نویسنده: اسدالله محمدی‌نیا
 
هر انسانی با هر نوع فکر و عقیده دارای وجدانی است که به وسیله آن بسیاری از خوبی‌ها و ارزش‌ها را از بدی‌ها و ضد ارزش‌ها تشخیص می‌دهد.
خداوند بزرگ در این مورد می‌فرماید:
«وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّاهَا *فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا *قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا * وَ قَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا»
سوگند به نفس آدمی، و آن کس که آن را منظم و مرتب ساخت، سپس بدی‌ها و خوبی‌ها را به او الهام کرد، هرکس نفس خود را تزکیه نماید، رستگار خواهد شد. و آن کس که نفس خویش را با گناه آلوده ساخت نومید و محروم خواهد گشت. (1)
امکان دارد مدتی در اثر تربیت غیرصحیح، محیط ناسالم، دوستان ناباب، معلم و استاد ناصالح، غلبه شهوت و غریزه جنسی، پرده غفلت جلوی فطرت و وجدان را بگیرد، اما بعد از گذشت زمانی کوتاه وجدان مانند خورشید از پس پرده و ابر غفلت بیرون خواهد آمد، و شخص نسبت به گذشته و آن دوران بی خبری تأسف می‌خورد.
به خاطر همین موضوع است که بسیاری از دختران و پسرانی که با هم رابطه نامشروع دارند، وقتی با فرد دیگری ازدواج می‌کنند و یا از سن جوانی عبور می‌کنند، هنگامی که به یاد گناهان گذشته می‌افتند از نظر وجدان زجر می‌کشند و این عذاب درونی با هیچ داروئی قابل درمان نیست مگر اینکه از صمیم دل توبه کنند و با کارهای خوب گذشته‌ها را جبران نمایند. (2)

پی‌نوشت‌ها:

1.شمس/ 7-10.
2.هود/ 114.

منبع مقاله :
محمدی نیا، اسدالله، (1392)، دختران می‌پرسند: چرا؟، قم: انتشارات سبط اکبر (ع)، چاپ نهم.