هزار پيشه!


در اسناد سفارت‌ امريکا به‌ سندي‌ بر مي‌خوريم‌ که‌ حاوي‌ گزارش‌ «خيلي‌ محرمانه» امريکاييها از رابطين‌ با امريکا در ايران‌ است. اين سند در معرفي‌ «واسطه‌ها و دلالان‌ اعمال‌ نفوذ» سياسي‌ امريکا در ايران‌ مي‌نويسد: «... سپهبد ايادي، بهائي‌ و پزشک‌ خصوصي‌ شاه، در چندين‌ شرکت‌ مانند شرکت‌ نفت‌ پارس‌ سهامدار است‌ و بين‌ 15 تا 40 درصد از سهام‌ اين‌ شرکت‌ را در دست‌ دارد. در بعضي‌ موارد سهام‌ تحت‌ نامهاي‌ مختلف‌ مانند ...‌ به‌ ثبت‌ رسيده‌ است. ژنرال‌ ايادي‌ حق‌ انحصار در پرورش‌ و صيد ميگو در خليج‌ فارس‌ دارد...» .1 ارتشبد فردوست، رکن‌ مهم‌ اطلاعاتي‌ و امنيتي‌ رژيم‌ پهلوي، مي‌گويد: «مشاغل‌ او را کنترل‌ کردم‌ و به‌ 80 رسيد. به‌ محمدرضا گزارش‌ کردم، محمدرضا در حضور من‌ از او ايراد گرفت‌ که‌ 80 شغل‌ را براي‌ چه‌ مي‌خواهي؟ ايادي‌ به‌ شوخي‌ جواب‌ داد و گفت: مي‌خواهم‌ مشاغلم‌ را به‌ 100 برسانم» !2 وي، همچنين، با اشاره‌ به‌ نفوذ گسترده ايادي‌ در دولت‌ و دربار مي‌گويد: «در دوران‌ هويدا، ايادي‌ تا توانست‌ وزير بهائي‌ وارد کابينه‌ کرد و اين‌ وزرا بدون‌ اجازه او حق‌ هيچ‌ کاري‌ نداشتند. من‌ مي‌توانم‌ ادعا کنم‌ که‌ يک‌ هزارم‌ کارهاي‌ ايادي‌ را نمي‌دانم ولي‌ اگر پرونده‌هاي‌ موجود ارتش‌ و نيروهاي‌ انتظامي‌ و سازمانهاي‌ دولتي‌ بررسي‌ شود موارد مستندي‌ مشاهده‌ مي‌گردد که‌ به‌ نظر افسانه‌ مي‌رسد و بر اين‌ اساس‌ مي‌توان‌ کتابي‌ نوشت‌ که: آيا ايادي‌ بهائي‌ بر ايران‌ سلطنت‌ مي‌کرد يا محمد رضا پهلوي؟! تمام‌ ايرانيان‌ رده‌ بالا، چه‌ در ايران‌ باشند و چه‌ در خارج، خواهند پذيرفت‌ که‌ سلطان‌ واقعي‌ ايران‌ ايادي‌ بود... در زمان‌ حاکميت‌ ايادي‌ که‌ بهائي‌ها در مشاغل‌ مهم‌ قرار گرفتند» .3
اظهارات‌ پروين‌ غفاري‌ (معشوقه شاه) نيز مؤيد اظهارات‌ فوق‌ است: «ايادي‌ پزشک‌ معتمد شاه‌ است‌ و به‌ دليل‌ اين‌که‌ بهائي‌ است‌ مورد توجه‌ خاص‌ شاه‌ است. در مدتي‌ که‌ در دربار رفت‌ و آمد داشتم، احساس‌ کردم‌ که‌ شاه‌ به‌ دوستان‌ بهائيش‌ بيشتر اهميت‌ مي‌دهد که‌ ايادي‌ نيز از آن‌ جمله‌ است» . او‌ مي‌افزايد: «من‌ نيز به‌ همراه‌ ايادي‌ در محافل‌ و مجالس‌ بهائيان‌ شرکت‌ مي‌کردم‌ و بعينه‌ مي‌ديدم‌ که‌ اکثر دولتمردان‌ و صاحبان‌ نفوذ در صنايع‌ و پستهاي‌ مهم‌ کشور از اين‌ فرقه‌ هستند» .4 حرف‌ آخر فردوست‌ درباره ايادي، بسيار درخور تعمق‌ است: ايادي، جاسوس‌ بزرگ‌ غرب‌ و مطلع‌ترين‌ منبع‌ اطلاعاتي‌ سرويسهاي‌ امريکا وانگليس‌ در دربار و کشور بود و نفوذ او با نفوذ محمد رضا مساوي‌ بود. نخست‌‌وزيران‌ به‌ خصوص‌ هويدا، رو‌ساي‌ ستاد ارتش و کليه مقامات‌ مهم‌ مملکتي‌ اعم‌ از وزير و نماينده مجلس‌ دستورات‌ او را که‌ نخست‌ به‌ فرم‌ خواهش‌ بود و اگر اجرا نمي‌شد به‌ فرم‌ امر، اجرا مي‌کردند.5

پي نوشت :

1. اسناد لانه جاسوسي‌ امريکا، مو‌سسه مطالعات‌ و پژوهش‌هاي‌ سياسي، کتاب‌ دوم، ص‌ 419
2. ظهور و سقوط‌ سلطنت‌ پهلوي، مو‌سسه مطالعات‌ و پژوهش‌هاي‌ سياسي، انتشارات‌ اطلاعات، 1/202
3. ظهور وسقوط‌ سلطنت‌ پهلوي، مو‌سسه مطالعات‌ وپژوهش‌هاي‌ سياسي‌ انتشارات‌ اطلاعات، 1/202
4. نقل‌ از: بهائيت‌ در ايران، دکتر سعيد زاهد زاهداني، انتشارات‌ مرکز اسناد انقلاب‌ اسلامي، ص‌ 240
5. ظهور و سقوط‌ سلطنت‌ پهلوي، 1/203.

منبع: ايام 29