بر ساحل بيکران

سيماي سوره ي کوثر

نام اين سوره برگرفته از آيه ي اول است و به معناي خيرکثير و فراوان مي باشد .پدر عمر و عاص که از بزرگان مشرکان مکه بود ، پس آنکه پسران پيامبر از دنيا رفتند و آن حضرت ديگر پسري نداشت ، از روي طعنه و زخم زبان ، پيامبر را «ابتر » و بدون دنباله خواند .
خداوند براي تسلي خاطر پيامبر و پاسخ به اين سخن نابجا ، سوره ي کوثر را نازل فرمود و ناکام بودن دشمنان و دوام و بقاي نسل و فکر پيامبر را خبر
داد .
در روايات ، براي کسي که اين سوره را در نمازهاي واجب و مستحب بخواند، سيراب شدن از حوض کوثر در قيامت ، وعده داده شده است .
به نام خداوند بخشنده ي مهربان
(1)انا اعطيناک الکوثر (2)فصل لربک و انحر (3)ان شانئک هو الابتر : همانا ما به تو خير کثير عطا کرديم . پس براي پروردگارت نماز بگذار و ( شتر )قرباني کن . همانا دشمن تو بي نسل و دم بريده است .
کلمه ي «کوثر » از «کثرت » گرفته شده و به معناي خير کثير و فراوان است که مراد از کوثر ، نسل کثير پيامبر است که بدون شک از طريق حضرت زهرا (عليهاسلام) مي باشد .
اين نسل پر برکت از طريق حضرت خديجه (سلام الله عليها) نصيب پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم ) شد . آري خديجه (سلام الله عليها) مال کثير داد و کوثر گرفت . ما نيز تا از کثير نگذريم به کوثر نمي رسيم . کوثر الهي ، به جنسيت بستگي ندارد ؛ فاطمه ، دختر بود اما کوثر شد . به تعداد کثير بستگي ندارد ؛ فاطمه ، يک نفر بود اما کوثر شد . آري خداوند مي تواند کم را کوثر و زياد را محو کند .

پيام ها :

1 ـ خداوند به وعده هاي خود عمل مي کند . در سوره ي ضحي ، خداوند وعده ي عطا به پيامبر داده بود : و لسوف يعطيک ربک فترضي : پرورگارت در آينده عطايي خواهد کرد که تو راضي شوي . در اين سوره مي فرمايد : ما به آن وعده عمل کرديم .
«انا اعطيناک الکوثر ».
2 ـ فرزند و نسل عطيه الهي است : «انا اعطيناک الکوثر » .
3 ـ نعمت ها حتي براي پيامبر اسلام مسئوليت آور است :اعطيناک ... فصل
4 ـ در قرآن به نماز و سجده ي شکر سفارش شده است : «فصل »
5 ـ تشکر بايد فوري باشد « فصل » (حرف فاء براي تسريع است ). 6 ـ نوع تشکر را بايد از خدا بياموزيم . «فصل »
7 ـ در نعمت ها و شادي ها خداوند را فراموش نکنيم :«اعطيناک الکوثر فصل »
8 ـ آنچه مي تواند به عنوان تشکر از کوثر قرار گيرد ، نماز است :«فصل »
(نماز جامع ترين و کاملترين نوع عبادت است که در آن هم قلب بايد حضور داشته باشد با قصد قربت و هم زبان با تلاوت حمد و سوره و هم بدن با رکوع و سجود . مسح سر و پا نيز شايد اشاره به آن باشد که انسان از سر تا پا بنده ي اوست . در نماز بلندترين نقطه ي بدن که پيشاني است ، روزي سي و چهار بار بر زمين ساييده مي شود تا در انسان تکبري باقي نماند . حضرت زهرا (عليها السلام)در خطبه ي معروف خود فرمود : فلسفه و دليل نماز پاک شدن روح از تکبر است : «تنزيهاً لکم من الکبر ».
9 ـ دستورات ديني مطابق عقل و فطرت است . عقل تشکر از نعمت را لازم مي داند ، دين هم به همان فرمان مي دهد : «فصل لربک »
10 ـ قرباني کردن ، يکي از راه هاي تشکر از نعمت هاي الهي است .( زيرا محرومان به نوايي مي رسند ) «و انحر »
11 ـ هر که بامش بيش برفش بيشتر . کسي که کوثر دارد ، ذبح گوسفند کافي نيست بايد شتر نحر کند و بزرگترين حيوان اهلي را فدا کند : «و انحر »
12 ـ البته رابطه با خداوند بر رابطه ي با خلق مقدم است : «فصل ... و انحر ». (اول نماز که ارتباط با خداوند است سپس قرباني کردن ).
منبع:مجله قدر(ش 19)
/خ