بیاشتهایی عصبی چیست؟
بیاشتهایی عصبی، اختلال در خوردن است. فرد مبتلا، عمداً وزن خود را کاهش میدهد و اغلب حس میکند غذا همهی زندگی او را در برگرفته است. کاهش وزن ممکن است شدید باشد و زندگی فرد را با
نویسنده: محمد جواد واعظی
بیاشتهایی عصبی، اختلال در خوردن است. فرد مبتلا، عمداً وزن خود را کاهش میدهد و اغلب حس میکند غذا همهی زندگی او را در برگرفته است. کاهش وزن ممکن است شدید باشد و زندگی فرد را با خطر مواجه کند. درمان از طریق رفتار درمانی و گاهی از طریق دارو میباشد. فرد مبتلا به بیاشتهایی ممکن است از خوردن دیگران نیز آزرده خاطر شود. این افراد خود را به خوردن غذاهای معینی محدود میکنند و در هر وعده مقدار بسیار کمی غذا میخورند. در بیشتر مواقع احساس سرما میکنند و خواب نامنظم و قدرت تمرکز پایینی دارند. بیاشتهایی عصبی، اختلال در خوردن است. فرد مبتلا، عمداً وزن خود را کاهش میدهد و اغلب حس میکند غذا همهی زندگی او را در بر گرفته است. کاهش وزن ممکن است شدید باشد و زندگی فرد را با خطر مواجه کند. درمان از طریق رفتار درمانی و گاهی از طریق دارو میباشد.
اختلال بیاشتهایی عصبی (که از این پس در این متن با بیاشتهایی از آن نام میبریم) بیماریی است که هر شخصت ممکن است به آن مبتلا شود. میزان شیوع آن در کشور بریتانیا در میان نوجوانان حدود 5 درصد است. اما ممکن است. فرد در هر سنی به آن مبتلا شود، این بیماری تاکنون بیشتر در میان زنان شیوع داشته است، اما در سالهای اخیر در بین پسران جوان و مردان نیز مشاهده میشود. افراد مبتلا بسیار کم میخورند و میآشامند، و همیشه کمبود وزن دارند. گاهی آنقدر وزنشان کم میشود که سلامتیشان به خطر میافتد.
چطور بدانیم به بیاشتهایی عصبی مبتلا هستیم؟
اگر به دو یا چند پرسش زیر پاسخ مثبت دادید، ممکن است به بیاشتهایی عصبی مبتلا باشید و باید با پزشکتان مشورت کنید:* آیا به دلیل اینکه بطور ناخوشایندی سیر هستید، احساس بیماری میکنید؟
* آیا نگران هستید که نتوانید بر میزان غذایی که میخورید کنترل داشته باشید؟
* آیا اخیراً (طی سه ماه گذشته) بیش از 6 کلیو کاهش وزن داشتهاید؟
* آیا فکر میکنید که غذا همهی زندگی شما را پر کرده است؟
نشانههای بیاشتهایی عصبی
کاهش وزن عامدانه.
نشانهی اصلی این بیماری است. بیمار با امتناع از خوردن غذاهای چرب و هر غذایی، وزن کم میکند. فرد مبتلا برای کاهش وزن، خوردن و آشامیدن خود را بسیار محدود میکند، اما در حضور دیگران ادعا میکند که بیش از حد غذا میخورد. ممکن است فرد مبتلا برای لاغر شدن بیشتر، از راههای دیگر مثلاً ورزش کردن استفاده کند. گاهی افراد مبتلا، خود را وادار به استفراغ میکنند، یا از مواد ملین یا داروهای ضد اشتها و ادرارآور استفاده میکنند. این نوع بیماران معمولاً کمبود وزن حدود 15 درصد دارند.تصور نادرست در مورد اندازهی بدن. فرد مبتلا فکر میکند که چاق است در حالی که بسیار لاغر است. گرچه بیمار به نظر بسیار لاغر و نحیف است، اما پذیرش آن برای خود بیمار بسیار دشوار و گاهی غیرممکن است. بیمار از افزایش وزن وحشت دارد و با هر روشی که بتواند به شدت از آن دوری میکند.
نشانههای دیگر:
* استفراغ عمدی بعد از خوردن غذا
* سعی بسیار برای پوشاندن لاغری (مثلاً استفاده از لباسهای گشاد)
فرد مبتلا به بیاشتهایی ممکن است از خوردن دیگران نیز آزرده خاطر شود. این افراد خود را به خوردن غذاهای معینی محدود میکنند و در هر وعده مقدار بسیار کمی غذا میخورند. در بیشتر مواقع احساس سرما میکنند و خواب نامنظم و قدرت تمرکز پایینی دارند.
پیامدهای بیاشتهایی عصبی
عادت ماهانه نامنظم در زنان:
رژیم غذایی نامناسب، بر میزان هورمونها اثر منفی دارد. در بعضی موارد عادت ماهانه کاملاً قطع میشود و ممکن است دیگربار ادامه نیابد، به ویژه اگر این بیماری در سنین جوانی بروز کند. زنان مبتلا به بیاشتهایی ممکن است نازا شوند.بر هم خوردن موازنهی شیمیایی بدن:
این حالت به دلیل استفراغ مکرر، استفاده از داروهای ملین و ضد اشتها بوجود میآید. برای مثال کمبود پتاسیم سبب بروز خستگی، ضعف و ضربان نامنظم قلب، صدمه به کلیه و تشنج میشود. همچنین کمبود کلسیم سبب گرفتگی عضلانی میشود.پوکی استخوان:
این عارضه به دلیل کمبود کلسیم و ویتامین D ایجاد میشود و ممکن است سبب شکستگی استخوان شود. علاوه بر این اگر فرد مبتلا، زن باشد و عادت ماهانهاش قطع شده باشد، خطر پوکی استخوان بیشتر است. زیرا استروژن از پوکی استخوان جلوگیری میکند و با قطع عادت ماهانه میزان استروژن در بدن کاهش مییابد.سوء هاضمه:
به دلیل استفاده از ملینها است. ملینها به ماهیچهها و اعصاب موجود در روده آسیب میرسانند. ممکن است سرانجام بیمار به یبوست دائمی و دردهای شکمی دائمی مبتلا شود.ورم صورت، دست و پا. این حالت به بر هم خوردن توازن مایعات بدن ایجاد میشود.
مشکلات دندان:
به دلیل برگشت اسید معده حین استفراغهای مکرر و آسیب به مینای دندان روی میدهد.کم خونی:
کمبود آهن در رژیم غذایی سبب کمخونی میشود. کم خونی خود سبب ضعف و خستگی بیشتر از معمول خواهد شد. گیجی و از حال رفتگی نیز ممکن است روی دهد.افسردگی:
افسردگی در این بیماران شایع است.مشکلات پوست و مو:
در این بیماران موها ممکن است نازک و شکننده باشند. پوست این افراد معمولا خشک و خشن است.دلیل ابتلا به بیاشتهایی عصبی چیست؟
دلیل ابتلا به این بیماری کاملاً مشخص نشده است. بخشی از آن ممکن است به دلیل ترس از چاق شدن باشد، اما موضوع به این سادگی هم نیست. دلایل مختلفی در کنار هم سبب بروز این بیماری میشوند. بعضی از آنها چنین است:* فشار روانی از سوی اجتماع و رسانهها برای لاغر شدن. دلیل شیوع فراوان این بیماری در کشورهای اروپایی نیز همین است.
* شخصیت فرد و محیط خانوادگی نیز ممکن است در بروز این بیماری نقش داشته باشد. افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند بیشتر به این بیماری مبتلا میشوند.
* بعضی از عوامل ژنتیکی نیز بر آن اثر دارد. این موضوع با مطالعه بر خانوادههایی که دوقلو دارند مشخص شده است. اگر یکی از دوقلوها به بیاشتهایی مبتلا شود، دیگری با شانس 1 به 2 ممکن است به این بیماری مبتلا شود. بنابراین عوامل ژنتیکی نیز در بروز این بیماری نقش دارند.
5 نکته مهم دربارهی اختلالات خوردن (بیاشتهایی عصبی، جوع و ...)
تحقیقات دانشگاه آکسفورد نشان میدهند اختلالاتی نظیر بیاشتهایی عصبی، جوع، و دیگر بیماریهایی که با غذا و وزن در ارتباط هستند کمتر در بین عموم شناخته شدهاند، حتی بعضی از متخصصین نیز به خوبی با آنها آشنا نیستند.البته بعضی نشانهها مانند کاهش وزن و استفراغ بعد صرف غذا از نشانههای شناخته شدهی این نوع اختلالات هستند، اما نشانههای دیگر آنها کمتر شناخته شدهاند. در اینجا به منظور تشخیص نشانههای کمتر آشکار اختلالات خوردن به چند نکته مهم اشاره میکنیم:
1. اختلالات خوردن فقط مختص دختران و زنان جوان نیستند
اغلب اوقات، مردم فکر میکنند بیماریهای اختلال خوردن فقط در دختران نوجوان و زنان جوان دیده میشود، اما واقعیت این است که این نوع بیماریها بطور روزافزونی در بین زنان و مردان در همهی سنین مشاهده میشوند، حتی گاهی در بین کودکان یا افراد میانسال نیز دیده میشود. تحقیقی جدید که توسط انجمن دارویی کانادا انجام شد نشان میدهد که کمبود آگاهی در مورد اختلالات خوردن، در مردان اغلب سبب عدم تشخیص و درمان این بیماری در بین مردان و پسران جوان میشود، در حالی که این افراد 25 درصد موارد مربوط به این بیماریها را تشکیل میدهند. یکی از درمانگران به نام «جودی روبین» میگوید: هر روز زنان بیشتری در سنین 40 سال و بالاتر را میبینم که مبتلا به اختلال خوردن هستند و به ما مراجعه میکنند. اغلب اوقات اختلالات خوردن در سنین بالا به دلایلی نظیر تغییرات عمده در زندگی، از دست دادن کار یا فشار کاری، طلاق یا بچهدار شدن بروز میکند.2. نشانههای روحی و روانی نیز به اندازه نشانههای فیزیکی وجود دارند
البته نشانههای فیزیکی بسیاری وجود دارند که مبتلایان به اختلال خوردن از خود بروز میدهند از جمله کاهش وزن، نازک شدن موها، خشک شدن پوست، استفراغ بعد از غذا. اما نشانههای روحی اختلال خوردن نمایانتر هستند، البته اگر آنها را بشناسید و بدانید به دنبال چه نشانههایی باشید. بیشتر مبتلایان به اختلالات خوردن نشانههایی از افسردگی و عدم اعتماد به نفس دارند. ممکن است فرد مبتلا بداخلاق، خشمگین و مضطرب باشد یا اعتماد به نفسش نسبت به بدن یا بطور کلی نسبت به زندگیاش کم شده باشد.3. رفتارهای عجیب ممکن است نشانهای از اختلالات خوردن باشد
رفتارهای سختگیرانه و تشریفاتی هنگام غذا خوردن ممکن است نشانهای باشد از این که ارتباط فرد با غذا دچار مشکل شده است. شمارش کالریهای غذا، توجه خاص به بعضی غذاها یا گروههای غذایی، دوری از غذا خوردن با دیگران نیز ممکن است نشانههای اختلال خوردن باشد. این بیماران هنگام غذا خوردن با دیگران، رفتارهای غیر معمولی بروز میدهند مثلاً از ادویه و نمک زیاد استفاده میکنند یا ترکیبات غذایی خاصی را میخورند.4. با نگاه کردن به یک شخص نمیتوان گفت که او مبتلا به اختلال خوردن است
تشخیص بیماری اختلال خوردن آسان نیست: بیماری جوع یا بیاشتهایی عصبی با کاهش وزن چشمگیر همراه هستند، اما اختلالات دیگر ممکن است حتی با حفظ وزن نرمال هم وجود داشته باشد. یک فرد مبتلا به اختلال خوردن ممکن اصرار زیادی بر حفظ وزن خود در یک عدد مشخص داشته باشد.5. توضیح خواستن از بیماری کمکی به حل مشکل نمیکند
بیشتر بیماران مبتلا به اختلال خوردن، مشکل خود را انکار میکنند، بعضی از آنها حتی به کنترلی که بر بدن و وزن خود دارند افتخار میکنند. پیش کشیدن موضوعاتی مانند غذا و وزنِ شخص بیمار بیفایده است، زیرا معمولاً بیمار مشکل را انکار میکند و میگوید که جای نگرانی نیست.در عوض باید در مورد مسائل روحی و روانی با آنها صحبت کرد؛ مثلاً میتوان گفت: احساس میکنم مدتی است افسرده هستی. معمولاً بیمار این مشکل را نمیتواند انکار کند و اگر هم همانجا با شما همراهی نکند و کمک نخواهد، متوجه میشود که شما به او اهمیت میدهید و آمادهی کمک کردن به او هستید و زمانی که آمادگی دارد به سراغ شما خواهد آمد.
منبع مقاله :
واعظی، محمد جواد، (1396)، دانستنیهای پزشکی، قم: نوید حکمت، چاپ اول.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}