صرف و نحو در مراکش سدههای میانه
سیطرهی فرهنگی زبان عربی
شکوفایی رشتههای مختلف علوم دینی، چون علوم قرآنی و حدیث که پیوستگی تام و اجتنابناپذیری با مباحثات زبانی و ادبی داشتند، توجه طیف دیگری از علماء به تحقیق در موضوعات صرفی و نحوی، لغت
نویسنده: یونس فرهمند
شکوفایی رشتههای مختلف علوم دینی، چون علوم قرآنی و حدیث که پیوستگی تام و اجتنابناپذیری با مباحثات زبانی و ادبی داشتند، توجه طیف دیگری از علماء به تحقیق در موضوعات صرفی و نحوی، لغت و اشتقاقات واژگان را برانگیخت. در ابتدا به این علوم به مثابه ابزاری جهت آموزش سایر علوم دینی نگریسته میشد و پرداختن به مباحثات صرفی- نحوی و لغوی، بالذات اهمیت چندانی نداشت و از این منظر این دانشها فاقد نوآوری بود، اما از اوایل سده هشتم هجری تلاشهای بسیاری صورت گرفت تا اهداف آموزشی نوآموزان و حتی طلاب مقاطع بالاتر در یادگیری زبان عربی را برآورده سازند. (1)
بررسی نوشتههای صوفی و نحوی در این دوره، حکایت از تغییری مهم در موارد درسی آموزش زبان عربی در مغرب دارد. الکتاب سیبویه و الایضاح ابوعلی فارسی که به صورت سنتی، مادة المواد یادگیری عربی بود جای خود را به متونی، چون الفیه ابن مالک و مقدمه الاجرومیه و الاقوانین النحویة ابن ابی الربیع داد. مهمترین شهرهای مغرب که نقش اساسی در تکامل این علوم ایفا کردند، فاس، مراکش و سبته بود. تفاوتهای اساسی بین مراکز شمالی مغرب، چون سبته با مناطق مرکزی، چون فاس در باب دانشهای مرتبط با زبان عربی موجب شد تا دو گرایش متفاوت در این حوزه پدید آید. (2) مناطق شمالی به علت همجواری با اندلس، تأثیرات بسیاری از رویکرد آموزشی این ناحیه پذیرفته بود و از اینرو، عمدهی اهتمام خود را به مباحث لغوی، ترکیبات واژگانی و ذکر شواهد و مثالها معطوف میداشت، (3) اما مناطق مرکزی به موضوعات صرفی و نحوی اهمیت میدادند و کمتر به مباحث لغوی عنایت داشتند. (4) به علاوه، به نظر میرسد در مناطق شمالی فرایند عربی شدن تا این دوره ادامه داشته و در بسیاری از مناطق روستایی نیز هنوز استفاده از زبان بربری معمول بوده است. (5) نخستین واکنش این بربران در قبال سیطره فرهنگی زبان عربی، تحریف آن بود؛ از اینرو، کسانی چون ابن خاتمه انصاری (د.755ق) در سبته با هدف جلوگیری از این تغییرات، به نگارش آثاری دست زدند. (6) مهمترین دانشورانی که در حوزه دانشهای زبانی در این دوره به شهرت رسیدند، افراد زیر بودند:
1. محمدبن علی بن حیاتی غافقی (د.778ق) در غرناطه زاده شد و از مشهورترین مشایخ آن دیار، چون ابوعبدالله خولانی البیری اجازه عام یافت، سپس به فاس آمد و در آنجا کرسی تدریس نحو برپا کرد. شاگردان بسیاری، چون ابن قنفذ، یحیی سراج، ابوالعباس یفرنی مکناسی و ابوعبدالله جزولی را تربیت کرد. (7) ابن قنفذ از تحقیقات نحوی وی بدون ذکر نام، سخن گفته است؛ و به درخواست برخی از طلاب برای قرائت کتاب الجزولیه نزد وی نیز اشاره کرده است. (8) باری مقام او در نحو چنان بود که کتانی، وی را امام نحویان و یگانه نحوی زمان خود دانسته است. (9)
2. ابوعبدالله بن عبدالمنعم صنهاجی سبتی (د.750ق) که در نحو و زبان عربی، خاصه حفظ لغات، سرآمد روزگار خود بود. مشهور است که چون وی همراه با گروهی از دانشوران سبته جهت دیدار با سلطان ابوالحسن به فاس عزیمت کردند، براساس محفوظاتش اشتباههای کاتب سلطان را اصلاح کرد و از اینرو مورد توجه ابوالحسن قرار گرفت. (10)
3. ابوالمکارم محمد مندیل بن محمدبن محمد آجَروّم (772ق)، مشهور به ابن آجروم که نه تنها در نحو و لغت، بلکه در شعر و شاعری نیز مقامی شایسته داشت و شهرتش در مغرب به سبب مقامات حریری بود که خیل طلاب مشتاق را به سوی وی میکشاند. (11)
4. ابوزید محمدبن عبدالرحمن مکودی فاسی (د.807ق) منسوب به قبیله مَکّوده از قبایل هُوّاره ساکن در بین فاس و تازه، در خاندانی اصیل و دانشپرور زاده شد و در نحو، لغت و عروض به مقامی شایسته دست یافت. (12) وی آخرین نسلی بود که الکتاب سیبویه را در مدرسه عطارین فاس تدریس و سپس الفیه ابن مالک را جایگزین کرد. (13) مکودی آثار متعددی، در صرف و نحو نگاشت که مشهورترین آنها عبارتاند از: شرح الفیه ابن مالک، شرح الاجرومی، شروح المقصور و المدود ابن مالک، منظومه 400 بیتی التعریف فی علم التصریف و نظم المعرب من الالفاظ. (14)
بررسی نوشتههای صوفی و نحوی در این دوره، حکایت از تغییری مهم در موارد درسی آموزش زبان عربی در مغرب دارد. الکتاب سیبویه و الایضاح ابوعلی فارسی که به صورت سنتی، مادة المواد یادگیری عربی بود جای خود را به متونی، چون الفیه ابن مالک و مقدمه الاجرومیه و الاقوانین النحویة ابن ابی الربیع داد. به علاوه طبق معمول، با هدف تسهیل در آموزش، این متون را به نظم درآورند و چون فهم آن دشوار شد برای رفع ابهام از آن به شروح جدیدی متوسل شدند و سرانجام دور بینتیجه و نافرجامی که برعمده علوم اسلامی این دوره حاکم بود، بر زبان عربی هم حکمفرما شد.
فرهمند، یونس؛ (1394)، مرینیان: سیاست، جامعه و فرهنگ در مغرب سدههای میانه، تهران: پژوهشکدهی تاریخ اسلام، چاپ اول.
بررسی نوشتههای صوفی و نحوی در این دوره، حکایت از تغییری مهم در موارد درسی آموزش زبان عربی در مغرب دارد. الکتاب سیبویه و الایضاح ابوعلی فارسی که به صورت سنتی، مادة المواد یادگیری عربی بود جای خود را به متونی، چون الفیه ابن مالک و مقدمه الاجرومیه و الاقوانین النحویة ابن ابی الربیع داد. مهمترین شهرهای مغرب که نقش اساسی در تکامل این علوم ایفا کردند، فاس، مراکش و سبته بود. تفاوتهای اساسی بین مراکز شمالی مغرب، چون سبته با مناطق مرکزی، چون فاس در باب دانشهای مرتبط با زبان عربی موجب شد تا دو گرایش متفاوت در این حوزه پدید آید. (2) مناطق شمالی به علت همجواری با اندلس، تأثیرات بسیاری از رویکرد آموزشی این ناحیه پذیرفته بود و از اینرو، عمدهی اهتمام خود را به مباحث لغوی، ترکیبات واژگانی و ذکر شواهد و مثالها معطوف میداشت، (3) اما مناطق مرکزی به موضوعات صرفی و نحوی اهمیت میدادند و کمتر به مباحث لغوی عنایت داشتند. (4) به علاوه، به نظر میرسد در مناطق شمالی فرایند عربی شدن تا این دوره ادامه داشته و در بسیاری از مناطق روستایی نیز هنوز استفاده از زبان بربری معمول بوده است. (5) نخستین واکنش این بربران در قبال سیطره فرهنگی زبان عربی، تحریف آن بود؛ از اینرو، کسانی چون ابن خاتمه انصاری (د.755ق) در سبته با هدف جلوگیری از این تغییرات، به نگارش آثاری دست زدند. (6) مهمترین دانشورانی که در حوزه دانشهای زبانی در این دوره به شهرت رسیدند، افراد زیر بودند:
1. محمدبن علی بن حیاتی غافقی (د.778ق) در غرناطه زاده شد و از مشهورترین مشایخ آن دیار، چون ابوعبدالله خولانی البیری اجازه عام یافت، سپس به فاس آمد و در آنجا کرسی تدریس نحو برپا کرد. شاگردان بسیاری، چون ابن قنفذ، یحیی سراج، ابوالعباس یفرنی مکناسی و ابوعبدالله جزولی را تربیت کرد. (7) ابن قنفذ از تحقیقات نحوی وی بدون ذکر نام، سخن گفته است؛ و به درخواست برخی از طلاب برای قرائت کتاب الجزولیه نزد وی نیز اشاره کرده است. (8) باری مقام او در نحو چنان بود که کتانی، وی را امام نحویان و یگانه نحوی زمان خود دانسته است. (9)
2. ابوعبدالله بن عبدالمنعم صنهاجی سبتی (د.750ق) که در نحو و زبان عربی، خاصه حفظ لغات، سرآمد روزگار خود بود. مشهور است که چون وی همراه با گروهی از دانشوران سبته جهت دیدار با سلطان ابوالحسن به فاس عزیمت کردند، براساس محفوظاتش اشتباههای کاتب سلطان را اصلاح کرد و از اینرو مورد توجه ابوالحسن قرار گرفت. (10)
3. ابوالمکارم محمد مندیل بن محمدبن محمد آجَروّم (772ق)، مشهور به ابن آجروم که نه تنها در نحو و لغت، بلکه در شعر و شاعری نیز مقامی شایسته داشت و شهرتش در مغرب به سبب مقامات حریری بود که خیل طلاب مشتاق را به سوی وی میکشاند. (11)
4. ابوزید محمدبن عبدالرحمن مکودی فاسی (د.807ق) منسوب به قبیله مَکّوده از قبایل هُوّاره ساکن در بین فاس و تازه، در خاندانی اصیل و دانشپرور زاده شد و در نحو، لغت و عروض به مقامی شایسته دست یافت. (12) وی آخرین نسلی بود که الکتاب سیبویه را در مدرسه عطارین فاس تدریس و سپس الفیه ابن مالک را جایگزین کرد. (13) مکودی آثار متعددی، در صرف و نحو نگاشت که مشهورترین آنها عبارتاند از: شرح الفیه ابن مالک، شرح الاجرومی، شروح المقصور و المدود ابن مالک، منظومه 400 بیتی التعریف فی علم التصریف و نظم المعرب من الالفاظ. (14)
بررسی نوشتههای صوفی و نحوی در این دوره، حکایت از تغییری مهم در موارد درسی آموزش زبان عربی در مغرب دارد. الکتاب سیبویه و الایضاح ابوعلی فارسی که به صورت سنتی، مادة المواد یادگیری عربی بود جای خود را به متونی، چون الفیه ابن مالک و مقدمه الاجرومیه و الاقوانین النحویة ابن ابی الربیع داد. به علاوه طبق معمول، با هدف تسهیل در آموزش، این متون را به نظم درآورند و چون فهم آن دشوار شد برای رفع ابهام از آن به شروح جدیدی متوسل شدند و سرانجام دور بینتیجه و نافرجامی که برعمده علوم اسلامی این دوره حاکم بود، بر زبان عربی هم حکمفرما شد.
نمایش پی نوشت ها:
1- به عنوان نمونه میتوان به تلاشهای ابن آجروم در این زمینه اشاره کرد.
2- منونی، ورقات، صص 312-313.
3- به عنوان نمونه میتوان به ابن هانی، لخمی سبتی (د.733ق) و شرح او بر التسهیل ابن مالک اشاره کرد.
4- منونی، همان، ص313.
5- ابن شقرون، مظاهر الثقاقة المغربیة، ص205.
6- محمد فاسی، «تاریخ الدراسات اللغویة فی المغرب الاقصی»، دعوة الحق، سال 3، شماره10، 1960م، ص36.
7- کتانی، سلوةالانفاس، ج3، ص6؛ برخی تاریخ در گذشت وی را 781ق دانستهاند (ابن قفند، کتاب الوفیات، ص375).
8- ابن قنفذ، همان جا.
9- کتانی، همان، ج3، ص5.
10- شقرون، همان، ص208.
11- کتانی، سلوةالانفاس، ج2، ص176.
12- کنون، النبوغ، ج1، ص210.
13- همان جا.
14- برای بررسی بیشتر آثار او نک: کتانی، همان، ج1، صص 201-202.
فرهمند، یونس؛ (1394)، مرینیان: سیاست، جامعه و فرهنگ در مغرب سدههای میانه، تهران: پژوهشکدهی تاریخ اسلام، چاپ اول.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}