نویسنده: یونس فرهمند

ابوسعید عثمان بن عبدالحق، ملقب به «ادرغال»- معادل بربری «اعور» عربی و به معنی یک چشم است- بلافاصله پس از قتل پدر در جنگ با عرب‌های ریاح، به جانشینی وی برگزیده شد. (1) قدرت‌نمایی مجدد مرینیان در حالی بود که سلطه حکومت موحدن پس از سال 615ق. خاصه در مناطق روستایی و دوردست چنان روی در ضعف نهاده بود که همگان وجود قدرتی مرکزی برای تأمین امنیت و مقابله با راهزنان و یاغیان را لازم می‌شمردند؛ او پس از انتظام امور لشکر و توزیع عطایای بسیار، بی‌درنگ سوگند یاد کرد که در انتقام خون پدر دست کم 100 تن از اشراف عرب‌های ریاح را به قتل برساند؛ (2) از این‌رو، در نخستین اقدام به عرب‌های ریاح حمله‌ور شد و پس از قتل و کشتار بسیار، نه تنها آنان را به اطاعت واداشت، بلکه مالیات سرانه‌ای نیز بر آنها وضع کرد. (3) قدرت‌نمایی مجدد مرینیان در حالی بود که سلطه حکومت موحدن پس از سال 615ق. خاصه در مناطق روستایی و دوردست چنان روی در ضعف نهاده بود که همگان وجود قدرتی مرکزی برای تأمین امنیت و مقابله با راهزنان و یاغیان را لازم می‌شمردند؛ ابوسعید عثمان مرینی از این فرصت سود جست و ضمن رایزنی با مشایخ مرینی و تأکید بر ناتوانی دولت موحدون در ایجاد امنیت مناطق روستایی، ضرورت تشکیل حکومت مرینیان با هدف جلوگیری از هرج و مرج و بی‌ثباتی‌ها را یادآور شد. (4) بزرگان مرینی به سرعت دعوت وی را اجابت کردند و پرچم قیام برافراشتند تا مسئولیت تأمین امنیت مغرب دور و جلوگیری از تعدیات نیروهای قبیله‌ای را برعهده گیرند. مرینیان هوشمندانه ندا در دادند: قبایل هم‌پیمان و مطیع آنان که در منطقه نفوذ خود امنیت را برقرار کنند، از پرداخت مالیات معاف و در مناصب خود ابقا خواهند شد. (5) این سیاست مؤثر واقع شد و قبایل هواره، تسول، مکناسه، بطویه، مطلاسه، کزنایه، بنویرتیان، غیاثه، مجاصه، صاریوه، بنی مکوود، بنویازغه و بسیاری دیگر از نیروهای قبیله‌ای را به دعوت مرینیان پیوند داد. قبایل دیگر، چون بنی کانون، اوربه، صنهاجه، فشتاله، سدراته، لمطه، غماره و غیره که سر تمکین فرود نیاوردند، نه تنها سرزمین‌شان با جنگ گشوده شد، بلکه ناگزیر به پرداخت مالیات سالانه نیز تن در دادند. (6)
تأمین امنیت راه‌ها و قطع دست راهزنان، بهانه‌ای شد تا ابوسعید عثمان مرینی با بهره‌گیری از آن به تدریج مناطق دوره افتاده و قبیله‌ای مغرب را به زیر سلطه خود درآورد. او در سال 620ق. به سرزمین فازاز حمله برد و قبایل جاناته آنجا را به اطاعت واداشت و سپس به منطقه فحص از غار رفت و قبایل عرب و بربر این ناحیه را مطیع کرد. او حتی برای رسیدن به این هدف با مشایخ شهرهای فاس، مکناس، رباط تازه و قصر کتامه مصالحه کرد و بر آنها نیز مالیات بست. (7) این چنین در سال 625ق. مرینیان به قدری قدرت یافتند که عمده روستاها و قبایل ساکن در محدوده رود ملویه تا رباط الفتح به اطاعت آنان در آمدند. (8)
گسترش زودهنگام قلمرو مرینیان در مناطق روستایی، خلیفه رشید موحدی (حک: 630-642ق) را به هراس انداخت. او که توانایی رویارویی مستقیم با آنها را نداشت، ترجیح داد به حیله متوسل شود؛ از این‌رو، ابن وانودین، وزیر و نماینده خود را با هدایای بسیار به سوی او فرستاد تا از یک سو حضور آنان را در این منطقه به رسمیت شناخته باشد و از سوی دیگر به او مأموریت داد تا با اغوای یکی از غلامات سلطان ابوسعید، وی را به قتل برساند. این توطئه کارگر افتاد و سرانجام او پس از 24 سال حکومت در 637ق به نیرنگ کشته شد. (9)

نمایش پی نوشت ها:
1- قلقشندی، ج5، 195؛ ابن خلدون، همان‌جا.
2- ابن ابی زرع، الانیس المطرب، ص376.
3- همو، الذخیرة السنیه، ص35.
4- همان، ص36؛ ابن خلدون، العبر، ج7، ص226.
5- ابن ابی زرع، همان‌جا؛ همو، الانیس المطرب، ص271.
6- ابن ابی زرع، الانیس المطرب، ص272؛ ابن خلدون، همان‌جا.
7- ابن ابی زرع، همان‌جا.
8- همو، الذخیره، ص37.
9- قلقشندی، ج5، ص195؛ حریری، ص14-15.

منبع مقاله :
فرهمند، یونس؛ (1394)، مرینیان: سیاست، جامعه و فرهنگ در مغرب سده‌های میانه، تهران: پژوهشکده‌ی تاریخ اسلام، چاپ اول.