مشکلگشایی یا حل مسئله در خانواده
1. گامهای حل مشکل زناشویی کدامند؟
2. نکتههای مربوط به شناسایی یک مشکل چیست؟
3. برای گزینش راهحل توافقی چگونه باید عمل کرد؟
بهترین راهحلها هم اگر درست، به موقع و کامل اجرا نکردند، فایدهای نخواهند داشت. هنگامی که دو تن در جایگاه زن و شوهر با یکدیگر زندگی میکنند، معمولاً به مشکلات و تعارضهایی (1) دچار میشوند. در تعاملهای بسیار طبیعی زن و شوهر، گاه اختلافهایی به وجود میآیند یا نیازهایی برآورده نمیشوند. درنتیجه، همسران از یکدیگر خشمگین و ناراضی میشوند. از این رو، زن و شوهر باید برای تعارضهای پیش رو آماده شوند. (2) این آمادگی باید نه تنها بنا بر توانایی برقراری ارتباط مؤثر باشد، بلکه با توجه به انجام راهبرد مشکلگشایی به شیوهای نظاممند که ساختار و نظمی برای جلسههای حل تعارض فراهم میآورد، به وجود آید. هدف اصلی آموزش حل مسئله، این است که همسران بیاموزند رویکردی مناسب در برابر مشکلات زناشویی پیش گیرند و هنگام پیدایش اختلاف از راهحلهایی معقول و منصفانه بهره جویند.
زوجهایی که نه تنها دربارهی اختلاف نظرها، بلکه دربارهی چگونگی بروز ناسازگاریهایشان با یکدیگر صحبت میکنند، زمان کمتری را به جروبحث میگذرانند. هجده درصد از زوجهایی که افکار و تصورهایشان را با هم در میان میگذارند و گفت وگو دربارهی اختلافنظرهایشان اغلب به راهحلی میانجامد، از رابطهی خود دوازده درصد راضیترند. (3)
بهبود مهارتهای حل مسئله، یکی از رویکردهای درمانی متفاوتی است که برای آسان ساختن تعامل مؤثر زن و شوهر در دسترس است. هدف درمان برای آنان این است که سرانجام درمانگران خود باشند. همچنین کسب مهارت مشکلگشایی، همسران را در پیشگیری از مشکلات بعدی توانمند میسازد. مهارتهایی که آنان به دست میآورند، میتواند در طبقهی گستردهای از مشکلاتی که به گونهای پرهیزناپذیر در روابط دراز مدت رخ میدهد به کار رود.
بنابراین، آموزش مهارت مشکلگشایی از اهمیت فوق العادهای در حل مشکلات و درمان اختلافات زناشویی برخوردار است. اثربخشی این مهارتها در پژوهشهای علمی نیز با شواهد مستحکم تجربی تأیید شده، (4) و مطالعات، اثربخشی 83 درصدی را نشان داده است. (5) پژوهشگران دریافتهاند که همسران پریشان به گونهای چشمگیر رفتارهای مشکلگشایی مثبت کمتری را در قیاس با همسران غیر پریشان بروز میدهند. راهبردهای مشکلگشایی در تسکین پریشانی زناشویی، کاهش تعاملهای منفی و ایجاد دگرگونیهای مثبت در محیط خانواده، کارایی بسیار دارد. (6)
گامهای برتر حل مشکلات زناشویی
بسیاری از زوجها از داشتن اختلاف میهراسند و به جای تلاش برای رفع منطقی آن، به پرهیز و انکار، سلطهگری، تسلیم یا سازش روی میآورند؛ در حالی که همهی این راهها، شیوههای برنده بازندهاند، و مردان بیش از زنان از آنها استفاده میکنند. اختلاف و تفاوت زن و شوهر در حل مسئله، خود مسئلهای است و برای آن راهحلهای گوناگون، در قالب برنده برنده جست وجو میشود. (7) آگاهی زوجها از طبیعی بودن اختلافها و تفاوتهای زن و شوهر، نگریستن به تعارض به منزلهی مسئلهای حل شدنی و روی آوری برای مواجهه با چالش برای حل کردن و نترسیدن از آن، به منزلهی عاملی تهدید کننده و ویرانگر، پیش نیازهای آغازین حل اختلافها به شمار میآید.بهترین راهحلها هم اگر درست، به موقع و کامل اجرا نکردند، فایدهای نخواهند داشت.
تعارضها، مشکلات و اختلافات زناشویی معمولاً در چارچوب رابطهای زوجی شکل میگیرد. بنابراین، در مشکلات زناشویی، همهی تعارضها را اختلافهای زوجی به شمار میآوریم، و نه مشکلهایی فردی؛ زیرا اختلافها در اصل دوسویهاند. اثر چنین فلسفهای، آفرینش فضایی است که در آن هدفِ مشکلگشایی کمک به زن یا شوهر نیست، بلکه کمک به رابطه است. سرانجام، هدف حل مشکل، اثبات مدعای زن یا شوهر علیه دیگری نیست، بلکه مشکلگشایی و دستیابی به راهحلی عملی است که هر دو آن را بپذیرند. از این رو، برای حل مشکلات زناشویی، به مشارکت، همراهی و تلاش جدی همسران نیاز است، تا بتوانند در کنار داشتن مهارتهای ارتباطی مناسب، گامهای زیر را به طور منظم در مشکلگشایی بردارند.
1. انتخاب زمان، مکان و موقعیت مناسب برای مشکلگشایی
پیش از هرگونه تلاش برای حل مشکل، زن و شوهرها در آغاز باید محیطی دور از استرس و نگرانی بیابند که بررسی صریح و سازنده موضوعها را آسان سازد. در طرح مسائل باید به وضعیت زمان و مکان توجه داشته باشند، که آیا موقعیت برای بیان آن مسئله آماده است یا خیر؟ آنان باید زمان شناس و موقعیت شناس باشند؛ (8) و زمان و مکانی را به گفت و گو اختصاص دهند که فرزندان حضور نداشته باشند، یا دست کم کمترین آسیب را در تعارضها و تنشهای آنان ببینند. وضعیتی را برگزینند که آشفتگی هیجانی نداشته باشند و اعصابشان از هرگونه تنش و خشم آسوده باشد.2. شناسایی یک مشکل مشخص و توافق بر آن
در این مرحله، زوجین میکوشند شناختی متقابل از مشکل به دست آورند. تا هنگامی که بر سر یک مشکل توافق نشود، فرایند حل مسئله با مشکل روبه رو میگردد. همسران شاید با برخی مسائل و تعارضها روبه رو باشند، اما باید مشکلات را از پیچیدگی خارج کنند و به ترتیب اولویت و نیاز، در فهرست مشکلگشایی قرار دهند. همچنین باید دربارهی مشکلاتی که به تازگی پیش آمده یا بروز آن در آیندهی نزدیک امکان دارد، بحث کرد.برای پیشبرد درست حل تعارض، در این مرحله به مهارتهایی گوناگون نیاز است. همسران باید از مهارتهای «تصریح رفتاری»، «بیان احساس» و «گوش دادن فعال» بهرهمند باشند. روند مشکلگشایی با استفاده از الگوی X-Y-Z در صراحت هنگام تعریف مشکل به بهترین شکل تحقق مییابد. «هنگامی که تو عمل Y را در موقعیت Z انجام میدهی، من احساس X میکنم».(9) تحلیلهای خسته کننده و مبهم در توضیح «علت بروز مشکل» بیهوده است. در برابر، ارائهی نمونههای ویژه، صریح و مبتنی بر تکلیف از رفتارهای مشکلآفرین، در حل و فصل اختلاف کارسازتر است.
3. پذیرفتن مشکل مشترک و ترسیم نقشهی راه
افراد برای اینکه مسئلهگشای خوبی باشند، باید نخست بیاموزند که گوش کنند و نظر و احساس همسرشان را بپذیرند. (10) همچنین از به کار بردن جملههایی مانند «مشکل خودت است، به من ربطی ندارد، و...» خودداری کنند. هرچند طرفین درگیر با مسئله همیشه خودشان را برحق میدانند و بر موضعشان پافشاری میکنند، بسیار مهم است که متعهدانه به حقایق پایبند باشند و برای حل مشکلشان فعالانه اقدام کنند؛ چرا که فعال سازی فکر برای یافتن راهحل در گرو پایبندی به حق است؛ (11) چنان که پیامبر حق و حقیقت میفرمایند: فِی القَلبِ نُورٌ لَا یُضِیءُ إِلَّا مِنِ اتِّبَاعِ الحَقِّ وَ قَصدِ السَّبِیلِ؛ «در دل نوری است که روشنایی آن در پیروی کردن از حق و قصد حرکت داشتن به سوی آن است». امام حسین (علیه السلام) نیز میفرمایند: لَا یَکمُلُ العَقلُ إِلَّا بِاتِّبَاعِ الحَق؛ «عقل جز از راه پیروی حق به کمال نمیرسد». (12) پایبندی به ارزشهای الهی، افزون بر اینکه انسانها را از بیعدالتی و دیگر رذایل اخلاقی بازمیدارد، آنها را در مسیر تکامل وجودی و خوشبختی در زندگی یاری میرساند.راهحل مشکل به تصریح هدف و ترسیم درست و منطقی نقشه راه نیازمند است. برای حل مشکل، همسران باید بدانند در راه چه هدفی میکوشند و میخواهند به کجا برسند. بنابراین اهداف باید دست یافتنی و عینی باشند و شفاف و آشکارا عنوان شوند، تا افراد به خوبی دریابند که به این هدفها دست یافتهاند یا نه؛ و آیا این اهداف برای هر دو پذیرفتنی است یا خیر.
4. در نظر گرفتن طیف گستردهای از راهحلها با مشارکت یکدیگر
حال همسران به همراه یکدیگر، این پرسش را مطرح میکنند: «راهحل مناسب برای این مشکل چیست؟» زوجین باید گزینههای گوناگونی را برای حل مشکلات جست و جو کنند و در نظر بگیرند. راهحلها با همفکری هر دو طرف، به کمک بارش اندیشهها و تفکر خلاق فهرست میشود. مهمترین مسئله این است که آنان در فرایند حل مسئله، سعه صدر داشته باشند و از تکبر، تعصب، لجاجت و کشمکش دوری گزینند، تا از چارهاندیشی بازنمانند. مولای اندیشه ورزان على (علیه السلام) فرمودهاند: اللَّجَاجَةُ تَسُلُّ الرَّائَ؛ «لجاجت و تعصب بیجا فکر انسان را سست و نارسا میکند»؛ الخِلَافُ یَهدِمُ الرَّأىَ؛ (13) «اختلاف و درگیری، اندیشه را نابود میسازد».5. گزینش راهحل با توافق دو طرف
همسران چگونه تصمیم میگیرند که کدام راهحل را برگزینند؟ پاسخ این است که آنان با ارزیابی منطقی راهحلها، بر سر مناسبترین راهحل به توافق میرسند. برای دستیابی به بهترین راهحل مشکلات زن و شوهر، شناخت و توجه به تفاوتهای فردی بسیار مهم است. (14) هر دو باید موافقت کنند تا اندازهای موضعشان را تعدیل کنند. در واقع، آنان باید به نتیجهی بُرد- بُرد فکر کنند؛ و از هوای نفس و خودرأیی بپرهیزند، تا تصمیمگیریهایشان به مخاطره نیفتد.؟ (15)برای دستیابی به بهترین راههای حل مشکلات، هر دو تن باید شیوههای تغییر خود را تا بدانجا بیاموزند که نیازهای همسرشان را با نیازهای خود وفق دهند. گاهی لازم است یکی از همسران در ایجاد سازگاری بیشتر بکوشد؛ بدین معنا که یک راهحل ممکن است برای همسر «الف» کمترین و برای همسر «ب» بیشترین کوشش را بطلبد. اما آنان باید چه راهحلی را برگزینند؟ پاسخ در هنر مدارا و صلح نهفته است.
بهرهگیری از مشاوره و تجارب با دیگران، ممارست و تمرین، و صبر و مدارا کلیدهای حل کامل مسئلهاند. گاهی کار به جایی میرسد که یکی از همسران- دست کم از دید همسرش رفتاری مشکلزا و غیر منطقی پیش میگیرد. حال، یا به راستی رفتار او بی منطق است یا به گمان همسرش او شخصی لجوج است که میخواهد حرف خود را به کرسی بنشاند. در هر دو حال، لازم است که یکی، برای حفظ خانواده و بقای زناشویی، در برابر دیگری، بیش از اندازه انعطاف نشان دهد و حتی از حق روشن خود بگذرد. (16) خداوند در این باره میفرماید: وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَیهِمَا أَنْ یصْلِحَا بَینَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَیرٌ؛ (17) «هرگاه زنی از طغیان و سرکشی یا کنارهگیری شوهرش، بیم داشته باشد، مانعی ندارد با هم صلح کنند [و زن یا مرد، از پارهای از حقوق خود، بگذرند]، و صلح بهتر است».
بهرهگیری از مشاوره و تجارب با دیگران، ممارست و تمرین، و صبر و مدارا کلیدهای حل کامل مسئلهاند.
6. اجرا و بازنگری راهحل با همراهی یکدیگر
هنگامی که همسران با توافقی دوسویه راهحلی را برگزیدند، بی درنگ باید آن را اجرا کنند. اگر «پیامد حاصل» در قالب اصطلاحهای رفتاری روشن ثبت شده باشد، گردآوری اطلاعات مفید در ارزیابی راهحل کاری ساده خواهد بود. آیا هر یک از آن دو تکالیفش را آن گونه که به گردن گرفته است، انجام میدهد؟ آیا به این وظیفهها بهنگام عمل میشود؟ بدین روی، پس از اجرای راهحل، همسران میتوانند نتایج را ارزشیابی کنند. همچنین اگر لازم بود در مذاکرهی دوباره، راهحل را اصلاح و در آن تجدیدنظر میکنند.نمونهای کامل از مشکلگشایی و حل مسئلهی همسران
ده سال از آغاز زندگی زناشویی سینا و صبا میگذرد. سینا، 36 ساله، حسابدار شرکتی ساختمانی و صبا، 3۳ ساله، خانهدار و دانشجوی پاره وقت است. آنان پسری هشت ساله و دختری شش ساله دارند. آن دو طی این چند سال زندگی مشترک با مشکلات و تنشهای بسیار روبه رو بودهاند. هم اکنون به دلیل اوج گرفتن این درگیریها، ادامهی زندگی برایشان تحمل ناپذیر شده است. به همین علت به یک مشاور خانواده مراجعه کردند.همسران باید بیاموزند تا رویکرد مناسبی را در هنگامههای سخت زناشویی اتخاذ و راهحلهای منصفانهای را موقع پیدایش اختلاف میان خود به مذاکره بگذارند. سنجشهای آغازین مشاور، زمینههای بیشمار اختلاف و دشواریهای ارتباطی را بین آن دو نشان میداد (مانند اختلاف بر سر مسائل خانوادگی و استقلال شخصی). زن و شوهر، هر دو تمایل داشتند به شیوهای کارشکنانه، طعنه آمیز و پرتوقع رابطه برقرار کنند. همچنین کمتر بر سر موضوعهایی که اهمیت خانوادگی داشت، به توافق میرسیدند.
درمانگر آمیزهای از مهارتهای ارتباطی و مشکلگشایی را به آن دو آموخت. حال آنها یاد گرفتهاند مسائل و مشکلاتشان را به صورت درست (جزئی، واضح و آشکار) در موقعیتی مناسب مطرح و حل کنند. در این مرحله، صبا بسیار معقول به سینا چنین گفت: «من هر بار که میبینم هنگام تنبیه بچهها کنترلت را از دست میدهی، میترسم». هرچند صبا در ابراز احساسات خود از ویژگی مختصرگویی، صراحت، گویایی و جز اینها برخوردار بود، مشاور وی را یاری داد تا توصیفی مفصلتر را با کاربرد قاعدهی جزئی، واضح و صریح ارائه دهد. پاسخ وی به این اقدام مشاور، شماری از مشخصههای متمایز زیر را در برداشت:
همسران باید بیاموزند تا رویکرد مناسبی را در هنگامههای سخت زناشویی اتخاذ و راهحلهای منصفانهای را موقع پیدایش اختلاف میان خود به مذاکره بگذارند.
صبا نمونهای از «ناخویشتنداری» سینا را برشمرد، که به خوبی مشخص بود؛
یادآوری صبا همراه با پذیرش احتمال تقصیرش در این مشکل، نه سلطه جویانه بود، نه متوقعانه. تنها سینا را از نوع واکنشی که رفتارش در وی برمیانگیخت، آگاه کرد: «من میترسم از اینکه هنگام تنبیه بچهها یا آسیبی به آنها بزنی، یا چیزی بگویی که زیانش از تنبیه بدنی بیشتر باشد»؛
سینا بسیار غیرتدافعی به این مسئله پاسخ گفت. او آشکارا نشان داد که نگرانی صبا را پذیرفته است و اگرچه احساس «ناخویشتنداری» نکرد، توانست بفهمد چگونه ممکن است همسرش از این جنبه نگران شود.
سپس سینا و صبا مشکل را این گونه بازسازی کردند: «ما باید راههای مؤثرتری را که کمتر تهدید کنندهاند برای تنبیه فرزندانمان بیابیم». این صورت بندی دوباره در تعریف مشکل بسیار خشنود کننده بود؛ چون اینک مشکل به وضوح از آنِ هر دو بود، نه یکی از آنان.
در مرحله بعد، طی گفت و گویی سازنده به طرح راهحلهای پیشنهادی پرداختند، که بدین قرار بود:
سینا هنگام غیبت صبا مسئولیت تربیت فرزندان را بر دوش بگیرد؛
سینا به طور کامل دست از تربیت فرزندان بکشد و مسئولیت همهی مسائل انضباطی آنها را صبا به گردن بگیرد؛
برای رهایی بچهها از این وضع، تربیتشان به یک پرستار یا مادربزرگشان سپرده شود؛
سینا و صبا با ترتیب پیشین، مسئولیتهای انضباطی فرزندانشان را میان خود تقسیم کنند؛
آن دو پیش از انجام هرگونه برنامهی انضباطی فرزندان با هم مشورت کنند؛
صبا به سینا اجازه دهد تا مسئولیت اصلی انضباط بچهها را بر دوش داشته باشد، ولی هنگامی که احساس کند نزدیک است شوهرش کنترل خود را از دست بدهد، وی را برحذر دارد و... .
سینا و صبا در مرحلهی ارزیابی و انتخاب راهحل مناسب، میتوانستند از این فهرست پیشنهادی، چند راهحل را که آشکارا کارایی نداشت، بی درنگ حذف کنند. پس از گفت و گوهای بیشتر و انجام برخی اصلاحات، تصمیم گرفتند که مسئولیت انضباط تحصیلی فرزندان با پدر و انضباط در خانه با مادر باشد. افزون بر این، پیش از هرگونه اقدام انضباطی مشورت کنند و دربارهی شیوهی انجام آن به توافق برسند. در موقعیتهای ویژه نیز، که امکان انجام مشورتِ فوری نیست، هرگونه اقدام مصلحت آمیز لازم در اختیار صبا باشد. این طرح را هر دو پذیرفتند و پس از اجرای آزمایشی دوهفتهای و ارزیابی موفقیت آمیز آن در اجرای بلندمدت، آنها با اعتماد به نفس بیشتری توانستند جلسههای حل مشکلات مهمتر را در منزل پی بگیرند.
ملاحظات ویژه
برای کارآمدی بیشتر در مشکل گشایی زناشویی، توجه به نکتههای مهم زیر ضروری است:هر جلسه یک مشکل
در رویارویی با انبوهی از مشکلات به هم تنیده، برای کارکرد مؤثرتر بکوشیم نخست آنها را از نظر اهمیت و مشکلزا بودن اولویت بندی کنیم. سپس در هر جلسه به بررسی و حل یکی از مسائل بپردازیم. البته تا هنگامی که مشکل حل نشود، نباید به مشکل بعدی پرداخت.ثبت جلسهی مشکلگشایی
هنگامی که دربارهی مشکل گفت و گو میشود و راهحلهایی به دست میآید، هر دو تن یا یکی از آنان میپذیرد که رفتارش را به گونهای تغییر دهد. این کار یک تعهد است. اگر تعهدهایی پذیرفته شود، باید آنها را به شیوهای مسالمت آمیز پی گرفت. بدین جهت، چهار دسته اطلاعات مهم حاصل از جلسهی حل مسئله در دفترچهی یادداشت همسران ثبت میشود که عبارتاند از: تاریخ، مشکل بحث شده، نتایج به دست آمده (راهحل) و نام و امضای زن و شوهر. در جدول 4 نمونهای از محتوای این دفترچه را میبینیم.
تاریخ |
مشکل مورد بحث |
نتیجهی به دست آمده (راه حل) |
نام زوج و امضا |
1393/2/12 |
شیرین از اینکه محسن پس از بازگشت به خانه، بی درنگ سراغ تلویزیون میرود و اخبار را تماشا میکند، رنجیده خاطر است. |
شوهر قول میدهد که دست کم نیم ساعت پیش از تماشای برنامهی دلخواهش- مثل اخبار- در منزل حضور فعال یابد و زن میپذیرد که هنگام پخش برنامهی دلخواه همسرش، مزاحمتی ایجاد نکند. |
محسن
شیرین |
1393/4/10 |
شوهر از سردمزاجی همسرش و یک نواختی روابط جنسی گلهمند است. او دوست دارد همسرش به این روابط اهمیت دهد و برخی از روشهای تازه و هیجان انگیز نزدیکی با همسرش را امتحان کند. |
زن میپذیرد که به مقاربت با همسرش بیشتر اهمیت دهد و طی ماه آینده دست کم دو بار، یک روش جدید نزدیکی را به همسرش نشان دهد. شوهر نیز میپذیرد که با استفاده از روشهای پیش نوازی، همسرش را برای کیفیت بیشتر آماده کند. |
شیرین
محسن |
شیرین
محسن
همکاری و تشریک مساعی
جلسههای حل مسئله مستلزم مشارکت دوگانه، همکاری، توافق و هم رأیی زوجهاست. تشریک مساعی یعنی همسران مانند یک تیم کار کنند و اطلاعاتشان را در جهت منافع هر دو طرف ترکیب کنند.پرهیز از برهم زنندههای مشکلگشایی
مسائلی چون سرزنش، بیاحترامی و گوش نکردن به خواستههای همسر، فرایند مشکلگشایی را به هم میریزد. همچنین پیگیری اینکه حق با کیست و جستوجوی مقصر در ایجاد مشکل، دردی را دوا نمیکند. باید بر حل مسئله متمرکز شد. گاهی در روابط بسیار ناسالم، دیده میشود که یکی از همسران در پی رو کم کنی و انتقام جویی است؛ در حالی که به فرمودهی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) راه کسب عزت و سربلندی، در عفو و گذشت است: عَلَیکُم بِالعَفوِ فَإِنَّ العَفوَ لَا یَزِیدُ العَبدَ إِلَّا عِزّاً فَتَعَافَوا یُعِزَّکُمُ الله؛ (18) «بر شما باد به بخشش؛ زیرا گذشت کردن چیزی بر بنده نمیافزاید، مگر عزت. پس یکدیگر را ببخشید تا خدا به شما عزت دهد و عزیزتان گرداند».سخن پایانی
1. حل مسئله تنها ویژهی همسران نیست و در مشکلات فراگیر خانوادگی و خویشاوندی و اجتماعی و حتی بحرانهای زندگی کارایی دارد. بنابراین طرح مسئله یا مشکل از زبان فرزندان، دوستان، نزدیکان و همکاران را با گشاده رویی بپذیریم.2. برای مهارت حل مسئله در فرزندانمان، بهتر است به نکتههای زیر توجه کنیم:
الف) اگر اجازه دهیم کودکان پاسخ پرسشهایشان را خود کشف کنند، در سنین بالاتر توانایی بیشتری در حل مسئله خواهند داشت؛
مهارت حل مسئله در همه حال، از مسائل فردی گرفته تا مشکلات فراگیر خانوادگی، خویشاوندی و اجتماعی، و حتی بحرانهای زندگی نیز کارایی دارد. پس کودکانمان را از همان ابتدای زندگی به این مهارت تجهیز کنیم. ب) تمسخر راهحلهای نخستین کودکان، کسب توانایی حل مسئله را در آنها به تأخیر میاندازد؛
با تمرکز بر مشکلاتی که بچهها در سنین گوناگون با آن روبه رو میشوند، مهارت آنها را در حل مسئله افزایش دهیم؛
د) به کودکان کمک کنیم تا مهارتهای همیارانهی حل مسئله را از راه سرمشقگیری و تشویقشان به شرکت در حل همیارانهی مسائل بیاموزند؛
هـ) به فرزندانمان کمک کنیم که راهحلهایی پایدار برای مسائلی مانند انجام تکالیف مدرسه، اختلاف یا دعوا با یک دوست، مشکل قلدری و... بیابند. به آنها نشان دهیم راهحلهای موقت مشکل را به درستی حل نمیکند.
مهارت حل مسئله در همه حال، از مسائل فردی گرفته تا مشکلات فراگیر خانوادگی، خویشاوندی و اجتماعی، و حتی بحرانهای زندگی نیز کارایی دارد. پس کودکانمان را از همان ابتدای زندگی به این مهارت تجهیز کنیم.
نمایش پی نوشت ها:
1. تعارض زناشویی نوعی بیتوافقی همیشگی و معنادار بین همسران است که دست کم یکی از آنان گزارش دهد. منظور از معنادار، تأثیر این مسئله بر عملکرد همسران و منظور از مداوم، اشاره به اختلافهایی است که کم کم از بین نمیروند (زهره قلیلی و دیگران، «اثربخشی آموزش شیوهی حل مسئله بر کاهش تعارضات زناشویی»، فصلنامهی روانشناسی کاربردی، دورهی1، ش3، به نقل از: هالفورد، 2001).
2. امام علی (علیه السلام) میفرمایند: مِنَ الحَزمِ التَّأَهُبُ وَ الِاستِعدَاد؛ «آماده شدن از دوراندیشی است» (عبدالواحد بن محمد آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص150).
3. علی حسین زاده، مهارتهای سازگاری، ص70، به نقل از: دیوید نیون، صد راز موفقیت در زندگی زناشویی، ترجمهی نفیسه معتکف، ص58.
4. برای نمونه ر.ک: زهره قلیلی و دیگران، «اثربخشی آموزش شیوهی حل مسئله بر کاهش تعارضات زناشویی»، فصلنامهی روانشناسی کاربردی، دورهی1، ش3، به نقل از: جاکبسون، 1979؛ جاکبسون و آندرسون، 1980؛ گرینبرگ، 198۵؛ فیلچر و توماس، 2000.
5. همان، به نقل از: مارکمن و هالفورد، 2005.
6. فیلیپ اچ برنشتاین و مارسی تی. برنشتاین، زناشویی درمانی، ترجمهی سیدحسن پورعابدی نایینی و غلامرضا منشئی، ص180.
7. زهره قلیلی و دیگران، «اثربخشی آموزش شیوه حل مسئله بر کاهش تعارضات زناشویی»، فصلنامهی روان شناسی کاربردی، دورهی1، ش3، به نقل از: بولتون، روان شناسی روابط انسانی، ترجمه سهرابی، 1383.
8. امام علی (علیه السلام) میفرمایند: مَن عَرَفَ الأَیَامَ لَم یَغفُل عَنِ الِاستِعدَادِ؛ «کسی که زمانشناس باشد، از آمادگی غفلت نمیکند» (محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج8، ص22).
9. فیلیپ اچ. برنشتاین و مارسی تی. برنشتاین، زناشویی درمانی، ترجمهی سید حسن پورعابدی نائینی و غلامرضا منشئی، ص185، به نقل از: گاتمن و همکاران، 1976.
10. احساس، واکنشی هیجانی در برابر یک موقعیت است. شالودهی این واکنش، گاهی عاقلانه و گاه نامعقول است. احساسات پاسخهاییاند که فرد به واقعیت ادراک شدهی خود میدهد. پس نباید آنها را به مجادله کشید، بلکه باید به صورت یکی از سه عنصر اصلی در روند پیچیدهی مشکلگشایی پذیرفت. البته آن عناصر، احساسات (X)، رفتارها (Y) و موقعیتها (Z) را در برمیگیرد. زوجها بسیار بیشتر از اندازهی معمول، خود را در دور معیوب و بیهودهی مجادله با یکدیگر، بر سر درستی یا نادرستی احساسات گرفتار میکنند. چنین کاری سبب اتلاف زمان آنها میشود (همان، ص188).
11. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج75، ص127.
12. همان، ج2، ص265.
13. نهج البلاغه، ص501 و 507.
14. ر.ک: محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج69، ص162.
15. امام علی (علیه السلام) میفرمایند: لَقَد خَاطَرَ مَنِ استَغنَی بِرَأیِه؛ «بی شک کسی که خودرأی باشد، به مخاطره افتد» (محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج8، ص22)
16. محمدتقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج3، ص84.
17. نساء (4)، 128.
18. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج2، ص108.
نورعلیزادهی میانجی، مسعود؛ (1393)؛ این گره با دست باز میشود، قم: مؤسسهی آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ اول.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}