جايگاه قلم در قرآن كريم
جايگاه قلم در قرآن كريم
جايگاه قلم در قرآن كريم
قلم دانشمندان در طول تاريخ پس از اسلام در راه معرفت و شناخت هرچه بيشتر آيات الهی گام بر داشته و حلقه وصلی ميان فرهنگها و انديشهها بوده است . جايگاه قلم آنقدر وسيع و شگفتانگيز است كه خداوند در والاترين كتاب آفرينش با سورهای از آن ياد و به آن سوگند میخورد.
مقاله زير از حجتالاسلام و المسلمين دری نجفآبادی به جايگاه قلم در قرآن و انديشه اسلامی پرداخته است:
استقامت و استواری ملك و دين و تحقق عيش صالح، به بركت قلم و در سايهسار قلم است. قلم است كه دعوتكننده به حق است. قلم است كه مايه نورانيت دلها و جانهاست. قلم است كه چون از دل سخن گويد و از سر اخلاص به جولان آيد بر دلها نشيند، قلم است كه يك كلمه و حكم آن میتواند موجب نجات انسان و يا جامعهای شود؛ و در صورت خطا و غلط و منحرف بودن، میتواند انسان و يا انسانهايی را گمراه كند.
قلم وسيله تجلی خدا در آفرينش است. قلم مشيت حضرت حق در تصوير و ترسيم و تقدير عالم است. قلم ترجمان حقايق عالم غيبالغيوب و غيب مكنون و غيب مطلق، در بروز و ظهور كلمات وجوديه و حقايق امكانيه در لوح محفوظ و لوح محو و اثبات و الواح عالم غيب و شهود است. قلم منشأ و سرچشمه حضرت حق در مجالی و حضرات وجوديه و حضرات خمس و «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئاً أَن یَقُولَ لَهُ كُن فَیَكُونُ» قلم صنع و حكمت و تقدير و تعليم هدايت و عزت است. قلم استقامت در راه خدا، علیگونه بودن، خدايی بودن، خدا محوری، حقمداری، توازن داشتن و در صراط مستقيم حركتكردن است. قلم حساب و كتاب و رحمانيت و ربوبيت است؛ وسيله اقامه وزن و قسط عدل و بيداری و آگاهی است، نور علم و عقل و معرفت است، چراغ در تاريكیهاست، ترجمان وحی و عنايات خداست؛ عامل پرهيز از افراط و تفريط و جنون و جنزدگی و خودمحوری است؛ دليل بر رسالت رسول اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است، رمزی است به سوی حقايق عالم، چراغی است نشانگر وحی و نبوت؛ وسيله نجات است و سعادت.»
حجتالاسلام دری نجفآبادی در بخش ديگری از اين مقاله به «جايگاه قلم» اشاره و بيان كرده است:
«قلم و ارباب قلم، در طول حيات پرفراز و نشيب خود رنجها كشيده و زجرها ديده و تحولات فراوانی را مشاهده و احساس كردهاند، امروز نيز جايگاه قلم و ارباب قلم در فرهنگ و معارف اسلامی و حقايق قرآنی، بس رفيع و سترگ و بلند است. تا آنجا كه فرمودهاند: «اول ما خلقالله القلم» اول چيزی كه خداوند آفريد، قلم بود همان طور كه فرمودهاند: «اول ما خلقالله العقل» اول چيزی كه خداوند بر آن لباس هستی پوشانيد، عقل بود.
در روايتی از رسول اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) آمده است كه فرمودند: «ان اول ما خلقالله القلم». فقال له: اكتب. قال: «يا رب، و ماذا اكتب؟ قال: اكتب مقادير كل شی حتی تقوم الساعه»: همانا نخستين چيزی كه خداوند متعال آن را آفريد قلم بود پس به او فرمان داد: كه بنويس، عرض كرد: پروردگارا! چه بنويسم؟ فرمود: مقدار و تقدير هر چيزی را تا روز قيامت.»
در روايت ديگر فرمود: «اكتبالقدر ما كان و ما هو كائن الی الابد»: يعنی آنچه را كه بوده و تا ابد خواهد بود بنويس.
بحث قلم، علم خداوند متعال، قضا و قدر، قلم مثبت نخستين مخلوق، لوح محفوظ، لوح محو و اثبات، صحف الهی و كتب رحمانی، كلمات وجودی، ملائكه كرامالكاتبين، كتاب مكنون و بحث انسان كامل، حقيقت انسان كامل، مراحل وجودی و مراتب كمال انسان و تطبيق عوالم وجودی با مراحل و مراتب كمال انسان تا مقام انسان كامل، از زيباترين، لطيفترين، عميقترين و با ارزشترين بحثهای نورانی قرآن كريم و معارف آلالبيت عليهم اسلام است كه درك آن و آشنايی با گوشههايی از اين معارف گهربار، چشم و چراغ زندگی مردان خدا و اوليای الهی است.
در روايات نورانی اسلامی «ن» به عنوان اسم رسولالله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و القلم به عنوان اسم اميرالمؤمنين علی(علیه السلام) تفسير و تعبير شده است. در برخی روايات فرموده پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ، برای پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) پنج اسم در قرآن كريم آمده و پنج اسم نيامده است. آن پنج اسم آمده عبارتاند از: طه، يس، ص، ق، ن و فرموده است:
« منظور از «القلم» اميرالمومنين(علیه السلام) است. چون او تبلور معارف الهی و زبان حقايق صمدانی و باب مدينه علم و نقطه پرگار معارف و نقطه بای بسمالله است، او زبان و بيان و قلم و كلام و سخن حق و حقيقت و مجسمهی علوم و معارف و كلمه جامعهی الهيه و آيتالله العظمی و زبان اسلام و قرآن و تجلی اسمای حسنای الهی است. »
صاحب تفسير «كنزالدقايق» مینويسد:
« و اميرالمومنين(علیه السلام) را قلم ناميدهاند چون همانطور كه قلم منشأ آثار و بركات فراوان برای بشريت، و يكی از دو زبان انسان، و بازگوكنندهی ضمير وی است و آنچه را كه او به نزديكان میخواهد بگويد با زبان میگويد و آنچه را به كسانی كه از وی فاصله دارند میخواهد برساند با قلم میرساند، و زبان و قلم دو زبان گويا و دو نوع وسيله ابلاغ پيام انسان است، و به واسطهی قلم احكام دين حفظ میشود و امور عالميان، استوار میگردد، اين همه را در وجود مبارك اميرالمومنين(علیه السلام) به نحو احسن میتوان يافت.
او زبان و قلم حق است همانطور كه يدالله و عينالله و اذانالله است، اذن واعيه و قلب واعيه و قلم گويای حقايق و معارف عالم هستی و بيان سر و سر سر كارگاه عظيم آفرينش و تجلی ولايت و صمدانيت و عصمت و اوعيهی علمالله است.»
منبع: http://www.hawzah.net
/خ
مقاله زير از حجتالاسلام و المسلمين دری نجفآبادی به جايگاه قلم در قرآن و انديشه اسلامی پرداخته است:
استقامت و استواری ملك و دين و تحقق عيش صالح، به بركت قلم و در سايهسار قلم است. قلم است كه دعوتكننده به حق است. قلم است كه مايه نورانيت دلها و جانهاست. قلم است كه چون از دل سخن گويد و از سر اخلاص به جولان آيد بر دلها نشيند، قلم است كه يك كلمه و حكم آن میتواند موجب نجات انسان و يا جامعهای شود؛ و در صورت خطا و غلط و منحرف بودن، میتواند انسان و يا انسانهايی را گمراه كند.
قلم وسيله تجلی خدا در آفرينش است. قلم مشيت حضرت حق در تصوير و ترسيم و تقدير عالم است. قلم ترجمان حقايق عالم غيبالغيوب و غيب مكنون و غيب مطلق، در بروز و ظهور كلمات وجوديه و حقايق امكانيه در لوح محفوظ و لوح محو و اثبات و الواح عالم غيب و شهود است. قلم منشأ و سرچشمه حضرت حق در مجالی و حضرات وجوديه و حضرات خمس و «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئاً أَن یَقُولَ لَهُ كُن فَیَكُونُ» قلم صنع و حكمت و تقدير و تعليم هدايت و عزت است. قلم استقامت در راه خدا، علیگونه بودن، خدايی بودن، خدا محوری، حقمداری، توازن داشتن و در صراط مستقيم حركتكردن است. قلم حساب و كتاب و رحمانيت و ربوبيت است؛ وسيله اقامه وزن و قسط عدل و بيداری و آگاهی است، نور علم و عقل و معرفت است، چراغ در تاريكیهاست، ترجمان وحی و عنايات خداست؛ عامل پرهيز از افراط و تفريط و جنون و جنزدگی و خودمحوری است؛ دليل بر رسالت رسول اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است، رمزی است به سوی حقايق عالم، چراغی است نشانگر وحی و نبوت؛ وسيله نجات است و سعادت.»
حجتالاسلام دری نجفآبادی در بخش ديگری از اين مقاله به «جايگاه قلم» اشاره و بيان كرده است:
«قلم و ارباب قلم، در طول حيات پرفراز و نشيب خود رنجها كشيده و زجرها ديده و تحولات فراوانی را مشاهده و احساس كردهاند، امروز نيز جايگاه قلم و ارباب قلم در فرهنگ و معارف اسلامی و حقايق قرآنی، بس رفيع و سترگ و بلند است. تا آنجا كه فرمودهاند: «اول ما خلقالله القلم» اول چيزی كه خداوند آفريد، قلم بود همان طور كه فرمودهاند: «اول ما خلقالله العقل» اول چيزی كه خداوند بر آن لباس هستی پوشانيد، عقل بود.
در روايتی از رسول اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) آمده است كه فرمودند: «ان اول ما خلقالله القلم». فقال له: اكتب. قال: «يا رب، و ماذا اكتب؟ قال: اكتب مقادير كل شی حتی تقوم الساعه»: همانا نخستين چيزی كه خداوند متعال آن را آفريد قلم بود پس به او فرمان داد: كه بنويس، عرض كرد: پروردگارا! چه بنويسم؟ فرمود: مقدار و تقدير هر چيزی را تا روز قيامت.»
در روايت ديگر فرمود: «اكتبالقدر ما كان و ما هو كائن الی الابد»: يعنی آنچه را كه بوده و تا ابد خواهد بود بنويس.
بحث قلم، علم خداوند متعال، قضا و قدر، قلم مثبت نخستين مخلوق، لوح محفوظ، لوح محو و اثبات، صحف الهی و كتب رحمانی، كلمات وجودی، ملائكه كرامالكاتبين، كتاب مكنون و بحث انسان كامل، حقيقت انسان كامل، مراحل وجودی و مراتب كمال انسان و تطبيق عوالم وجودی با مراحل و مراتب كمال انسان تا مقام انسان كامل، از زيباترين، لطيفترين، عميقترين و با ارزشترين بحثهای نورانی قرآن كريم و معارف آلالبيت عليهم اسلام است كه درك آن و آشنايی با گوشههايی از اين معارف گهربار، چشم و چراغ زندگی مردان خدا و اوليای الهی است.
در روايات نورانی اسلامی «ن» به عنوان اسم رسولالله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و القلم به عنوان اسم اميرالمؤمنين علی(علیه السلام) تفسير و تعبير شده است. در برخی روايات فرموده پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ، برای پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) پنج اسم در قرآن كريم آمده و پنج اسم نيامده است. آن پنج اسم آمده عبارتاند از: طه، يس، ص، ق، ن و فرموده است:
« منظور از «القلم» اميرالمومنين(علیه السلام) است. چون او تبلور معارف الهی و زبان حقايق صمدانی و باب مدينه علم و نقطه پرگار معارف و نقطه بای بسمالله است، او زبان و بيان و قلم و كلام و سخن حق و حقيقت و مجسمهی علوم و معارف و كلمه جامعهی الهيه و آيتالله العظمی و زبان اسلام و قرآن و تجلی اسمای حسنای الهی است. »
صاحب تفسير «كنزالدقايق» مینويسد:
« و اميرالمومنين(علیه السلام) را قلم ناميدهاند چون همانطور كه قلم منشأ آثار و بركات فراوان برای بشريت، و يكی از دو زبان انسان، و بازگوكنندهی ضمير وی است و آنچه را كه او به نزديكان میخواهد بگويد با زبان میگويد و آنچه را به كسانی كه از وی فاصله دارند میخواهد برساند با قلم میرساند، و زبان و قلم دو زبان گويا و دو نوع وسيله ابلاغ پيام انسان است، و به واسطهی قلم احكام دين حفظ میشود و امور عالميان، استوار میگردد، اين همه را در وجود مبارك اميرالمومنين(علیه السلام) به نحو احسن میتوان يافت.
او زبان و قلم حق است همانطور كه يدالله و عينالله و اذانالله است، اذن واعيه و قلب واعيه و قلم گويای حقايق و معارف عالم هستی و بيان سر و سر سر كارگاه عظيم آفرينش و تجلی ولايت و صمدانيت و عصمت و اوعيهی علمالله است.»
منبع: http://www.hawzah.net
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}