خطا در کتاب مقدس
تناقضات در تعالیم و آموزهها
تناقضات عهد جدید یکی از مهمترین خطاهایی است که منتقدان کتاب مقدس به آن توجه کردهاند. در این موارد ادعا شده است که سخنان عهد جدید با یکدیگر هماهنگ نیستند، و با هم تناقض دارند.مهمترین موردی که نقادان بر آن دست گذاشتهاند، این است که عهد جدید دربردارنده یک الهیات مشخص و همگن نیست؛ بلکه الهیاتهای مختلفی را عرضه میکند که حتی به نظر میرسد برخی از آنها با یکدیگر در تضادند. به راحتی نمیتوان میان فهم پولس از شریعت و نگاهی که متی به شریعت دارد، توافق ایجاد کرد. این موضوع این پرسش را پیش میکشد که کدام یک از این الهیاتها حجت بیشتری دارند و یا اینکه حجت بودن کتاب مقدس مبتنی بر کدام یک است؟ (3) اما افزون بر این اشکال کلی، موارد مشخصی را نیز به عنوان تناقض در تعالیم به عهد جدید نسبت دادهاند؛ برای نمونه، در جایی گفته شده، مسیح مساوی با خداست: «من و پدر یکی هستیم»؛ (4) اما در جای دیگری گفته شده است که مسیح با خدا برابر نیست: «به سوی پدر میروم، چه پدر بزرگتر از من است». (5)
در پاسخ به این سؤال که آیا امتها (غیر بنیاسرائیلیان) را نیز باید هدایت کرد یا نه، متی نقل میکند که عیسی به رسولان گفت: «از راه امتها مروید و در بلَدی از سامریان داخل مشوید بلکه نزد گوسفندان گمشده اسرائیل بروید» (6) و مسیح حتی حاضر نشد دختر یک زن غیریهودی را شفا دهد، (7) اما در موارد دیگری رسولان را به سوی امتها میفرستد. (8)
در چند مورد مسیح با قدرت مطلق تصویر شده است، (9) اما مرقس از ناتوانی مسیح مینویسد: «و در آنجا هیچ معجزهای نتوانست بکند جز آنکه دستان خویش بر رنجورانی چند نهاد و ایشان را شفا بخشید». (10)
واقع نشدن وعدهها و پیشگوییها
اگر یک پیشگویی مربوط به یک امر خاص و در یک زمان مشخص باشد، اما در آن ظرف زمانی اتفاق نیفتد، دلیلی بر خطا بودن آن پیشگویی است. مسیح خود پیشگویی میکند که سه روز و سه شب در قبر خواهد ماند؛ (11) اما او فقط دو روز و دو شب را در قبر بود. (12)مسیحیان بسیاری از خطاهای منسوب به کتاب مقدس را پاسخ دادهاند و یا توجیهی برای آن ارائه کردهاند؛ اما هنوز هم ایرادهایی حل نشده باقی ماندهاند. لیکن الهیدانان مسیحی این خطاهای حل ناشده را ناقض خطاناپذیری کتاب مقدس نمیدانند و میگویند علت اینکه ما نمیتوانیم این ایرادها را حل کنیم، این نیست که کتاب مقدس واقعاً خطا کرده است بلکه مشکل جای دیگری است. هر سه انجیل همنوا از قول عیسی وعده میدهند که پیش از مرگِ عدهای از معاصران عیسی، ملکوت خدا محقق خواهد شد: «لیکن هر آینه به شما میگویم که بعضی از حاضران در اینجا هستند که تا ملکوت خدا را نبینند ذائقه موت را نخواهند چشید»؛ (13) اما این وعده واقع نشد.
خطاهای تاریخی
لوقا میگوید مسیح در حدود سی سالگی «در سال پانزدهم از سلطنت طیباریوس قیصر... توسط یحیی تعمید یافت». (14) طیباریوس در سال 11 میلادی قدرت را به دست گرفت که با این حساب میتوانیم سال تولد عیسی را حدود 4 تا 5 پیش از میلاد بدانیم؛ (15) اما زمانی که میخواهد داستان تولد عیسی را شرح دهد میگوید تولد او مصادف بود با سرشماری مردم در زمانی که کیرینیوس والی سوریه بود؛ (16) اما کیرینیوس در سال 6 یا 7 میلادی به حکومت سوریه رسید. (17) بنابراین، این دو گفتهی لوقا با یکدیگر تناقض دارند و یکی از آنها، و حتی شاید هر دو، خطا هستند.تناقضات در نقل تاریخ
مانند تناقضاتی که در نسب نامه مسیح وجود دارد و یا تناقضاتی که در نقل ماجرای مرگ مسیح دیده میشود. این تناقضها در زمان کودکی مسیح نیز دیده میشود. متی میگوید که پس از تولد، عیسای نوزاد را به مصر بردند؛ (18) اما طبق نقل لوقا آنان هیچ گاه به مصر نرفتند. (19)خطاهای علمی
بیشتر اشکالات علمی بر کتاب مقدس، ناظر به عهد قدیم است؛ مانند داستان توقف حرکت خورشید (20) که مبنای اعتقاد به زمین محوری است یا اینکه در سفر اعداد، خرگوش را نشخوارکننده دانسته است: «و خرگوش زیرا نشخوار میکند ولی شکافته سم نیست این برای شما نجس است» (21) یا داستان آفرینش که در بابهای اولیهی سفر پیدایش نقل شده است. اما عهد جدید نیز در موارد بسیاری به این داستانها اشاره دارد و آنها را تأیید میکند؛ مانند «لیکن میترسم که چنانکه مار به مکر خود حوا را فریفت، همچنین خاطر شما هم از سادگیای که در مسیح است، فاسد گردد». (22)اشتباهات جغرافیایی
مرقس نقل میکند که عیسی و حواریان «بر کرانه دیگر دریا، به سرزمین جراسیان در رسیدند». در آنجا عیسی دیوانهای را میبیند و به ارواحی که روح آن مرد را تسخیر کرده بودند، دستور میدهد از او خارج شوند؛ اما آن ارواح از او درخواست میکنند به آنها پناهگاه دیگری بدهد: «در آنجا گله بزرگ خوک [گراز] سرگرم چریدن بودند و ارواح پلید به عیسی التماس کردند و گفتند: ما را به سوی خوکها گسیل دار تا به آنها درآییم. و ایشان را رخصت بدارد. آن گاه ارواح پلید برون شدند و به خوکان درآمدند و گله که شمار آن دو هزار رأس بود، از فراز سراشیبی به دریا سرازیر شد و در دریا غرقه گشت». (23) شهر جَراسه، که همان شهر جَرَش کنونی است، بیش از پنجاه کیلومتر از دریاچه طبریه فاصله دارد و این واقعیت این حکایت را ناممکن میسازد. (24)اشتباهات در نقل و تفسیر عهد قدیم
عیسی و پیروان او تأکید زیادی بر سخنان انبیا و نوشتههای عهد قدیم داشتند، از سویی عهد جدید ادامه عهد قدیم است و مسیح و رسولان به کرات به مطالب عهد قدیم اشاره میکردند؛ به همین دلیل، اشتباه در نقل یا تفسیر مطالب عهد قدیم میتواند خطا به شمار آید. در عهد قدیم آمده است خدا برای تنبیه بنیاسرائیل آنان را به وبا دچار ساخت و در اثر این بلا «24 هزار نفر» مردند؛ (25) اما پولس هنگام اشاره به این واقعه میگوید که «در یک روز 23 هزار نفر هلاک گشتند». (26)متی در نقل دوران کودکی عیسی میگوید مریم و یوسف، از مصر رهسپار ناحیه جلیل شدند و در شهری به نام ناصره سکونت گزیدند؛ از آن رو که کلام پیامبران تحقق پذیرد: «او ناصری خوانده خواهد شد»؛ (27) اما چنین کلامی در عهد قدیم وجود ندارد.
تناقض با عهد قدیم
از نظر مسیحیان، عهد قدیم و جدید، هر دو الهام الهی و در واقع، دو پاره یک کتاباند؛ بنابراین اگر میان این دو، تناقض و یا اختلاف فاحشی وجود داشته باشد پذیرفتنی نیست. یوحنا میگوید هیچ کس به جز مسیح به آسمان نرفته است؛ (28) اما عهد قدیم گزارش میدهد که ایلیا پیش از مسیح به آسمان رفته است. (29) عهد جدید میگوید خدا در نور ساکن است؛ (30) اما عهد قدیم میگوید خدا در تاریکی ساکن است. (31)در واقع مسیحیان بسیاری از خطاهای منسوب به کتاب مقدس را پاسخ دادهاند و یا توجیهی برای آن ارائه کردهاند؛ اما هنوز هم ایرادهایی حل نشده باقی ماندهاند. لیکن الهیدانان مسیحی این خطاهای حل ناشده را ناقض خطاناپذیری کتاب مقدس نمیدانند و میگویند علت اینکه ما نمیتوانیم این ایرادها را حل کنیم، این نیست که کتاب مقدس واقعاً خطا کرده است بلکه مشکل جای دیگری است. برای نمونه، آگوستین در توجیه ابهامات و مشکلات موجود در کتاب مقدس، گفته است:
من مؤکداً معتقدم هیچ یک از نویسندگان [این کتابها] خطا نکردهاند در هیچ یک از چیزهایی که نوشتهاند. اگر من چیزی در این نوشتهها بیابم که مغایر با واقعیت به نظر برسد، احتمال میدهم که نسخهای که در دست من است صحیح نیست، یا اینکه مترجم نتوانسته است مطلب را به درستی بیان کند یا اینکه من نتوانستهام درست بفهمم. (32)
چنین پاسخی در تاریخ مسیحیت، نظایر دیگری نیز دارد، برای نمونه، مسیحیان در مسئله تثلیث، در پاسخ به اشکالاتی که به این نظریه وارد است، با اعلام اینکه تثلیث یک راز است که قوه فاهمه بشر عاجز از درک آن است، (33) چنین نتیجه گرفتند که وجود این اشکالات در نظریه تثلیث به معنای باطل بودن نظریه نیست.
مسیحیان حتی گاهی غیرقابل حل بودن این اشکالات را برای دستیابی انسانها به رستگاری مفید دانستهاند؛ استدلال آنان این است که خداوند این مشکلات را در کتاب مقدس قرار داده است تا ما را فروتن سازد و ما بیش از آنکه به فهم خویش باور داشته باشیم، به الهام خداوند ایمان بیاوریم. پاپ پیوس دوازدهم مینویسد:
خداوند خواسته است این مشکلات در کتاب مقدس وجود داشته باشد تا ما بر خواندن آن اصرار کنیم و با رغبت بیشتری آنها را موشکافی کنیم، [تا] به شیوهای سالم، محدودیتهای خویش را دریابیم. (34)
نمایش پی نوشت ها:
1. دو نمونه مشهور از این نوشتهها در جهان اسلام کتاب اظهار الحق نوشته رحمة الله هندی و کتاب انیس الاعلام نوشته محمدصادق فخر الاسلام هستند.
2. در معرفی خطاهای انتساب داده شده به عهد جدید، علاوه بر دو کتاب یادشده در پانوشت پیشین از کتابهایی مانند Self - Contradictions of the Bible نوشته William Henry Burr و When Critics Ask : A Popular Handbook on Bible Difficulties، نوشته Norman Geisler and Thomas Howe و نیز برخی از مقالات و سایتهای اینترنتی که به این موضوع پرداختهاند، استفاده شده است.
3. David Law: inspiration:p. 10.
4. یوحنا. 30:10/ فیلپیان، 6:2.
5. یوحنا 28:14/ متی، 36:24.
6. متی، 5:10-7.
7. همان، 21:15-28/ مرقس،24:7-30.
8. متی، 19:28.
9. همان، 18:28/ یوحنا، 35:3.
10. 5:6.
11. منی، 40:12.
12. مرقس، 25:15 و 6-42 و 9:16.
13. نوقا، 27:9 و 32:21/ متی، 28:16 و 34:24/ مرقس، 1:9 و 32:21.
14. 1:3 و 23.
15. مدتهاست که مشخص شده است تقویم کنونی مسیحی دچار اشتباه است.
16. لوقا، 2:2.
17. Stone; New Testament; P. 112-113.
18. 14:2-23.
19. 2:2-21 و 39.
20. یوشع، 12:10-14.
21. اعداد، 6:11.
22. دوم قرنتیان، 3:11.
23. 1:5-14.
24. عهد جدید بر اساس نسخه اورشلیم؛ 273:1387، پانوشت2.
25. اعداد، 9:25.
26. اول قرنتیان، 8:10.
27. 23:2.
28. 13:3.
29. دوم پادشاهان، 11:2.
30. اول تیموتائوس، 16:6.
31. اول پادشاهان، 12:8/ مزامیر، 11:18/ همان، 2:97.
32.J.T. Forestell, , "Biblical Inspiration", in: New Catholic Encyclopedia, p.494.
33. عبدالرحیم سلیمانی؛ درآمدی بر الهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت؛ ص132.
34. Edward P. Sri; Taking God at His Word: A Catholic Understanding of Biblical Inerrancy.
حقانی فضل، محمد؛ (1393)، تاریخ مسیحیت جلد دوم از اقتدار پاپ تا تکثر معاصر، تهران: کانون اندیشه جوان، چاپ اول.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}