آیا قرآن عربی، فقط برای اعراب است؟
یکی از چالشهایی که در فهم زبان کتب مقدس وجود دارد، وجود دو وجه همزمان در آن است: همگانی بودن پیام برای عموم انسانها و برخی وجوه که جماعتی خاص و فرهنگی خاص را به عنوان مخاطب معین متن مطرح
نویسنده: احمد پاکتچی
یکی از چالشهایی که در فهم زبان کتب مقدس وجود دارد، وجود دو وجه همزمان در آن است: همگانی بودن پیام برای عموم انسانها و برخی وجوه که جماعتی خاص و فرهنگی خاص را به عنوان مخاطب معین متن مطرح میسازد. حتی این وجه دوگانه از حیث زمان نیز مصداق دارد، از سویی همه انسانها از زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) تا قیام قیامت مخاطب قرآن هستند و از سوی دیگر گروهی که در زمان نزول قرآن در قید حیات و در سن درک بودهاند، نسبت به این تخاطب ویژگی دارند. این مسئله از دیرباز هم توجه برخی از عالمان دینی را به خود جلب کرده و موجب شده است که برخی، شمول خطابهای قرآنی نسبت به کسانی که بعدها به جهان خواهند آمد، مجاز در تخاطب و نه حقیقت شمارند. (1)
متون مقدس دینهای بزرگ عموماً از این وجه دوگانه برخوردارند؛ حتی عهد عتیق که به نظر میرسد با چنین ویژگیای مواجه نباشد، در عمل درگیر این دوگانگی شده است. این نکته معلوم است که در مجموعه کتب مقدس و از جمله اسفار پنجگانه تورات همواره قوم بنیاسرائیل به عنوان مخاطب خاص، بارها و بارها نام برده شدهاند؛ تا آنجا که حتی در مواردی از تورات، از زبان خداوند از بنی اسرائیل به عنوان "ملت من" یاد شده است، (2) در قرآن کریم نیز رویکرد جهانی نسبت به مخاطب دیده میشود و همه انسانها مخاطب پیامهای قرآناند؛ از همین روست که بارها خطاب "یا ایها الناس" در قرآن کریم به کار رفته و این در حالی است که خداوند هیچ گاه قوم عرب، قبیلهای از عرب یا هیچ قوم دیگری را مخاطب خود در قرآن نساخته است خداوند به عنوان خدای عبرانیان معرفی شده (3) و رسالت اصلی حضرت موسی (علیه السلام) رها کردن بنیاسرائیل از یوغ ستم فرعون بوده است، بدون آنکه فرعون خود مخاطب موسی و خدای او باشد. (4) (5) اما در آموزههای دینی یهود، به خصوص در میان فرقه فریسیان چنین باوری وجود داشت که تورات برای همه مردم جهان و برای همه زمانهاست و اختصاص به مخاطبان خاص ندارد. (6) وجود مخاطب جهانی برای تورات، در مواضع مختلفی از تلمود مورد تأیید قرار گرفته است. (7)
اما مسئله درباره مسیحیت و عهد جدید، واضحتر و فراگیرتر است. در متن اناجیل میتوان آیاتی را یافت که بر عمومی بودن خطاب کتاب مقدس و بشارت عیسی (علیه السلام) و اینکه میان مردم در پیرو راه عیسی (علیه السلام) بودن تفاوتی نیست، تصریح دارد که از جمله میتوان این عبارت از انجیل متی را به یاد آورد:
ترجمه انجمن کتاب مقدس - لندن: "لیکن شما آقا خوانده مشوید، زیرا استاد [همه] شما یکی است یعنی مسیح و جمیع شما برادرانید." (8)
و باز به این آیه از اعمال رسولان اشاره کرد که میگوید:
ترجمه انجمن کتاب مقدس - لندن: " پس خدا از زمانهای جهالت چشم پوشیده، الآن تمام خلق را در هر جا حکم میفرماید که توجه کنند". (9)
اما مخاطب خاص نیز در عهد جدید فراوان است؛ گفت وگوهایی که عیسی مسیح (علیه السلام) با جماعتهایی از یهود، از جمله فریسیان داشته است و حکایت آنها در اناجیل چهارگانه آمده است، (10) در کنار نامههای پولس قرار میگیرند که غالب آنها خطاب به گروه کسان مشخص مانند تیموتاوس، تیطس و فلیمون، به قوم خاص مانند عبرانیان، یا به اهالی شهرهای به خصوص مانند قرنتیان، غلاطیان و افسسیان بوده است، در عین اینکه هر مسیحی باور دارد این سخنها محدود به آن مخاطبان نیست و همه کس در همه جا و همه وقت میتواند مخاطب آن باشد.
در قرآن کریم نیز رویکرد جهانی نسبت به مخاطب دیده میشود و همه انسانها مخاطب پیامهای قرآناند؛ از همین روست که بارها خطاب "یا ایها الناس" در قرآن کریم به کار رفته و این در حالی است که خداوند هیچ گاه قوم عرب، قبیلهای از عرب یا هیچ قوم دیگری را مخاطب خود در قرآن نساخته است، جز مواردی که بر گروههایی مانند مشرکان و اهل کتاب نقد وارد میکند و این تخصیص خطاب در مقام نقد، خللی به همگانی بودن پیام قرآن وارد نمیکند. در میان کاربردهای "یا ایها الناس" یک مورد کاربردی ویژه است که با وضوحی بیشتر بر همگانی بودن پیام قرآن تأکید دارد، آنجا که میفرماید:
(قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعاً الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ یُحْیِی وَ یُمِیتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ الَّذِی یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ کَلِمَاتِهِ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ) (اعراف/ 158)
پاینده: بگو ای مردم! من فرستاده خدای یکتایم، بهمه شما. خدایی که ملک آسمانها و زمین از اوست، خدایی جز او نیست، زنده کند و بمیراند. پس بخدا و فرستاده او، پیمبر ناخوانده درس، که بخدا و کلمه او مؤمن است، ایمان بیارید و او را پیروی کنید، شاید هدایت شوید. اما در قرآن کریم به اشکال مختلف، به مخاطبهای خاص نیز اشاره شده است و آنچه در این بحث اهمیت بیشتری دارد، یادکردهای قرآنی در خصوص رابطه میان پیامبران و مخاطبان خاص است. در واقع باید گفت همگانی بودن پیام قرآن به اندازه در آیات قرآنی مورد تأکید است که حتی محدود به نوع انسان نمیشود و نوع مکلف دیگر، یعنی جن را نیز در بر میگیرد؛ در این باره افزون بر تعابیری مانند خطاب "یا معشر الجن و الانس" در عبارات قرآنی، (11) به خصوص جا دارد از آیات سوره جن یاد شود که از ایمان آوردن گروهی از جنیان به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و قرآن کریم سخن آورده و یاد آورده شده است که گروهی از جنیان، اسلام آورندگاناند. (12) در واقع این آیات، اوج همگانی بودن پیام قرآن است و هر شبههای را درباره محدود کردن مصداق "یا ایها الناس" برطرف میکند.
اما در قرآن کریم به اشکال مختلف، به مخاطبهای خاص نیز اشاره شده است و آنچه در این بحث اهمیت بیشتری دارد، یادکردهای قرآنی در خصوص رابطه میان پیامبران و مخاطبان خاص است. در این باره به ویژه جا دارد به آیهای اشاره شود که به مسئله زبان در هدایت اقوام اشاره شده و ارتباط مستقیمی به این پژوهش مییابد:
(وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ فَیُضِلُّ اللَّهُ مَنْ یَشَاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ) (ابراهیم/ 4)
پاینده: هیچ پیمبری نفرستادیم مگر بزبان قومش تا برایشان بیان کند و خدا هر که را خواهد گمراه کند و هر که را خواهد هدایت کند که او نیرومند و فرزانه است.
اگر آیات مکرری در قرآن کریم که زبان قرآن را زبان عربی معرفی میکند در کنار این آیه قرار دهیم، در عمل باید بپذیریم که قرآن کریم یک طیف مخاطب خاص نیز دارد و آن قوم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است که به زبان عربی سخن میگفتهاند. با وجود آنکه در قرآن کریم هرگز از قوم عرب به صراحت سخنی به میان نیامده است، ولی در آیات متعددی از قرآن به این نکته تصریح میشود که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، رسولی برگزیده شده از میان "امیین" است که تعبیری از قاطبه مردم عرب در آستانه ظهور اسلام است. (13) بر اساس همین پیوستگی، در آیهای نیز پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، "پیامبر امی"، یعنی پیامبری برآمده از امیین خوانده شده است. در بازگشت به همان آیاتی که از مبعوث شدن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از میان امیین سخن میگوید، در مقام تبیین نقش این پیامبر تصریح میشود که وی بناست آیات خداوند را بر ایشان (امیین) بخواند و به آنها کتاب و حکمت بیاموزد. (14) نمیتوان پنهان کرد که در این آیات به وضوح از مخاطب خاص برای قرآن کریم نیز سخن آمده است.
تا آنجا که به جنبه عقایدی مربوط میشود، مسئله پیچیده و نگران کننده نیست؛ هر آنچه برای مصداق خاص و مخاطب خاص بیان شده است، به خصوص اگر سخن گوینده حکیمی عالم و قادر مطلق باشد، این ظرفیت را دارد که بتواند برای همگان در همه مکان و همه زمان، پیامی قابل درک به همراه داشته باشد. اما اگر به مسئله از منظر دانش زبانشناسی و ترجمه نگریسته شود، آنگاه آشکار میشود که چرا مسئله پیچیدگی دارد. این امری بدیهی و قابل درک برای عموم است که سخنی بیان شده هر زبانی از زبانهای دنیا، مخاطب خاصش کسانی هستند که به آن زبان سخن میگویند و اساساً زبانی وجود نداشته و ندارد که برای همه دنیا در همه مکانها و زمانها قابل فهم باشد. پس اگر بنا باشد کتب مقدس مرزهای زمان و مکان را درنوردند و مخاطب همگانی داشته باشند، انتظاری که از آن مخاطب میرود آن است که بپذیرد این متن به زبان خاصی نازل شده است که برای اهل آن زبان قابل فهم است، بپذیرد که این زبان یک بستر فرهنگی دارد که از واژگان، نظام معنایی و جوانب مختلف آن زبان حمایت میکند و بدون این حمایت، زبانی وجود نخواهد داشت. در این صورت، هر مخاطبی متکلم به زبان دیگر و متعلق به فرهنگ دیگر چارهای ندارد جز آن که از ورای حجاب زبان و فرهنگی حمایت کننده آن زبان به فهم متن بپردازد.
پاکتچی، احمد، (1392)، ترجمهشناسی قرآن کریم، تهران: دانشگاه امام صادق (علیه السلام)، چاپ دوم.
متون مقدس دینهای بزرگ عموماً از این وجه دوگانه برخوردارند؛ حتی عهد عتیق که به نظر میرسد با چنین ویژگیای مواجه نباشد، در عمل درگیر این دوگانگی شده است. این نکته معلوم است که در مجموعه کتب مقدس و از جمله اسفار پنجگانه تورات همواره قوم بنیاسرائیل به عنوان مخاطب خاص، بارها و بارها نام برده شدهاند؛ تا آنجا که حتی در مواردی از تورات، از زبان خداوند از بنی اسرائیل به عنوان "ملت من" یاد شده است، (2) در قرآن کریم نیز رویکرد جهانی نسبت به مخاطب دیده میشود و همه انسانها مخاطب پیامهای قرآناند؛ از همین روست که بارها خطاب "یا ایها الناس" در قرآن کریم به کار رفته و این در حالی است که خداوند هیچ گاه قوم عرب، قبیلهای از عرب یا هیچ قوم دیگری را مخاطب خود در قرآن نساخته است خداوند به عنوان خدای عبرانیان معرفی شده (3) و رسالت اصلی حضرت موسی (علیه السلام) رها کردن بنیاسرائیل از یوغ ستم فرعون بوده است، بدون آنکه فرعون خود مخاطب موسی و خدای او باشد. (4) (5) اما در آموزههای دینی یهود، به خصوص در میان فرقه فریسیان چنین باوری وجود داشت که تورات برای همه مردم جهان و برای همه زمانهاست و اختصاص به مخاطبان خاص ندارد. (6) وجود مخاطب جهانی برای تورات، در مواضع مختلفی از تلمود مورد تأیید قرار گرفته است. (7)
اما مسئله درباره مسیحیت و عهد جدید، واضحتر و فراگیرتر است. در متن اناجیل میتوان آیاتی را یافت که بر عمومی بودن خطاب کتاب مقدس و بشارت عیسی (علیه السلام) و اینکه میان مردم در پیرو راه عیسی (علیه السلام) بودن تفاوتی نیست، تصریح دارد که از جمله میتوان این عبارت از انجیل متی را به یاد آورد:
ترجمه انجمن کتاب مقدس - لندن: "لیکن شما آقا خوانده مشوید، زیرا استاد [همه] شما یکی است یعنی مسیح و جمیع شما برادرانید." (8)
و باز به این آیه از اعمال رسولان اشاره کرد که میگوید:
ترجمه انجمن کتاب مقدس - لندن: " پس خدا از زمانهای جهالت چشم پوشیده، الآن تمام خلق را در هر جا حکم میفرماید که توجه کنند". (9)
اما مخاطب خاص نیز در عهد جدید فراوان است؛ گفت وگوهایی که عیسی مسیح (علیه السلام) با جماعتهایی از یهود، از جمله فریسیان داشته است و حکایت آنها در اناجیل چهارگانه آمده است، (10) در کنار نامههای پولس قرار میگیرند که غالب آنها خطاب به گروه کسان مشخص مانند تیموتاوس، تیطس و فلیمون، به قوم خاص مانند عبرانیان، یا به اهالی شهرهای به خصوص مانند قرنتیان، غلاطیان و افسسیان بوده است، در عین اینکه هر مسیحی باور دارد این سخنها محدود به آن مخاطبان نیست و همه کس در همه جا و همه وقت میتواند مخاطب آن باشد.
در قرآن کریم نیز رویکرد جهانی نسبت به مخاطب دیده میشود و همه انسانها مخاطب پیامهای قرآناند؛ از همین روست که بارها خطاب "یا ایها الناس" در قرآن کریم به کار رفته و این در حالی است که خداوند هیچ گاه قوم عرب، قبیلهای از عرب یا هیچ قوم دیگری را مخاطب خود در قرآن نساخته است، جز مواردی که بر گروههایی مانند مشرکان و اهل کتاب نقد وارد میکند و این تخصیص خطاب در مقام نقد، خللی به همگانی بودن پیام قرآن وارد نمیکند. در میان کاربردهای "یا ایها الناس" یک مورد کاربردی ویژه است که با وضوحی بیشتر بر همگانی بودن پیام قرآن تأکید دارد، آنجا که میفرماید:
(قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعاً الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ لاَ إِلهَ إِلاَّ هُوَ یُحْیِی وَ یُمِیتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ الَّذِی یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ کَلِمَاتِهِ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ) (اعراف/ 158)
پاینده: بگو ای مردم! من فرستاده خدای یکتایم، بهمه شما. خدایی که ملک آسمانها و زمین از اوست، خدایی جز او نیست، زنده کند و بمیراند. پس بخدا و فرستاده او، پیمبر ناخوانده درس، که بخدا و کلمه او مؤمن است، ایمان بیارید و او را پیروی کنید، شاید هدایت شوید. اما در قرآن کریم به اشکال مختلف، به مخاطبهای خاص نیز اشاره شده است و آنچه در این بحث اهمیت بیشتری دارد، یادکردهای قرآنی در خصوص رابطه میان پیامبران و مخاطبان خاص است. در واقع باید گفت همگانی بودن پیام قرآن به اندازه در آیات قرآنی مورد تأکید است که حتی محدود به نوع انسان نمیشود و نوع مکلف دیگر، یعنی جن را نیز در بر میگیرد؛ در این باره افزون بر تعابیری مانند خطاب "یا معشر الجن و الانس" در عبارات قرآنی، (11) به خصوص جا دارد از آیات سوره جن یاد شود که از ایمان آوردن گروهی از جنیان به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و قرآن کریم سخن آورده و یاد آورده شده است که گروهی از جنیان، اسلام آورندگاناند. (12) در واقع این آیات، اوج همگانی بودن پیام قرآن است و هر شبههای را درباره محدود کردن مصداق "یا ایها الناس" برطرف میکند.
اما در قرآن کریم به اشکال مختلف، به مخاطبهای خاص نیز اشاره شده است و آنچه در این بحث اهمیت بیشتری دارد، یادکردهای قرآنی در خصوص رابطه میان پیامبران و مخاطبان خاص است. در این باره به ویژه جا دارد به آیهای اشاره شود که به مسئله زبان در هدایت اقوام اشاره شده و ارتباط مستقیمی به این پژوهش مییابد:
(وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ فَیُضِلُّ اللَّهُ مَنْ یَشَاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ) (ابراهیم/ 4)
پاینده: هیچ پیمبری نفرستادیم مگر بزبان قومش تا برایشان بیان کند و خدا هر که را خواهد گمراه کند و هر که را خواهد هدایت کند که او نیرومند و فرزانه است.
اگر آیات مکرری در قرآن کریم که زبان قرآن را زبان عربی معرفی میکند در کنار این آیه قرار دهیم، در عمل باید بپذیریم که قرآن کریم یک طیف مخاطب خاص نیز دارد و آن قوم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است که به زبان عربی سخن میگفتهاند. با وجود آنکه در قرآن کریم هرگز از قوم عرب به صراحت سخنی به میان نیامده است، ولی در آیات متعددی از قرآن به این نکته تصریح میشود که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، رسولی برگزیده شده از میان "امیین" است که تعبیری از قاطبه مردم عرب در آستانه ظهور اسلام است. (13) بر اساس همین پیوستگی، در آیهای نیز پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، "پیامبر امی"، یعنی پیامبری برآمده از امیین خوانده شده است. در بازگشت به همان آیاتی که از مبعوث شدن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از میان امیین سخن میگوید، در مقام تبیین نقش این پیامبر تصریح میشود که وی بناست آیات خداوند را بر ایشان (امیین) بخواند و به آنها کتاب و حکمت بیاموزد. (14) نمیتوان پنهان کرد که در این آیات به وضوح از مخاطب خاص برای قرآن کریم نیز سخن آمده است.
تا آنجا که به جنبه عقایدی مربوط میشود، مسئله پیچیده و نگران کننده نیست؛ هر آنچه برای مصداق خاص و مخاطب خاص بیان شده است، به خصوص اگر سخن گوینده حکیمی عالم و قادر مطلق باشد، این ظرفیت را دارد که بتواند برای همگان در همه مکان و همه زمان، پیامی قابل درک به همراه داشته باشد. اما اگر به مسئله از منظر دانش زبانشناسی و ترجمه نگریسته شود، آنگاه آشکار میشود که چرا مسئله پیچیدگی دارد. این امری بدیهی و قابل درک برای عموم است که سخنی بیان شده هر زبانی از زبانهای دنیا، مخاطب خاصش کسانی هستند که به آن زبان سخن میگویند و اساساً زبانی وجود نداشته و ندارد که برای همه دنیا در همه مکانها و زمانها قابل فهم باشد. پس اگر بنا باشد کتب مقدس مرزهای زمان و مکان را درنوردند و مخاطب همگانی داشته باشند، انتظاری که از آن مخاطب میرود آن است که بپذیرد این متن به زبان خاصی نازل شده است که برای اهل آن زبان قابل فهم است، بپذیرد که این زبان یک بستر فرهنگی دارد که از واژگان، نظام معنایی و جوانب مختلف آن زبان حمایت میکند و بدون این حمایت، زبانی وجود نخواهد داشت. در این صورت، هر مخاطبی متکلم به زبان دیگر و متعلق به فرهنگ دیگر چارهای ندارد جز آن که از ورای حجاب زبان و فرهنگی حمایت کننده آن زبان به فهم متن بپردازد.
نمایش پی نوشت ها:
1. نک: سبزواری، 1273، ج1 قسم 2 ص309؛ بحرانی، 1377، ج9 ص 403؛ عراقی، 1405، ج1 قسم 2 ص 538.
2. مثلا سفر خروج، 3:7
3. خروج، 3: 16-18.
4. این در حالی است که قرآن کریم رسالت حضرت موسی (علیه السلام) را فرای قوم بنیاسرائیل دانسته و دعوت فرعون به یکتاپرستی و هدایت بخشی از مأموریت آن حضرت بوده است (نازعات/ 17- 19).
5. خروج، 2: 23- 25.
6. Mansoor, 2008, p. 31.
7. Harvey, 2007, p. 41.
8. انجیل متی، 23: 8.
9. اعمال رسولان، 30:17.
10. مثلا انجیل مرقس، 13:12؛ انجیل لوقا، 2:6.
11. انعام/ 130؛ الرحمن / 33.
12. جن/ 14.
13. جمعة/2؛ نیز پاکتچی، 1380، ص 475.
14. جمعة/ 2.
پاکتچی، احمد، (1392)، ترجمهشناسی قرآن کریم، تهران: دانشگاه امام صادق (علیه السلام)، چاپ دوم.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}