نخستین برخوردها با اروپاییان مسیحی
وقتی مغولان با شمشیرهای بران و اسبان تیز رو و سپاهیان پر توان از شمال و شرق قاره اروپا قدم در این سرزمین گذاشتند، نگاه غربیان به سمت شرق اسرارآمیز چرخید و کلیسا و شاهان اروپایی که سالها بود با مسلمانان
نویسنده: حسین بکایی
وقتی مغولان با شمشیرهای بران و اسبان تیز رو و سپاهیان پر توان از شمال و شرق قاره اروپا قدم در این سرزمین گذاشتند، نگاه غربیان به سمت شرق اسرارآمیز چرخید و کلیسا و شاهان اروپایی که سالها بود با مسلمانان هم مرز شده بودند و همیشه نگران روم شرقی و پیش روی مسلمانان به سمت غرب بودند، از دیدن چنگیزخان شادمان شدند.
در یکی از متون مقدس مسیحی نامی از یک ناجی برده شده است و گفته شده است که این نجات دهنده میآید و مسیحیان را از شر مسلمانان آسوده میکند. وقتی چنگیز پا به اروپا گذاشت بسیاری از اروپائیان و به خصوص کلیسا چنگیز را همان منجی پنداشتند.
اما وقتی مغولان از سمت روسیه، آلمان را تهدید کردند، کلیسا متوجه خطر مغولان شد و پاپ بنا به درخواست حاکمان سرزمینهای در خطر فرمان جهاد مقدس صلیبی را صادر کرد.
این اتفاق به اضافه قدرت گرفتن عثمانیان در آناتولی و حرکت آنان به سمت غرب نخستین دلیل توجه اروپائیان و کلیسای کاتولیک به شرق بود.
نخستین انگیزهی اروپائیان برای مسافرت به ایران به ظاهر تبلیغ دین مسیحیت بود.
خانهای مغولی که در ایران حاکم شده بودند، برای یک دورهی کوتاه مدت سیاست مخالفت با اسلام و حمایت از دین مسیح را در پیش گرفتند. همین سیاست کشیشان ارتدوکس را به سمت ایران جلب کرد و نخستین خلیفهنشینهای مسیحی در قفقاز و بعد سلطانیه ساخته ایجاد شد.
دومین انگیزه اروپائیان برای مسافرت به ایران اتحاد ایران با اروپا برای حمله به عثمانیان و متوقف کردن ماشین جنگی ترکان غازی بود. سفیران سیاسی هم هرگز نتوانستند یک اتحاد نظامی برقرار کنند و نقشهی حملهی گازانبری به عثمانی را اجرا نمایند. و در این میان این بازرگانان بودند که موفق شدند راه بازرگانی پایدار و پر سودی را باز کنند و ارتباط با ایران را دائمی نمایند. وقتی ترکان عثمانی در آناتولی (ترکیه امروزی) قدرت گرفتند و جنگهای گسترش اسلام (غزوه) به سمت غرب را آغاز کردند، شاهان اروپایی به فکر پیدا کردن یک متحد شرقی برای مقابله با ماشین جنگی قدرتمند عثمانیان افتادند. در همین زمان تیمور و بعد از او اوزن حسن، عثمانیان را شکست دادند و باعث ضعیف شدن این دولت اسلامی و کند شدن سرعت حرکت آن به سمت اروپا شدند. به همین دلیل در نگاه اروپائیان حکومت ایران به بهترین متحد اروپائیان علیه عثمانیان تبدیل شد.
و سومین انگیزهی اروپائیان برای مسافرت به ایران قرار گرفتن در جاده بازرگانی بزرگ شرق و غرب بود.
از قرنها پیش یعنی از زمانی که مراکز تمدن باستانی در چین و هند در شرق و ایران و بینالنهرین در خاورمیانه و یونان و ایتالیا و هلند در غرب و مصر در جنوب ظاهر شدند، یک راه بازرگانی بین این تمدنها برقرار گردید و مبادله کالاها و مواد اولیه از طریق این راه آغاز شد. از همان زمانها امپراطوران چین و هند و ایران، فرعونهای مصر، تزارهای رم و دولت شهرهای یونان متوجه این راه و سود حاصل از بازرگانی بودند. به همین دلیل یکی از دلایل مهم رقابت دایمی بین حاکمان بخشهای مختلف این راه بازرگانی گسترش و تثبیت قدرت برای کنترل این راه بود.
هم زمان با حملهی مغولان شهرنشینی در اروپا رشد کرد و تولید کالاهای صنعتی بیشتر شد. این رشد تولید نیاز به بازارهای تازه را پیش آورد و باعث شد که اروپائیان توجهی ویژه به شرق بکنند.
و چهارمین انگیزهی اروپائیان برای مسافرت به ایران کشف شرق دور بود. ایران در نزدیکی دروازه آسیا - اروپا و در مسیر رسیدن به شرق قرار داشت. پس بسیاری از جهانگردان باید از ایران عبور میکردند.
اما با وجود همهی این انگیزهها فاصلهی بین ایران و اروپا بسیار زیاد بود و هر بار رفتن و آمدن سالها طول میکشید. نامهها چندین سال در راه میماندند و وقتی به دست مخاطب میرسیدند، دیگر شراط تغییر کرده بود. یا شاه مرده بود، یا جنگ تازهای در غرب یا شرق آغاز شده بود.
کشیشان ارتدوکس و اروپایی که به ایران آمدند، در کار تبلیغ دین خود موفقیت زیادی کسب نکردند.
سفیران سیاسی هم هرگز نتوانستند یک اتحاد نظامی برقرار کنند و نقشهی حملهی گازانبری به عثمانی را اجرا نمایند. و در این میان این بازرگانان بودند که موفق شدند راه بازرگانی پایدار و پر سودی را باز کنند و ارتباط با ایران را دائمی نمایند.
با گذشت زمان هر روز بر تعداد سفرهای بازرگانی بین ایران و اروپا افزوده شد. اما بعد از چند سال که ایران از گردونه تولید باز ماند، توازن این رابطه دو طرفه به نفع غرب به هم خورد و ایران فقط نقش یک بازار بزرگ و پر سود را پیدا کرد.
اروپائیان قطبنما را اختراع کردند و ساعتهای دقیق مکانیکی ساختند و در صنعت کشتیسازی پیشرفت فروانی کردند ودر نهایت توانستند راههای دریایی را کشف کنند و از طریق کانال سوئز و دریای سرخ وارد اقیانوس هند بشوند و به خلیج فارس برسند.
وقتی شاه اسماعیل به کنارههای خلیج فارس رسید، پرتغالیها را در آن جا دید. آنها کشتیهای جنگی و سربازان مسلح داشتند و بخشی از سواحل ایران را به نام پادشاهان پرتغال تصرف کرده بودند و بر تجارت خلیج فارس و دریای عمان مسلط شده بودند. شاه اسماعیل نتوانست با آنان درگیر شود و با امضا یک قرارداد صلح از آن منطقه صرف نظر کرد.
شاه عباس بزرگ که نقشههای بزرگی در سر داشت، با استفاده از رقابت انگلیسیها و پرتغالیها یک جنگ دریایی راه انداخت و پرتغالیها را بیرون کرد. در مقابل تعهد کرد که راه تجارت انگلیسیها را باز کند و برای آنان امتیازهایی در نظر بگیرد.
در آن زمان بازرگانان انگلیسی و پرتغالی و هلندی و فرانسوی شرکتهای بزرگ تجاری تأسیس کرده بودند و کشتیهای بزرگ و توپهای جنگی پر قدرت و سکههای طلا و نقرهی فراوانی در اختیار داشتند.
در پی این اتفاقها که نظریههای علمی بازرگانی در اروپا تغییر کرد و روش کار متفاوت شد.
این نظریههای جدید به گوش بازرگانان ایرانی هم رسید و آنان توانستند نظریههای جدید را تجزیه و تحلیل کنند و خود را با آنها هماهنگ نمایند. اروپائیان در کنار اختراعات مهم فراوان، دستگاه چاپ را اختراع کردند و سفرنامههای مسافران شرق را به تعداد زیاد چاپ و منتشر کردند. در پی این اتفاق اروپائیان مشتاق دانستن و کشف کردن، سفرهای بیشتری به شرق و ایران انجام دادند و اغلب سفرنامههایی از خود به جا گذاشتند. در زمان شاه عباس بزرگ تعدادی از بازرگانان ایرانی به اروپا رفتند و در ایتالیا و فرانسه شرکتهای بازرگانی تأسیس کردند. حتی در فرانسه موفقیتهایی هم کسب کردند، اما به دلیل نبود پشتیبانیهای مالی و سیاسی و فنی این موفقیتها دیری نپایید و از بین رفت.
به طور کلی به دلیل نبودن حمایتهای دولتی و امکانات فنی این تلاشهای چند صباحی بیشتر طول نکشید و به زودی از بین رفت.
در نتیجه بازرگانی ایران با وجود سابقهی چند هزار ساله هم چنان به شکل سنتی ادامه پیدا کرد و بعد از مدتی به دلیل تغییرات جهانی رو به ضعف و نابودی گذاشت.
در این مدت ایرانیان علاقهی زیادی به سفر به اروپا از خود نشان ندادند. نه روحانیت شیعه به فکر تبلیغ اسلام در غرب افتاد، و نه حاکمان صفوی در صدد برنامهریزی برای یک حملهی مشترک به عثمانیها برآمدند.
در مجموع ایرانیان دلیلی برای قبول خطر سفر و جهانگردی نداشتند. چند نفری که به عنوان سفیر و بازرگان به اروپا رفته بودند، خبری از آن طرف ندادند و ایرانیان در جریان جزئیات اتفاقات اروپا قرار نگرفتند.
اما درست در همین زمان اروپائیان در کنار اختراعات مهم فراوان، دستگاه چاپ را اختراع کردند و سفرنامههای مسافران شرق را به تعداد زیاد چاپ و منتشر کردند. در پی این اتفاق اروپائیان مشتاق دانستن و کشف کردن، سفرهای بیشتری به شرق و ایران انجام دادند و اغلب سفرنامههایی از خود به جا گذاشتند.
امروز تعداد زیادی از سفرنامههای اروپائیانی که از قرن سیزده میلادی - قرن هشتم هجری قمری- تا قرن نوزدهم میلادی - قرن چهاردهم هجری قمری - به ایران سفر کرده و درگوشه گوشهی این سرزمین کنجکاوانه دنبال دانش و اطلاعات و فن و هنر گشتهاند در دسترس است.
منبع مقاله :
بکایی، حسین، (1391)، دوباره ایران دوره صفویان از مجموعهی داستان فکر ایرانی (7)، تهران: نشر افق، چاپ سوم
در یکی از متون مقدس مسیحی نامی از یک ناجی برده شده است و گفته شده است که این نجات دهنده میآید و مسیحیان را از شر مسلمانان آسوده میکند. وقتی چنگیز پا به اروپا گذاشت بسیاری از اروپائیان و به خصوص کلیسا چنگیز را همان منجی پنداشتند.
اما وقتی مغولان از سمت روسیه، آلمان را تهدید کردند، کلیسا متوجه خطر مغولان شد و پاپ بنا به درخواست حاکمان سرزمینهای در خطر فرمان جهاد مقدس صلیبی را صادر کرد.
این اتفاق به اضافه قدرت گرفتن عثمانیان در آناتولی و حرکت آنان به سمت غرب نخستین دلیل توجه اروپائیان و کلیسای کاتولیک به شرق بود.
نخستین انگیزهی اروپائیان برای مسافرت به ایران به ظاهر تبلیغ دین مسیحیت بود.
خانهای مغولی که در ایران حاکم شده بودند، برای یک دورهی کوتاه مدت سیاست مخالفت با اسلام و حمایت از دین مسیح را در پیش گرفتند. همین سیاست کشیشان ارتدوکس را به سمت ایران جلب کرد و نخستین خلیفهنشینهای مسیحی در قفقاز و بعد سلطانیه ساخته ایجاد شد.
دومین انگیزه اروپائیان برای مسافرت به ایران اتحاد ایران با اروپا برای حمله به عثمانیان و متوقف کردن ماشین جنگی ترکان غازی بود. سفیران سیاسی هم هرگز نتوانستند یک اتحاد نظامی برقرار کنند و نقشهی حملهی گازانبری به عثمانی را اجرا نمایند. و در این میان این بازرگانان بودند که موفق شدند راه بازرگانی پایدار و پر سودی را باز کنند و ارتباط با ایران را دائمی نمایند. وقتی ترکان عثمانی در آناتولی (ترکیه امروزی) قدرت گرفتند و جنگهای گسترش اسلام (غزوه) به سمت غرب را آغاز کردند، شاهان اروپایی به فکر پیدا کردن یک متحد شرقی برای مقابله با ماشین جنگی قدرتمند عثمانیان افتادند. در همین زمان تیمور و بعد از او اوزن حسن، عثمانیان را شکست دادند و باعث ضعیف شدن این دولت اسلامی و کند شدن سرعت حرکت آن به سمت اروپا شدند. به همین دلیل در نگاه اروپائیان حکومت ایران به بهترین متحد اروپائیان علیه عثمانیان تبدیل شد.
و سومین انگیزهی اروپائیان برای مسافرت به ایران قرار گرفتن در جاده بازرگانی بزرگ شرق و غرب بود.
از قرنها پیش یعنی از زمانی که مراکز تمدن باستانی در چین و هند در شرق و ایران و بینالنهرین در خاورمیانه و یونان و ایتالیا و هلند در غرب و مصر در جنوب ظاهر شدند، یک راه بازرگانی بین این تمدنها برقرار گردید و مبادله کالاها و مواد اولیه از طریق این راه آغاز شد. از همان زمانها امپراطوران چین و هند و ایران، فرعونهای مصر، تزارهای رم و دولت شهرهای یونان متوجه این راه و سود حاصل از بازرگانی بودند. به همین دلیل یکی از دلایل مهم رقابت دایمی بین حاکمان بخشهای مختلف این راه بازرگانی گسترش و تثبیت قدرت برای کنترل این راه بود.
هم زمان با حملهی مغولان شهرنشینی در اروپا رشد کرد و تولید کالاهای صنعتی بیشتر شد. این رشد تولید نیاز به بازارهای تازه را پیش آورد و باعث شد که اروپائیان توجهی ویژه به شرق بکنند.
و چهارمین انگیزهی اروپائیان برای مسافرت به ایران کشف شرق دور بود. ایران در نزدیکی دروازه آسیا - اروپا و در مسیر رسیدن به شرق قرار داشت. پس بسیاری از جهانگردان باید از ایران عبور میکردند.
اما با وجود همهی این انگیزهها فاصلهی بین ایران و اروپا بسیار زیاد بود و هر بار رفتن و آمدن سالها طول میکشید. نامهها چندین سال در راه میماندند و وقتی به دست مخاطب میرسیدند، دیگر شراط تغییر کرده بود. یا شاه مرده بود، یا جنگ تازهای در غرب یا شرق آغاز شده بود.
کشیشان ارتدوکس و اروپایی که به ایران آمدند، در کار تبلیغ دین خود موفقیت زیادی کسب نکردند.
سفیران سیاسی هم هرگز نتوانستند یک اتحاد نظامی برقرار کنند و نقشهی حملهی گازانبری به عثمانی را اجرا نمایند. و در این میان این بازرگانان بودند که موفق شدند راه بازرگانی پایدار و پر سودی را باز کنند و ارتباط با ایران را دائمی نمایند.
با گذشت زمان هر روز بر تعداد سفرهای بازرگانی بین ایران و اروپا افزوده شد. اما بعد از چند سال که ایران از گردونه تولید باز ماند، توازن این رابطه دو طرفه به نفع غرب به هم خورد و ایران فقط نقش یک بازار بزرگ و پر سود را پیدا کرد.
اروپائیان قطبنما را اختراع کردند و ساعتهای دقیق مکانیکی ساختند و در صنعت کشتیسازی پیشرفت فروانی کردند ودر نهایت توانستند راههای دریایی را کشف کنند و از طریق کانال سوئز و دریای سرخ وارد اقیانوس هند بشوند و به خلیج فارس برسند.
وقتی شاه اسماعیل به کنارههای خلیج فارس رسید، پرتغالیها را در آن جا دید. آنها کشتیهای جنگی و سربازان مسلح داشتند و بخشی از سواحل ایران را به نام پادشاهان پرتغال تصرف کرده بودند و بر تجارت خلیج فارس و دریای عمان مسلط شده بودند. شاه اسماعیل نتوانست با آنان درگیر شود و با امضا یک قرارداد صلح از آن منطقه صرف نظر کرد.
شاه عباس بزرگ که نقشههای بزرگی در سر داشت، با استفاده از رقابت انگلیسیها و پرتغالیها یک جنگ دریایی راه انداخت و پرتغالیها را بیرون کرد. در مقابل تعهد کرد که راه تجارت انگلیسیها را باز کند و برای آنان امتیازهایی در نظر بگیرد.
در آن زمان بازرگانان انگلیسی و پرتغالی و هلندی و فرانسوی شرکتهای بزرگ تجاری تأسیس کرده بودند و کشتیهای بزرگ و توپهای جنگی پر قدرت و سکههای طلا و نقرهی فراوانی در اختیار داشتند.
در پی این اتفاقها که نظریههای علمی بازرگانی در اروپا تغییر کرد و روش کار متفاوت شد.
این نظریههای جدید به گوش بازرگانان ایرانی هم رسید و آنان توانستند نظریههای جدید را تجزیه و تحلیل کنند و خود را با آنها هماهنگ نمایند. اروپائیان در کنار اختراعات مهم فراوان، دستگاه چاپ را اختراع کردند و سفرنامههای مسافران شرق را به تعداد زیاد چاپ و منتشر کردند. در پی این اتفاق اروپائیان مشتاق دانستن و کشف کردن، سفرهای بیشتری به شرق و ایران انجام دادند و اغلب سفرنامههایی از خود به جا گذاشتند. در زمان شاه عباس بزرگ تعدادی از بازرگانان ایرانی به اروپا رفتند و در ایتالیا و فرانسه شرکتهای بازرگانی تأسیس کردند. حتی در فرانسه موفقیتهایی هم کسب کردند، اما به دلیل نبود پشتیبانیهای مالی و سیاسی و فنی این موفقیتها دیری نپایید و از بین رفت.
به طور کلی به دلیل نبودن حمایتهای دولتی و امکانات فنی این تلاشهای چند صباحی بیشتر طول نکشید و به زودی از بین رفت.
در نتیجه بازرگانی ایران با وجود سابقهی چند هزار ساله هم چنان به شکل سنتی ادامه پیدا کرد و بعد از مدتی به دلیل تغییرات جهانی رو به ضعف و نابودی گذاشت.
در این مدت ایرانیان علاقهی زیادی به سفر به اروپا از خود نشان ندادند. نه روحانیت شیعه به فکر تبلیغ اسلام در غرب افتاد، و نه حاکمان صفوی در صدد برنامهریزی برای یک حملهی مشترک به عثمانیها برآمدند.
در مجموع ایرانیان دلیلی برای قبول خطر سفر و جهانگردی نداشتند. چند نفری که به عنوان سفیر و بازرگان به اروپا رفته بودند، خبری از آن طرف ندادند و ایرانیان در جریان جزئیات اتفاقات اروپا قرار نگرفتند.
اما درست در همین زمان اروپائیان در کنار اختراعات مهم فراوان، دستگاه چاپ را اختراع کردند و سفرنامههای مسافران شرق را به تعداد زیاد چاپ و منتشر کردند. در پی این اتفاق اروپائیان مشتاق دانستن و کشف کردن، سفرهای بیشتری به شرق و ایران انجام دادند و اغلب سفرنامههایی از خود به جا گذاشتند.
امروز تعداد زیادی از سفرنامههای اروپائیانی که از قرن سیزده میلادی - قرن هشتم هجری قمری- تا قرن نوزدهم میلادی - قرن چهاردهم هجری قمری - به ایران سفر کرده و درگوشه گوشهی این سرزمین کنجکاوانه دنبال دانش و اطلاعات و فن و هنر گشتهاند در دسترس است.
منبع مقاله :
بکایی، حسین، (1391)، دوباره ایران دوره صفویان از مجموعهی داستان فکر ایرانی (7)، تهران: نشر افق، چاپ سوم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}