نویسنده: سیده مریم طباطبایی ندوشن
 

مهارت جرئت‌مندی و نه گفتن

تا حالا توی شرایطی قرار گرفتید که برخلاف میلتون مجبور بشید خواسته کسی رو قبول کنید؟ مثلاً دوستتون بگه که جمعه می‌خواد بیاد منزل شما، در حالی که شما برنامه دیگه‌ای برای جمعه‌تون دارید؛ یا مثلاً توی یه فروشگاه، فروشنده با چرب‌زبونی، می‌خواد جنسی رو به شما بفروشه یا نیازی به او ندارید یا اگر نیاز دارید از اون نوعش که اون فروشنده داره خوشتون نمی‌یاد ... این جور وقت‌ها چه عکس‌العملی نشون می‌دید؟
علاوه بر این، کسایی که نه گفتن رو بلد نیستن، مدام زور می‌شنون و زمینه رو برای سلطه‌جویی افراد سودجو و ستم کردن اونا فراهم می‌کنن. افراد «بله» گو که از گفتن «نه» می‌ترسن، مدام در حال سرویس دادن به دیگرانن. یکی از ده مهارت زندگی که همه باید بلد باشن، مهارت جرئت ورزیه، یعنی قدرت ابراز وجود؛ یعنی قاطعیت.
بد نیست اول، این مهارتو تعریف کنیم: جرئت‌مندی؛ یعنی توانایی ابراز صادقانه نظریه‌ها و احساسات و نگرش‌ها بدون داشتن ترس و واهمه. جرئت‌مندی یه جورایی دفاع فرد از حقوق خودشم هست، البته به شکلی که حقوق دیگران پایمال نشه.
به نظر شما اگه افراد جامعه مهارت جرئت‌ورزی و رفتار قاطعانه نداشته باشن، چه مشکلی پیش می‌یاد؟
یکی از بزرگ‌ترین مشکلات این جور افراد؛ یعنی کسایی که نمی‌تونن با جرئت حرفشونو بزنن، ناتوانی در «نه» گفتنه. ناتوانی در نه گفتن، خودش مشکلات زیاد دیگه‌ای مثل اعتیاد و انواع بزهکاری رو به فرد تحمیل می‌کنه. حتی ممکنه باعث بیماری‌های جسمی و روحی مثل افسردگی، درموندگی، سردرد، فشارخون بالا، زخم معده، بیماری‌های قلبی و غیره بشه. می‌دونید چرا این بیماری‌ها سراغ این جور آدما می‌یاد؟ علتش اینه که این آدما چون به بیماری «راضی کردن دیگران» دچار شدن، نمی‌تونن حق خودشونو بگیرن و حرف دلشونو بزنن؛ از طرف دیگه خشم و عصبانیتشون به خاطر این ناکامی و سرکوب حقشون، منجر به این بیماری‌های روانی و جسمی می‌شه.
علاوه بر این، کسایی که نه گفتن رو بلد نیستن، مدام زور می‌شنون و زمینه رو برای سلطه‌جویی افراد سودجو و ستم کردن اونا فراهم می‌کنن. افراد «بله» گو که از گفتن «نه» می‌ترسن، مدام در حال سرویس دادن به دیگرانن.
یکی از راه‌های به دست آوردن مهارت جرئت‌مندی، بالا بردن عزت نفس و تقویت اعتماد به نفسه؛ و راه مطمئن دیگه یاد گرفتن ارزش‌های درست انسانیه. یعنی افراد برای قبول کردن یا رد کردن درخواستای دیگران، باید معیار داشته باشن و ارزشای درست انسانی رو بدونن.
این معیارا باید در محیط آموزشی یا خانواده به افراد، آموزش داده بشه. آدمایی که عزت نفس ندارن و ارزشای انسانی رو نمی‌شناسن، احساس خوبی نسبت به خودشون ندارن. اونا برای کسب احترام، نوازش از طرف اطرافیان و پیدا کردن احساس خوب، به یه ماشین «بله» گو برای دیگران تبدیل می‌شن. برای همین دیر یا زود، هویت خودشونو از دست می‌دن.

چگونه نه بگوییم؟

این همه از مهارت جرئت‌مندی و قدرت «نه» گفتن حرف زدیم؛ ولی هدف ما این نیست که خدای نکرده خودخواهی و خودشیفتگی رو تبلیغ کنیم. باید بدونیم آدما همون طور که در مقابل خودشون وظایف و مسئولیتایی دارن، نسبت به خانواده، دوستا، همکارا، بستگان، نیازمندا و به طور کلی افراد جامعه‌شون هم مسئولن. نکته اینجاست که بهترین شیوه ارتباطی، تعادل داشتن در برآوردن نیازهای خودمون و دیگرانه. یکی از دلایلی که جوامع مدرن امروز رو گرفتار مشکلاتی کرده، رواج خودخواهی و خودشیفتگی و اهمیت ندادن افراد به مسئولیاتشون در مقابل اجتماعه. مهارت رفتار قاطعانه، یعنی آشنا شدن به حقوق خود و دیگران. و بهترین شیوه نه گفتن، برای اینکه باعث ناراحتی و رنجش طرف مقابل نشه، «جرئت‌مندی هم‌دلانه» است. جرئت‌مندی هم‌دلانه، یعنی اینکه فرد ضمن ابراز عقیده خودش، احساسات و عقاید طرف مقابل رو هم در نظر بگیره. مثلاً دوست شما روز تلخی رو پشت سر گذاشته و تمام دلخوشی‌اش به اینه که شب به منزل شما بیاد، به شما تلفن می‌زنه و از اتفاقات بد اون روز می‌گه و می‌گه که خیلی دلم گرفته، شب منزل هستی که بیام ببینمت؟ مسلماً گفتن اینکه، نه نیستم باعث رنجش دوستتون می‌شه، ولی شیوه جرئت‌مندی هم‌دلانه به شما پیشنهاد می‌کنه که بگید:‌ای کاش خونه بودم و می‌تونستم کاری برات بکنم. به هر حال ازش دلجویی کنید و زمان دیگه‌ای رو پیشنهاد بدید. این طوری، هم دوستتون ناراحت نمی‌شه و هم شما به برنامه‌تون می‌رسید.
قبل از جواب دادن به پیشنهاد یا درخواست دیگران، بهتره چند چیز رو در ذهنمون مرور کنیم؛ مثلاً: آیا من به اندازه کافی وقت دارم؟ خیلی مهمه که بتونیم ضمن حفظ ادب و احترام، نظرمونو ابراز کنیم و به حقوقمون برسیم. برای اینکه رفتار جرئت‌مندانه داشته باشیم، باید چند حق رو برای خودمون قایل باشیم:
حق ما اینکه که با احترام بامون برخورد بشه؛
ما حق داریم به صورت مستقل تصمیم بگیریم؛
ما حق داریم از دیگران عاقلانه و منطقی توقعاتی داشته باشیم؛
ما حق داریم احساسات و عقایدمونو بیان کنیم؛
ما حق داریم از دیگران بخوایم رفتار نامطلوب خودشونو تغییر بدن.
این کلید طلایی رو برای ارتباط با دیگران همیشه در دست داشته باشید: جرئت‌مند باشید و برای این مهارت، خودتونو همون‌طور که هستید بپذیرید؛ برای جبران کاستیاتون و برای ابراز قاطعانه عقیده‌تون، اطلاعات‌تونو بالا ببرید.

هنر نه گفتن

- ببخشید! ممکنه ماشینتونو چند ساعتی به من قرض بدید؟
- راستش... حقیقتش... آخه... بله. مشکلین داره، فقط مواظب باشید!
گاهی وقتا همچین تو رودربایستی گیر می‌کنیم که حاضر می‌شیم همه دنیا رو به طرف مقابل بدیم. جالب اینجاست که خیلی وقتا، طرف مقابل هیچ اصراری نداره، این خود ما هستیم که سر دو راهی قبول کردن یا رد کردن درخواست یا پیشنهادش، گیر می‌کنیم. مشکل اصلی اینجاست که خیلی از ماها قدرت یا شاید جرئت گفتن «نه» و رد درخواست دیگران رو نداریم؛ شاید بشه اینو به حساب خجالتی بودن ما و تعارفی بودن جامعه گذاشت. موقع تصمیم‌گیری در این لحظه‌های سخت و حساس و گاهی هم سرنوشت‌ساز، هنر نه گفتن و میزان اعتماد به نفس ما، خودشو نشون می‌ده. هنرِ «نه گفتن» یکی از مباحث روز روان‌شناسیه که می‌گه: «با یک نه گفتن، عمری را می‌توان شاد زیست یا اسیر بود.»
قبل از جواب دادن به پیشنهاد یا درخواست دیگران، بهتره چند چیز رو در ذهنمون مرور کنیم؛ مثلاً: آیا من به اندازه کافی وقت دارم؟
آیا ارزش وقت من بیشتر از این نیست؟
و اینکه اولویت کارامونو بدونیم و از خودمون بپرسیم آیا این خواسته در برنامه‌ریزی من می‌گنجه؟
آیا من در ازای انجام دادن این کار، کارای بهتری رو از دست نمی‌دم؟ آیا نتیجه این کار مفیده؟ آیا با قبول این پیشنهاد، ابراز دیگران نمی‌شم؟
بعد از اینکه با خودمون کنار اومدیم و تصمیم گرفتیم به خواسته طرف مقابلمون «نه» بگیم، باید بتونیم طوری خواسته‌شونو رد کنیم که ناراحت نشن و از ما نرنجن. پس یه مسئله، رسیدن به اینه که «نه» بگیم، و یه مسئله «چطور نه گفتنه».
برای رد خواسته دیگران، بهتره به طور مستقیم «نه» نگیم، بلکه جواب منفی مونو با کمی لطافت آمیخته کنیم. یه لبخند محبت‌آمیز خیلی می‌تونه به ما کمک کنه. بعضی جمله‌ها هم می‌تونه مفید باشه، مثلاً:
- «خیلی دوست دارم انجام وظیفه کنم، ولی حیف که...» در ادامه این جمله دلیل خودتونو بیارید؛
- «متأسفانه الان با توجه به... (مشکلتون رو عنوان کنید) برای مقدور نیست»؛
- «اگر عذر بنده رو بپذیرید، خوش حالم می‌کنید»؛
- «این کار در تخصص من نیست»؛
- «لطف می‌کنید اگه این وظیفه رو گردن من نندازید»؛
- «حقیقتاً این کار در برنامه‌ریزی امروزم نمی‌گنجه. ان‌شاء‌الله روزای بعد در خدمتتون هستم.»
البته دو نکته فراموش نشه: یکی اینکه برای رد درخواست دیگران هیچ وقت به دروغ متوسل نشیم؛ دیگه اینکه بدونیم هیچ وقت نمی‌تونیم همه اطرافیانمونو 100 درصد از خودمون راضی نگه داریم.
پس نگران نباشید و همون‌طور که منطق شما حکم می‌کنه، عمل کنید.
منبع مقاله :
نشریه گلبرگ، شماره 127، مرکز پژوهشهای صدا و سیما، بهمن 1389.