صف بندی های مردمی و غير مردمی
صف بندی های مردمی و غير مردمی
صف بندی های مردمی و غير مردمی
نويسنده:عباس سليمي نمين
"بر فرض اين كه صبورانه به مشي گذشته ادامه دهم، بي شك بخشي از مردم و احزاب و جريان ها اين وضع را بيش از اين بر نميتابند و آتش فشانهاي كه از درون سينههاي تغذيه سوزان تغذيه مي شوند در جامعه شكل خواهد گرفت كه نمونههاي آن را در اجتماعات انتخاباتي در ميدانها، در ميدان ها خيابانها و دانشگاه ها مشاهد ميكنيم. "
به طور مسلم در رقابت انتخاباتي به عظمت آنچه منجر به 22 خرداد شد، همه ملت برنده بود (چه آنان كه نامزدشان حائز اكثريت آرا شده بود و به چه آنان كه اقليت چشمگيري محسوب شدند) زيرا بدون اغراق هر گرايشي فرصتي استثنايي يافته بود تا سخن خود را با مردم در ميان گذارد. شكل گيري اين آگاهي عظيم در واقع ناشي از نزديك شدن انتخابات به ماهيت اصلي خود بود. البته اين بدان معني نيست كه همه آنچه از جانب كانديداها و هواداران مطرح شد، صحيح و بي نقض بود بلكه سخن از آن است كه در فضايي باز و در گفت و گوهاي رو در رو انتقادات جدي و بي پرده مطرح مي شود قانون نيز براي آنچه به خطا مطرح شده مكانيزمي براي پيگيري پيش رو قرار داده است. در اين ميان برخي كه اين فضا را بر نميتابند رسما قبل از انتخابات آگاهانه يا ناآگاهانه چراغ سبزي به بدخواهانه ملت براي مخدوش ساختن تعاملات سازنده دادند. علاوه بر آن تدارك غير منطقي ساختن رقابتها نيز فراهم شد.
بعد از مشخص نتايج انتخابات كانديداها مي بايست با در نظر گرفتن تهديدات مطرح شده از بيان هر گونه سخن متاثر از نا كامي اجتناب مي ورزيدند تا صفوف هواداران آنان با كساني كه از آگاهي ملت رنجورند و همچنين با بدخواهان ملت در همه نياميزد. متاسفانه برخي تندروي ها از هر دو سو موجب شد تا مخالفان بسط آگاهي و بدخواهان استقلال ايران عملا صحنه گردان شوند براي نمونه مديريت غير قانوني دانشگاه آزاد (كه از گسترش آگاهيها بسيار هراسناك است) نامرماني مدني!! را ترويج مي كند و از ديگر سو جريان مجتمع شده حول رسانه وابسته به انگليس (به عنوان دشمن سر سخت استقلال ايران) خط اغتشاش را دنبال مي كند تا ثابت نمايد ملت ايران لياقت و رشد لازم را براي بهره گير ي درست از فضاي باز را ندارد. متاسفانه هر دو اين جريانات، نيروها و تشكيلاتي را در اختيار دارند در گذشته اين توانمندي خود را در سطح محدود به اثبات رسانده اند اما اكنون درايت و هوشمندي حائزان اكثريت و اقليت آرا در معرض قضاوت قرار گرفته است. قطعا از آنجا كه جريان غير پيروز در انتخابات نيز جنسي متفاوت از مخالفان بسط آگاهي و بدخواهان ملت ايران دارد. بنابراين در چنين شرايطي از هر عملي كه تشخيص مرز بندي ها را دشوار مي سازد بايد به شدت پرهيز كند. بيان مطلب برخورنده از جانب نامزد اكثريت و بي توجهي به بستر هاي قانوني از جانب نماينده اقليت، خطاي فاحشي محسوب خواهد شد.اگر مصالح خويش را در چارچوب مصالح جامعه پي ميگيرم مي بايست حاكميت قانون را تقويت كنيم.
همچنين هواداران را بايد از عوامل كساني كه سالهاست خود را برتر از قانون پنداشتهاند جدا ساخت. در اين دوره از انتخابات قشر خاموشي كه به دليل مايوس شدن از اجراي عدالت از صحنه دور شده بود بعد از مشاهده مناظرهها و بويژه بعد از تهديدات آقاي هاشمي رفسنجاني، مصمم به ميدان آمد تا جريان عدالت طلبي را تقويت كند.
بنابراين تلاش برخي گروههاي سياسي براي استفاده از قشر خاموش نتيجه مورد نظر آنان را عايد نساخت بلكه قسمت اعظم قشر خاموش با راي خود در مقابل تهديدات صف آرايي كرد. اين مسئله به ويژه در شهرستان هاي محروم معادله رقابت را به نفع يك كانديدا به شدت بر هم زد. نبايد مردم را محدود به اطرافيان يا مركز نشينان يا مرفهين پنداشت. اين پندارهها به توهمات انتخاباتي (كه اطرافيان ايجاد ميكنند) دامن مي زند در اين ميان به نظر ميرسد دست اندركاران اداره جامعه متاسفانه براي تشريح راهكارهاي پياده سازي تهديدات توسط زيان ديدگان از افشاگري ها براي مردم آمادگي لازم نداشتند در حاليكه از قبل از انتخابات رسما و كتبا اين مسائل مطرح شده بود اين عدم آمادگي موجب گشت تا از يك سو عوامل مشكوك به ايفاي نقش بپردازند و روابط اقشار مردم را با يكديگر تيره گردانند و فضاي عقلانيت را مخدوش سازند و از ديگر سو برخي از صاحبان اقليت آرا خواسته يا ناخواسته يا تهديد گران و بدخواهان ملت در آميزند و در چارچوب قانون مطالبات خود را پي نگيرند اكنون به نظر مي رسد پس از تحميل شدن هزينههاي كلان مادي و حيثيتي بر ملت ايران فضاي عقلانيت در ميان احزاب رو به تقويت است لذا همه دلسوزان كشور بايد بدانند قانونگرايي تنها راه حفظ منافع عمومي است.
منبع: خبرگزاري فارس
/خ
( نامه هاشمي رفسنجاني به رهبري )
به طور مسلم در رقابت انتخاباتي به عظمت آنچه منجر به 22 خرداد شد، همه ملت برنده بود (چه آنان كه نامزدشان حائز اكثريت آرا شده بود و به چه آنان كه اقليت چشمگيري محسوب شدند) زيرا بدون اغراق هر گرايشي فرصتي استثنايي يافته بود تا سخن خود را با مردم در ميان گذارد. شكل گيري اين آگاهي عظيم در واقع ناشي از نزديك شدن انتخابات به ماهيت اصلي خود بود. البته اين بدان معني نيست كه همه آنچه از جانب كانديداها و هواداران مطرح شد، صحيح و بي نقض بود بلكه سخن از آن است كه در فضايي باز و در گفت و گوهاي رو در رو انتقادات جدي و بي پرده مطرح مي شود قانون نيز براي آنچه به خطا مطرح شده مكانيزمي براي پيگيري پيش رو قرار داده است. در اين ميان برخي كه اين فضا را بر نميتابند رسما قبل از انتخابات آگاهانه يا ناآگاهانه چراغ سبزي به بدخواهانه ملت براي مخدوش ساختن تعاملات سازنده دادند. علاوه بر آن تدارك غير منطقي ساختن رقابتها نيز فراهم شد.
بعد از مشخص نتايج انتخابات كانديداها مي بايست با در نظر گرفتن تهديدات مطرح شده از بيان هر گونه سخن متاثر از نا كامي اجتناب مي ورزيدند تا صفوف هواداران آنان با كساني كه از آگاهي ملت رنجورند و همچنين با بدخواهان ملت در همه نياميزد. متاسفانه برخي تندروي ها از هر دو سو موجب شد تا مخالفان بسط آگاهي و بدخواهان استقلال ايران عملا صحنه گردان شوند براي نمونه مديريت غير قانوني دانشگاه آزاد (كه از گسترش آگاهيها بسيار هراسناك است) نامرماني مدني!! را ترويج مي كند و از ديگر سو جريان مجتمع شده حول رسانه وابسته به انگليس (به عنوان دشمن سر سخت استقلال ايران) خط اغتشاش را دنبال مي كند تا ثابت نمايد ملت ايران لياقت و رشد لازم را براي بهره گير ي درست از فضاي باز را ندارد. متاسفانه هر دو اين جريانات، نيروها و تشكيلاتي را در اختيار دارند در گذشته اين توانمندي خود را در سطح محدود به اثبات رسانده اند اما اكنون درايت و هوشمندي حائزان اكثريت و اقليت آرا در معرض قضاوت قرار گرفته است. قطعا از آنجا كه جريان غير پيروز در انتخابات نيز جنسي متفاوت از مخالفان بسط آگاهي و بدخواهان ملت ايران دارد. بنابراين در چنين شرايطي از هر عملي كه تشخيص مرز بندي ها را دشوار مي سازد بايد به شدت پرهيز كند. بيان مطلب برخورنده از جانب نامزد اكثريت و بي توجهي به بستر هاي قانوني از جانب نماينده اقليت، خطاي فاحشي محسوب خواهد شد.اگر مصالح خويش را در چارچوب مصالح جامعه پي ميگيرم مي بايست حاكميت قانون را تقويت كنيم.
همچنين هواداران را بايد از عوامل كساني كه سالهاست خود را برتر از قانون پنداشتهاند جدا ساخت. در اين دوره از انتخابات قشر خاموشي كه به دليل مايوس شدن از اجراي عدالت از صحنه دور شده بود بعد از مشاهده مناظرهها و بويژه بعد از تهديدات آقاي هاشمي رفسنجاني، مصمم به ميدان آمد تا جريان عدالت طلبي را تقويت كند.
بنابراين تلاش برخي گروههاي سياسي براي استفاده از قشر خاموش نتيجه مورد نظر آنان را عايد نساخت بلكه قسمت اعظم قشر خاموش با راي خود در مقابل تهديدات صف آرايي كرد. اين مسئله به ويژه در شهرستان هاي محروم معادله رقابت را به نفع يك كانديدا به شدت بر هم زد. نبايد مردم را محدود به اطرافيان يا مركز نشينان يا مرفهين پنداشت. اين پندارهها به توهمات انتخاباتي (كه اطرافيان ايجاد ميكنند) دامن مي زند در اين ميان به نظر ميرسد دست اندركاران اداره جامعه متاسفانه براي تشريح راهكارهاي پياده سازي تهديدات توسط زيان ديدگان از افشاگري ها براي مردم آمادگي لازم نداشتند در حاليكه از قبل از انتخابات رسما و كتبا اين مسائل مطرح شده بود اين عدم آمادگي موجب گشت تا از يك سو عوامل مشكوك به ايفاي نقش بپردازند و روابط اقشار مردم را با يكديگر تيره گردانند و فضاي عقلانيت را مخدوش سازند و از ديگر سو برخي از صاحبان اقليت آرا خواسته يا ناخواسته يا تهديد گران و بدخواهان ملت در آميزند و در چارچوب قانون مطالبات خود را پي نگيرند اكنون به نظر مي رسد پس از تحميل شدن هزينههاي كلان مادي و حيثيتي بر ملت ايران فضاي عقلانيت در ميان احزاب رو به تقويت است لذا همه دلسوزان كشور بايد بدانند قانونگرايي تنها راه حفظ منافع عمومي است.
منبع: خبرگزاري فارس
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}