خلافت انسان از دیدگاه ملاصدرا
صدرالمتألهین عقیده دارد برترین و بالاترین نیرو در انسان که بدان شایستگی خلافت الهی پیدا میکند، نیروی عقلی است. به نظر او بالاترین صفتی که بدان انسان بر تمام فرشتگان برتری مییابد، صفت علم
نویسنده: سید مجید میردامادی
صدرالمتألهین عقیده دارد برترین و بالاترین نیرو در انسان که بدان شایستگی خلافت الهی پیدا میکند، نیروی عقلی است. به نظر او بالاترین صفتی که بدان انسان بر تمام فرشتگان برتری مییابد، صفت علم و حکمت است. همچنان که خداوند نبات را خلاصه و برگزیدهی عناصر و حیوان را خلاصه و برگزیده نباتات قرار داد، انسان را نیز خلاصه و برگزیده جهان قرار داد. (1)
مقصود از وجود و خلقت جهان آن است که انسان خلیفه و جانشین خداوند در جهان باشد؛ بنابراین غرض از ارکان، تحقق گیاهان و هدف از خلقت گیاهان، تحقق حیوانات و مقصود از ایجاد حیوانات، خلقت انسان و هدف از آفرینش انسان، به وجود آمدن ارواح و مقصود از آفرینش ارواح ناطقه، تحقق خلیفهی خدا در زمین است: (2) «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً». (3)
به نظر ملاصدرا برتری انسان بر فرشته و جن نه از جهت صورت (نفس ناطقه) است، آن طور که فرشتگان تصور کردند و نه از جهت ماده (خاک)، آن طور که شیطان توهم کرد، بلکه از جهت غایت و عاقبت است طبق دیدگاه صدرالمتألهین، خداوند متعال در هر یک از عوالم و نشآت خلیفهای دارد و این نه برای آن است که خداوند در فعلش نیازمند خلیفهای است، بلکه برای قصور و ضعف وجودی مستخلفٌ عنه از قبولِ بیواسطهی فیض خداوند است. انبیا توسط ملائکه پیام الهی را دریافت میکنند و انبیایی که رتبهی بالاتری دارند، مستقیماً پیام الهی را دریافت میکنند؛ مانند حضرت موسی (علیهالسلام) در میقات و حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) در معراج. در طبیعت هم نظیر آن موجود است؛ نفس، واسطهای بین عقل و طبیعت است و طبیعت واسطهای بین نفس و روح بخاری است و روح بخاری است و روح بخاری واسطهای بین طبیعت و قوای طبیعی است و قوای طبیعی واسطهای میان روح بخاری و اعصاب و غضروف است و اعصاب و غضروفها واسطه میان قوای طبیعی و اعضای حسی است. حضرت آدم (علیهالسلام) خلیفهی خدا در زمین است. وجه خلافت حضرت آدم (علیهالسلام) بنابر نظر اقوی جامعیت او برای تمام مظاهر اسمائی است؛ اما مقام خلافت کل جهان به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگامی که به مقام محمود پرسیدند و شیطان از روی استکبار و استبداد رأی اعتراض کرد، همان امانت و نور الهی بود که از میان مخلوقات فقط انسان آن را پذیرفت. حقیقت امامت که گاهی از آن به فضل الهی تعبیر شده است: «این فضل و کرامت خداست که آن لطف را در حق هر که بخواهد میکند و خدا بر خلق، فضل و رحمت نامنتها دارد». (4) فیض و بخشش تمام و بدون واسطهی خداوندی است که مقصود انسان است و بدان جهت امانت نامیده شده است، که فیض و بخشش بدون واسطه از صفات حق تعالی است که فقط انسان آن را حمل میکند؛ زیرا غیر انسان به حدود وجودی خویش محدود است و استعداد پذیرش آن را ندارد. (5) انسان کامل از آن جهت که خلیفهی خداست، بر صورت خداوند آفرینش یافته و بینه و شاهد اوست؛ (6) زیرا همان طور که در حدیث مورد اتفاق ذکر شده است: (ان الله خلق آدم علی صورة الرحمن)، خداوند متعال انسان را بر وجه رحمان آفریده است و انسان شاهدی است بر ذات، صفات و افعال خداوند متعال؛ چرا که میان انسان و خالقش مشابهت ظاهری و باطنی و محاذات ذاتی، وصفی، افعالی و اسمی وجود دارد و انسان مخزن معرفت خدا و معدن حکمت اوست. خداوند میفرماید: «یؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یشَاءُ وَمَنْ یؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِی خَیرًا کَثِیرًا». (7) در آیه دیگر نیز میفرماید: «... النَّبَإِ الْعَظِیمِ * الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ». (8) انسان کامل دربردارندهی همهی آیات حکمت مشتمل بر حقایق وجود است. قوهی هر موجودی در جهان، در انسان وجود دارد و تمام مراتب برای انسان ثابت است. به این ترتیب در میان همه موجودات او به خلافت الهی اختصاص یافته است؛ به تعبیر دیگر انسان کاملترین موجودات است؛ یعنی جهان به سبب او آفریده شده و او غایت مطلوب جهان است. انسان کامل موجود جامع و نمونهی دربردارندهی چیزهایی است که در کتب الهی ثبت شده است. (9) انسان کامل نتیجه و غایت مخلوقات است؛ پس لازم است انسان کامل برهان بر تمام اشیا باشد. (10)
وجه برتری انسان بر فرشته و جن
به نظر ملاصدرا برتری انسان بر فرشته و جن نه از جهت صورت (نفس ناطقه) است، آن طور که فرشتگان تصور کردند و نه از جهت ماده (خاک)، آن طور که شیطان توهم کرد، بلکه از جهت غایت و عاقبت است (11) که خداوند در قرآن به آن اشاره فرمود: «یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیةً مَرْضِیةً * فَادْخُلِی فِی عِبَادِی * وَادْخُلِی جَنَّتِی». (12)صدرالمتألهین در جای دیگر در بیان برتری انسان بر فرشتگان و سایر مخلوقات، ویژگی خاصی برای انسان در نظر میگیرد و آن جامعیت انسان در دانشها و نشئههای وجودی و مظهریّتی برای تمام اسماء و صفات الهی و انتقال وی از پایینترین مراحل به بالاترین مراحل با تحقق مرگ طبیعی و ارادی است. (13) صدرالمتألهین انسان کامل را مظهر جامع الهی میشناسد و فطرت وی را مشابه عالم ربانی میداند و به نظر وی انسان کامل مثال ذاتی، وصفی و فعلی خداست. (14)
نمایش پی نوشت ها:
1. همو، مفاتیح الغیب، ص 254.
2. همو، المظاهر الإلهیة، ص 171.
3. بقره: 30.
4. جمعه: 4.
5. ملاصدرا، اسرار الآیات، ص 292.
6. همو، مفاتیح الغیب، ص 19.
7. بقره: 269.
8. النباء: 2-3.
9. ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ج 4، ص 398.
10. همو، اسرار الآیات، ص 210.
11. همو، تفسیر القرآن الکریم، ج 2، ص 313.
12. همان.
13. والفجر: 27-28
14. ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ص 357.
گروهی از نویسندگان، (1392) اسلام و مسئله نفس و بدن: مجموعه مقالات، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}