رسالت مطبوعات و رسانه ها در کلام امام خمینی (ره)
رسالت مطبوعات و رسانه ها در کلام امام خمینی (ره)
حرکت در مسیر خواست ملت، اساس کار مطبوعات و رسانهها
به طور کلى در هر کشورى مطبوعات آن کشور و تلویزیون و رادیو آن کشور باید در مسیر آن ملت و در خدمت ملت باشد. مطبوعات باید ببیند که ملت چه مىخواهد، مسیر ملت چیست، روشنگرى از این طریق داشته باشد و مردم را هدایت کند.(1)شغل نویسندگى براى افراد شایسته یک واجب کفایى است
گویندگانى که هر جا ما داریم، در سرتاسر کشور، چه گویندگانى که از طبقه روحانى هستند و اهل منبر و چه گویندگانى که از سایر طبقات هستند و نویسندگان در هر جا که هستند، چه در حوزههاى علمیه و چه در دانشگاهها و چه در سایر جاها هستند، باید با گفتار خودشان و نوشتار خودشان به این کشور خدمت کنند. عذر نیست براى آنها که چون من وارد به یک شغلى نیستم پس نویسندگى هم نکنم. شغل، امروز یک امرى است که براى آن اشخاصى که شایسته هستند و ایران احتیاج به آن شغلها دارد، واجب کفایى است.(2)نقش مطبوعات در تربیت جامعه و انعکاس آرمان ملت
نقش مطبوعات در کشورها منعکس کردن آرمانهاى ملت است. مطبوعات باید مثل معلمینى باشند که مملکت را و جوانان را تربیت مىکنند و آرمان ملت را منعکس مىکنند. در مملکتى که آن همه خونریزى شد و آن همه ملت ما خون دادند تا این که یک جمهورى اسلامى موافق آراء اکثریت قریب به اتفاق محقق شد و دست خائنین کوتاه گردید و دست چپاولگران قطع شد، اگر ـ مطبوعات ـ در مطبوعات بخواهند باز به پشتیبانى از جنایتکاران و خیانتکاران چیزى بنویسند، این مطبوعات ما نیست، این خیانت است. باید مطبوعات آن چه که ملت مىخواهند بنویسند، نه آن چه که برخلاف مسیر ملت است مع الاسف در بعضى از مطبوعات چیزهایى که برخلاف مسیر ملت است و برخلاف آمال جامعه ملت است منعکس مىشود و ما تاکنون به مسامحه رفتار کردهایم و من امیدوارم که مطبوعات را خود صاحبان مطبوعات اصلاح کنند.(3)مطبوعات باید یک مدرسه سیّار و یک بنگاه هدایت باشند
وضع کشور را در گذشته دیدید که چگونه بود، تمام چیزها در جهت اسلامزدایى بود خصوصا مطبوعات که وضعى داشتند که اگر مهلت پیدا مىکردند طولى نمىکشید که همه چیز را از بین مىبردند. امیدوارم با همت آقایان همه آن انحرافات از بین برود.مطبوعات باید یک مدرسه سیّار باشند تا مردم را از همه مسایل به خصوص مسایل روز آگاه نمایند و به صورتى شایسته از انحرافات جلوگیرى کنند و اگر کسى انحرافى دید با آرامش در رفع آن بکوشد. به طور کلى مطبوعات باید یک بنگاه هدایت باشند، یعنى به صورتى که اگر دست مردم بیفتد مردم هدایت شوند، به خصوص روزنامههایى مثل اطلاعات و کیهان و جمهورى اسلامى و آزادگان. باز تکرار مىکنم دنبال این نباشند که من از شما تشکر کنم، تقدیر و تشکر من فانى است و از بین مىرود. آن چه که باید همگى در نظر بگیریم رضاى حق تعالى است و آن چه وظیفه من است دعاست. امیدوارم موفق و مؤید باشید.(4)
نقش رسانهها و مطبوعات در معرفى اسلام واقعى و پذیرش فطرتهاى سالم
ما که مىگوییم اسلام را ما مىخواهیم صادر کنیم، معنایش این نیست که ما سوار طیاره بشویم و بریزیم به ممالک دیگر. یک همچو چیزى نه ما گفتیم و نه ما مىتوانیم. اما آن که ما مىتوانیم این است که مىتوانیم به وسیله دستگاههایى که داریم، به وسیله همین صدا و سیما، به وسیله مطبوعات، به وسیله گروههایى که در خارج مىروند، اسلام را آن طورى که هست معرفى کنیم. اگر آن طورى که هست معرفى بشود، مورد قبول همه خواهد شد. بشر فطرتش یک فطرت سالم است، اگر یک چیزى را القا بکنند، روى فطرت سالم خودش قبول مىکند و قدرتمندها از همین معنا مىترسند. بنابراین ما یک وظیفه بسیار بزرگ بر عهده داریم. نه ما تنها، همه مسلمانها و نه شما تنها، همه قشرهایى که در ایران و در خارج ایران هستند و متعهد به اسلام هستند، وظیفه بزرگى داریم و آن این که اسلام را آن طورى که هست، آن طورى که خداى تبارک و تعالى فرموده است، آن طورى که در روایات و در قرآن ما هست، آن طور به مردم ارائه بدهیم و به دنیا ارائه بدهیم و همین خودش از هزارها توپ و تانک بیشتر مىتواند مؤثر باشد. آن چیزى که با ارشاد حاصل بشود، قلب مردم را بر مىگرداند و این کار، این هنر از اسلام مىآید و این هنر از احکام اسلام مىآید، نه با یک توپ و تانک بخواهد کار بکند، او نمىتواند کارى بکند و شما مىبینید که با این که قدرتهاى بزرگ داراى آن قدرتها هستند هر روز در دنیا دارند شکست مىخورند.(5)تربیت انسانهاى متفکر و شجاع براى دفاع از آزادى و استقلال کشور
این نویسندههاى ما، این گویندههاى ما، این متفکرین ما، اگر بیدار شدند، حالا باید همه چیز فرمش تغییر بکند. مجله باید در خدمت کشور باشد، خدمت به کشور این است که تربیت کند، جوان تربیت کند، انسان درست کند، انسان برومند درست کند، انسان متفکر درست کند تا براى مملکت مفید باشد. مجله باید وقتى کسى بخواند، ببیند، اگر عکس دارد، عکسى باشد که تهییج کند براى این که مقابله با دیگران بکند. اگر مطلبى دارد، مطلبى باشد که بسیج کند این را براى حفظ استقلال خودش، براى حفظ آزادى خودش، براى حفظ مملکت خودش. اگر مجله، این مجله است، مجله اسلامى است و مجله جمهورى اسلامى.اگر مجله همان مسایل سابق است منتها حالا یک خرده تخفیفش دادهاند لکن باز هست، اگر آن باشد نباید اسمش را مجله جمهورى اسلامى گذاشت، باید اسمش را مجله طاغوتى گذاشت.(6)
مطبوعات و رسانهها مربى جامعه
اگر مطبوعات متحول بشود ـ و ان شاءاللّه مىشود و شده است ـ متحول بشود به یک مراکزى که بخواهند تقوا را در جامعه منتشر کنند، وقتى جوانها و بچههاى تازهرس ما وارد مىشوند در میدان فعالیت اجتماعى، بروند دنبال روزنامه، روزنامه مربى باشد، گوش کنند به رادیو، رادیو مربى باشد، نگاه کنند به تلویزیون، تلویزیون مربى باشد، نگاه کنند به مجلات، مجلات، مجلاتى باشد که تربیت بکند، این جوان وقتى که به هر جا توجه کرد، دید که گوش و چشمش پر شده از تربیت، اینطور بار مىآید. اگر رها بشود، هرزه، بار مىآید؛ اگر بکشندش در طرف فساد، مىرود. آن طرف و اگر بکشندش در طرف صلاح، مىآید این طرف.(7)مطبوعات و تربیت نیروى انسانى مفید
آن که از همه خدمتها بالاتر است این است که نیروى انسانى ما را رشد بدهد و این به عهده مطبوعات است، مجلههاست، رادیو تلویزیون است، سینماهاست تئاترهاست. اینها مىتوانند نیروى انسانى ما را تقویت کنند و تربیت صحیح بکنند و خدمتشان ارزشمند باشد و مىتوانند مثل رژیم سابق باشند که همه چیز به هم ریخته بود و همه چیز در خدمت استعمار بود، آنها خودشان هم نمىدانستند، خیلىها خودشان نمىدانستند، نمىدانست که این عکسى که از این زن لخت مىاندازد چند تا جوان را آشفته مىکند، از بین مىبرد. در هر هفتهاى که یک مثلاً مجلهاى در مىآید که در آن ده تا عکس کذاست، این چند نفر از جوانهاى ما را از دست ما مىگیرد. یا خودشان هم متوجه نبودند یا خودشان هم از آنها بودند ما چه مىدانیم. اگر خودتان را متحول کردید، کشورتان را هم مىتوانید نجات دهید، اگر به همان حال باشید و اسمتان را عوض کردید، با اسم نمىتواند یک کشورى اداره بشود، با لفظ، با لفظ جمهورى اسلام، با رأى به جمهورى اسلام نمىتواند یک مملکتى اسلامى بشود. مملکت اسلامى محتوایش باید اسلامى باشد. شما هم که مجله مىنویسید مىتوانید خدمت کنید، جوانها را برومند کنید با مقالاتتان، مقالات صحیحتان، دنبال این باشید که از نویسندههاى متعهد اسلامى و انسانى نیرو بگیرید، مقالات صحیح بنویسید، درد و دوایش را بنویسید، همه چیز را انتقاد کنید.(8)مسؤولیت مطبوعات در هدایت جوانان
باید جوانهاى ما، نسل فعلى، نسل آینده را تربیت کنند... باید مجله راه بیندازید که وقتى جوانها باز مىکنند شکل و صورت و عکسهاى مجله و تیترهاى مجله طورى باشد مقابل آن که پنجاه سال ما را به نابودى کشید. شما باید جبران آن خرابى پنجاه سال را بکنید. پنجاه سال جامعه ما هر مجلهاى را باز کردند و یا گوش به رادیو و تلویزیون دادند همه انحرافى بود، همه براى این بود که از جوانها مبادا جوان صحیحى ساخته شود، که خداوند به داد شما رسید و مسایل جهش پیدا کرد. اینها دنبال این هستند که انقلاب را برگردانند به جاى اولش. هر کس مجله مىخواهد بنویسد باید مجهز باشد که این نسل آینده را تربیت کند. براى نسل آینده فکرى بکنید. اسلام همه نسلها را مکلف مىداند. پیغمبر اسلام مکلف بودند براى همه نسلها. همچنین ما مکلفیم که براى نسلهاى آینده کار کنیم. باید تربیت ما از اولاد، در خانه و دبستان و دبیرستانها باشد.(9)تشویق اشخاص فعّال و مبتکر، اساس کار مطبوعات
رادیو تلویزیون و مطبوعات مال عموم است ـ چنانچه شما هم همین اعتقاد را دارید که عموم بر آنها حق دارند ـ از این جهت من به سهم خود خیال دارم که راجع به من کم باشد، مگر در مواقع حساسى که لازم است که آن هم باید از ما سؤال شود که آیا مطلبى را باید نقل بکنند یا خیر؟ والاّ آن چه خوب است در رادیو تلویزیون و مطبوعات باشد، آن است که براى کشور اثرى داشته باشد. مثلاً اگر زارعى خوب زراعت کرد و زراعتش خوب بود، شما این شخص را به جاى مقامات کشور در صفحه اول بگذارید و زیرش بنویسید این زارع چگونه بوده است، این منتشر بشود، و یا کارمندى خوب کار کرد، و یا اگر طبیبى عمل خوبى انجام داد، عکس او را در صفحه اول چاپ کنید و بنویسید که این عملش چطور بوده است. این باعث تشویق اطبا مىشود و بیشتر دنبال کار مىروند.یا مثلاً اگر کسى کشفى کرد، باید مفصل با عکس و مطلب باشد ـ یا اگر کسى سارقى را دستگیر نمود، و یا یک کشاورز و یا هنرمند و یا جراح ـ که متأسفانه نه اسمشان است و نه عکسشان! در حالى که اینها لایقند تا در روزنامهها مطرح شوند.
خلاصه، باید اساس تشویق، اشخاصى باشد در این کشور فعالیت مىکنند؛ اینها به کشور حق دارند، به این روزنامهها حق دارند، به رادیو تلویزیون حق دارند. ولى ماها نسبت به آنها حقمان کم است. البته، آن چه من مىگویم راجع به خودم است، به دیگران هیچ کارى ندارم، آنها اختیارش با شما و با خود آنهاست. من میل ندارم رادیو هر وقت باز مىشود اسم من باشد، مدتهاست که از این جهت متنفرم، این کار غلطى است، به اندازه متعارف نسبت به همه خوب است زیادىاش مضر است، این به ضرر مطبوعات است و مطبوعات را سبک مىکند. اشخاص، شخصیتهایشان با خودشان است، این طور نیست که اگر اسمشان زیاد و کم مطرح گردد، شخصیتشان زیاد یا کم شود. در ایران هر کس با هم باشد کس معلوم است چه جورى است. بنابراین، آن چه راجع به خودم مىگویم این است که اگر قرار است عکس مرا بگذارید، به جاى آن، عکس یک رعیت را بگذارید و زیرش بنویسید این رعیت چه کار مهمى کرده است.(10)
روزنامهها مال طبقه سوم است
باید با اخبار مردم را تعلیم کرد و باید اخبار به صورتى باشد که مفید باشد، باید کارى شده باشد تا اخبار باشد. آن اشخاصى که در اطراف ایران زحمت مىکشند، وقتى خبرشان را دادید تشویق مىشوند. این طور نیست که همه للّه کار کنند و چه بنویسید و چه ننویسید، فرقى نکند.ما مکلفیم تا افراد را در هر رشته تشویق کنیم تا امثالشان زیاد شود. اگر مطلبى از این طبقهها در روزنامهها آمد، روزنامه آبروى خوبى پیدا مىکنند. روزنامهها مال طبقه سوم است، مال طبقه اول نیست و این هم نیست که همهاش مال حکومت باشد و از چیزهاى حکومتى بنویسید، این صحیح نیست. به نظر من روزنامهها براى همه مردم است و همه مردم در آن حق دارند و مىشود گفت که گاهى جاى دیگران غصب مىشود، ـ البته بدان معناى غصب نه! ولى نظیر آن ـ این عرض من است.(11)
خدمت به مستضعفین
اى قشرهاى روشنفکر و اى قشرهاى نویسنده! قلمها و گفتار خودتان را در راه این مستضعفین صرف کنید. اى دانشمندان ما! اى دانشجویان ما! اى فرهنگیان ما! اى دانشگاهیان ما! اجتماعات خودتان را براى راه این مستضعفین تقویت کنید، شما بودید که این همه خدمت کردید و این همه خون دادید و این همه حبس رفتید و این همه زجر کشیدید براى خلاصى از یوغ دشمنان، خلاصى از چپاولگرى چپاولگران، نگذارید زحمات خودتان هدر برود، قلمها را در راه خدمت به این خلق به کار بیندازید، گفتار را در راه خدمت به مستضعفین و اعمال را در خدمت به مستضعفین.(12)توجه به خواست ملت
باید ببینیم که زبان ملت چیست تا بفهمیم که این ملت چه مىخواهد، خودمان بخواهیم حکم بکنیم باید ببینیم که زبان ملت چیست تا بفهمیم که این ملت چه مىخواهد خودمان بخواهیم که حکم بکنیم که این ملت ما فلان چیز را مىخواهد، این حرف غلطى است، حرف صحیح این است که ما مطالعه کنیم، در حال ملت، گوش بدهیم به صداى ملت ببینیم چه مىخواهد؟یک ملتى که همه فریاد مىزنند که ما جمهورى اسلامى مىخواهیم «نه شرقى و نه غربى، جمهورى اسلامى» ما دیگر حق نداریم که بنشینیم بگوییم که نه، این ملتى که قیام کردهاند، براى این قیام کردهاند که دموکراسى باشد، در اسلام همه چیز هست به معناى سالمش، اما ما مىبینیم که همه مردم دارند مىگویند که ما جمهورى اسلامى مىخواهیم، ما حق نداریم که تأویل کنیم و بنشینیم خودمان هر چه دلمان مىخواهد بگوییم که نخیر، مردم که این حرفها را دارند مىزنند، یک چیز دیگر را ما، گردنشان بگذاریم. این خلاف واقع است.(13)
نقش مطبوعات در برچیدن مراکز فحشا
اگر مطبوعات جوانها را نکشاند به طرف فحشا و ببرد طرف صراط مستقیم، مراکز فحشا هم برچیده مىشود.(14)بیان خدمات جمهورى اسلامى در مطبوعات
از مسایلى که در مطبوعات لازم است این است که مقدارى از اوراق خودشان را صرف این کنند که جمهورى اسلامى چه کرده است.شما مىبینید که الان آن اشخاصى که مىخواهند به جمهورى اسلامى صدمه بزنند، راه افتادهاند که این رژیم هیچ کارى نکرده است و این همان رژیم شاهنشاهى است و فرقى با رژیم شاهنشاهى ندارد حتى بعضى از نویسندههاى متعهد مسلمان که آدمهاى صحیح و باسوادى هستند شرح مفصلى نوشتهاند راجع به این که جمهورى اسلامى حالا هم، همان کارهاى سابق را مىکند، اینها نگاه نمىکنند ببینند حالا چه شده است.(15)
لزوم قدردانى از مردم و مأمورین مبارزه با خرابکارى
اگر در رژیم سابق یک خانه تیمى کشف مىشد، مىدانید که چه هیاهویى راه مىانداختند؟ امروز چه؟ من این را یک ظلم مىدانم که فرزندان عزیز ما این گونه شبانه روز کار کنند و در رادیو و تلویزیون و روزنامهها فقط چند کلمه بگویند و رد بشوند. همین، فقط گفته شود که چه شد، بدون تشکر از مردم ما که با مأمورین همکارى داشتند و بدون تشکر از تمام دست اندرکاران. امروز پاسداران عزیز ما براى کشف خانههاى تیمى آن همه کشته مىدهند تا خانهاى کشف شود و محل فسادى از بین برود، من از آنها تشکر مىکنم.(16)آموزش راه و روش زندگى شرافتمندانه و آزاد منشانه
رسانههاى گروهى به ویژه صدا و سیما، این مراکز آموزش و پرورش عمومى مىتوانند خدمتهاى گرانمایهاى را به فرهنگ اسلام و ایران نمایند. بنگاههایى که شب و روز ملت در سراسر کشور با آنها تماس سمعى و بصرى دارند، چه مطبوعات در مقالات و نوشتارهاى خود و چه صدا و سیما در برنامهها و نمایشنامهها و انعکاس هنرها و انتخاب فیلمها و هنرهاى آموزنده باید همت گمارند و بیشتر کار کنند و از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند تا در راه تربیت صحیح و تهذیب جامعه، وضعیت تمام قشرها را در نظر گرفته و راه و روش زندگى شرافتمندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمایشنامهها به ملت بیاموزند و از هنرهاى بدآموز و مبتذل جلوگیرى کنند.(17)بسیج ملتها براى اخراج ستمگران از صحنه
در این دنیاى مسموم که نفس کشیدن در آن مرگ تدریجى است، تکلیف ملتهاى در بند این ابرقدرتها و انگلهاى آنان چیست؟ باید بنشینند و این صحنههاى جنایتکار را تماشا کنند و با سکوت مجال دهند که دنیا در آتش بسوزد؟ آیا روحانیون، نویسندگان، گویندگان، روشن فکران ، متفکران از هر ملت و مذهب که هستند، در این زمان تکلیفى انسانى، مذهبى، ملى و اخلاقى ندارند و باید نقش تماشاگر را در کشورهاى خود ایفا کنند؟ و یا آن که باید این سران و سردمداران با گفتار و نوشتار خود، ملتهاى مظلوم در بند را بسیج کنند تا ستمگران را از صحنه خارج نمایند و حکومت را به دست مستضعفان بسپارند، چونان که در ایران با همّت ملت بزرگوار شد.(18)مقابله با گسترش سلاحهاى هستهاى
باید براى آتیه دنیا، امروز تودههاى مردم، نویسندگان، گویندگان، فکر بکنند و مردم را آگاه بکنند به این خطرى که تمام بشریت را تهدید مىکند، آگاه کنند همه تودههاى دنیا را که این خطر بزرگ پیش است و اگر این ابرقدرتها در این حالى که هستند و مشغول تهیه سلاحهاى بزرگ اتمى و غیر آن هستند، به همین حال باقى باشند، دنیا ممکن است که به خرابى بکشد و عمده ضررش به ملتها برسد.باید هر کس در هر جا هست، نویسندههایى که هستند، روشنفکرانى که هستند و علمایى که در همه قشرهاى دنیا هستند و دانشمندان، مردم را به این خطر آگاه کنند تا بلکه خود مردم و تودههاى مردم در مقابل این دو قدرت بایستند و این سلاحها را جلوگیرى کنند. و این که زمزمه این هر وقت شده است و مىشود، مدتها در این حرف هست که مىخواهیم تحدید این سلاحهاى اتمى را بکنیم و مىخواهیم تفاهم کنیم به این که این سلاحهاى اتمى با موشکهاى عظیمى را که تازه درست شده است، جلوى این را بگیریم؛ هر دوى اینها شر است و آمریکا هم همین نظر را دارد که شوروى را اغفال کند و آن سلاحها را در غرب و در هر جایى که دست دارد، این سلاحها را مهیا کند براى یک روزى که با فشار یک دگمه، دنیا به آتش کشیده بشود.
امروز باید مردم دنیا توجه به این مشکل بزرگ دنیا بکنند و هر قشرى، نویسندهاى، مطبوعات، در سر تا سر دنیا دنبال این مطلب باشند و مردم را بیدار کنند که در مقابل این کارهایى که اینها مىکنند، درست قیام کنند. البته کم و زیاد الان هستند قشرهایى که تظاهر مىکنند بر ضد این سلاحها، لکن باید همه مردم قیام کنند تا بتوانند کارى انجام بدهند.(19)
صرفهجویى در وقت و بیتالمال
مطبوعات باید این توجه را داشته باشند که چیزهایى که براى ملت مفید نیست در روزنامهها ننویسند، کاغذ صرف این نکنند، وقت صرف این نکنند. باید رادیو تلویزیون توجه به این معنا داشته باشد که این از بیتالمال مسلمین است، باید وقتش صرف چیزهایى که مربوط به مصالح مسلمین است، نشود؛ مسؤولیت دارد اینها.(20)نشریات مفید و اصلاح اخلاق جامعه
نشریه، بسیار خوب است در صورتى که محتواى آن محتواى آموزنده باشد و دست اندرکاران آن متعهد باشند، این نشریه رأس همه امور مىشود. انسان اگر انصاف داشته باشد، باید به خاطر مردمى که قلمها را براى اینها آزاد گذاشتهاند، از قلم و قدمش استفاده کند و دیانت هم اقتضاى همین را مىکند. ما باید نشریاتمان مفید باشد و اخلاق جامعه را اصلاح کنیم.(21)همه نویسندگان مکلفند به حفظ نظام
من به همه اشخاصى که قلم در دستشان است، زبان گویا دارند مىخواهم سفارش کنم که متوجه باشند که قلم آنها، زبان آنها در حضور خداست، فردا مؤاخذه دارد، صحبت، سر دولت و ریاست جمهور و اینها نیست، صحبت سر نظام است، نظام اسلام است؛ آقاى خامنهاى سلمهاللّه باشند رییس جمهور یا یک کس دیگر، آقاى موسوى نخست وزیر باشند یا یک کس دیگرى، این مطرح نیست، مطرح نظام جمهورى اسلامى است، ما مکلفیم به حفظ او، همه نویسندهها مکلفند به حفظ نظام.(22)رسالت خطیر رسانههاى گروهى در حفظ آرامش کشور
ما الان در ایران احتیاج به آرامش داریم، اگر ما بخواهیم که این نهضت پیروز بشود، باید ما آرامش این مملکت را حفظ بکنیم، باید همه قشرها متوجه باشند که آرامش را حفظ کنند، نباید به جان هم بریزند و هم را چیز بکنند، ارشاد باید بکنند، تلویزیون باید ارشاد بکند، رادیو باید ارشاد بکند، روزنامهها باید ارشاد بکنند، روزنامهها نباید یک چیزهایى را که موجب تهییج مردم است و موجب انحراف مردم است در آن جا بنویسند، رادیو نباید این کار را بکند، باید ارشاد بکنند و در عین حال مردم را متوجه به این بکنند که ما دشمن داریم و دشمن دنبال این است که تشنج پیدا بشود، باید از تشنجها جلوگیرى کرد و باید آن اشخاص منحرف را ارشاد کرد و اگر ارشاد نشدند، آنها را منزوى کرد، بىاعتنایى کرد به آنها. هر دفعهاى که شما یک طورى بکنید که با شدت رفتار کنید، آنها مظلومیت به خودشان مىدهند و براى ما ضرر دارد. باید هم مسایل را گفت و هم آرامش را حفظ کرد، هم مطالب را مردم بدانند (گویندگان باید بگویند) و هم آرامش را باید حفظ بکنند.(23)رسالت تاریخى نویسندگان و شعرا
امروز تکلیف همه شما آقایانى که از خارج تشریف آوردید، شعراى شما، نویسندگان شما، گویندگان شما، این است که شعرا در اشعارشان قضایاى این انقلاب را منعکس کنند، اگر توانستند در مجامع عمومى و اگر نتوانستند حتى در مجامع خصوصى هم محفوظ بماند براى نسلهاى آتیهاى که فرزندانشان الان بعضىشان از کوچولوهایى که در 22 بهمن متولد شدهاند و آنهایى که در طول تاریخ مىآیند.باید مردم جهان را، مستضعفان جهان را آگاه کنید، آگاه کنیم به این که چه مصایبى بر اینها وارد شده است و در تحت چه شرایطى زندگى مىکنند و آنان که به آنها حکومت مىکنند تحت چه شرایطى هستند و وضع زندگى مالىشان چطور است. و آنهایى که از دولتهاى اسلامى هستند، ذخایر خودشان را به کجا خرج مىکنند و در جیب کى مىریزند در عین حالى که ملتهاى آنها گرسنه هستند، ملتهاى آنها فقیر هستند و بسیارى از آنها از گرسنگى تلف شدند و اینها ذخایر خودشان را، ذخایرى که مال خود این ملت است و آنها غاصب هستند، به جاى این که براى ملت خودشان ولو عشرى از اعشار آن را خرج مىکردند و اینها به رشد مىرسیدند، تمامش را تسلیم مىکنند به آنهایى که دشمن اسلامند.
شعرا در طول تاریخ باید بنویسند این امور را و به شعر، مردم را بیدار کنند و نویسندگان اگر مىتوانند در نطقها و نوشتههاى خودشان، در مجامعى که مىروند در شهرهاى خودشان، در کشورهاى خودشان مسایل ایران را ابلاغ کنند و اگر نمىتوانند در کتب و رسالههاى خودشان ثبت کنند که بعدها وقتى که مردم در نسلهاى بعد مىآیند، ببینند که دشمنهاى آنها کى هست و دوستان آنها کى و تکلیف آنها با دوستانشان و دشمنانشان چیست.
اگر ما در تبلیغ قصور کنیم، اگر ما در گفتن و نوشتن شعر و نثر و همه نحو نوشتن و گفتن قصور کنیم، ما مدیون نسلهاى آینده هستیم که ممکن بود با نوشتههاى شما، با نوشتههاى نویسندگان عزیز و با اشعار آنها، بیدار بشوند و مطلع بشوند بر این که بر این ملتها در این زمان چه گذشته است و ماها چه تحمل رنجها کردیم، بلکه آنها درصدد علاج برآیند، و امروز نیز ما باید درصدد علاج برآئیم.
همه شما و همه ملتهاى ضعیف دردها را مىشناسند، مىدانند که از کجا صدمه مىبینند و کى به آنها صدمه مىزند و چه رژیمى آنها را تحت فشار قرار مىدهد و درمان را باید بدانند که تا جهان، مبتلا به این جنایتکاران است و وابستگان به این جنایتکاران، روى خوش نخواهد دید.(24)
پىنوشتها :
1 ـ 8/3/58 ـ بیانات امام در جمع کارکنان روزنامه کیهان، صحیفه نور، ج 7، ص 18.
2 ـ 26/10/61 ـ بیانات امام در جمع گروهى از کارکنان صنایع دفاع و... صحیفه نور، ج 17، ص 152.
3 ـ 26/2/58 ـ بیانات امام در جمع کارکنان کیهان، صحیفه نور، ج 6، ص 191.
4 ـ 26/5/62 ـ بیانات امام در جمع اعضاى شوراى سرپرستى روزنامه اطلاعات و نماینده امام در این روزنامه، صحیفه نور، ج 18، ص 65.
5 ـ 9/12/62 ـ بیانات امام در جمع مدیران و کارکنان سازمان صدا و سیماى سراسر کشور، صحیفه نور، ج 18، ص 243.
6 ـ 14/4/1358 ـ در جمع کارکنان مجله خواندنىها، صحیفه نور، ج 8، ص 24.
7 ـ 5/6/59 ـ بیانات امام در جمع کارگران، نویسندگان و کارمندان مؤسسه اطلاعات، صحیفه نور، ج 13، ص 41.
8 ـ 14/4/58 ـ بیانات امام در جمع مسئولین و کارکنان مجله خواندنىها، صحیفه نور، ج 8، ص 24 ـ 25.
9 ـ 4/4/60 ـ بیانات امام در دیدار با حجتالاسلام کروبى سرپرست سابق بنیاد شهید و خانواده شهید مازندارانى، صحیفه نور، ج 15، ص 37 ـ 38.
10 ـ 10/4/64 ـ بیانات امام در جمع مسؤولان روزنامههاى کیهان، اطلاعات و جمهورى اسلامى، صحیفه نور، ج19، ص215.
11 ـ 10/4/64 ـ بیانات امام در جمع مسؤولان روزنامههاى کیهان، اطلاعات، جمهورى اسلامى، صحیفهنور،ج19،ص216.
12 ـ 13/8/58- بیانات امام در جمع دانشآموزان و دانشجویان، صحیفه نور، ج 10، ص 128.
13 ـ 29/7/58 ـ بیانات امام در جمع شوراى پنج نفرى صدا و سیماى جمهورى اسلامى ایران، صحیفه نور، ج 10، ص 13.
14 ـ 5/6/59 ـ بیانات امام در جمع کارگران، نویسندگان و کارمندان مؤسسه اطلاعات، صحیفه نور، ج 13، ص 41.
15 ـ 15/10/59 ـ بیانات امام در جمع اعضاى هیأت تحریریه مجلس سروش، صحیفه نور، ج 13، ص 251.
16 ـ 1/10/1361 ـ در دیدار با وزیر کشور و معاونین و استانداران، صحیفه نور، ج 17، ص 117.
17 ـ 22/1/63 ـ پیام به مناسبت سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى، صحیفه نور، ج 19، ص 109.
18 ـ 28/3/62 ـ پیام به مناسبت شهادت شش تن از اعضاى خانواده آیتاللّه العظمى حکیم، صحیفه نور، ج 18، ص 23.
19 ـ 13/8/1361 ـ در جمع اعضاى شوراهاى اسلامى روستاهاى سراسر کشور و ... صحیفه نور، ج 17، ص70ـ71.
20 ـ 13/6/64 ـ در جمع رییس جمهور و سایر مقامات مملکتى و... به مناسبت عید غدیر خم، صحیفه نور، ج 19، ص 224.
21 ـ 11/3/13360 ـ در جمع کارکنان نشریه عروةالوثقى، صحیفه نور، ج 14، ص 249.
22 ـ 8/6/65 ـ در دیدار رییس جمهور، نخست وزیر و هیأت دولت به مناسبت هفته دولت، صحیفه نور، ج 20، ص 37.
23 ـ 7/4/1359 ـ پیام به مناسبت نیمه شعبان خطاب به ملت ایران، صحیفه نور، ج 12، ص 209 ـ 210.
24 ـ 21/11/61 ـ بیانات امام در جمع مهمانان خارجى شرکت کننده در مراسم بزرگداشت دهه فجر، صحیفه نور، ج 17، ص192.
/خ
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}