نویسنده: یونس فرهمند
 
وی اصالتاً از مدجنان اشبیلیه بود که به فاس مهاجرت کرد و اصول تصوف را نزد یعقوب زیات فاسی آموخت و با ابوعنان پیوند نزدیکی داشت؛ منابع به پاره‌ای ماجراهای میان آن دو اشاره کرده‌اند. (1) وی خود را مسئول امر به معروف و نهی از منکر می‌دانست و حتی از سوی سلطان اجازه یافته بود که نسبت به از بین بردن فساد و مبارزه با مظاهر غیردینی اقدام کند.(2) طریقت وی در تصوف از آن‌رو اهمیت دارد که مبیّن جریانی صوفیانه است که در مسائل اجتماعی شرکت می‌جست و با فقها و محدثان نیز پیوندی ناگسستنی داشت. او می‌کوشید تا شخصاً به رفع مایحتاج نیازمندان رسیدگی کند و برای آنان توشه‌ای می‌فرستاد تا دست کم یک سال نیازهایشان تأمین و از توجه به خدا باز نمانند. حتی افرادی برمی‌گماشت تا در مناطق دوردست بیابانی، بیماران و فقراء را دریابند و بی‌نیاز سازند. (3) همین سنت از سوی یکی از برجسته‌ترین شاگردانش، علی اللجائی، ادامه یافت. وی حتی بر استاد خویش نیز پیشی گرفت و چنانکه ابن قنفذ گفته است نه تنها به رفع حوائج مسلمانان و صدقه دادن به فقراء و مساکین می‌پرداخت، بلکه به نیازهای آنان چون ازدواج نیز توجه می‌کرد. (4)  

پی‌نوشت‌ها:

1- کتانی، سلوة الانفاس، ج3، ص441.
2- همو، همان جا.
3- منونی، ورقات، ص414.
4- ابن قنفذ، انس الفقیر، صص 76-77.

منبع مقاله :
فرهمند، یونس؛ (1394)، مرینیان: سیاست، جامعه و فرهنگ در مغرب سده‌های میانه، تهران: پژوهشکده‌ی تاریخ اسلام، چاپ اول.