24 تیر 1388 / 22 رجب 1430 / 15 جولای 2009
24 تیر 1388 / 22 رجب 1430 / 15 جولای 2009
24 تیر 1388 / 22 رجب 1430 / 15 جولای 2009 |
|
|
|
|
|
|
«ملاّ علي بن جمشيد» معروف به« آخوند نوري» از حكيمان و عالمان طرازاول قرن 13 هجري قمري درگذشت . آخوند نوري ازقزوين واصفهان تحصيل كرد و ازمحضربزرگاني چون محمد بيد آبادي كسب فيض كرد. اودركنار تدريس؛ حوزه فلسفي عظيمي دايركرد كه ازنظر كمّي بي نظير بود . آخوند نوري درحكمت متعاليه ازسرآمدان روزگارخود بشمار مي رفت ازاين روبرخي ازمحققان تاريخ و فلسفه جايگاه علمي اوراازاين روبه مقام و موقعيت صدرالمتالهين نزديك دانسته اند . حواشي اسفار؛ ورساله اي دروحدت وجود ازآثار متعدد آخوندنوري است. |
شيخ جعفر كاشف الغطاء در سال 1154 ق در نجف اشرف به دنيا آمد و از همان اوان كودكي به تحصيل علوم ديني پرداخت. در آغاز، مقدمات را نزد پدر آموخت و سپس از محضر بزرگاني نظير شيخ محمدمهدي فتوني، محمدباقر وحيد بهبهاني و سيدمهدي بحرالعلوم كسب دانش كرد. شيخ جعفر سپس به تاليف و تدريس پرداخت و شاگردان فراواني تربيت نمود و كتب متعددي نگاشت. يكي از كارهاي مهم وي، مقابله با اخباريگري بودو تلاش مؤثري در از بين بردن اين فتنه انجام داد. سرانجام اين عالم سترگ پس از هفتاد و چهار سال عمر با بركت، دار فاني را وداع گفت و زندگي جاودان خود را آغازكرد. |
ملاعلي بن جمشيد معروف به آخوند نوري از محضر اساتيد بزرگي چون محمد بيدآبادي كسب فيض نمود. سپس به تدريس مشغول شد و حوزه بزرگي در فلسفه تاسيس كرد كه از نظر كمّي بينظير بود. آخوند نوري علاوه بر تحصيل و تدريس به مقام شامخي نيز در حكمت متعاليه نايل گشت تا بدان پايه كه برخي از دانشمندان فلسفه، پايگاه او را از اين جهت به مقام و موقعيت "صدرالمتألهين" نزديك دانستهاند. از آثار متعددي كه به وي نسبت ميدهند حواشي اسفار و رسالهاي در وحدت وجود است. مدفن اين عالم طراز اول قرن 13، كفشكن حرم حضرت علي(ع) در نجف اشرف ميباشد كه به وصيت او بوده است. |
|
نيروي هوايي آمريكا بمباران مخوف كشور ژاپن را آغاز كرد . اين بمباران كه در جريان آن هزاران هواپيماي بزرگ آمريكايي از نوع 29ـ ب معروف به دژ پرنده شركت داشتند تا روز شكست نهايي ژاپن و تسليم آن كشور ادامه داشت . در اين بمباران بيش از 3000كارخانه كوچك و بزرگ ژاپني منهدم و نابود گرديد . |
|
نيكولا دو مالْبِرانْشْ، فيلسوف فرانسوي در 15 ژوئيه 1638م در پاريس به دنيا آمد. وي از جواني به تحصيل فلسفه پرداخت اما چون از بحثهاي پيچيده آن در باب موضوعات مشكوك و نامعلوم مابعدالطبيعي دلش گرفت، به علم الهيات كه معلمان آن، براي مشكلاتش جواب قاطعتري داشتند، روي آورد. از اين رو به سلك كشيشان درآمد و در صنف خطيبان ديني قرار گرفت. مالبرانش به ظاهر، عقايد آنها را به عنوان حقيقت محض ميپذيرفت و حال آن كه در دل، كاملا به آنچه مجبور به پذيرفتنش بود، اعتقاد نداشت. وي در 26 سالگي با دكارت آشنا شد و به مدت سه سال به مطالعه آثار اين فيلسوف هموطنش پرداخت. مالبرانش پس از خواندن آثار دكارت، از الهيات دست كشيد و بار ديگر به فلسفه روي آورد. وي تحت تاثير دكارت، كتاب جستجوي حقيقت را نگاشت. مالبرانش در اين كتاب، مانند دكارت از شك آغاز كرد و به حقيقت ختم نمود. وي بر اين عقيده بود: پيش از آن كه چيزي را مشاهده كني بدان ايمان نياور، اما هنگامي كه مشاهدات تو، عقل تو را به سوي حقيقت رهنمون گشت در ايمان، متزلزل مباش. به عبارت ديگر، عقل ما نتيجه معقولِ مشاهدات حواس ماست، و همين عقل كه حاصل مشاهدات حواس است، راهنماي ما بدين حقيقت است كه همه مخلوقات در خداوند وحدت مييابند. از اينجا معلوم ميشود كه عقل، راهنماي ما به قبول ايمان و ايمانْ راه وصول و درك خداوند است. مالبرانش هيچ علتي را به جز خدا قبول ندارد و اراده بشر را بيفايده ميداند و ميگويد هيچ چيز بدون اراده خداوند انجامپذير نيست. او همچنين با اعتقاد به افكار افلاطون، تحت تاثير وي نيز قرار گرفت. از اين جهت او را افلاطوني، مسيحي، ميناميدند. مالبرانش يكي از فلاسفه بزرگ فرانسه محسوب ميشود كه قائل به وحدت وجود و منكر ارتباط عقل و ماده بود. نيكولا دو مالبرانش سرانجام در دهم فوريه 1715م در 77 سالگي درگذشت. |
|
نوري سعيد پاشا، سياستمدار برجسته عراقي و مشهورترين نخست وزير عراق پس از استقلال اين كشور، در سال 1888م در بغداد به دنيا آمد و در جواني از مدرسه نظامي استانبول فارغ التحصيل گرديد. وي در 21 سالگي به ارتش عثماني پيوست و در جنگ امپراتوري عثماني و بلغارستان در سال 1912م شركت جست. نوري سعيد آنگاه در كنار حرفه سپاهيگري خود، فعاليتهاي سياسي را آغاز كرد و در جريان اعتراضات سياسي عليه امپراتوري عثماني، مورد توجه انگلستان واقع شد. بدين جهت پس از پيروزيِ اين حركت در پايان جنگ جهاني اول و فروپاشي امپراتوري عثماني، وي رياست ستاد ارتش ملك فيصل پادشاه وقت سوريه را بر عهده گرفت و به آن سر و سامان داد. نوري سعيد در مدت ماههاي سلطنت فيصل در سوريه با او بود و پس از برچيده شدن سلطنت فيصل از سوريه، با او به عراق آمد. پس از چندي، نوري سعيد در مارس 1930م با حمايت استعمار بريتانيا به نخستوزيري عراق رسيد و در طول 28 سال، فرمانرواي اصلي اين كشور به شمار ميرفت. وي در اين مدت، 14 بار به مقام نخست وزيري عراق دست يافت و با قدرتِ ابتكار، كوشش مداوم و در پرتو برقراري حداكثر تماس با كشورهاي همسايه عراق و ممالك اروپايى، بر اين سرزمين حكومت راند. نوري سعيد همواره موثرترين عامل در حفظ شيرازه نظام پادشاهي در عراق بود. وي تا سر حدّ امكان تلاش كرد از حجم دخالت نيروهاي عراق در جنگ عليه رژيم صهيونيستي در جريان جنگ اول اعراب و اسرائيل بكاهد. نوري سعيد فردي مؤثر در امضاي قرارداد 25 ساله 1930 عراق و انگليس، تأسيس اتحاديه عرب در سال 1945م و وارد كردن عراق در جنگ جهاني دوم به نفع متفقين، عليرغم مخالفت داخلي، بود. وي همچنين عاقد پيمان استعماري بغداد ميان چهار كشور عراق، تركيه، ايران و افغانستان در سال 1937م و عاقد پيمان سنتو در سال 1955م به شمار ميرفت. نوري سعيد در دو ماه آخر عمر خويش نيز در اتحاد هاشمي شامل اتحاد اردن و عراق به عنوانِ نخستوزيري دست يافت و نفوذش را در اردن نيز بسط داد. در دوران حكومت نوري سعيد، وي مخالفان خود را از سر راه برداشت و با ايجاد جوّ رعب و وحشت، پايههاي نفوذ استعماري انگلستان در عراق را مستحكم ساخت. حكومت نوري سعيد در نهايت در جريان كودتاي خونين عبدالكريم قاسم در چهاردهم ژوئيه 1958م به سر رسيد و كاخ فرمانروايى وي را ويران ساخت. در جريان اين كودتا كه علاوه بر پادشاه عراق، تمامي خاندان سلطنتي و بسياري از دولتمردان عراق كشته شدند، نوري سعيد چادري بر سر افكند و شناكنان از دجله گذشت و خود را به خانه رانندهاش رساند. در اين زمان، شوراي انقلاب براي دستگيري وي، جايزهاي هنگفت تعيين كرد. فرداي آن روز، يكي از زيردستان نوري سعيد، پول را بر وفاداري نسبت به ارباب سابق خود ترجيح داد و در شب شانزدهم ژوئيه 1958م، مقامات دولتي را از مخفيگاه او آگاه كرد. اما قبل از آنكه سربازان دولتي فرا رسند، توده خشمگين مردم به اقامتگاهش هجوم آوردند و او را در هفتاد سالگي به هلاكت رساندند. جنازه نوري سعيد سپس به وسيله طناب در خيابانهاي بغداد كشيده شد و به بدترين وجهي مُثله گرديد. |
در سال 1985م، مسلمانان لبنان عليه سلطهخواهي و تلاش مسيحيان براي قبضه قدرت در لبنان قيام كردند و خواهان محدوديت اين قدرت شدند. در اين حال كاميل شمعون رئيس جمهور وقت لبنان كه از سركوب مخالفان خود ناتوان شده بود از ايالات متحده امريكا درخواست كمك نظامي كرد. امريكا نيز با اعزام ناوگان هفتم و پياده كردن تفنگداران دريايىاش در خاك اين كشور در پانزدهم ژوئيه همان سال، قيام مردم لبنان را سركوب و نظام طايفهگري لبنان را از سقوط حتمي نجات داد. هرچند مداخله نيروهاي امريكا در لبنان، موقتاً حكومت طرفدار غرب در اين كشور را از خطر سقوط رهايى داد، ولي زمينه را براي اختلاف و دشمني بين مسلمانان و مسيحيان و حتي بين خود مسيحيان فراهم ساخت و جنگهاي داخلي ويرانگر و طولاني اين كشور را در سالهاي بعد به بار آورد. در اين ميان، در جريان حملات چريكي مسلمانان لبنان، تعداد زيادي از تفنگداران امريكايي نيز به هلاكت رسيدند. |
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}