نویسنده: مجتبی یزدانی
دنیای امروز با پدیده‌های متعددی همراه بوده و از قبال آنها تغییرات سریع و شگفت‌انگیزی را تجربه می‌کند. بی‌تردید ورزش کردن و داشتن فعالیت‌های بدنی یکی از بارزترین این پدیده‌ها است و ارتباط مستقیمی با نیازهای انسان جدید، ارزش‌های حاکم بر زندگی و دیگر تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد. از این رو شناخت ماهیت ورزش، نیازهای متأثر از آن و داشتن برنامه‌ریزی روشن برای اجرای هدفمند فعالیت‌های ورزش مسائلی هستند که امروز در بسیاری از کشورهای پیشرفته و صنعتی جدی گرفته می‌شوند. در نگاهی دیگر افزایش جمعیت و توسعه‌ی جوامع انسانی باعث شده است شهرها بزرگ‌تر، پیچیده‌تر و پویاتر از گذشته باشند و با دغدغه‌های بیشتری رو به رو شوند. امروزه وجود پل‌ها، تونل‌ها، مراکز خرید متعدد و تفریحگاه‌های خیابانی ارزش‌های یک شهر را تعیین نمی‌کنند، بلکه حضور شهروندان سالم، با انگیزه و بانشاط است که به هویت و جایگاه شهرها اعتبار می‌بخشد و آنها را از دیگران جدا می‌سازد. موضوع «ورزش شهروندی» آنقدر گسترده است که باید ساعت‌ها درباره‌ی آن بحث کرد و مطلب نوشت؛ اما آنچه اهمیت دارد تشویق شهروندان به ورزش کردن، آن هم با امکانات محدود و تداوم بخشیدن به آن است تا درنهایت جسمی تندرست، شاداب و فعال داشته باشند. این روزها کلان‌شهرهای کشور به زیرساخت‌های ورزشی و توسعه‌ی هرچه بیشتر ورزش در حوزه‌ی همگانی که زیربنای ورزش قهرمانی است بیشتر از مسائل عمرانی احتیاج دارند؛ زیرا با چنین امکانی است که می‌توان شهروندان را از آسیب‌های شهرنشینی دور نگه داشت و به زندگی مادی و معنوی آنان معنا بخشید. ورزش همگانی همان‌طور که از عنوان آن مشخص است «ورزش برای همه» تعریف می‌شود. این ورزش شامل انواع فعالیت‌های جسمی، بازی‌های خودجوش و بومی و تمرین‌های بدنی می‌شود که می‌شود در پارک‌ها، فضاهای سبز شهری، باشگاه‌های ورزشی و ... است.
ورزش‌های همگانی به رغم ساده بودن تأثیر مثبتی بر سلامت شهروندان و افزایش نشاط در جامعه دارد و از این منظر اگر به طور منظم و با برنامه‌ریزی مشخص از سوی شهروندان دنبال شود، در مقیاسی بالاتر و در بازه‌ی زمانی گسترده‌تر تأثیرات مثبتی بر اقتصاد و توسعه‌ی کشور دارد.
نیروی انسانی سالم و با انگیزه یکی از پیش زمینه‌های توسعه‌ی انسانی در جوامع امروزی است. افزایش سلامت و نشاط شهروندان، تأثیر مثبت و غیرقابل انکاری بر بهره‌وری و راندمان کاری دارد. از طرف دیگر توسعه‌ی زیربناهای ورزشی با کاهش بیماری‌هایی که ناشی از بی‌تحرکی و افسردگی است، هزینه‌های درمانی یک کشور را به شکل چشمگیری کاهش می‌دهد. مهم‌ترین کارکردهای تبیین فرهنگ جهادی در میدان‌های ورزشی ارتقای مهارت‌های فیزیکی، افزایش جنبه‌های رقابتی مبتنی بر فرهنگ و تلاش برای رونق مشارکت عمومی افراد است. این تأثیرات در کنار نقشی که توسعه‌ی امکانات همگانی و این تلقی که مسئولان به فکر بهبود زندگی مردم هستند بر افزایش مشارکت و همبستگی در جامعه دارد، اهمیت توسعه‌ی ورزش‌های همگانی در کشور را نیز نشان می‌دهد. با توجه به این دلایل، توسعه‌ی ورزش‌های همگانی با کمترین هزینه و امکانات ورزشی رایگان برای شهروندان یکی از راهکارهای مدیران شهری طی سال‌های اخیر برای بهتر کردن زندگی شهری است.
مدیریت شهری طی سال‌های اخیر توسعه‌ی ورزش‌های همگانی را در صدر برنامه‌های خود قرار داده است. توسعه‌ی فضاها و مکان‌های ورزشی، تجهیز پارک‌ها به انواع وسایل ورزشی برای استفاده‌ی رایگان شهروندان و فعالیت‌های صبحگاهی و ورزشی منظم در مناطق مختلف شهر، از جمله اقدامات صورت گرفته در این زمینه است.
مسئولان شهری تلاش دارند بعد از توسعه‌ی خدمات به شهروندان با تبدیل کردن شهرداری‌ها به نهادی فرهنگی از نهادی خدماتی صرف به نیازهای شهروندان پاسخ مناسب دهند. این توجه در شرایطی است که هر گونه سرمایه‌گذاری در این زمینه منجر به افزایش مشارکت اجتماعی شهروندان و افزایش سرمایه‌ی اجتماعی خواهد شد.
بر این اساس مدیریت شهری همچنان تلاش دارد با بهبود عملکرد و توسعه‌ی امکانات در این زمینه با در نظر گرفتن پیشنهادها و راهکارهای شهروندان، زمینه‌ی توسعه و مشارکت حداکثری شهروندان در این باره را فراهم آورد.

مدیریت جهادی در میدان ورزش

جامعه‌شناسی ورزش به مطالعه‌ی ارزش‌ها، هنجارهای فرهنگی و تعامل مؤثر نهاد اجتماعی ورزش با سایر نهادهای جامعه پرداخته است. مطالعه‌ها و پژوهش‌ها در زمینه‌ی مراسم، آیین‌ها، نمادها، ارزش‌های مشترک، ابزار سلطه، خشونت‌گرایی، تجاری شدن، سرمایه‌ی اجتماعی و فرهنگی، سیاسی شدن و رسانه‌ای شدن از مهم‌ترین موضوع‌های جامعه‌شناسی ورزش است. جامعه‌شناسی ورزش با پارامترهایی چون بسیج منابع انسانی و مالی، تشکیلات سازمان یافته، گسترش روابط بین‌الملل، نوعی سرگرمی و تفریح رسانه‌ای، ارتقای آگاهی محوری، سلامت روانی و جسمی، افزایش اعتماد، توسعه‌ی گردشگری، تخلیه‌ی هیجانات و انفعالات روحی، پرورش اخلاق انسانی و اجتماعی رابطه‌ی نزدیکی دارد.
مسائل جامعه‌شناختی در حوزه‌ی ورزش می‌تواند با موضوع‌هایی همراه باشد که عبارت‌اند از: نوعی آگاهی با کنش‌های ورزشی، شناخت رفتارهای ارزشمندانه، پرخاشگرانه، خشونت‌طلبانه، استفاده از داروهای مجاز و غیر مجاز، انگیزه‌های روانی در میدان‌های ورزش، افزایش حرمت، اعتماد به نفس، کمک به بهبود دورنمای اشتغال، پیامدهای نامطلوب انحرافی اقتصادی و اجتماعی تیم‌های ورزشی، گسترش تجارت و بازاریابی کالاهای ورزشی، مسائل خصوصی‌سازی ورزش و سیاست‌زدگی در حوزه‌ی ورزش. مهم‌ترین کارکردهای تبیین فرهنگ جهادی در میدان‌های ورزشی ارتقای مهارت‌های فیزیکی، افزایش جنبه‌های رقابتی مبتنی بر فرهنگ و تلاش برای رونق مشارکت عمومی افراد است. تحقق این مسئله فقط با اتکا به دیدگاه‌های علمی و عملی امکان‌پذیر خواهد بود؛ از این رو نهادینه کردن مفهوم مدیریت جهادی در ورزش و اهتمام به رویکردهای جامعه‌شناختی آن در گام نخست با تلاش و کار پیوسته و مسئولیت‌پذیری در برابر خود و جامعه محقق می‌شود، چنان که علاوه بر ایجاد نشاط و شادابی، اعتماد به نفس و سلامت روانی در شهروندان ایجاد کرده و در گسترش الگوهای ورزش همگانی و راهیابی تیم‌های حرفه‌ای به میدان‌ها و رقابت‌های داخلی و خارجی بسیار مؤثر است. وجدان کاری، یعنی افراد یک جامعه، خود را در قبال آن کاری که پذیرفته‌اند متعهد بدانند و نوعی احساس وجدان نسبت به آن داشته باشند و سرهم‌بندی و رفع تکلیف نکنند و آن کار را به صورت کامل انجام دهند. علاوه بر موارد ذکر شده رسیدن مدیریت جهادی در ورزش پرتو‌های اجتماعی فراوانی را به جامعه ساطع می‌کند، به طوری که در پیشگیری و کنترل چاقی، بهبود قدرت عضلانی و توفیق شهروندان در فعالیت‌های روزمره‌ی اجتماعی نقش تعیین کننده‌ای دارد و سبب کنترل فشار‌خون، دیابت و سایر عوامل خطر‌زا از جامعه می‌شود. پرواضح است که نگاه جهادی در این حوزه و فقط به رویکردهای باشگاهی محدود نمی‌شود، بلکه آحاد شهروندان از برکات آن بهره‌مند می‌شوند.  

مؤلفه‌های مدیریت جهادی از نگاه رهبری

احساس مسئولیت: نکته‌ای اساسی در اینجا وجود دارد که همه‌ی ما باید به آن توجه کنیم، چه بسا بنده بیشتر از شما به این نکته احتیاج دارم؛ همه‌ی ما به اقتضای مسئولیت‌هایمان باید نسبت به این موضوع احساس تکلیف کنیم، یعنی اخلاص نیت و عمل برای خدا را از یاد نبریم. اگر این شد، همه‌ی مشکلات حل می‌شود، همه‌ی راه‌ها گشوده می‌شود و رحمت الهی شامل حال همه‌ی ما می‌شود. در این صورت دشمن و تسلط او از بین خواهد رفت.

رعایت تقوا:

پایه‌ی همه‌ی خیرات در جامعه، تقواست. تقوای فردی؛ یعنی هر کس بین خود و خدا سعی کند از جاده صلاح و حق تخطی نکند و پا را کج نگذارد. تقوای سیاسی؛ یعنی هر کس که در کار سیاست است، سعی کند با مسائل سیاسی صادقانه و دردمندانه و از روی دلسوزی برخورد کند. سیاست به معنای پشت‌هم‌اندازی و فریب و دروغ گفتن به افکار عمومی مردم، مطلوب اسلام نیست. سیاست یعنی اداره‌ی درست جامعه؛ این جزو دین است. تقوای سیاسی، یعنی انسان در میدان سیاست، صادقانه عمل کند. تقوای اقتصادی؛ یعنی اگر هر کس برای گذراندن زندگی و ضمناً آباد کردن محیط خود مجبور است تلاش اقتصادی داشته باشد، راه درست را انتخاب کند.  

فرهنگ کار:

ترویج و تقویت فرهنگ کار، تولید، کارآفرینی و استفاده از تولیدات داخلی به عنوان ارزش اسلامی و ملی با بهره‌گیری از نظام آموزشی و تبلیغی کشور عزت می‌آفریند، هویت می‌سازد، منافع و امنیت را تضمین می‌کند و احتیاجات را برآورده خواهد کرد. با نشستن، با خوابیدن، با غفلت از اطراف، نمی‌شود به اهداف عالی دست پیدا کرد.

وجدان کاری:

وجدان کاری هم، جزئی از فرهنگ عمومی بوده و بسیار پسندیده است. وجدان کاری، یعنی افراد یک جامعه، خود را در قبال آن کاری که پذیرفته‌اند متعهد بدانند و نوعی احساس وجدان نسبت به آن داشته باشند و سرهم‌بندی و رفع تکلیف نکنند و آن کار را به صورت کامل انجام دهند. اینها از جمله خلقیات یک ملت برشمرده می‌شود و تأثیرش در زندگی و سرنوشت مردم بسیار زیاد است.

جهاد کاری:

کسالت، کم‌کاری و تنبلی، یک انسان را، یک خانواده را، یک کشور و یک ملت را تباه می‌کند. همه‌ باید کار کنند؛ کار جهادی.  

چگونگی نزدیکی به هدف

این روزها شهروندان با دغدغه‌های روزمره‌ی خودشان زندگی می‌کند و تمایل آنان به فعالیت‌های ورزشی آن طور که برنامه‌ریزی شده و پیش‌بینی می‌شود کاهش یافته است. در گام نخست باید کار جهادی در حوزه‌ی تبیین فرهنگ ورزش همگانی را جدی بگیریم؛ چرا که بر این باوریم اگر جامعه‌ی شهروندان تندرستی نداشته باشد بی‌شک فرسوده شده و در برابر انواع تهدید‌ها آسیب‌پذیر می‌شود. مسئولان و دست‌اندکاران ورزش می‌توانند با استفاده از مفاهیم مدیریت جهادی اهمیت وجودی ورزش همگانی را در بین آحاد جامعه مشخص کرده و آنان را به انجام حرکات و نرمش‌های جسمانی ترغیب کنند. امروزه خیلی‌ها تصور می‌کنند که منش پهلوانی و جوان مردی از محله‌های شهرمان رخت بسته است؛ در حالی که این طور نیست و می‌توان این مرام و تفکر سازنده‌ی اجتماعی را دوباره احیا کرد.
مسئله بعدی پالایش روح و آرامش خاطر شهروندان است که با ورزش مستمر ممکن می‌شود. در این رابطه مربیان و کارشناسان ورزشی نقش سازنده و انکار‌ناپذیری دارند و با تلاش جهادی می‌توانند شهروندان را با ورزش و فعالیت‌های ورزشی آشتی دهند. این موضوع علاوه بر تأثیرات جسمانی در احیای هویت و سبک زندگی ایران و اسلامی نمود عینی پیدا کرده و همبستگی اجتماعی از درون آن شکل می‌گیرد.
درباره‌ی ورزش حرفه‌ای و باشگاهی نکته بسیار است؛ در این مجال لازم می‌دانم به توصیه‌های مقام معظم رهبری در دیدار با ورزشکاران اشاره کنم که فرمودند: «قهرمانان ورزشی با پیروزی‌های خود احساس افتخار ملی در مردم، استقامت معنوی و حفظ ارزش‌ها و شعائر دینی را در مقابل دیدگان میلیون‌ها انسان به نمایش می‌گذارند و این کار بزرگ و با اهمیتی است».
این سخن حجت را بر مدیران و قهرمانان ورزشی کشور تمام می‌کند و آنان را به سمت پرهیز جدی از اختلافات، حاشیه‌ها و اهتمام به کار جهادی سوق می‌دهد. در حوزه‌ی ورزش حرفه‌ای با غفلت‌ها و بداخلاقی‌های فراوانی رو به رو بودیم و متأسفانه منزلت ملی را در برخی زمان‌ها فدای منافع شخصی کردیم. آحاد ورزشکاران و قهرمانان کشور می‌توانند دوباره به صحنه بازآیند و مانند سال‌های درخشان خود، پیروزی‌های پی در پی را برای کشور کسب کنند. شرط رسیدن به چنین جایگاهی تقویت غرور و باورهای ملی با تکیه بر اعتقادات و فرهنگ جهادی است.

تحول در ورزش با غرو ملی و کار جهادی

اصطلاح فرهنگ جهادی و مدیریت مبتنی بر این فرهنگ ابتدا با تشکیل جهاد سازندگی و در هنگامه‌ی کار و تلاش بی‌ریای جوانان انقلابی کشور که برای لبیک به فرمان امام راحل و رهبر خویش در رفع محرومیت از چهره‌ی روستاهای ایران کمر همت بسته بودند، به منصه‌ی ظهور رسید. این شجره‌ی طیبه که به دست توانای آن مرد الهی نشانده شد، شاخ و برگ زد و به بار نشست و توانست پیام انقلاب اسلامی را به دوردست‌‎ترین مناطق روستایی کشور برساند. این فرهنگ با آغاز جنگ تحمیلی توانست زمینه‌ساز بروز خدمات ارزنده و چشمگیری به جبهه‌ها در دفاع از تمامیت ارضی کشور و عقب‌راندن دشمن باشد.
بدون تردید فرهنگ جهادی همان فرهنگ دین و مکتب اسلام است؛ باید توجه داشت که در تحلیل‌ها و بررسی‌ها هرگز نباید فرهنگ جهادی را از فرهنگ اسلامی جدا کرد؛ زیرا فرهنگ جهادی همواره مبتنی بر اعتقادات، مدیریت، تعهد، هویت و هدفی مشخص بوده است.
اگر در آن دوران جهادگران در صحنه‌های سازندگی و در جای جای روستاهای کشور تحولی عظیم به وجود آوردند، اگر آگاهی و هوشیاری را به اعماق جان توده‌های مردم فرستادند و اگر در کسب تخصص‌ها و تجربه‌ها به درجه‌ای رسیدند که ناظران انگشت حیرت به دندان گزیدند همه در پرتو ایمان راستین آنان به خدا، عشق به هدف، ایثار در راه حق، احساس مسئولیت در برابر خون شهیدان و بی‌اعتنایی به دنیا بوده است.
پرواضح است که ارائه‌ی تعریفی جامع که در برگیرنده‌ی همه‌ی جنبه‌ها و شاخص‌ها و معیارهای فرهنگ جهادی باشد، کار ساده‌ای نیست و شاید نتوان به چنین تعریفی دست یافت؛ اما برای رسیدن به مقصود و ارائه‌ی بیانی گویا از این فرهنگ با اتکا به معیارها و ویژگی‌های مورد انتظار از کار جهادی که خود نمود روحیه و فرهنگ جهادی است، بیان پاره‌ای نکته‌ها امکان‌پذیر است.
ابتدا با نگاهی به آیه‌ی شریفه‌ی «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَ فُرَادَى» (سوره‌ی سبا، آیه‌ی 46)، می‌توان فرهنگ جهادی را به معنی کار برای خدا و قیام کردن در راه او بر شمرد.
امام خمینی (رحمةالله علیه) در بخشی از بیانات خویش در جمع مسئولان این نوع کار را چنین تبیین فرموده‌اند:
«برای خدا به بندگان خدا خدمت کنید و ثنا و اجر را از او طلب کنید که او جزای شما را و اجر شما را عطا می‌فرماید.»
مقام معظم رهبری نیز در دیدار با مدیران ارشد کشوری و لشگری می‌فرمایند: «آنچه انقلاب اسلامی به ما داد، فرهنگ جهادی بود.» ایشان در عین حال تصریح می‌کنند: «فرهنگ جهادی زمینه‌ی کارهای زیربنایی در همه‌ی صحنه‌ها و عرصه‌ها بوده و از اول انقلاب، روح و فرهنگ جهادی وارد میدان شده است. آن جایی که حرکت و روح جهادی وجود دارد، انسان در ایمان و آرمان و خدمت به دیگران حل می‌شود و خود را فراموش می‌کند. این روحیه را باید در جامعه تقویت کرد.»
منبع مقاله :
یزدانی، مجتبی؛ (1395)، ورزش و مدیریت جهادی، تهران: تیسا، چاپ اول