سوء تفاهم، چرا و چگونه پدید میآید؟
دعوا و مشاجره میان زن و شوهر و دلخوری آنها از یکدیگر چگونه بر روابط زناشوییشان اثر میگذارد؟
نویسنده: مجتبی حیدری
1. دعوا و مشاجره میان زن و شوهر و دلخوری آنها از یکدیگر چگونه بر روابط زناشوییشان اثر میگذارد؟
2. دلایل بروز سوءتفاهم میان زن و شوهر چیست؟
3. چگونه حسن تفاهم را جانشین سوءتفاهم در خانواده کنیم؟
4. بدون شناخت کافی از همسرم با او ازدواج کردهام و اکنون مشکلات زیادی با هم داریم. احساس میکنم هیچ تفاهمی با هم نداریم. آیا راهی جز طلاق هست؟
5. من و همسرم مدام در حال دعوا هستیم و نمیتوانیم از این کار دست بکشیم. موضوع دعواهایمان هم چندان مهم نیست آتش بس ما حداکثر یک روز طول میکشد. چگونه دست از این کار بکشیم؟
بهترین حالت برای زندگی زناشویی آن است که زن و شوهر بیشترین توافق، تفاهم و صمیمیت را با هم داشته باشند. با این حال، حتی زن و شوهرهایی که بسیار به هم علاقهمندند، گاه بر سر مسائلی با هم اختلاف پیدا میکنند. در اوایل ازدواج و تشکیل زندگی مشترک، وقوع این نزاعها ممکن است زن و شوهر را بسیار نگران کند. با این حال، آنان با پذیرفتن این اصل که اختلاف هم جزو وقایع و حقایق زندگی مشترک است، میتوانند بدون ناراحتی در کنار هم بوده، نگذارند که این لحظات سخت، در زندگی مشترک آنان آثار بدی باقی گذارد و روحیه و فکر آنان را به هم بریزد.
«هولمز» و «راهه» از میان موقعیتهای تنشزای زندگی انسان، مشکلات زناشویی را در رتبهی سوم اضطرابآوری قرار دادهاند. البته این بدان معنا نیست که در زندگی مشترک، زن و شوهر حتماً باید با هم نزاع کنند. همانگونه که گفتیم، بهترین حالت آن است که زن و شوهر هیچگاه با هم اختلاف پیدا نکنند و بیشترین هماهنگی را در تصمیمها داشته باشند؛ ولی بسیاری از کارشناسان و مشاوران امور زناشویی معتقدند گاهی اوقات، یک نزاع زودگذر برای محکم نمودن پایههای زندگی مشترک بارها سودمندتر از حکم فرما شدن سکوتی سرد و سنگین بر روابط زوجین است. گاه برخی از نزاعهای بین زن و شوهر آنها را چنان تکان داده که یکدیگر را بهتر شناختهاند و از آن پس همچون دو دوست صمیمی و عاشق، زندگی خود را به خوشی ادامه دادهاند. البته این مشروط به آن است که با این اختلافها به درستی روبه رو شوند و زن و شوهر، هر دو، آمادهی پند گرفتن باشند.
اشکال بزرگ با صراحت حرف نزدن این است که به سوءتفاهم میانجامد. زن و شوهرهایی که در این زمینه مشکل دارند باید صریح و واضح صحبت کردن را تمرین کنند.
«هولمز» و «راهه» از میان موقعیتهای تنشزای زندگی انسان، مشکلات زناشویی را در رتبهی سوم اضطرابآوری قرار دادهاند.
قرآن کریم فرموده است اگر حتی «ترس» از اختلاف و جدایی نیز به میان آمد، باید همسران و اطرافیان به سرعت دست به کار شوند و آن را حل کنند.
هرچند دست یافتن به آگاهی کامل از ویژگیهای همسر ممکن است مدتها طول بکشد، اگر زن و شوهر با نگاهی مثبت به یکدیگر بیندیشند و با یکدیگر گفت و گوهای صمیمانه و البته با صراحت و صداقت داشته باشند، میتوانند بر این سوءتفاهمها پیروز شوند.
برای رفع این سوءتفاهمها لازم است زن یا شوهر، این تصاویر نادرست از جنس مخالف را کنار بگذارند. طرف مقابل نیز باید از هر کاری که سوءظن همسر را بر میانگیزد، بپرهیزد. هر چند غالب این افکار منفی دربارهی جنس مخالف، به تدریج در زندگی مشترک از میان میرود، تسریع این فرایند میتواند استحکام روابط زناشویی و شیرینی زندگی را در پی آورد.
عشق با آنکه محرک قدرتمندی برای زوجهاست که یار و یاور هم باشند، خوشبخت شوند و تشکیل خانواده بدهند، برای ادامه و حفظ زندگی زناشویی کافی نیست و در ایجاد ویژگیهای شخصی و مهارتهایی که لازمهی زندگی مشترک موفق است، نقشی ندارد. لازمهی داشتن روابط نیکو، ویژگیهای فردی است که از جملهی آنها میتوان به تعهد، حساسیت، سخاوت، صمیمیت، وفاداری، مسئولیتپذیری، اعتماد و اطمینان اشاره کرد. زن و شوهر به همکاری، مودت، حسن تفاهم و باورهای همگون نیاز دارند. باید انعطافپذیر، پذیرنده و بخشنده باشند. باید خطاهای یکدیگر را تحمل کنند و به خصوصیات هم اهمیت دهند. تنها در صورت وجود این خصوصیات و تقویت تدریجی آنهاست که ازدواج به بلوغ و شکوفایی میرسد.
1. با اینکه طلاق از نظر اسلام جایز و مشروع است، مبغوضترین و بدترین کارهاست.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: تَزَوَّجُوا وَ لَا تُطَلِّقُوا فَإِنَّ الطَّلَاقَ یَهْتَزُّ مِنْهُ الْعَرْشُ.؛ (2) «تزویج کنید و طلاق ندهید؛ زیرا عرش خدا با طلاق میلرزد.» آن حضرت همچنین فرمودند: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ الْبَیْتَ الَّذِی فِیهِ الْعُرْسُ وَ یُبْغِضُ الْبَیْتَ الَّذِی فِیهِ الطَّلَاقُ وَ مَا مِنْ شَیْءٍ أَبْغَضَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الطَّلَاقِ؛ (3) «خدا خانهای را که در آن عروسی واقع شود دوست میدارد، و خانهای را که در آن طلاق رخ دهد مبغوض میدارد. نزد خدا چیزی مبغوضتر از طلاق نیست.»
بنابراین طلاق جایز است، اما جز در موارد ضرور نباید بدان دست یازید. پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: أَوْصَانِی جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) بِالْمَرْأَةِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ لَا یَنْبَغِی طَلَاقُهَا إِلَّا مِنْ فَاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ.(4)؛ «جبرئیل (علیه السلام) آن قدر دربارهی زنان به من سفارش کرد که پنداشتم طلاق دادن آنان جز در موارد ارتکاب زنا، سزاوار نیست»؛
2. کسانی که به طلاق اقدام میکنند موقعیت اجتماعی خود را تا حد زیادی از دست میدهند. به طور کلی در جامعهی ما طلاق کاری نکوهیده و ناپسند شمرده میشود. مردم به کسانی - زن یا مرد- که از همسر خود جدا شدهاند نگاه مثبتی ندارند و آنان را انسانهایی نامتعادل و گناهکار میشناسند. دوستان و آشنایان و فامیل در رابطهی خود با این افراد تجدید نظر میکنند و از مصاحبت و همنشینی با آنان میپرهیزند، و این وضعیت فشار شدیدی بر آنان وارد میکند؛
3. برای ساختن بنای خانواده، زحمات بسیاری کشیده شده، توان و نیروی بسیاری به کار رفته، و هزینههای هنگفتی مصرف شده است. با وقوع طلاق و فرو ریختن این بنا، همهی این زحمات و نیروها و هزینهها به هدر میرود و برای تشکیل خانوادهی جدید باید از نو زحمت کشید و کوشید و...، و این ممکن است انسان را سالها به عقب برگرداند و جلو پیشرفت او را تا حد زیادی بگیرد؛
4. نکتهی دیگر، انتخاب همسر مناسب پس از جدا شدن از همسر فعلی است. تجربهی شکست در ازدواج، شخص را به شدت آزار میدهد. او چگونه میتواند مطمئن شود که به همسر ایدئال و دلخواه خود دست یافته است؟ همسر ایدئال و بیعیب پیدا نمیشود، و بر فرض که عیوب این همسر را نداشته باشد، به هر حال بیعیب نخواهد بود؛
5. نکتهی آخر، وجود فرزند یا فرزندان احتمالی است. مسئلهی نگهداری از فرزند(ان) و نحوهی تعامل آنها با همسر بعدی، مسئلهای نیست که بتوان بدان بیاعتنا بود: اولاً، بسیاری افراد، با کسی که از ازدواج پیشین، فرزندی در کنار خود دارد، ازدواج نمیکنند؛ ثانیاً، انسان چگونه میتواند مطمئن شود همسر جدیدی فرزند (ان) او را همانند فرزند خود دوست بدارد و مانند فرزند خود از آنها نگهداری کند و در تربیتشان بکوشد و به آنها محبت کند؟
بنابراین زن و شوهر باید تا میتوانند، فکر طلاق را از سر بیرون کنند و بکوشند با اصلاح وضع موجود، زندگی را شیرین و لذتبخش سازند. مهمترین عامل استحکام خانواده و دوام پیوند زناشویی، رعایت اخلاق، محبت به یکدیگر، گذشت از بدیها و خطاهای هم، و انجام وظایف متقابل است. با رعایت این امور میتوان به خانواده، نشاط و سلامت بخشید.
مشکلات خانوادگی را قانون نمیتواند حل کند؛ وحدت و صمیمیت فقط میتواند [آن را] حل کند، برخلاف مشکلات اجتماع بزرگ؛ « شهیدمطهری» افزون بر این، لازم است زن و شوهر برای یافتن مشکل خانواده و رفع آن، به مراکز مشاورهی خانواده مراجعه کنند و کمک بگیرند. مشکلاتی که این چنین زندگی را بر زن و شوهر سخت کرده و از دید آنان بسیار بزرگ و حل ناشدنی جلوه میکند، ممکن است با مراجعه به مشاوری مجرب و کارآزموده به راحتی حلشدنی باشد.
مشکلات خانوادگی را قانون نمیتواند حل کند؛ وحدت و صمیمیت فقط میتواند [آن را] حل کند، برخلاف مشکلات اجتماع بزرگ؛
شهیدمطهری
حیدری، مجتبی، (1392)، هوای فاصله سرد است: خداحافظی با اختلافات خانوادگی، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمه الله علیه)، چاپ اول.
2. دلایل بروز سوءتفاهم میان زن و شوهر چیست؟
3. چگونه حسن تفاهم را جانشین سوءتفاهم در خانواده کنیم؟
4. بدون شناخت کافی از همسرم با او ازدواج کردهام و اکنون مشکلات زیادی با هم داریم. احساس میکنم هیچ تفاهمی با هم نداریم. آیا راهی جز طلاق هست؟
5. من و همسرم مدام در حال دعوا هستیم و نمیتوانیم از این کار دست بکشیم. موضوع دعواهایمان هم چندان مهم نیست آتش بس ما حداکثر یک روز طول میکشد. چگونه دست از این کار بکشیم؟
دعوا خیلی بد است؟!
بیشترِ زن و شوهرها به محض مشاهدهی اولین جرقهی دعوا یا احساس کمترین ناهماهنگی، سعی میکنند روی آن سرپوش بگذارند و ناراحتیها را در خود فروریزند و به روی یکدیگر نیاورند؛ مبادا که دعوایشان بشود و مجبور شوند رودر روی هم بایستند. با وجود این احتیاطها، شمار دعواهای زناشویی کم نیست و کسی نمیتواند از آن جلوگیری کند.بهترین حالت برای زندگی زناشویی آن است که زن و شوهر بیشترین توافق، تفاهم و صمیمیت را با هم داشته باشند. با این حال، حتی زن و شوهرهایی که بسیار به هم علاقهمندند، گاه بر سر مسائلی با هم اختلاف پیدا میکنند. در اوایل ازدواج و تشکیل زندگی مشترک، وقوع این نزاعها ممکن است زن و شوهر را بسیار نگران کند. با این حال، آنان با پذیرفتن این اصل که اختلاف هم جزو وقایع و حقایق زندگی مشترک است، میتوانند بدون ناراحتی در کنار هم بوده، نگذارند که این لحظات سخت، در زندگی مشترک آنان آثار بدی باقی گذارد و روحیه و فکر آنان را به هم بریزد.
«هولمز» و «راهه» از میان موقعیتهای تنشزای زندگی انسان، مشکلات زناشویی را در رتبهی سوم اضطرابآوری قرار دادهاند. البته این بدان معنا نیست که در زندگی مشترک، زن و شوهر حتماً باید با هم نزاع کنند. همانگونه که گفتیم، بهترین حالت آن است که زن و شوهر هیچگاه با هم اختلاف پیدا نکنند و بیشترین هماهنگی را در تصمیمها داشته باشند؛ ولی بسیاری از کارشناسان و مشاوران امور زناشویی معتقدند گاهی اوقات، یک نزاع زودگذر برای محکم نمودن پایههای زندگی مشترک بارها سودمندتر از حکم فرما شدن سکوتی سرد و سنگین بر روابط زوجین است. گاه برخی از نزاعهای بین زن و شوهر آنها را چنان تکان داده که یکدیگر را بهتر شناختهاند و از آن پس همچون دو دوست صمیمی و عاشق، زندگی خود را به خوشی ادامه دادهاند. البته این مشروط به آن است که با این اختلافها به درستی روبه رو شوند و زن و شوهر، هر دو، آمادهی پند گرفتن باشند.
دلایل بروز سوء تفاهم
سوءتفاهم، و در پی آن، تیرگی روابط زن و شوهر دلیلهای پرشماری میتواند داشته باشد. هر چند سوءتفاهم در اوایل ازدواج و تشکیل زندگی مشترک بیشتر رخ میدهد و مشکلات زن و شوهر با کسب تجربهی کافی در برخورد با هم کاهش مییابد، نمیتوان آن را به همین دوره محدود ساخت. در ادامه، مهمترین دلیلهای ایجاد سوءتفاهم در خانواده را بیان خواهیم کرد.1. نداشتن مهارت
متأسفانه بسیاری از زوجها در انتقال افکار، امیال، احساسات و نیازهای خود به یکدیگر با مشکل روبه رو هستند: خواستههایشان را چنان مطرح میسازند که طرف مقابل نمیتواند آنها را درک کند؛ عقاید خود را مبهم مطرح میکنند؛ از طرح موضوع اصلی طفره میروند؛ در شرح جزئیات کم اهمیت گم میشوند و با این حال میپندارند همسرشان موضوع را دقیقاً و همانگونه که هست درک میکند؛ یکی بیش از حد به جزئیات میپردازد و دیگری آن قدر در گفتن و کاربرد کلمات صرفهجوست که کلامش فهمیده نمیشود و با این حال هر دو معتقدند به تفاهم میان خود کمک میکنند.اشکال بزرگ با صراحت حرف نزدن این است که به سوءتفاهم میانجامد. زن و شوهرهایی که در این زمینه مشکل دارند باید صریح و واضح صحبت کردن را تمرین کنند.
«هولمز» و «راهه» از میان موقعیتهای تنشزای زندگی انسان، مشکلات زناشویی را در رتبهی سوم اضطرابآوری قرار دادهاند.
2. ناآگاهی از ویژگیها و تفاوتهای زنان و مردان
هنگامی که زن یا مرد از ویژگیها و تفاوتهای روانی و رفتاری جنس مخالف خود آگاه نباشد، احتمال بروز سوءتفاهم افزایش مییابد. محض نمونه، هدف زنان و مردان از گفت و گو متفاوت است: مردها با حرف زدن، عقاید خود را مطرح کرده، به تبادل اطلاعات میپردازند، ولی زنان با حرف زدن، احساسات و عواطف خود را بیان میکنند و دقیقاً به همین سبب است که زنها گاهی یک تجربه را چند بار باز میگویند. گاهی مرد با گفتن جملهی «این را که قبلاً گفتهای» به تندی حرف همسرش را قطع میکند. اما همسر نیاز دارد که با طرح دوبارهی موضوع، تنش عاطفیای را که بر اثر آن تجربه در دلش پدید آمده است، تخلیه کند. قرآن کریم فرموده است اگر حتی «ترس» از اختلاف و جدایی نیز به میان آمد، باید همسران و اطرافیان به سرعت دست به کار شوند و آن را حل کنند. بسیاری از مردها حتی عادت ندارند احساساتشان را بیان کنند و از گفتن جملهی «دوستت دارم»- چیزی که زن مایل است صدها بار بشنود- دریغ میکنند. چه بسا زنی از شوهرش بپرسد: «آیا من را دوست داری؟» و شوهر صرفاً به گفتن «میدانی که دوستت دارم» بسنده کند. موضوع این نیست که زن نمیداند، بلکه نیاز دارد یک بار دیگر این جمله را بشنود، و وقتی شوهرش آن را بر زبان نمیآورد احساس دلخوری و رنجیدگی میکند. همهی اینها به دلیل آشنا نبودن زن و مرد با ویژگیهای یکدیگر است. (1)3. نداشتن شناخت کافی دربارهی همسر آگاهی از ویژگیها،
اخلاق، رفتار و سلایق همسر از شروط اصلی برقراری روابط صمیمانه و حسن تفاهم در خانواده است. در برابر، ناآشنایی زن و شوهر با اخلاق و رفتار، و تفاوتهای یکدیگر، میتواند به سوءتفاهم بینجامد. تصور کنید مرد، درونگرا و اهل تفکر، و زن، برونگرا، پر جنب و جوش، و علاقهمند به گشت و گذار و مهمانی رفتن و مهمان دعوت کردن باشد. آشکار است که مخالفت مرد با رفتن به منزل والدین همسر و مهمان کردن آنان، در صورت ناآگاهی زن از این ویژگی شوهر، میتواند به سوءتفاهم و دلخوری بینجامد.قرآن کریم فرموده است اگر حتی «ترس» از اختلاف و جدایی نیز به میان آمد، باید همسران و اطرافیان به سرعت دست به کار شوند و آن را حل کنند.
هرچند دست یافتن به آگاهی کامل از ویژگیهای همسر ممکن است مدتها طول بکشد، اگر زن و شوهر با نگاهی مثبت به یکدیگر بیندیشند و با یکدیگر گفت و گوهای صمیمانه و البته با صراحت و صداقت داشته باشند، میتوانند بر این سوءتفاهمها پیروز شوند.
4. تعصبها و تصورهای غلط دربارهی جنس مخالف
برخی سوءتفاهمها در زندگی زناشویی هنگامی ایجاد میشوند که زن یا شوهر، تصویر نادرستی از جنس مخالف در ذهن داشته باشد. این تصویر مخدوش، خود، وضعیتی را پدید میآورد که زن یا شوهر، رفتار یا گفتار همسر خود را بد تعبیر کرده، انگیزههای نامناسبی به آن بچسباند. زنی که بر اثر تجربهی پیشین زندگی والدین خود، همهی مردان را افرادی بیوفا و نامتعهد به همسر میداند، احتمالاً کوچکترین انتقاد یا بیمهری شوهر را دلیلی برای اثبات دیدگاه تعصبآمیز و مخدوش خویش دربارهی مردان تلقی، و زندگی را بر خود و شوهرش تلخ میکند. از سوی دیگر، مردی که همهی زنان را انسانهایی حیلهگر و شرور میداند، ممکن است کوچکترین اشتباه در رفتار یا گفتار همسر را دلیلِ درستی دیدگاه خود دانسته، با همسرش مشاجره و نزاع کند.برای رفع این سوءتفاهمها لازم است زن یا شوهر، این تصاویر نادرست از جنس مخالف را کنار بگذارند. طرف مقابل نیز باید از هر کاری که سوءظن همسر را بر میانگیزد، بپرهیزد. هر چند غالب این افکار منفی دربارهی جنس مخالف، به تدریج در زندگی مشترک از میان میرود، تسریع این فرایند میتواند استحکام روابط زناشویی و شیرینی زندگی را در پی آورد.
5. برآورده نشدن انتظارات برخاسته از اظهار علاقهها و قول و قرارهای دوران نامزدی
در دوران نامزدی و عقد، دخترها و پسرها به شدت به هم اظهار علاقه میکنند. آنان حتی نمیتوانند مدت کوتاهی را بدون یکدیگر سپری کنند؛ دربارهی آینده و کارهایی که قصد دارند برای همسر خود انجام دهند ساعتها حرف میزنند، و با خوشبینی زایدالوصفی خود را برای دوران زندگی مشترک آماده میسازند. اما پس از عروسی و تخلیه شدن احساسات و عواطف، اظهار علاقهها کمتر میشوند و تعریف و تمجید جای خود را به انتقاد و سرزنش میدهد و دیگر از آن گفت و گوهای طولانی خبری نیست. از سوی دیگر، بسیاری از قول و قرارهای دوران عقد به فراموشی سپرده میشود و گویا حرفی از آنها در میان نبوده است. در این وضعیت، طرف مقابل- اغلب زن- احساس میکند فریب خورده است. او خود را زیان دیده و فریب خورده میداند و تصوری که از همسر خود داشت از بین رفته میبیند. در این اوضاع، دوراندیشی زن و شوهر، گفت و گوهای صمیمانه و هدفمند، و در پی آن به دست آوردن شناخت درست از یکدیگر و تنظیم دوبارهی روابط، میتواند بسیاری از این سوءتفاهمها را برطرف سازد.حسن تفاهم به جای سوءتفاهم
رسیدن به تفاهم، به کوششی دوسویه نیاز دارد. برای رسیدن به تفاهم باید زمینهها و خاستگاههای سوءتفاهم را از میان برد. بیشک، زن و شوهر برای رسیدن به تفاهم باید صادقانه رفتار کنند. اما این بدان معنا نیست که ویژگیها و تفاوتهای فردی خود را نادیده انگارند. فراموش نکنیم که هر «نه» گفتنی خیانت نیست.عشق با آنکه محرک قدرتمندی برای زوجهاست که یار و یاور هم باشند، خوشبخت شوند و تشکیل خانواده بدهند، برای ادامه و حفظ زندگی زناشویی کافی نیست و در ایجاد ویژگیهای شخصی و مهارتهایی که لازمهی زندگی مشترک موفق است، نقشی ندارد. لازمهی داشتن روابط نیکو، ویژگیهای فردی است که از جملهی آنها میتوان به تعهد، حساسیت، سخاوت، صمیمیت، وفاداری، مسئولیتپذیری، اعتماد و اطمینان اشاره کرد. زن و شوهر به همکاری، مودت، حسن تفاهم و باورهای همگون نیاز دارند. باید انعطافپذیر، پذیرنده و بخشنده باشند. باید خطاهای یکدیگر را تحمل کنند و به خصوصیات هم اهمیت دهند. تنها در صورت وجود این خصوصیات و تقویت تدریجی آنهاست که ازدواج به بلوغ و شکوفایی میرسد.
بدون شناخت کافی از همسرم با او ازدواج کردهام ...
در پاسخ به این پرسش، لازم است به چند نکته توجه کنیم:1. با اینکه طلاق از نظر اسلام جایز و مشروع است، مبغوضترین و بدترین کارهاست.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: تَزَوَّجُوا وَ لَا تُطَلِّقُوا فَإِنَّ الطَّلَاقَ یَهْتَزُّ مِنْهُ الْعَرْشُ.؛ (2) «تزویج کنید و طلاق ندهید؛ زیرا عرش خدا با طلاق میلرزد.» آن حضرت همچنین فرمودند: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ الْبَیْتَ الَّذِی فِیهِ الْعُرْسُ وَ یُبْغِضُ الْبَیْتَ الَّذِی فِیهِ الطَّلَاقُ وَ مَا مِنْ شَیْءٍ أَبْغَضَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الطَّلَاقِ؛ (3) «خدا خانهای را که در آن عروسی واقع شود دوست میدارد، و خانهای را که در آن طلاق رخ دهد مبغوض میدارد. نزد خدا چیزی مبغوضتر از طلاق نیست.»
بنابراین طلاق جایز است، اما جز در موارد ضرور نباید بدان دست یازید. پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: أَوْصَانِی جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) بِالْمَرْأَةِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ لَا یَنْبَغِی طَلَاقُهَا إِلَّا مِنْ فَاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ.(4)؛ «جبرئیل (علیه السلام) آن قدر دربارهی زنان به من سفارش کرد که پنداشتم طلاق دادن آنان جز در موارد ارتکاب زنا، سزاوار نیست»؛
2. کسانی که به طلاق اقدام میکنند موقعیت اجتماعی خود را تا حد زیادی از دست میدهند. به طور کلی در جامعهی ما طلاق کاری نکوهیده و ناپسند شمرده میشود. مردم به کسانی - زن یا مرد- که از همسر خود جدا شدهاند نگاه مثبتی ندارند و آنان را انسانهایی نامتعادل و گناهکار میشناسند. دوستان و آشنایان و فامیل در رابطهی خود با این افراد تجدید نظر میکنند و از مصاحبت و همنشینی با آنان میپرهیزند، و این وضعیت فشار شدیدی بر آنان وارد میکند؛
3. برای ساختن بنای خانواده، زحمات بسیاری کشیده شده، توان و نیروی بسیاری به کار رفته، و هزینههای هنگفتی مصرف شده است. با وقوع طلاق و فرو ریختن این بنا، همهی این زحمات و نیروها و هزینهها به هدر میرود و برای تشکیل خانوادهی جدید باید از نو زحمت کشید و کوشید و...، و این ممکن است انسان را سالها به عقب برگرداند و جلو پیشرفت او را تا حد زیادی بگیرد؛
4. نکتهی دیگر، انتخاب همسر مناسب پس از جدا شدن از همسر فعلی است. تجربهی شکست در ازدواج، شخص را به شدت آزار میدهد. او چگونه میتواند مطمئن شود که به همسر ایدئال و دلخواه خود دست یافته است؟ همسر ایدئال و بیعیب پیدا نمیشود، و بر فرض که عیوب این همسر را نداشته باشد، به هر حال بیعیب نخواهد بود؛
5. نکتهی آخر، وجود فرزند یا فرزندان احتمالی است. مسئلهی نگهداری از فرزند(ان) و نحوهی تعامل آنها با همسر بعدی، مسئلهای نیست که بتوان بدان بیاعتنا بود: اولاً، بسیاری افراد، با کسی که از ازدواج پیشین، فرزندی در کنار خود دارد، ازدواج نمیکنند؛ ثانیاً، انسان چگونه میتواند مطمئن شود همسر جدیدی فرزند (ان) او را همانند فرزند خود دوست بدارد و مانند فرزند خود از آنها نگهداری کند و در تربیتشان بکوشد و به آنها محبت کند؟
بنابراین زن و شوهر باید تا میتوانند، فکر طلاق را از سر بیرون کنند و بکوشند با اصلاح وضع موجود، زندگی را شیرین و لذتبخش سازند. مهمترین عامل استحکام خانواده و دوام پیوند زناشویی، رعایت اخلاق، محبت به یکدیگر، گذشت از بدیها و خطاهای هم، و انجام وظایف متقابل است. با رعایت این امور میتوان به خانواده، نشاط و سلامت بخشید.
مشکلات خانوادگی را قانون نمیتواند حل کند؛ وحدت و صمیمیت فقط میتواند [آن را] حل کند، برخلاف مشکلات اجتماع بزرگ؛ « شهیدمطهری» افزون بر این، لازم است زن و شوهر برای یافتن مشکل خانواده و رفع آن، به مراکز مشاورهی خانواده مراجعه کنند و کمک بگیرند. مشکلاتی که این چنین زندگی را بر زن و شوهر سخت کرده و از دید آنان بسیار بزرگ و حل ناشدنی جلوه میکند، ممکن است با مراجعه به مشاوری مجرب و کارآزموده به راحتی حلشدنی باشد.
مدام در حال دعوا هستم
زوج گرامی، اگر جمله بالا در زندگی شما صادق است، شاید به این دلیل باشد که: عشق، حمایت، قدردانی، یا درکی را که از همسرتان انتظار دارید، دریافت نمیکنید و در نتیجه، بین شما از نظر عاطفی و احساسی جدایی افتاده است. برای مثال، شاید بارها احساس کردهاید همسرتان شما را نادیده میگیرد و محبتش را از شما دریغ میکند و شما به همین علت، ناخودآگاه از دستش دلخور و عصبانی هستید. در این وضعیت، به جای تشخیص و بیان این تنش احساسی ذخیره شده در درونتان، احساس میکنید به سبب دیر آمدن همسرتان به خانه واقعاً از دستش عصبانی شدهاید، و در نتیجه بحث شدیدی در میگیرد؛ اما در حقیقت مشکل اینجاست که شما دربارهی موضوع واقعی، یعنی احساس نادیده گرفته شدن و کمبود محبت از جانب همسرتان، با او صحبت نمیکنید. دعوایتان بر سر دیر رسیدن اوست. بنابراین حتی اگر دعوا موقتاً پایان یابد، به خاستگاه واقعی آن نپرداختهاید و روشن است که این موضوع، ساعت بعد، روز بعد، یا هفتهی بعد به شکلی دیگر، رخ مینماید. بر این اساس، شما و همسرتان تمام مدت بر سر مسائل تکراری دعوا میکنید؛ حتی پس از اینکه دربارهی آنها به توافق میرسید. موضوع این است که شما بر سر مسائل اصلی با هم دعوا نمیکنید. میباید بنیشنید و دربارهی دلیل اصلی دعوای همیشگیتان گفت و گو کنید. نیازهای برآورده نشده از سوی همسرتان را صادقانه بنگرید و از خود بپرسید آیا به قدر کافی عشق و قدردانی از همسرتان دریافت میکنید، و تمام آرزوهای پنهانتان را بازگو کنید و در پی رفع آنها برآیید. وقتی هر دو تصمیم گرفتید به طور مشترک دربارهی مسائلتان کار کنید خواهید دید که کمتر دعوا میکنید و بیشتر عشق میورزید. در این موقعیت، آنچه میتواند شما را در بهبود وضع موجود یاری کند، مراجعه به مشاور است. از این رو، توصیهی جدی میشود برای یافتن مشکل و رفع آن حتماً با یک مشاور مجرب و کارآزموده مشورت کنید و با بیان وضعیت رابطهتان، از او کمک بگیرید.مشکلات خانوادگی را قانون نمیتواند حل کند؛ وحدت و صمیمیت فقط میتواند [آن را] حل کند، برخلاف مشکلات اجتماع بزرگ؛
شهیدمطهری
پینوشتها:
1. برای آگاهی بیشتر در این زمینه ر.ک: مجتبی حیدری، کتابچهی شمارهی 5 مرکز مشاورهی مؤسسهی امام خمینی (رحمه الله): ر.ک: زندگی + خوشبختی (1). ویژگیها، تفاوتها و نیازهای عاطفی زنان و مردان، بهار 1388.
2. محمد بن الحسن الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج22، ص8.
3. همان، ص7.
4. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص512.
حیدری، مجتبی، (1392)، هوای فاصله سرد است: خداحافظی با اختلافات خانوادگی، قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمه الله علیه)، چاپ اول.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}