نیروی دریایی مرینیان
آتشی از دریا
«اجفان»، کشتیهای کوچکی بوده که به نظر میرسد از پرکاربردترین تجهیزات دریایی این دوره بود و برای انتقال نظامیان و مواد غذایی از ساحل به کشتی بزرگتر، استفاده میشده است. بررسی اجمالی تاریخ دریانوردی اسلامی (2) نشان میدهد که حکومتهای افریقیه و مغرب، نه تنها از مسلمانان شرق، بلکه حتی از مصریان نیز در این امر موفقتر بودند. استمداد صلاحالدین ایوبی از یعقوب المنصور موحدی (حک: 580-595ق) در جنگ با صلیبیان مبنی بر استفاده از نیروی دریایی موحدون، مبیّن جایگاه مقتدرانه آنان در این زمینه است. (3) با این همه، ابن خلدون به هنگام ترسیم نمودار قدرت نیروی دریایی مسلمانان، تصریح کرده است تنها به دوره ابوالحسن مرینی بود که توانمندی نظامی مسلمانان در دریا با مسیحیان برابر شد و پس از آن این جایگاه مجدداً تنزل یافت. (4)
نیروی دریایی مرینیان در دوره ابوالحسن و ابوعنان ارتباط تنگاتنگی با مناسبات سیاسی آنها با بنی احمر و مسیحیان داشت؛ از اینرو، مبالغه نخواهد بود اگر هدف اصلی از تجهیز نیروی زمینی مرینیان را مقابله با تهدیدات همسایگان مسلمان یا توسعه قلمرو در مغرب اسلامی بدانیم و اهتمام به نیروی دریایی و ساخت بنادر نظامی را نیز معطوف به مقابله با مسیحیان در دریای مدیترانه و اندلس بدانیم.
پیروزیهای مسلمانان در جبل الفتح و «ملند» (5) نشان از اهتمام ابوالحسن به ساخت اسطولها و مآلاً توان ناوگان دریایی مرینیان داشت؛ (6) این توجه به گونهای بود که به گفتهی ابن مرزوق «سالی نمیگذشت مگر اینکه در آن به تجهیز اسطول میپرداخت». (7) او در نبردهای مهم از ناوگان دریایی افریقیه که در بجایه مستقر بود نیز کمک میجست. ابن خلدون شمار کشتیهای ابوالحسن در نبرد ملند را 100 عدد برشمرده است که 16 کشتی از ناوگان افریقیه بدان پیوسته بود. (8) با این همه، پیروزیهای مسلمانان در اندلس دیری نپایید و شکستهای متوالی ابوالحسن از مسیحیان در اندلس، بخش عمدهای از ناوگان دریایی مسلمانان را در دریا غرق کرد و به تدریج مرکزیت نیروی دریایی از جبل الفتح و سبته بر افتاد و با حضور کمرنگ ابوعنان در اندلس، به تدریج سلا و فاس به پایگاه نیروی دریایی بدل شد.
توجه ابوعنان به نیروی دریایی از دوره پدر کمتر نبود. او در نخستین گام، محمدبن یوسف بن احمر را در مقام فرمانده نیروهای دریایی منصوب کرد و تجهیز ناوگان و ساخت انواع کشتیها را به او واگذاشت؛ به همین دلیل وی به سبته رفت تا از نزدیک بر نیروها و فرماندهان نظارت داشته باشند. (9)
علاوه بر سبته، منابع از وجود دارالصناعه در بجایه و فاس به دوره ابوعنان نیز سخن گفتهاند. از دارالصناعه بجایه جز اطلاعی اندک که نویری طی مسافرتهای سلطان بدان اشاره کرده در دست نیست، (10) اما در باب مرکز کشتیسازی فاس آگاهیهای بیشتری در دست است. (11)
به رغم اهتمام در خور توجه ابوعنان به نیروی دریایی، تغییر جبهه نظامی از اندلس به مغرب و مقابله با حفصیان به جای مسیحیان، عملاً عرصهای دشوار برای آزمودن توانمندی این نیروها وجود نداشت؛ از اینرو، نیروی دریایی ابوعنان تنها در فتح بجایه، قسنطینه و تونس بود که به موفقیتهایی دست یافت. (12) نقش اصلی نیروی دریایی در این موفقیتها، محاصره شهرهای بندری مغرب ادنی و تخریب دیوار شهر با استفاده از سنگاندازها و آهنپارههای آتشینی بود که از برجهای کشتی به بیرون پرتاب میشد. (13)
نیروی دریایی مرینیان از کشتیهای مختلفی بهره میگرفت که هر یک برای اهداف خاصی ساخته میشد. مهمترین کشتیهایی که در دوره ابوعنان با اهداف نظامی از آنها استفاده میشد، عبارت بودند از:
شوانی (14) که به آن شوانی جنگی نیز گفته میشد، مهمترین کشتیای بود که نیروی دریایی مسلمانان در دوران گذشته نیز پیوسته از آن استفاده میکردند. این کشتی نظامی به قدری بزرگ بود که بر روی آن برجها و قلعههای متعددی ساخته میشد که گاه چند طبقه بود و در حالات مختلف دفاعی و هجومی کاربرد داشت. (15)
«اجفان»، کشتیهای کوچکی بوده که به نظر میرسد از پرکاربردترین تجهیزات دریایی این دوره بود (16) و برای انتقال نظامیان و مواد غذایی از ساحل به کشتی بزرگتر، استفاده میشده است. (17)
یکی دیگر از کشتیهای جنگی «طرائد» نام داشت (18) که اغلب جهت حمل اسب از آن بهره میگرفتند و توان حمل 40 اسب را داشت. (19) علاوه بر اینها، مکرراً از «غراب» و «حراقات» به عنوان دو کشتی جنگی در نبردهای ابوعنان سخن گفته شده است (20) که اولی تنها حمل نیروهای نظامی و گاه مایحتاج آنان را به عهده داشت (21) و دومی با استفاده از منجنیق یا عراده به سوی مواضع دشمن آتش پرتاب میکرد و از شوانی کوچکتر و امتیاز آن در داشتن منجنیق بود. (22) شیاطی، سلالیر، فلائک، مراکب و غیره از دیگر انواع کشتی نظامی این دوره بودند که در مقایسه با کشتیهای مذکور البته کاربرد کمتری داشتند. (23)
نمایش پی نوشت ها:
1- ابن خلدون، مقدمه، ج1، ص313.
2- برای این مهم نک: ابن خلدون، ج1، ص312-317 و دو اثر مشهور از سید عبدالعزیز سالم و احمد مختار عبادی با نامهای تاریخ البحریه الاسلامیه فی مصر و الشام، بیروت، دارالاحد، 1972م. و تاریخ البحریه الاسلامیه فی المغرب و الاندلس، بیروت، دارالنهضة العربیة، 1969م.
3- همو، ج2، ص316.
4- همو، ج2، ص317.
5- برای بررسی این دو واقعه نک: ابن خلدون، العبر، ج7، ص337، 345.
6- ابن مرزوق، ص161.
7- همو، ص388.
8- ابن خلدون، العبر، ج7، صص345-346.
9- نمیری، ص160.
10- همو، ص266.
11- جزنائی، ص37.
12- نمیری، صص 270-279، 352-355.
13- نمیری، ص273.
14- نمیری، ص354؛ مفرد این کلمه شینی یا شونه است، نک: عباده، ص4.
15- همان، همان جا.
16- نمیری، ص266، 270، 273، 341، 353.
17- ماجی، ص164.
18- نمیری، ص277، 354.
19- عباده، ص6.
20- نمیری، ص276، 277، 341، 354.
21- عباده، ص7.
22- همو، ص5.
23- نمیری، ص354، برای توصیف اینها نک: عباده، ص4-12.
فرهمند، یونس؛ (1394)، مرینیان: سیاست، جامعه و فرهنگ در مغرب سدههای میانه، تهران: پژوهشکدهی تاریخ اسلام، چاپ اول.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}