نویسنده: عبدالحسین سعیدیان
 

آق شهر، (تلفّظ کنونی: آق‌شِهِر) شهری در آناتولی مرکزی در ترکیه، واقع در دامنه‌ی کوه سلطان داغ در 135 کیلومتری شمال غربی شهر قدیمی قونیه و 23 کیلومتری جنوب شرقی اَفیون قره حصار، دارای 40312 نفر جمعیت (سرشماری 1980م)، 29 درجه َ15 طول شرقی و 38 درجه و َ13 عرض شمالی و 1000 متر ارتفاع از سطح دریا، این شهر مرکز ایلجه، یا شهرستانی به همین نام از توابع ایل (استان) قونیه است. در شمال آن دریاچه‌ای همنام (آق شهر) است و رودخانه‌ای که از شرق شهر می‌گذرد، در شمال شرقی به این دریاچه می‌ریزد. این دریاچه را ابن خرداد به (ص 101) باسلیون خوانده است و رومیان آن را در دریاچه چهل شهید نامیده‌اند (لسترنج، 161). در کنار آق‌شهر جلگه‌ی بسیار وسیع و همواری به همان نام با بیش از 82 قصبه و روستا قرار گرفته است. شهر، هوایی معتدل دارد و به سبب فراوانی آب، دارای باغ‌ها و بوستان‌های بی شمار و منظره‌ای بس دل‌پذیر است. آق شهر، شهری در شمال شرقی آناتولی (ترکیه‌ی کنونی) که در جنوب غربی قره حصار شرقی (شِبین) و جنوب شرقی قریول حصار و شمال شرقی شهر زاره جای داشته است.

سابقه‌ی تاریخی:

آق شهر (شهر سفید) ترکیبی از «آق» ترکی به معنای سپید و «شهر» فارسی است. این نام گذاری ظاهراً از گل سفیدی که در آن جا فراوان و مشهور است گرفته شده است (بستانی، 118.1). در نام‌های قدیمی آق شهر، اختلاف نظرهایی دیده می‌شود. یک روایت آن جا را «انطاکیه‌ی پیسیدیا» و روایتی دیگر «سوریوم» می‌داند. نیز استرابن این شهر را همان «فیلوملیوم» قدیمی دانسته است (قاموس الاعلام ترکی، قس: دایرةالمعارف اسلام). آق‌شهر نخستین بار در 495ق/1102م که هنوز فیلوملیوم نامیده می‌شد، توسط جنگجویان صلیبی تسخیر و تاراج گشت. سپس در 509ق/ 1115م آلکسیوس امپراتور بیزانس، سپاهیان ملک شاه پسر قلیچ ارسلان سلجوقی را در حوالی این شهر شکست داد. نام آق‌شهر در تواریخ دوره‌ی سلجوقی مکرر یاد شده است. به هنگام ضعف سلجوقیان این شهر به دست امرای قرامان افتاد (دایرةالمعارف اسلام). اما اندکی بعد، چیرگی بنی‌قرامان بر آق‌شهر با شکست آنان به دست بایزید اول در اوایل 805ق/ 1402م، به پایان رسید. این شهر از این زمان به بعد جزءِ متصرفات عثمانی گردید. در اواخر 805ق/1402م ایلدرم بایزید سلطان بخت برگشته‌ی عثمانی، که در جنگ آنقره از تیمور به سختی شکست خورده بود، در آق‌شهر از غصه درگذشت و شهر به تصرف تیمور درآمد. تیمور پس از مرگ بایزید، ممالک قرامان را به اضافه‌ی آق‌شهر به محمد بک قرمان اوغلو داد.
آق شهر، شهری در شمال شرقی آناتولی (ترکیه‌ی کنونی) که در جنوب غربی قره حصار شرقی (شِبین) و جنوب شرقی قریول حصار و شمال شرقی شهر زاره جای داشته است. صحرای میان این شهر و رودخانه‌ی معروف کَلکِت ایرماق (در نقشه‌های جدید: کلکت چای) و سوشهری امروز را صحرای آق‌شهر می‌نامیدند. آق‌شهر در اصل به معنای «شهرسفید» است، اما جغرافی‌دانان درباره‌ی وجه تسمیه‌ی آن مطلبی ننوشته‌اند. به گفته‌ی تشنر ضبط این واژه و پیتزی گانی (در 768ق/1368م) آن را به شکل آزکر ضبط کرده است (دانشنامه‌ی ایران و اسلام).
نام این شهر در منابع پیش از مغول نیامده است. در دوران مغول، ظاهراً رشیدالدین فضل الله (د 718ق/1318م) نخستین کسی است که به نام این شهر اشاره کرده. وی در ذکر رویدادهای 698ق /1299م می‌گوید: «به صحرای آق‌شهر ارزنجان ملاقات افتاد» (ص 122). و از جغرافی‌دانان، نخستین بار حمدالله مستوفی (د750ق/1349م) نام آن را آورده می‌گوید: «آق سرا از اقلیم چهارم است آق‌شهر ارزنجان بر هفت فرسنگی آن جاست» (ص 95) و نیز می‌گوید:
«از ارزنجان تا دیه خواجه احمد پنج فرسنگ، ازو تا ارزنجان هفت فرسنگ، ازو تا آق‌شهر هشت فرسنگ» (ص 183). از آق‌شهر در تاریخ سلاله‌های ترکمان (قراقویونلو و آق‌قویونلو، 9ق/15م) نیز نام برده شده است (طهرانی، 42.1، 90، 150، 206). آق‌شهر بعدها از سوی علی بیک یکی از امیران قرامان که داماد سلطان مرادخان غازی (عثمانی) شده بود، به عنوان مهریه به دختر او بخشیده شد (اسناد و مکاتبات، 26، حاشیه). آق‌شهر بار دیگر در زمان شاه طهماسب اول توسط فرزندش اسماعیل میرزا مورد حمله قرار گرفت و به تصرف سپاه ایران درآمد، ولی اندک بعد شاه طهماسب آن جا را با توابع آن به کیخسرو نام و فرزندش که با هدایای فراوان به درگاه او آمده بودند، بخشید (قمی، 330.1، 352). در میان مؤلفین قدیم، حاجی خلیفه (د1068ق/1657م) آخرین کسی است که از آق‌شهرِ نام برده امروزه از آق شهر ارزنجان در نقشه‌های ترکیه اثری نیست و شاید دهکده‌ی گوزَللَر یا اَزبِدَرِ امروز همان آق‌شهر قدیم باشد.
منبع مقاله:
سعیدیان، عبدالحسین، (1385) دائرة المعارف شهرهای جهان، تهران: علم و زندگی، چاپ دوم.