چشم زخم در آیات قرآن
همانا کسانی که کافر شدند، چون قرآن را شنیدند، نزدیک بود که با چشمهایشان تو را هلاک کنند و میگویند: او دیوانه است
نویسنده: یعقوب جعفرینیا
(وَ إِنْ یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ * وَ مَا هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ) (قلم، آیه 51 و 52)
همانا کسانی که کافر شدند، چون قرآن را شنیدند، نزدیک بود که با چشمهایشان تو را هلاک کنند و میگویند: او دیوانه است. در حالی که این (قرآن) جز این نیست که یادآوری و پندی برای جهانیان است». امام رضا (علیه السلام) پس از ردّ کارهایی که مردم برای دفع چشم زخم انجام میدادند، فرمود: «إنَّمَا العَینِ قِرَاءَةُ الحَمدِ وَ المُعَوَذَتَینِ و آیَةِ الکُرسِی»؛ (8) «همانا شفای چشم زدن، قرائت سوره حمد و دو سوره معوذه، یعنی فلق و ناس و آیةالکرسی است».
لغت و اعراب
1. «ان» در «و ان یکاد» مخفف از مثقله و برای تأکید است؛ 2. «یکاد» از افعال مقاربه است؛ 3. «لام» در «لیزلقونک» لام فارقه است که نشان میدهد که «ان» در آغاز جمله برای تأکید است و شرطیه نیست؛ 4. «لیزلقونک» از «زلق» به معنای لغزیدن روی یخ یا گِل که به طور معمول باعث افتادن انسان بر زمین میشود. در این آیه، «ازلاق» از باب افعال به معنای لغزانیدن و کنایه از هلاک کردن و از بین بردن است.تفسیر
1. کافران و آسیب رسانیدن به پیامبر
پس از تهدیدهای شدید کافران و دعوت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به شکیبایی در آیات پیشین سوره قلم، اکنون در این دو آیه یکی از واکنشهای زشت کافران به هنگام شنیدن آیات قرآن را بیان میکند. اینان پس از شنیدن آیات قرآن و پندها و یادآوریهای پیامبر، در صدد بر میآمدند که با نگاههای خود آن حضرت را از بین ببرند؛ علاوه بر این، کافران پیامبر را دیوانه میخواندند.طبق آیه بعدی، در برابر آنها، قرآن را یادآوری و پند و اندرزی برای جهانیان معرفی میکند. مسلم است که آورنده چنین کتاب عظیمی، باید عقلی سرشار داشته باشد. آیا چنین کسی را میتوان دیوانه خواند؟
بدون شک کافران از راههای گوناگونی درصدد نابود کردن پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بودند و تهمتهای فراوانی به آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) میزدند؛ ولی این آیه از شیوه خاصی در آسیب رساندن خبر میدهد و آن آسیب رساندن به وسیله چشمها و نگاههاست.
چگونه میتوان به وسیله چشم و با نگاه کردن، به کسی آسیب رساند؟ آیا منظور این است که کافران با نگاههای خشمآلود خود که از دشمنی، کینه و نفرت آنها حکایت میکرد، به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نگاه میکردند و خواست درونی خود را که نابودی پیامبر بود، در نگاههایشان آشکار میکردند و خواست درونی خود را که نابودی پیامبر بود، در نگاههایشان آشکار میکردند و بدین گونه ضربه شدید روحی به پیامبر میزدند؟ یا مسئله به صورت دیگری بود؟
برخی از مفسران از قدیم و جدید خواستهاند آسیب رساندن با چشم را در همین معنا که گفتیم محدود کنند، ولی بسیاری دیگر از مفسران گفتهاند: منظور آیه این است که کافران وقتی آیات قرآن را میشنیدند، میخواستند به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چشم زخم بزنند و این بر اساس یک باور رایج در میان آنها بود که با چشم زدن میتوان کسی را نابود کرد.
عربهای عصر جاهلی به شدت به مسئله چشم زخم عقیده داشتند و به آن «اصابة العین» و «عین اللامه» میگفتند و حتی معتقد بودند که برخی از حیوانات مانند مار، سگ و کلاغ هم ممکن است انسان را چشم بزنند. آنها هر گاه میخواستند به کسی گزندی برسانند، سه روز گرسنه میماندند سپس آن شخص را چشم میزدند. (1)
آنها برای محافظت از چشم زخم، به طلسمهای کاهنان روی میآوردند و گاهی کالای قیمتی خود را معیوب میکردند تا از چشم زخم مصون بماند؛ به طور مثال اگر شتران کسی به هزار نفر میرسید، او یک چشم شتر نر خود را کور میکرد. (2) شبیه اسپند دود کردن و زدن بر تخته و مانند آن که میان ما مرسوم است.
بر اساس برخی روایات، مشرکان خواستند از این روش برای از میان برداشتن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) استفاده کنند؛ از این رو آنها مردی از قبیله بنی اسد را که در چشم زدن معروف بود و چشم شوری داشت، مأمور این کار کردند. (3) خداوند در این آیه از تصمیم آنها خبر میدهد.
2. چشم زخم چیست؟
چشم زخم عبارت است از تأثیر عمیق نگاه کننده در نگاه شونده که از روی اعجاب و شگفتی امواج خاصی را از طریق چشم به سوی نگاه شونده میفرستد که سبب آسیب دیدن وی میشود.آیا از نظر علمی چنین چیزی میتواند حقیقت داشته باشد؟ بعضی چشم زخم را به کلی منکر شدهاند و گفتهاند: هیچ دلیل علمی برای آن وجود ندارد. ولی برخی از فیلسوفان و روانشناسان آن را قبول دارند و معتقدند که در وجود انسان نیروهای ناشناخته و اسرارآمیز بسیاری وجود دارد و نمیتوان امکان چنین اثرگذاری را در نگاه بعضی از انسانها نفی کرد. اثرگذاری حالات روحی برخی از انسانها در طبیعت بیآنکه کار مادی و بدنی انجام بدهند، دور از ذهن نیست و در جهان خارج هم اتفاق افتاده است.
به گفته ملاصدرا، در نفوس برخی از اشرار و افراد ناقص و همینطور در بعضی از نفوس قویه نیروهایی وجود دارد که میتواند از او عبور کند و به بدن شخص دیگری برسد به گونهای که روح این شخص را فاسد کند و یا حتی او را بکشد و این همان چیزی است که از آن به «اصابة العین» یا «چشم زخم» تعبیر میشود. از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده که فرمود: «چشم، ممکن است شخص را در قبر و شتر را در دیگ قرار بدهد». (4)
حقیقت این است که دنیای وجودی انسان، دنیای وسیعی است و نیروهای شناخته و ناشناخته در آن بسیار است و انتقال بعضی از حالات روحی به شخص دیگر به وسیله نگاه کردن، امری مشهود و غیر قابل انکار است. نگاه غضبآلود، نگاه محبتآمیز، نگاه ملتمسانه، نگاه از روی خوشحالی یا غم و نگاههای دیگری از این قبیل، همگی باعث انتقال حالات روحی نگاه کننده به نگاه شونده است. نگاه شونده، از نوع نگاه آن شخص به روشنی درک میکند که او اکنون چه حالتی دارد و گاهی حتی همان حالت به نگاه شونده انتقال مییابد و او شاد یا غمگین یا خوابآلود میشود.
امروزه «هیپنوتیزم» یک واقعیت است و برخی از اشخاص با نگاههای خود طرف مقابل را به خواب عمیقی فرو میبرند و این چیزی جز تأثیر عمیق نگاه در طرف مقابل نیست.
بنابراین نمیتوان امکان آسیب رساندن با چشم و نگاه را رد کرد، نفی آن کاری عالمانه نیست، ولی میتوان در وقوع آن بحث کرد. آیا واقعاً چنین چیزی اتفاق میافتد؟ پاسخ این است که پذیرش همگانی آن در جوامع بشری از قدیم تاکنون و نقل داستانهای بسیاری در این زمینه و تجربههای شخصی که برخی از افراد دارند، میتوانند دلیل قانع کنندهای بر درستی آن باشد. مهمتر از همه، رهبران دینی از پیامبران (صلی الله علیه و آله و سلم) گذشته تا پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم (علیهم السلام) بر وقوع آن تأکید دارند.
روایتهای گوناگونی در این باره از معصومان (علیهم السلام) نقل شده است که چند نمونه از آنها را نقل میکنیم:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود «العَینُ حَقٌ فَمَن أعجَبَهُ مِن أخیِهِ شَیءٌ فَلیَذکُرِ اللهَ فِی ذَلکَ فَإنَّهُ إذَا ذَکَرَ اللهَ لَم یَضُرَّهُ»؛ (5) «چشم زدن حق است، هر کس دربارهی چیزی از برادرش دچار شگفتی شود، در این باره خدا را یاد کند که اگر چنین کند، به او آسیب نمیرسد».
امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود: «العَینُ حَقٌّ وَ الرُّقَی حَقٌّ وَ الفَالُ حَق»؛ (6) «چشم زدن حق است، دعا بستن حق است، جادو حق است و فال زدن حق است».
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «وَ لَو کَانَ شَیءٌ سَابَقَ القَدرَ سَبَقَهُ العَین»؛ (7) «اگر چیزی بر قضا و قدر پیشی گیرد، چشم زدن پیشی میگیرد».
امام رضا (علیه السلام) پس از ردّ کارهایی که مردم برای دفع چشم زخم انجام میدادند، فرمود: «إنَّمَا العَینِ قِرَاءَةُ الحَمدِ وَ المُعَوَذَتَینِ و آیَةِ الکُرسِی»؛ (8) «همانا شفای چشم زدن، قرائت سوره حمد و دو سوره معوذه، یعنی فلق و ناس و آیةالکرسی است».
سند و مفهوم این روایات باید بررسی شوند، ولی از مجموع روایات به دست میآید که چشم زخم مورد تأیید معصومان (علیهم السلام) بوده است.
3. چشم زخم از منظر قرآن کریم
در قرآن کریم نص صریحی دربارهی چشم زخم نیامده است؛ ولی برخی از مفسران آیاتی را ناظر بر آن دانستهاند که عمدهترین آنها همین آیه مورد بحث (قلم، آیه 5) است. علاوه بر این، دو آیه دیگر را هم مطرح کردهاند که عبارتند از:1. ( وَ قَالَ یَا بَنِیَّ لاَ تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ)؛ (یوسف، آیه 67).
طبق این آیه حضرت یعقوب (علیه السلام) به فرزندان خود سفارش میکند وقتی برای تهیه آذوقه به مصر رفتند، همگی از یک دروازه وارد نشوند، بلکه از دروازههای گوناگون وارد شوند.
بعضی از مفسران در توجیه علت این سفارش، گفتهاند که یعقوب (علیه السلام) میترسید پسران او را چشم بزنند، چون آنها یازده نفر بودند و برای خود شوکت و هیبتی داشتند. (9)
به نظر میرسد که این آیه به موضوع چشم زخم دلالت نمیکند و ظاهر این است که یعقوب نگران آن بود که اگر پسرانش دسته جمعی از یک دروازه وارد مصر شوند، در میان مأموران حکومت حساسیت ایجاد کند و باعث دردسر برای فرزندانش شود. شاید هم نگرانی یعقوب این بود که برخی بر آنها حسد برند و در نتیجه به آنان آسیبی برسانند.
2. (وَ مِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ) (فلق، آیه 5)
در سوره مبارکه فلق، به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سفارش میشود که از شرّ چند چیز به خدا پناه ببرد؛ از جمله از شر حسد کننده.
برخی از مفسران گفتهاند که یکی از آسیبهایی که ممکن است حسود به انسان برساند چشم زدن است؛ چون گفته شده که عمدهترین عامل چشم زدن حسادت است.
روشن است که این آیه دلالتی بر حقیقت چشم زدن ندارد؛ زیرا حسود همواره میخواهد به محسود خود آسیب وارد کند و اقدامهای عملی برای نابودی او انجام دهد. البته احتمال این که او را چشم بزند هم وجود دارد ولی این ربطی به آیه ندارد و اگر کسی چشم زخم را قبول نداشته باشد، هیچ نقصی در دلالت آیه به وجود نمیآید.
بدین روی با توجه به آنچه آمد، نمیتوان چشم زخم را رد کرد، به خصوص اینکه در روایات نیز بر وجود آن تأکید شده است، ولی دلالت آیات قرآن بر آن به خصوص دو آیه اخیر محل تأمل است.
نمایش پی نوشت ها:
1. قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج19، ص 256.
2. عمرو بن بحر جاحظ، الحیوان، ج1، ص 17.
3. این شأن نزول، در بیشتر تفسیرها با تفاوتهای اندکی ذکر شده است. سور آبادی اضافه میکند که با نزول آیه، چشم آن شخص ترکید (سور آبادی، ج4، ص 2670).
4. صدرالمتألهین شیرازی، ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ص 607.
5. بحارالانوار، ج60، ص 35.
6. نهجالبلاغه، کلمات قصار، شماره 400.
7. مکارم الاخلاق، ص 414. شبیه این روایت را اهل سنت از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کردهاند و طبرسی هم با قید (روی) آن را نقل کرده است. مجمعالبیان، ج10، ص 35.
8. کافی، ج6، ص 503.
9. مجمع البیان، ج5، ص 380. به نقل از ابن عباس، حسن بصری، قتاده و چند تن دیگر.
جعفرینیا، یعقوب، (1394)، تفسیر آیات مشکل قرآن، قم: پژوهشگاه بینالمللی المصطفی، چاپ اول.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}