاضر نشد تمام بخش قدیمی این شهر را به فلسطینیان واگذار کند. به هر شکل این مسئله با مخالفت طرف فلسطینی مذاکره کننده مواجه گردید.
می‌توان مسئله قدس را یکی از پایه‌های اساسی شکست مذاکرات دوره‌ای سازش‌ عنوان کرد.
برگرفته از : «نداءالقدس»، سال چهارم، شماره‌ی 67، 1/11/1381
منبع: http://www.dowran.ir