نویسنده: جواد جعفری

پدیده مهمی که در دوران ظهور اتفاق خواهد افتاد، حضور دوباره افرادی است که از دنیا رفته‌اند. این پدیده رجعت نام دارد. رجعت در لغت به معنای بازگشت است. (1) شیخ مفید نیز اصطلاح رجعت را چنین تعریف می‌کند: «خداوند گروهی از مردگان را با همان شکل و بدن خود به دنیا بازمی‌گرداند.» (2)

دلیل رجعت

رجعت از باورهای مذهب تشیع است. آیات فراوانی از قرآن کریم بر این حقیقت دلالت می‌کند. خداوند در آیه 83 سوره نمل می‌فرماید: (وَیوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِمَّنْ یکَذِّبُ بِآیاتِنَا فَهُمْ یوزَعُونَ)؛ روزی که از هر ملتی گروهی- از آنان که آیات ما را تکذیب می‌کردند- گرد می‌آوریم و آنان را به صف برانند. مرحله نخست در اولین لحظات قیام اتفاق می‌افتد. در این مرحله، گروهی از یاران امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رجعت می‌کنند که جزء سیصد و سیزده یار امام هستند. امام صادق (علیه السلام) درباره این آیه می‌فرماید:
این آیه مربوط به رجعت است (زیرا به بازگشت گروهی دلالت می‌کند). آیا خداوند در قیامت از هر امتی، گروهی را محشور می‌کند و بقیه را رها می‌سازد؟ آیه قیامت این است که می‌فرماید: (وَ حَشَرنَاهُم فَلَم نُغَادِر مِنهُم أحَداً)؛ و آنان را گرد آوردیم و هیچ یک را فروگذار نمی‌کنیم. (3)
این آیه به روشنی از وقوع چنین روزی خبر می‌دهد؛ روزی که گروهی از مردم زنده می‌شوند و دوباره در دنیا حضور می‌یابند، زیرا خداوند در این آیه می‌فرماید: گروهی از مردم را محشور می‌کند و روشن است که در قیامت همه مردم محشور خواهند شد. پس این آیه نمی‌تواند اشاره به قیامت باشد و چاره‌ای جز پذیرش این نیست که این آیه به رجعت دلالت می‌کند.
آیه بعدی آیه 11 سوره غافر است خداوند در این آیه می‌فرماید: (قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَینِ وَأَحْییتَنَا اثْنَتَینِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِنْ سَبِیلٍ)؛ می‌گویند: پروردگارا، دو بار ما را به مرگ رسانیدی و دو بار ما را زنده گردانیدی. به گناهانمان اعتراف کردیم؛ پس آیا راه بیرون شدنی [از آتش] هست؟.
امام باقر (علیه السلام) درباره این آیه می‌فرماید:
این آیه مخصوص گروه‌هایی است که بعد از مرگ به دنیا رجعت می‌کنند و آیه‌ای که به قیامت اشاره دارد آیه (فَبُعداً لِلقَومِ الظَّالِمیِن)؛ «دور باد [از رحمت خدا] گروه ستمکاران» است.
این آیه بیان می‌دارد که خداوند گروهی را دو بار زنده می‌کند و این اتفاق با وقوع رجعت ممکن است، زیرا غیر از یک بار زنده شدن همه در قیامت، گروهی قبل از قیامت در رجعت نیز زنده می‌شوند و در روز قیامت بار دوم آنهاست که زنده می‌شوند.
آیات دیگری نیز بر این حقیقت دلالت می‌کند. (4)
روایات بیان‌گر رجعت نیز در کتاب بحارالأنوار (5) یک جا جمع است. در این کتاب، روایتی به این شکل آمده: مأمون از امام رضا (علیه السلام) پرسید: نظر شما درباره رجعت چیست؟ امام پاسخ داد:
رجعت واقعیت دارد. بازگشت بعضی از مردگان در امت‌های پیشین سابقه داشته و قرآن هم گویای آن است، و پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: آنچه در امتهای پیشین بوده است دقیقاً و مو به مو در این امت نیز خواهد بود. (6)
امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: « از ما نیست کسی که به رجعت باور نداشته باشد.» (7)
در این جا درصدد اثبات رجعت نیستیم و تنها برای نمونه چند آیه و روایت را نقل کردیم.

مراحل رجعت

رجعت از لحاظ زمانی می‌تواند به سه مرحله تقسیم شود:
مرحله نخست در اولین لحظات قیام اتفاق می‌افتد. در این مرحله، گروهی از یاران امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رجعت می‌کنند که جزء سیصد و سیزده یار امام هستند.
در روایتی مفضل بن عمرو از امام صادق (علیه السلام) نقل می‌کند:
حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باید از پشت شهر کوفه بیست و هفت مرد را بیرون می‌آورد، پانزده تن آنان از قوم حضرت موسی (علیه السلام) هستند که به حق هدایت کنند و بدان دادگری نمایند (اشاره به آیه 159 سوره اعراف) و هفت تن آنان اصحاب کهف و نیز یوشع بن نون، سلمان فارسی، ابو دجانه انصاری، مقداد، مالک اشتر، هستند، پس اینها یاران و حکمرانان او هستند. (8) مرحله دوم رجعت، بازگشت اختیاری مردگان به دنیاست. بعد از استقرار حکومت و گسترش عدالت در کل جهان این مرحله واقع خواهد شد. در این مرحله، افراد مؤمنی که منتظر ظهور امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بوده و عمری به وظایف منتظران عمل کرده‌اند رجعت می‌کنند. بر اساس روایت‌هایی که در ویژگی یاران اولیه گذشته، یکی از ویژگی‌های سیصد و سیزده تن، حاکم بودن آنهاست. واژه حاکم در این روایت نیز که در مورد رجعت کنندگان است به کار رفته و می‌توان از این قرینه نتیجه گرفت این رجعت کنندگان جزء سیصدو سیزده یار اولیه امام هستند. (9)
مرحله دوم رجعت، بازگشت اختیاری مردگان به دنیاست. بعد از استقرار حکومت و گسترش عدالت در کل جهان این مرحله واقع خواهد شد. در این مرحله، افراد مؤمنی که منتظر ظهور امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بوده و عمری به وظایف منتظران عمل کرده‌اند رجعت می‌کنند. کسانی که برای گسترش معنویت و عدالت در جهان تلاش کرده‌اند اما آرزوی دیدن نتیجه عملشان را- که همانا جهانی انسانی و الهی بود- با خود به گور برده‌اند. چنین اشخاصی بعد از مرگ مختار می‌شوند تا زنده شده و دنیا را در دوران حکومت مهدوی درک کنند و از حضور در فضای حاکم بر زمین لذت برند یا در جوار رحمت الهی ماندگار شوند.
مفضل در این باره می‌گوید:
ما در مورد قائم و کسانی از یارانمان (شیعیان) که منتظر آن بودند و از دنیا رفتند صحبت کردیم. پس امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هنگامی که امام (علیه السلام) قیام کند در قبرش به سراغ مؤمن روند و گویند امامت ظهور کرده است؛ اگر می‌خواهی از قبرت برخیز و اگر مایلی در جوار کرم الهی بمان. (10)
مرحله سوم رجعت، بازگشت امامان (علیهم السلام) است. این مرحله در اواخر عمر شریف امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اتفاق خواهد افتاد. در این مرحله جانشین امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در رهبری جهان یعنی امام حسین (علیه السلام) به دنیا برخواهد گشت. امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ایشان را به جهانیان معرفی کرده و سپس از دنیا خواهند رفت.
امام صادق (علیه السلام) در این مورد می‌فرماید:
امام حسین در جمع یارانش به دنیا برمی‌گردد. این حسین است که خارج شده است؛ مؤمنین در ایشان شک نکنند او دجال (فریب کار) یا شیطان نیست. این در حالی است که حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میان مردم است. بعد از آن که شناخت در دل مؤمنان جاگیر شد که او امام حسین (علیه السلام) است، مرگ به سراغ حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌آید. کسی که ایشان را غسل می‌دهد و کفن می‌کند و حنوط کرده در لحد در قبرش می‌نهد امام حسین (علیه السلام) است. (11)
بعد از امام حسین (علیه السلام) نیز تک تک امامان به دنیا بازگشته و رهبری جهان را بر عهده می‌گیرند، البته در روایات ترتیب برگشتن امامان بعد از امام حسین (علیه السلام) ذکر نشده است، اما با برگشت هر امام (علیه السلام) یاران خالص و دشمنان سرسخت ایشان نیز به دنیا برمی‌گردند.
امام صادق (علیه السلام) در این مورد فرمودند:
امامی در دوره‌ای نبوده مگر آن که برمی‌گردد با او افراد نیک و بد زمانش تا آن که خداوند حق مؤمن را از کافر باز ستانده به او برگرداند. (12)

نمایش پی نوشت ها:
1. «الراء و الجیم و العین أصلُ کبیرُ مطّرد مُنقاس، یدلٌ على رَدّ و تَکرار. تقول: رَجَع یرجِع رُجوعاً، إذا عادَ»، (معجم مقائیس اللغه، ج2، ص490).
2. اوائل المقالات، ص77.
3. تفسیر قمی، ج1، ص24.
4. غافر (40): 11؛ سجده (32): 21؛ انبیاء (21): 95، و... .
5. بحارالانوار، ج53، ص39-145.
6. قَالَ المَأمُونُ لِلرِّضَا (علیه السلام): «یَا أبَا الحَسَنِ مَا تَقُولُ فِی الرَّجعَةِ؟ فَقَالَ (علیه السلام): إِنَّهَا الحَقُّ قَد کَانَت فِی الأُمَمِ السَّالِفَةِ وَ نَطَقَ بِهَا القُرآنُ وَ قَد قَالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) یَکُونُ فِی هذِهِ الأُمَّة کُلُّ مَا کَانَ فِی الأُمَمِ السَّالِفَةِ حَذوَ النَّعلِ بِالنَّعلِ وَ القُذّةِ بِالقُذَّة»، (همان، ص59، ح45).
7. مستدرک الوسائل، ج14، ص451.
8. «یُخرِجُ القَائِمُ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مِن ظَهر الکُوفَةِ؛ سَبعةً وَ عِشرِینَ رَجُلًا خَمسَةَ عَشَرَ مِن قَومِ مُوسَی (علیه السلام) الَّذِینَ کَانُوا یَهدُونَ بِالحَقِّ وَ بِهِ یَعدِلُونَ وَ سَبعَةً مِن أهلِ الکَهفِ وَ یُوشَعَ بنَ نُونٍ وَ سَلمَانَ وَ أبَا دُجانَةَ الأنصَارِىَّ وَ المِقدَادَ وَ مَالِکاً الأشتَرَ فَیَکُونُونَ بَینَ یَدَیهِ أنصَاراً وَ حُکاما»، (الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج2، ص386.)
9. «یَا أبَا بَصِیرٍ لَو قَد قَامَ قَائِمُنَا بَعَثَ اللهُ إِلَیهِ قَوماً مِن شِیعَتِنَا قِبَاعُ سُیُوفِهِم عَلَى عَوَاتِقِهِم»، (بحار الأنوار، ج53، ص92، ح102).
10. عَنِ المُفَضِّلِ بنِ عُمَرَ قَالَ: «ذَکَرنَا القَائِمَ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وَ مَن مَاتَ مِن أصحَابِنَا یَنتَظِرُهُ فَقَال لَنَا أبُو عَبدِ اللهِ (علیه السلام) إِذَا قَامَ أتُِیَ المُؤمِنُ فِی قَبرِهِ فَقَالَ لَهُ یَا هَذَا إِنَّهُ قَد ظَهَرَ صَاحِبُکَ فَإِنَّ تَشَا أن تَلحَقَ بِهِ الحَق وَ إِن تَشَأ أَن تُقِیمَ فِی کَرَامَةِ رَبِّکَ فَأقِم. (غیبت طوسی، ص459).
11. عَن عَبدِ اللهِ بنِ القَاسِمِ البَطَلِ عَن أبِی عَبدِ اللهِ (علیه اسلام) فِی قَولِهِ تَعَالَى: ... (وَ کَانَ وَعداً مَفعُولًا) خُرُوجُ القَائِمِ (عجل الله تعالی فرجه الشریف)... (ثُمَّ رَدَدنَا لَکُمُ الکَرَةَ عَلَیهِم) خُرُوجُ الحُسَینِ (علیه السلام) فِی سَبعِینَ مِن أصحَابِهِ عَلَیهِمُ البَیضُ المُذَهَّبُ لِکُلِّ بَیضَةٍ وَ جَهَانِ المُؤَدُّونَ إِلَى النَّاسِ أنَّ هَذَا الحُسَینَ قَد خَرَجَ حَتَّى لَا یَشُکَّ المُؤمِنُونَ فِیهِ وَ أَنَّهُ لَیسَ بِدَجَّالٍ وَ لَا شَیطَانٍ وَ الحُجَّةُ القَائِمُ بَینَ أظهُرِهِم- فَإِذَا استَقَرَّتِ المَعرِفَةُ فِی قُلُوبِ المُؤمِنِینَ أنَّهُ الحُسَینُ (علیه السلام) جَاءَ الحُجَّةَ المَوتُ فَیَکُونُ الَّذِی یُغَسِّلُهُ وَ یُکَفَّنُهُ وَ یُحَنِّطُهُ وَ یَلحَدُهُ فِی حُفرَتِهِ- الحُسَینِ بنِ عَلِىٍّ (علیه السلام) وَ لَا یَلِی الوَصِیَّ إِلَّا الوَصِیُّ»، کافی، ج8، ص206 ح250).
12. عَن عَبدِ الکَرِیمِ بنِ عَمرٍو الخَثعَمِیِّ، قَالَ: «سَمِعتُ أبَا عَبدِ اللهِ (علیه السلام) یَقُول... مَا مِن إِمَامٍ فِی قَرنٍ إِلِا وَ یَکرٌ مَعَهُ البَرٌّ وَ الفَاخِرُ فِی دَهرِهِ حَتَّی یُدِیلَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ المُؤمِنَ مِنَ الکَافِرِ»، (مختصر البصائر، ص115، ح [37/91].

منبع مقاله :
جعفری، جواد؛ (1392)، بانوان رجعت کننده، قم: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، چاپ اول.