نویسنده: محمد رضا انصاری
 
به فتح اول مصدر و به کسر آن اسم است، در لغت به معنی قصد و هدف قرار دادن کاری معین است. و در اصطلاح فقه اسلامی به قصد و رفتن به سوی مکه و خانه‌ی خدا در روزهای معینی از سال به هدف انجام تکالیف دینی آن است. و بر هر مسلمانی واجب است با داشتن شرایط برای یک بار در عمر خود آن را انجام دهد و انجام ندادن آن با دارا بودن شرایط و اقرار و اعتراف به وجوب آن از گناهان کبیره شمرده شده است. حکم تکلیفی و شرعی حج، فقهای امامیه با توجه به ادله‌ی کتاب و سنت و اجماع، فتوی به وجوب و ضروری بودن حج برای مسلمانان واجد شرایط داده‌اند علاوه بر این انکار اصل این تکلیف و فریضه در صورتی که مستند به شُبهه نباشد سبب کافر شدن مسلمان می‌گردد. عبادت حج از سنن یکتاپرستی حضرت ابراهیم (علیه السلام) بوده است که پس از قرنها فراموشی و انحراف و آلودگی به مظاهر شرک و بت‌پرستی، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) آن را مجدداً احیاء نمود و مسلمانان را به انجام آن تشویق کرد.
حکم تکلیفی و شرعی حج، فقهای امامیه با توجه به ادله‌ی کتاب و سنت و اجماع، فتوی به وجوب و ضروری بودن حج برای مسلمانان واجد شرایط داده‌اند، بنابر این بر هر مسلمانی واجب است در صورت دارا بودن شرایط فقط برای یک بار به حج برود. در قرآن کریم سوره‌ای به نام (حجّ) نازل شده که بیست و دومین سوره‌ی قرآن است. آیات این سوره درباره‌ی چگونگی مناسک حج راهنما می‌باشد؛ علاوه بر این در چند سوره‌ی دیگر: بقره، 158 و 189 و 196 و 197 و آل‌عمران، 97 و توبه، 3 درباره‌ی برخی از مناسک حج نظیر طواف، وقت و زمان حجّ، قربانی، عمره‌ی تمتع، ممنوعیت زناشویی، ممنوعیت کارهای ناشایست (= فسق)، و ممنوعیت دعوا و درگیری و فخرفروشی (= جدال)، احکامی وضع شده است. در میان این مجموعه آیات، آیه‌ی صریحی که فقهاء از آن. وجوب مشروط حج را استنباط کرده‌اند آیه‌ی 97 سوره‌ی آل عمران است که خداوند می‌فرماید: و لِلّهِ علی الناسِ حِجُّ البیتِ مَنِ استَطاعَ الیهِ سَبیلا و مَن کَفَرَ فَاِنّ اللهَ غَنیٌّ عَنِ العالمین یعنی بر مردم واجب است هر کس که استطاعت و توانایی رفتن به سوی خانه‌ی خدا را دارد آن را انجام دهد و هر کس کفر بورزد پس خداوند از جهانیان بی‌نیاز است.
در سنت، روایات فراوانی از امامان معصوم (علیه السلام) درباره‌ی اصل وجوب حج و چگونگی انجام آن آمده است، و در حقیقت آیات قرآن درباره‌ی حج تنها اصول کلی آن را بیان کرده است، ولی چگونگی به جای آوردن مناسک حج و خصوصیات آن را مسلمانان از سفر حجّی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به جای آورد آموخته‌اند، و امامان در روایات خود به جزئیات مسائل این حج پرداخته و سنت پیامبر در کیفیت انجام این مناسک را برای مسلمانان تشریح نموده‌اند.
در اخبار و روایات امامیه حج یکی از ارکان و پایه‌های دین اسلام شمرده شده است، از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است که فرمود: «بُنَی الاسلامُ علی خمسٍ: الصلاة و الزکوة و الصومُ و الحجُ و الولایة (اصول کافی، 17/2) یعنی اسلام بر پنج پایه بنیاد نهاده شده است: نماز و زکات و روزه و حج و ولایت. هم چنین در روایات دیگری کسانی که استطاعت رفتن به حج را داشته و از انجام آن خودداری کنند کافر شمرده شده و او در روز قیامت به عنوان یهودی و نصرانی قلمداد شده و از امت اسلام نخواهد بود. از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که فرمود (مَن ماتَ و لم یحجَّ حجَّة الاسلام و لم یَمنَعهُ مِن ذلکَ حاجة تجحفُ به او مرضٌ لا یَطِیقَ فیهِ الحجّ او سلطانٍ یَمنَعه، فلیمت یهودیّاً او نصرانیاً» (فروع کافی، 268/6) یعنی هر کس از دنیا برود در حالی که حَجَّة‌اللاسلام را بجای نیاورده بدون این که کاری مانع او گردد و با بیماری او را بازدارد و یا سلطان و پادشاه ستمگری او را از رفتن باز داشته باشد، چنین کسی هنگام مرگ بر دین یهودیت یا نصرانیت خواهد بود. علاوه بر این دو دلیل، اجماع فقهای امامیة - بلکه اجماع تمامی مسلمانان - بر وجوب حج بر فرد فرد مسلمانان متمکن و قادر ثابت است.
شرایط وجوب حج، فقهای امامیه برای واجب شدن حج بر ذمه‌ی مکلّف مسلمان 6 شرط قرار داده‌اند، از این رو هر مسلمان تنها با دارا بودن این شرایط ملزم به ادای مناسک حج است، این شرایط عبارتند از: 1) بلوغ و دارا بودن رشد عقلی، بنابراین بر کودکان و دیوانگان حج واجب نمی‌باشد، و هرگاه کودک یا دیوانه‌ای به همراه ولی خود به حج رود و مناسک حج را بجای آورد، تکلیف انجام مناسک حج اصلی از او ساقط نبوده یعنی او پس از بلوغ یا بازیافتن سلامت عقلی به شرط دارا بودن دیگر شرایط ملزم به تکرار حج است؛ 2) آزادی یعنی بنده نبودن که این موضوع اساساً منتفی است؛ 3) دارا بودن لوازم و وسائل سفر، از این شرط در کتابهای فقه امامیه با عنوان (زاد و راحله) یاد می‌شود و مقصود آن است که مرد مسلمان هزینه (اعم از پول یا خوراک یا وسیله‌ی مسافرت) متناسب با هدف سفر خود را داشته باشد که با آن بتواند هزینه‌ی حمل و نقل و خوراک خود را بپردازد. با توجه به این شرایط نیازی نیست که مرد مسلمان برای تأمین هزینه‌ی سفر خود اقدام به فروختن خانه یا مال‌التجاره و دیگر املاک و اموالی که مورد استفاده‌ی روزمره و ضروری و در واقع سرمایه‌ی زندگی اوست بنماید، بلکه هرگاه از تمکن مالی کافی اضافه بر سرمایه (= استطاعت) برخوردار بود حج بر او واجب است، هم چنین ضرورتی ندارد که مسلمان اقدام به وام گرفتن برای حج نماید؛ 4) فراخی وقت و زمان کافی برای رسیدن به مکه، نظر به این که حج عبادتی است موقعی و تنها مسلمان آن را در زمان معینی می‌تواند انجام دهد، از این رو داشتن فرصت کافی برای رساندن خود از وطن به مکه از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است؛ بنابراین هرگاه مسلمان با وجود استطاعت اگر زمان کافی برای رساندن خود به مکه را نداشت، حج بر او واجب نخواهد بود؛ 5) صحت و سلامتی بدن، مسلمان باید سلامتی بدن، و توانایی و قدرت بدنی لازم برای انجام مناسک حج را داشته باشد، از این رو حج بر افراد مریض و بیمارانی که توانایی انجام تمام مناسک را ندارند واجب نمی‌باشد. البته نسبت به برخی از مناسک می‌توان از شخص دیگری کمک گرفت؛ 6) امنیت راه، هرگاه مسلمان اطمینان از امنیت راه برای خود و همراهان و مال و ناموس، و بازبودن آن برای رفت و برگشت را داشت حج بر او واجب می‌گردد.
اقسام حج، فقه امامیه بنابر وضعیت و محل سکونت مسلمان سه‌گونه حج را واجب کرده است که عبارتند از: حج افراد، قِران، حج تمتع.
اول) حج إفراد، این‌گونه حج بر مسلمانی واجب است که فاصله‌ی منزل او تا مسجد‌الحرام کمتر از 16 فرسنگ شرعی (= 88 کیلومتر) بوده باشد، وظیفه و تکلیف شرعی این‌گونه حاجیان انجام 12 کار است که عبارتند از: 1) احرام از میقات یا از منزل و مسکن خود پیش از روز 9 ذی‌الحجة؛ 2) بودن در صحرای عرفات از ظهر تا غروب آفتاب روز نهم ذی الحجة؛ 3) گذراندن فاصله‌ی میان طلوع فجر تا هنگام طلوع آفتاب روز دهم ذی‌الحجة را در دشت مشعر؛ 4) آمدن به دشت منی در روز دهم ذی‌الحجة و پرتاب نمودن سنگ به ستون شیطان به نام (جَمَره‌ی اولی)؛ 5) تراشیدن یا کوتاه کردن موی سر در دشت منی؛ 6) آمدن به مکه و انجام طواف خانه‌ی خدا؛ 7) خواندن دو رکعت نماز طواف در پشت مقام حضرت ابراهیم (علیه السلام)؛ 8) 7 بار سعی (رفت و آمد) میان صفا و مروة؛ 9) به جای آوردن 7 بار طواف نساء؛ 10) خواندن دو رکعت نماز طواف نساء در پشت مقام حضرت ابراهیم (علیه السلام)؛ 11) گذراندن شب یازدهم و دوازدهم ذی‌الحجة در دشت منی؛ 12) رَمی جمرات در روزهای یازدهم و دوازدهم ذی‌الحجة به سوی ستونهای شیطان (= جَمَره‌ی اذولی، و جمره‌ی وسطی و جمره‌ی عقبه).
دوم) حج قِران، این‌گونه حج بر مسلمانی واجب است که فاصله‌ی منزل او تا مسجد‌الحرام کمتر از 16 فرسنگ شرعی (= 88) کیلومتر بوده باشد، و تفاوتی میان واجبات و مناسک و عبادتهای این حج و حج افراد نیست، جز آن که در حج قِران حج گذار هنگام احرام باید قربانی خود را (اعم از گوسفند یا گاو و یا شتر) همراه داشته باشد و مستقیماً از میقات به دشت عرفات و سپس مشعر و بالاخره به دشت منی آمده و در قربانگاه منی قربانی خود را به همراه دیگر حاجیان در روز دهم ذی‌الحجة قربانی کند.
سوم) حج تمتع، این‌گونه حج بر تمام کسانی واجب است که فاصله‌ی وطن و منزلگاه دائمی آنها تا مکه و مسجد‌الحرام بیش از 16 فرسنگ شرعی (= 88 کیلومتر) بوده باشد، از این رو بیشتر مسلمانان این‌گونه حج را به جای می‌آورند. حج تمتع از دو عبادت جداگانه ولی پیوسته به هم تشکیل شده است که عبارتند از: عُمره‌ی تمتع، حج تمتع. مقصود از پیوسته و جداگانه بودن این دو عبادت این است که مسلمان حج گذار نخست عُمره‌ی تمتع را با شرایطی و در حال احرام پیش از روز نهم ذی‌الحجة به جای آورده و آن گاه از احرام بیرون می‌آید، لیکن در فاصله‌ی میان پایان یافتن مناسک عمره‌ی تمتع و روز نهم ذی‌الحجة حق بیرون رفتن از مکه را نداشته و باید خود را برای حج تمتع و پوشیدن احرام و رفتن به سوی دشت عرفات در روز نهم ذی‌الحجة آماده کند. و در واقع این دو کار جداگانه به گونه‌ای به هم مربوطند که هر کدام بدون دیگری فاقد ارزش و اعتبار شرعی است.
چگونگی عمره‌ی تمتع، عُمره‌ی تمتع از 5 کار و مناسک تشکیل شده است: 1) پوشیدن لباس احرام از میقات؛ 2) انجام طواف گرد خانه‌ی کعبه؛ 3) خواندن دو رکعت نماز طواف در پشت مقام حضرت ابراهیم (علیه السلام)؛ 4) 7 بار سعی (رفت و آمد) میان صفا و مروه؛ 5) گرفتن مقداری از ناخن یا موی سر و صورت (= تقصیر). با انجام این پنج عبادت شخص مسلمان از احرام بیرون می‌آید و کارهای 24 گانه‌ای که به سبب احرام بر او حرام شده بود مجدداً حلال و آزاد می‌شود. و تنها در فاصله‌ی پایان مناسک عمره‌ی تمتع و روز نهم ذی‌الحجة باید در مکه مانده و خود را برای احرام حج تمتع آماده نماید.
چگونگی حج تمتع، با فرا رسیدن روز نهم ذی‌الحجة مکلف حج گذار باید خود را آماده‌ی انجام حج تمتع کند. حج تمتع دارای 13 کار واجب است که عبارتند از: 1) پوشیدن لباس احرام درون شهر مکه یا درون مسجدالحرام پس از نیت حج تمتع نمودن؛ 2) رسانیدن خود به صحرای عرفات به گونه‌ای که از ظهر شرعی تا غروب آفتاب روز نهم ذی‌الحجة را در حدوده‌ی این دشت بگذراند؛ 3) حرکت به سوی دشت مشعر‌الحرام که در فاصله‌ی ده کیلومتری عرفات قرار دارد، و گذراندن تمامی شب تا هنگام طلوع آفتاب روز دهم ذی‌الحجة را در آن؛ 4) حرکت از دشت مشعر به سوی دشت منی از مسیر معینی که بدان وادی مُحشَر گویند، و پرتاب نمودن سنگ ریزه به نخستین ستون شیطان (که به جَمره‌ی عقبه شهرت دارد)؛ 5) قربانی نمودن گاو یا شتر یا گوسفند در قربانگاه منی در همان روز عید قربان؛ 6) تراشیدن سر یا کوتاه کردن قسمتی از موی آن در روز دشت منی؛ 7) ماندن در منی در شبهای یازدهم و دوازدهم ذی‌الحجة؛ 8) پرتاب نمودن سنگ ریزه به سه ستون شیطان (= جَمَره‌ی اولی، جمره‌ی وسطی و جَمَره‌ی عُقبی) در روزهای یازدهم و دوازدهم؛ 9) حرکت از منی به سوی مکه پس از ظهر شرعی روز دوازدهم ذی‌الحجة (که این حرکت و بازگشت را در اصطلاح فقهی نَفر گویند) و 7 بار طواف نمودن گرد خانه‌ی کعبه که به طواف حج تمتع شهرت دارد؛ 10) خواندن دو رکعت نماز طواف پشت مقام حضرت ابراهیم (علیه السلام)؛ 11) 7 بار سعی و راه رفتن بین صفا و مروه؛ 12) انجام 7 بار طواف دیگر گرد خانه‌ی خدا که میان شیعیان به طواف نساء (که با انجام این طواف زناشویی مرد با همسر خود حلال و آزاد می‌گردد) و در میان سنیان به طواف وداع (= خداحافظی) شهرت دارد؛ 13) بجای آوردن دو رکعت نماز طواف نساء در پشت مقام حضرت ابراهیم (علیه السلام). و بدینسان مناسک و کارهای واجب حج تمتع به پایان رسیده و از این پس مسلمان (حاجی) می‌گردد و تکلیف حج از عهده‌ی او برداشته می‌شود.
شرایط وجوب حج تمتع، در واجب شدن حج تمتع چند شرط است: 1) نیت و قصد انجام عمره و حج تمتع برای اطاعت از فرمان خداوند؛ 2) عمره‌ی تمتع و حج تمتع هر دو باید در ماههای حج که ماه شوال و ماه ذی‌القعده و ماه ذی‌الحجة است انجام پذیرد؛ 3) عمره و حج تمتع هر دو باید در این سه ماه در یک سال انجام شود؛ 4) احرام عمره‌ی تمتع را باید از یکی از میقاتهای 5 گانه و احرام حج تمتع را از درون شهر مکه یا درون مسجد‌الحرام ببندد؛ 5) مجموع مناسک و واجبات عبادی عمره و حج تمتع که پیشتر از آنان یاد شد را یک نفر انجام دهد مگر برخی مناسک نظیر طواف یا رمی جمره یا سعی صفا و مروة را که در شرایطی می‌توان به نیابت انجام داد.
مستحبات حج، در روایات امامان معصوم (علیه السلام) تأکید فراوانی بر انجام برخی از کارها و نمازها و دعاها هنگام پوشیدن احرام عمره‌ی تمتع و احرام حج تمتع، و در شهر مکه و در دشت عرفات و مشعر و منی و درون مسجد‌الحرام و یا درون خانه‌ی کعبه شده است که مهمترین آنها عبارتند از: خواندن ادعیه‌ی مأثوره هنگام بستن احرام حج تمتع در مسجدالحرام، بویژه در محدوده‌ی حِجر اسماعیل یا مکان حضرت ابراهیم (علیه السلام)؛ خواندن برخی دعاها هنگام پوشیدن لباس احرام، و یا هنگام رفتن به سوی دشت عرفات، و به ویژه دعای مشهور امام حسین (علیه السلام) در عصر روز عرفه که مشروح آنها در کتابهای دعاء و مناسک حج فقهای امامیه آمده است؛ انجام برخی عبادات در صحرای مشعر و منی و به ویژه انجام نمازهای مستحب در مسجد خیف در منی که از قداست ویژه‌ای برخوردار است؛ خواندن تعدادی از دعاهای مستحبّی هنگام طواف نمودن گرد خانه‌ی خدا و یا هنگام بوسیدن یا دست مالیدن یا اشاره نمودن به حجرالاسود و رکن یمانی و مستجاد و دیگر ارکان کعبه؛ خواندن چندین رکعت نماز در درون کعبه به سوی هر یک از چهار گوشه (=رکن) دیوار کعبه؛ نگاه کردن به کعبه و خیره شدن طولانی به آن که در روایت امامیه آمده است که (النَّظَرُ الَی الکَعبة عبادة) نگاه کردن به کعبه عبادت است؛ انجام دادن طواف وداع و خواندن دعاهای متعلق به آن، و جز اینها.
حج در شرایط ویژه، این شرایط عبارتند از: هنگامی که مسلمان لباس احرام خود را پوشیده لیکن به وسیله‌ی دشمن از ادامه‌ی انجام بقیه‌ی مناسک حج ممنوع می‌گردد که از این وضعیت در اصطلاح فقهی با عنوان (مصدود) یاد می‌شود، با آن که مسلمان پس از پوشیدن لباس احرام به علت بیماری از ادامه‌ی انجام مناسک ناتوان می‌گردد که از این وضعیت در اصطلاح فقهی با عنوان (محصور) یاد می‌شود. در صورت نخست در هر نقطه‌ای که حج گذار از ادامه‌ی انجام مناسک ممنوع گردد در همان جایگاه باید نیت بیرون آمدن از احرام را نموده و سپس قربانی نماید و آن گاه با تراشیدن یا کوتاه کردن موی سر خود از احرام بیرون آید و از آن پس تمامی ممنوعات حج و احرام بر او حلال خواهد گردید؛ در صورت دوم وظیفه حج گذار این است که قربانی خود را به مکه فرستاده و قرار بگذارد که او را در و قت معینی ذبح نمایند و او نیز همزمان با قربانی کردن تقصیر نموده و از لباس احرام بیرون آید، و پس از بهبودی باید مناسک عُمره‌ی مفرده را انجام دهد.
نیابت در حج، فقهای امامیه معتقدند که هرگاه شخص مسلمان مستطیع گردد بر او واجب است به حج رفته و آن را به جای آورد؛ ولی هرگاه پس از استطاعت به هر علتی از انجام حج باز ماند، و سپس مرگ او فرا رسید، یا آن که پس از استطاعت، بیماری او را زمین گیر نموده به گونه‌ای که مطلقاً عاجز از انجام حج شد، یا آن که مسلمان برای انجام حج پس از مرگ خود وصیت نمود، در این چند صورت ورثه‌ی متوفی و یا شخص مریض عاجز از انجام حج باید شخصی که شرایط نیابت را داراست یعنی فرد مسلمان بالغ و عاقل و مومن و آگاه به مناسک حج و مورد وثوق و اطمینان و توانا در انجام دادن مناسک حج را یافته و او را اجیر نمایند تا به نیابت از آن مکلفین به حج رفته و تمامی مناسک یاد شده را از طرف آنان به جای آورد.
برخی احکام فقهی در رابطه با حج، 1) بر زن مستطیع واجب است به حج برود و شوهر او حق مخالفت با سفر او را ندارد؛ 2) مرگ مسلمان پس از احرام و پس از ورود به مکه و پیش از انجام دیگر مناسک سبب برائت ذمه‌ی اوست، لیکن اگر مرگ پس از احرام و پیش از ورود به مکه انجام گیرد برائت ذمه به وجود نمی‌آید و ورثه‌ی او در شرایطی ملزم به نیابت و انجام دادن حج می‌باشند؛ 3) حج تنها بر افراد مستطیع واجب است، بنابراین بر مسلمان واجب نیست که با وام گرفتن خود را مستطیع نماید؛ 4) نذر سبب و علت وجوب حج می‌شود، از این رو اگر کسی نذر کند که حج انجام دهد بر او واجب می‌شود و باید در هر شرایطی آن را انجام دهد؛ 5) با توجه به عبادت بودن مناسک حج، مسلمان ملزم است در تمامی مناسکی که به جای می‌آورد، نیت اطاعت از دستورات خداوند و به هدف تقرب و نزدیکی به او را نماید؛ 6) بانوان در وضعیت قاعدگی نیز می‌توانند به حج بروند، لیکن با توجه به شرط طهارت برای مسلمانی که وارد مسجد‌الحرام می‌شود حق ورود به مسجد‌الحرام را ندارند، از این رو ورود به مسجد باید تا هنگام پاک شدن صبر نمایند، یا آن که برای انجام برخی از اعمال نایب گیرند؛ 7) درباره‌ی هر یک از مناسک حج از قبیل احرام، میقات، مکه، طواف، سعی، عرفات، مشعر، منی، رمی جمرة، طواف نساء، و جز اینها احکام فقهی معینی آمده است که برای آگاهی از آن می‌توان به مناسک حج فقهای امامیه رجوع نمود.
فضیلت حج و حکمت تشریع آن، فراهم آمدن مسلمانان هر سال در موقع معین در مکه از ارزش والائی در شریعت اسلام برخوردار است و در منابع روایتی امامیه در فضیلت قصد و نیت به جای آوردن حج، و فراهم آوردن مقدمات سفر آن، و رفتن به سوی مکه، و انجام مناسک و عبادتهای آن احادیث فراوانی آمده است، بلکه در برخی از روایات خداوند برای هر قدمی که حج گذار در راه مکه و رسیدن به آن می‌گذرد وعده‌ی ثواب و پاداش دنیوی و اخروی داده است، از این فراتر اساساً انجام فریضه‌ی حج و عمره و طواف بیت‌الله الحرام خود میزان و پاداش و ارزش‌گذاری کردارهای نیک مسلمانان است یعنی انجام بسیاری از کارهای نیک با تعدادی حج و عمره پاداش داده می‌شود، برای نمونه در بسیاری از روایات امامه مؤمنینی که به زیارت امام حسین (علیه السلام) می‌روند در برابر هرگامی که به سوی کربلا بر می‌دارند تعدادی حج و عمره در نامه‌ی اعمال آنان نوشته خواهد شد. نظیر این پاداش برای بسیاری از کردارهای نیک دیگر قرار داده شده است. هم چنین حج به عنوان جایگاهی برای اجتماع سالیانه‌ی مسلمانان مورد خواسته و نظر شریعت بوده و شرع بسیاری از مسلمانان متمکن و دارا را به رفتن سبوی آن برای به دست آوردن منابع دنیوی و اخروی آن تشویق نموده است. البته حجی مورد خواسته‌ی شریعت است که با آگاهی و از روی قصد و شعور و با توجه به حکمت تشریع طواف و سعی و استلام حجر و حطیم و وقوف در مشاعر و جز اینها بوده باشد، از این رو در بسیاری از روایات امامان معصوم (علیه السلام) به خیل طواف‌کنندگان گرد خانه‌ی خدا که ناآگاهانه و به تقلید و یا از روی خواسته‌ی نفس و دیگر امیال خود به انجام آن می‌پردازد اشاره نموده و می‌فرماید: (ما اکثرُ الضجیج و اقلُّ الحجیج) = چه بسیارند فریاد و آواز کنندگان و چه اندکند حاجیان. میزان و اصل در حج ابراهیمی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) احیاء کننده آن است، حجی است که حج گذار آگاهانه در مقام تقرب به درگاه پروردگار و برای زدودن زنگار خودپرستی و دنیاپرستی، و منیتهای پلید نفس امارة، و وسوسه‌های شیاطین انس و جنّ بدان قیام کند، و حجی است که حج گذار با آگاهی و آشنایی با اولیائی که خداوند آنان را ولی قرار داده و ولایت امر را در دوران غیبت به آنان سپرده است انجام پذیرد. این‌گونه حج است که حج گذار هنگام مُحل شدن از احرام همانند روزی است که از مادر خود زاده شده و تمامی کدورتهای فاسد دنیوی از او زدوده می‌شود و در واقع تولد جدیدی است روح و روان و جسم حج گذار را. در روایات متعددی آمده است که همه ساله امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در حج مسلمانان شرکت کرده و در روز عرفه در صحرای عرفات ناظر و شاهد عبادت مردم خواهد بود؛ از این رو شرکت در حج و وقوف در عرفات به گونه‌ای تجدید پیمان و بیعت با آن حضرت از سوی شیعیان شمرده می‌شود. گذشته از این بنا به دلالت احادیث، اجتماع و گردآمدن جمعیت فراوانی از مسلمانان در حرم امن الهی یکی از عوامل بسیار مهم در نزدیکی و دوستی و الفت و رفع کدورتها و فراهم آمدن برادری و همکاری شمرده شده است. و در دوران حضور امامان معصوم (علیه السلام) همواره امامان (علیه السلام) سعی در حضور در مراسم و تشویق شیعیان خود به شرکت آن داشته‌اند و در سیره‌ی بسیاری از امامان آمده است که هر کدام چندین بار - و برخی دهها بار - پیاده و سواره در حج شرکت کرده و در مسجدالحرام و در عرفات و مسجد خیف در منی با شیعیان و دیگر مسلمانان و رهبران مذاهب و فرقه‌های اسلامی اجتماع و گفتگو نموده، و از این راه کمک فراوانی به پیشبرد مذهب امامیة و خنثی نمودن تبلیغات دشمنان اهل البیت (علیه السلام) کرده‌اند.
حج و برائت از مشرکین، برائت در لغت به معنی بیزاری جستن است، و این اصطلاح تعبیری است قرآنی که مقصود از آن ابراز بیزاری مسلمانان از مشرکین است. نخستین اعلان عمومی برائت از مشرکین در حج سال نهم هجری و هنگامی که مشرکین پس از شکست سال پیش خود در مکه و فتح این شهر از طرف پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و بستن پیمان عدم تهاجم با مسلمانان به نقض و شکستن آن پرداخته و قصد خیانت ورزی به آنان را داشتند و به وقوع پیوست. در روزهای آغازین ماه ذی‌الحجة سال نهم هجری خداوند آیات سوره‌ی برائت (= توبه) را بر پیامبر نازل فرمود که در آن آمده است: بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى الَّذِینَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ* فَسِیحُوا فِی الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللَّهِ وَ أَنَّ اللَّهَ مُخْزِی الْکَافِرِینَ‌* وَ أَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِی‌ءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیْرُ مُعْجِزِی اللَّهِ وَ بَشِّرِ الَّذِینَ کَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِیمٍ‌ (توبه، 1 تا 5) بنا بر روایات متواتر فریقین نخست پیامبر ابوبکر را مأمور ابلاغ آن نمود، لیکن پس از آنکه جبرئیل از سوی خداوند ابلاغ آن را به عهده‌ی پیامبر یا یکی از افراد خانواده و منسوبین او قرار داد، پیامبر علی بن ابی طالب (علیه السلام) را برای باز پس‌گیری مأموریت از ابوبکر و ابلاغ آن به حجاج به سوی مکه روان نمود. آن حضرت میان راه حکم را از ابوبکر بازستانده و خود را به مکه رسانید و در روز دهم ذی‌الحجة در منی آن را ابلاغ نمود، بنابر روایات متواتر میان مسلمانان حضرت امیر (علیه السلام) در عصر روز عید قربان در حالی که شمشیر برهنه‌ی خود را به نشانه‌ی دشمنی و ابراز انزجار و نفرت از رفتار و عقیده‌ی مشرکین در دست خود داشت به خطبه ایستاد و بخشی از آیات نخستین این سوره را که اعلان برائت و بیزاری از مشرکین بود به مسلمانان و در نهایت به گوش کافران و مشرکان رسانید. آیات نخستین سوره‌ی برائت که متضمن اصل برائت از مشرکین است مورد توجه و بررسی و تحقیق و تفسیر تمامی مفسرین قرار گرفته و با توجه به این که از این سوره و مضمون تهدیدآمیز و خصمانه‌ی آن که با تعبیر (اذانٌ من الله و رسوله ...) می‌باشد و دلالت بر عموم خطاب و شمول آن نسبت به تمامی مردمان مسلمانی دارد که در روز عرفه (یومُ الحَجُّ الَاکبر) در منی اجتماع می‌کنند، البته عمومیت زمانی آن به گونه‌ای که شامل سالهای بعد از سال نهم هجری تا کنون نیز گردد مورد تردید و تشکیک برخی از سنیان قرار گرفته است. و به استناد همین تشکیک و انکار همه ساله مفتی وهابی عربستان انجام مراسم برائت را مخصوص سال نهم دانسته و تکرار آن را در سالهای کنونی بدعت و حرام و شرک می‌شمارد. پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و حاکمیت خلفای ظالم و جائر ماهیت حج نیز همانند ماهیت بسیاری از عبادات و احکام شریعت اسلام مورد تحریف و تبدیل و مسخ قرار گرفت، از این رو بی‌تردید در طول تاریخ اسلام پس از سال نهم تا سالهای اخیر هرگز مراسم اعلان برائت و انزجار از مشرکین در مکه انجام نپذیرفت؛ ولی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، برای نخستین بار امام خمینی مسلمانان را به اهمیت حج و اجتماع عظیم مسلمانان در مکه و استفاده از آن برای خنثی کردن توطئه‌های کافران علیه مسلمانان ارشاد نمود و نخستین مراسم برائت از مشرکین در 1358 ش روز 6 ذی‌الحجة در مکه برگزار شد که طی آن حجاج ایرانی به همراه گروهی از حاجیان دیگر کشورهای اسلامی پس از تجمع در برابر ساختمان بعثه‌ی امیر الحاج ایران در یکی از میادین شرق مسجد‌الحرام و در میانه‌ی بزرگراه منتهی به منی به نام میدان (ساحة المعابدة) و شنیدن پیام امام خمینی به سوی مسجدالحرام راهپیمایی نموده و به دادن شعارهایی علیه آمریکا و اسرائیل و دوستان آنان از کشورهای اسلامی پرداختند، این مراسم به همین روال تا ذی‌حجة 1336 ش به رغم مخالفت دولت عربستان و اعلان حرمت و بدعت آن از سوی مفتی عربستان و فشارهای سیاسی و اجتماعی و پلیسی علیه تظاهرکنندگان، در مجموع به آرامی و بدون حادثه انجام می‌گرفت، لیکن در عصر روز 6 ذی‌الحجة 1407 ق (= مرداد ماه 1367 ش) راهپیمایی حجاج با حمله‌ی نیروهای ویژه‌ی پلیس و کماندوها که به وسیله‌ی تانک و نفربرهای زرهی و هلیکوپتر پشتیبانی می‌شدند به خاک و خون کشیده شد، در این واقعه‌ی شوم نیروهای عربستان با استفاده‌ی مستقیم از سلاح گرم و مسلسل که در برخی موارد از هلیکوپتر شلیک می‌شد صدها نفر از حج گذاران را کشته و زخمی کردند، و برای نخستین بار در تاریخ معاصر حرمت حرم امن الهی را آگاهانه و با نقشه‌ی قبلی و با استفاده از سلاح آتشین و نیروهای مسلح نظامی شکستند. در این حادثه بیش از 500 تن از حجاج که نزدیک به 400 تن از آنان را حجاج ایرانی تشکیل می‌دادند کشته و نزدیک به 700 تن زخمی شدند؛ بخش عظیمی از کشته شدگان را زنان ایرانی تشکیل می‌دادند. از تعداد کشته شدگان نیروهای عربستان آمار دقیقی اعلام نگردید لیکن بنا به گزارش برخی شاهدان چند صد تن از آنان نیز کشته و زخمی گردیدند. این حادثه انعکاس ناگواری در ایران و جهان اسلام داشت و دولت عربستان برای دفاع و توجیه کار خود به تلاش وسیع مطبوعاتی و تبلیغاتی در سطح جهان اقدام نمود. از آن پس تا 1370 ش به علت نبود امنیت جانی از سفر حجاج ایرانی به مکه جلوگیری به عمل آمد؛ و پس از آن نیز در اثر عوامل فراوانی به تدریج مراسم برائت از مشرکین کم رنگ‌تر و محدودتر و فشرده‌تر انجام گردیده است.
حج عمره، یا (عمره‌ی مفرده) حجی است که در کتابهای فقهی و روایتی از آن اختصاراً و در برابر حج تمتع یا عمره‌ی تمتع با عنوان (عُمره) یاد می‌شود. به طور کلی عُمره چندگونه است: عُمره‌ی واجبه، عُمره‌ی مستحبی، عُمره‌ی مفرده، عُمره‌ی تمتع.
عمره یکی از عبادتهای نیکو و مستحبی است که در فقه امامیه مورد توجه قرار گرفته و برای انجام آن پاداش و ثواب دنیوی و اُخروی قرار داده شده است. اصل عبادت عُمره مستحبی بوده و تنها در صورت استطاعت برای حجّ و یا با نذر و یا با سوگند خوردن به انجام آن، و یا عهد و پیمان بستن با خداوند برای انجام آن واجب می‌گردد. عُمره‌ی مفرده را می‌توان در تمام ماههای سال انجام داد، لیکن انجام آن در دو ماه رجب و رمضان نیکوتر است، و انجام آن بدین گونه است که باید در یکی از میقاتهای مکه با نیت انجام عُمره‌ی مفرده برای نزدیکی و تقرب جستن به خداوند لباسهای دوخته را از تن درآورده و لباس احرام پوشیده و به سوی مکه لبیک گویان رَوانه شد، و پس از رسیدن به آن هفت بار گرد خانه‌ی کعبه طواف نموده و سپس 2 رکعت نماز در پشت مقام حضرت ابراهیم (علیه السلام) به جای آورد؛ و سپس 7 بار سعی (رفت و آمد) میان صفا و مروه را انجام داده و در آخر با تراشیدن سر یا کوتاه کردن قسمتی از موی سر یا ناخن خود از احرام بیرون آید، و پس از این مناسک باید مجدداً 7 بار دیگر با نیت طواف نساء به گرد کعبه طواف نموده و در پایان 2 رکعت نماز طواف را نیز در پشت مقام حضرت ابراهیم (علیه السلام) خوانده، و بدین گونه مناسک عمره‌ی مفرده را پایان می‌دهد.
قداست مکه، مکه از قداست و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است از این رو شریعت اسلام برای آن احکام ویژه‌ای قرار داده است که از آن جمله وارد شدن بدان است که هر مسلمان ملزم است هنگام ورود به مکه با لباس احرام باشد، از این رو مطلق مسلمانانی که در هر ماه برای یکبار به سوی مکی می‌روند ملزمند از یکی از میقاتها احرام عُمره‌ی مفرده پوشیده و به سوی مکه حرکت نمایند و پس از انجام مناسک عمره‌ی مفرده به کارهای خود بپردازند، از این قانون افرادی نظیر رانندگان مستثنی هستند، هم چنین مسلمان پس از انجام عمره‌ی مفرده تا یک ماه حق تردد متعدد بدون احرام در مکه و بیرون آن را دارد.
در داخل مکه نیز می‌توان نیت عمره‌ی مفرده نمود، و برای این کار نیازی به رفتن به یکی از میقاتهایی که در فاصله‌ی دور از شهر مکه قرار دارد نمی‌باشد، بلکه کافی است به یکی از سه میقات نزدیک مکه که در حومه‌ی شهر قرار دارند رفته و احرام پوشید، این میقاتها عبارتند از: حُدَیبیّه، جِعرانه، تنقیم (له به اذنی الحلّ نیز شهرت دارد)، از این رو مسلمانانی که برای انجام حج تمتع به مکه می‌روند می‌توانند نیت عُمره‌ی مفرده را داخل مکه نموده و از میقاتهای یاد شده احرام بسته و بقیه‌ی مناسک را انجام دهند. بنا به فتوای برخی از فقهاء امامیه در هر ماه تنها یک عُمره مفرده‌ی مستحبی برای خود یا به نیابت از دیگری می‌توان انجام داد.
کتابنامه:
کلیه‌ی کتب فقهی کتاب حج و شرح مناسک حج فقهای امامیه؛ بیشتر تفاسیر شیعی ذیل آیات حج و سوره‌ی برائت.
منبع مقاله :
گروه نویسندگان، (1391)، دائرةالمعارف تشیع (جلد ششم)، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.