نویسنده: سعید کاوه
 
مشکلات و آسیب‌های رفتاری و یا عصبانیت امری است که در تمامی دوران زندگی می‌تواند روی دهد و هر دوره‌ای از رشد نیز حساسیت‌ها و آسیب‌پذیری‌های خاص خود را دارد. هم چنین اختلالات رفتاری و شخصیتی و عصبانیت‌ها به جنسیت ربطی ندارد و هر فردی در تمامی دوران زندگی اعم از زن و مرد می‌تواند دچار مشکل رفتاری شود، به عبارتی دختران و پسران و زنان و مردان همگی در معرض چنین آسیب‌هایی قرار دارند. منتهی با توجه به تفاوت‌هایی که در حوزه‌های مختلف میان آنها وجود دارد، در بعضی زمینه‌ها مرد و در برخی موارد نیز زن آسیب‌پذیری بیش‌تری دارد. در ارتباط با جرم و آسیب‌های مختلف فردی و اجتماعی، مرد آسیب‌پذیری بیش‌تری دارد. برای مثال آسیبی مانند اعتیاد، بیماری و اختلالی بیش‌تر مردانه است، زیرا چیزی حدود 97 درصد جمعیت معتادان را مردها تشکیل می‌دهند. در طول دوران اشتغال به روان درمانی و مشاوره روان‌شناختی، طیف وسیعی از مشکلات و اختلالات رفتاری، عاطفی و شخصیتی در میان دو جنس ملاحظه شده است. البته در ارتباط با عصبانیت و مشکلات رفتاری هر قدر اطلاعات بیش‌تری در دسترس باشد، می‌تواند کمک مؤثری جهت پیشگیری از این مشکلات باشد و هم چنین پس از ابتلا به این‌گونه آسیب‌ها بهتر می‌توان با عوارض‌شان مواجه شد و یا اقدام به رفع و مداوای آن نمود. به همین جهت ترجیح داده شد تا در ارتباط با شیوع مشکلات رفتاری یا عصبانیت در میان زن و مرد نیز نکات و مطالبی ارائه گردد.
در راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی انجمن روان پزشکی آمریکا (DSMIV) در قسمت مربوط به اختلالات شخصیتی به میزان و درصد شیوع هر یک از اختلالات شخصیتی و هم چنین به مقدار ابتلا آن در میان دو جنس زن و مرد نیز اشاره شده است.
10 مورد از اختلال‌های شخصیتی شایع مطرح و توضیحات مختصری در مورد آنها ارائه می‌گردد و سپس در ارتباط با میزان شیوع آن در میان زنان و مردان بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری انجمن روانپزشکی آمریکا که در حال حاضر توسط متخصصین بسیاری از کشورهای جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد، مطالبی مطرح خواهد شد.
ابتدا تعریف مختصری از انواع ده مورد اختلالات شخصیتی ارائه و سپس میزان شیوع آنها در میان دو جنس مطرح می‌گردد.  

1- اختلال شخصیت بدگمان یا (پارانوئید):

این اختلال شامل الگویی از عدم اعتماد و سوء ظن است، به گونه‌ای که انگیزه‌های دیگران به عنوان انگیزه‌های کینه‌توزانه در نظر گرفته می‌شود.

2- اختلال شخصیت کناره‌گیر:

این اختلال شامل یک الگوی کناره‌گیری از روابط اجتماعی و دامنه‌ی محدودی از ارتباطات انسانی است.

3- اختلال شخصیت جنون گونه (اسکیزوتایپال):

این الگو شامل الگویی از ناراحتی حاد در روابط صمیمانه، تحریف‌های شناختی یا ادراکی و رفتارهای عجیب و غریب است.

4- اختلال شخصیت ضد اجتماع:

این اختلال شامل الگویی از رفتارهای توأم با تخلف از قوانین و نادیده گرفتن حقوق دیگران است.

5- اختلال شخصیت مرزی:

این اختلال شامل الگویی از بی‌ثباتی در روابط بین فردی و بی‌ثباتی در خود انگاره و عواطف بوده و فرد مبتلا دارای رفتارها و تصمیم‌گیری‌های ناگهانی بارز است.

6- اختلال شخصیت نمایشی:

این اختلال شامل الگویی از هیجان‌پذیری و توجه طلبی افراطی است.

7- اختلال شخصیت خود شیفته:

این اختلال شامل الگویی از بزرگ منشی، نیاز به مورد تحسین قرار گرفتن و فقدان همدلی است.

8- اختلال شخصیت اجتنابی:

این اختلال شامل الگویی از بازداری‌های مختلف اجتماعی، احساس‌های بی‌کفایتی و حساسیت بیش از اندازه به ارزیابی منفی نسبت به خویشتن است.

9- اختلال شخصیت وابسته:

این اختلال شامل الگویی از رفتار سلطه‌پذیری و وابستگی مربوط به یک نیاز افراطی به تحت حمایت قرار گرفتن است.

10- اختلال شخصیت وسواسی:

این اختلال شامل الگویی از اشتغال ذهنی نسبت به نظم و تربیت، کمال‌گرایی و کنترل است.
حال میزان شیوع این اختلالت شخصیتی در میان زن و مرد بر اساس آمار ارائه شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ارائه می‌گردد.

1- اختلال شخصیت بدگمان یا (پارانوئید):

بیش‌تر در مردان ملاحظه می‌شود.

2- اختلال شخصیت کناره‌گیر:

در مردان اندکی بیش‌تر دیده می‌شود.

3- اختلال شخصیت جنون گونه یا (اسکیزوتایپال):

در مردان شایع‌تر است.

4- اختلال شخصیت ضد اجتماع:

در مردان شایع‌تر از زنان است.

5- اختلال شخصیت مرزی:

75 درصد در زنان تشخیص داده می‌شود.

6- اختلال شخصیت نمایشی:

شیوع برابر در میان زن و مرد

7- اختلال شخصیت خود شیفته:

50 تا 75 درصد در میان مردها ملاحظه می‌شود.

8- اختلال شخصیت اجتنابی:

شیوع مساوی در میان زنان و مردان.

9- اختلال شخصیت وابسته:

شیوع مشابه میان زن و مرد.

10- اختلال شخصیت وسواسی:

در مردان 2 برابر بیش‌تر از زنان است.
با توجه به آمارهای ارائه شده این موارد قابل مشاهده است.
الف: در 6 اختلال از میان 10اختلال شخصیت مطرح شده یعنی حدود 60 درصد اختلالات شخصیتی میزان شیوع و ابتلای مردها از زنان بیش‌تر است.
ب: زنان فقط مورد «اختلال شخصیت مرزی» میزان ابتلای‌شان از مردها بیش‌تر است، یعنی حدود 10 درصد از اختلالات شخصیتی را زنان بیش‌تر مبتلا می‌شوند.
ج: در 3 مورد از اختلال‌های شخصیتی یعنی حدود 30 درصد شیوع این‌گونه اختلال‌ها میان زنان و مردان برابر است.
همان طور که ملاحظه می‌شود، میزان شیوع و ابتلای مردها به اختلالات شخصیتی به مراتب از زنان بیش‌تر است. البته در مورد بعضی دیگر از آسیب‌ها مانند اختلالات خلقی مثل افسردگی میزان ابتلا خانم‌ها به مراتب بیش‌تر از آقایان است.
مطالبی که می‌توان در ارتباط با آسیب‌پذیری زن و مرد مطرح نمود به شرح زیر است:
1- مردها از نظر جسمانی آسیب‌پذیری به مراتب بیش‌تری در مقایسه با زنان دارند.
2- مردها از نظر آسیب‌های اجتماعی، جرم و جنحه، آسیب‌پذیری بیش‌تری دارند.
3- مردها به مراتب بیش‌تر از خانم‌ها مبتلا به عصبانیت و اختلالات رفتاری و شخصیتی می‌شوند.
4- مردها کم‌تر از خدمات مشاوره روان‌شناسی و روان درمانی استفاده می‌نمایند.
در ارتباط با موارد مطرح شده فوق توضیحات مختصری ارائه می‌شود.

1- مردها از نظر جسمانی آسیب‌پذیری بیش‌تری در مقایسه با زنان دارند.

کروموزوم Y که جنس مذکر را ایجاد می‌کند به مراتب کوچک‌تر از کروموزوم X است که جنس مونث را به وجود می‌آورد. در واقع کروموزم Y مواد پروتئینی لازم برای مقابله با برخی از بیماری‌ها را ندارد، به همین جهت بعضی از بیماری‌ها مختص دوران کودکی برای نوزادان پسر است و مرگ و میر نوزادان پسر به مراتب بیش‌تر از نوزادان دختر است. از سوی دیگر مردها به طور میانگین عمرشان کوتاه‌تر از خانم‌ها است.  

2- مردها از نظر آسیب‌های اجتماعی، جرم و جنحه، آسیب‌پذیری بیش‌تری دارند.

در ارتباط با جرم و آسیب‌های مختلف فردی و اجتماعی، مرد آسیب‌پذیری بیش‌تری دارد. برای مثال آسیبی مانند اعتیاد، بیماری و اختلالی بیش‌تر مردانه است، زیرا چیزی حدود 97 درصد جمعیت معتادان را مردها تشکیل می‌دهند. آسیب‌های دیگری از جمله جرم، جنایت، جنحه و تخلفات اجتماعی را مردها به مراتب بیش‌تر مرتکب می‌شوند و اغلب زندانیان را مردها تشکیل می‌دهند، طوری که حدود 86 درصد زندانیان جهان مردها هستند.

3- مردها به مراتب بیش‌تر از خانم‌ها مبتلا به عصبانیت و اختلالات رفتاری و شخصیتی می‌شوند.

در ارتباط با مشکلات رفتاری نیز لازم است پژوهش‌هایی در کشور ما انجام شود تا آمار دقیق و مرتبط با آسیب‌های رفتاری مشخص شود، زیرا آمارهای ارائه شده مربوط به سایر کشورها است. البته تشابهاتی میان این‌گونه آمارها در جوامع مختلف وجود دارد، اما باز هم بهتر است تا آمارهای مربوط به جامعه خویش را داشته باشیم. پیش از ازدواج، خانم‌ها لازم است به درستی دقت نموده و متوجه باشند که با فردی سالم زندگی مشترک‌شان را آغاز نمایند، زیرا مردی ناسالم از نظر رفتاری و مبتلا به عصبانیت نمی‌تواند زندگی سالمی را با همسر داشته باشد و هم چنین قادر نخواهد بود تا نقش خود را به عنوان پدر برای فرزندانش ایفا نماید. در هر حال نگارنده به صورت تجربی با این امر در میان مراجعین مختلف و متعددی که به مراکز مشاوره مراجعه نموده‌اند، مواجه شده که مشکلات رفتاری، عاطفی و شخصیتی در میان مردها به مراتب بیش‌تر از خانم‌ها است. از سوی دیگر در ارتباطات میان همسران نیز ملاحظه شده است که مردها به مراتب بیش‌تر از خانم‌ها مشکلاتی در روابط متقابل با همسرشان دارند. به عبارتی مردها بیش‌تر در مسیرهای ناسالم و مخرب ارتباطی با همسرشان قرار می‌گیرند.

4- مردها کم‌تر از خدمات مشاوره روان‌شناسی و روان درمانی استفاده می‌نمایند.

هم چنین میزان مراجعه آقایان به مراکز مشاوره به مراتب کم‌تر از خانم‌ها است.در یکی از مراکز مشاوره دولتی واقع در منطقه شمال شهر تهران آمار مراجعه آقایان حدود 30 درصد و خانم‌ها حدود 70 درصد است. به عبارتی مردها بیش‌تر به مشکلات رفتاری مبتلا می‌شوند، اما کم‌تر اقدام به درمان و برطرف نمودن مشکل‌شان می‌نمایند. به عبارت دیگر آنها دو بار آسیب می‌خورند، آسیب اول ابتلا به اختلال روانی و آسیب دوم اقدام نکردن و راهکارهای لازم درمانی و اصلاحی را پیش نگرفتن است.
در هر حال آقایان در مقایسه با خانم‌ها مشکلات رفتاری، اختلالات روانی و عصبانیت‌های به مراتب بیش‌تری دارند و یا به عبارت دیگر آسیب‌پذیری‌شان در این زمینه بیش‌تر است. البته این عصبانیت‌ها و مشکلات رفتاری فقط در درون خودشان باقی نمی‌ماند، بلکه به سایر اعضای خانواده، همسر، فرزندان و در اجتماع به افراد ضعیف‌تر از آنها نیز سرایت می‌نماید.
دانستن این نکته که پسرها و آقایان به طور میانگین و به نسبت مشکلات رفتاری بیش‌تری دارند، می‌تواند در تربیت فرزندان پسر در نظر گرفته شود و هم چنین پیش از ازدواج، خانم‌ها لازم است به درستی دقت نموده و متوجه باشند که با فردی سالم زندگی مشترک‌شان را آغاز نمایند، زیرا مردی ناسالم از نظر رفتاری و مبتلا به عصبانیت نمی‌تواند زندگی سالمی را با همسر داشته باشد و هم چنین قادر نخواهد بود تا نقش خود را به عنوان پدر برای فرزندانش ایفا نماید. هم چنین این نکته را بایستی به پسرها و آقایان آموزش داده شود که در مقایسه با خانم‌ها و به طور میانگین اختلالات رفتاری و عصبانیت‌های بیش‌تری دارند و لازم است که با این نوع اختلال‌ها و راهکارهای مقابله با آن‌ها آشنایی داشته باشند.
منبع مقاله :
کاوه، سعید، (1387)، از عصبیت تا سلامت رفتار، تهران: انتشارات سخن، چاپ اول