عواملی در تعیین آینده و روشی برای زندگی
 

چکیده
آدلر در نظریه احساس حقارت از اصطلاح سبک زندگی استفاده می کند. سبک زندگی نشان دهنده تمام تلاش و کوشش فرد برای رسیدن به برتری است. در روش زندگی شخص اجزای گوناگونی نقش ایفا می کنند. نوع برخورد مراقبین اولیه و مفهوم فرد از خود که شامل نگرش فرد به خود است. در این راستا نیز خود ایده ال بیان می شود یعنی آنچه شخص می خواهد بشود و یا نمی خواهد بشود. در این زمینه نیز آدلر 4 تیپ شخصیتی را بیان می کند: تیپ حکمران، تیپ وابسته، تیپ دوری گزین، تیپ مفید.

تعداد کلمات 1136/ تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه

اجزای شکل دهنده روش زندگی

در شکل گیری روش زندگی اجزای زیر نقش دارند:
چگونگی برخورد مراقبین اولیه با کودک: برای مثال اگر آموزش ما به مقدار کافی گسترده نباشد و ما به خوبی با واقعیت ها در تماس نباشیم، در آینده نیز قدرت درک درست واقعیتها را نخواهیم داشت. فهم فرد از احساس حقارت خویش و چگونگی روبرویی با آن دومین عامل مهم در شکل گیری روش زندگی است.

مفهوم فرد از خود: شامل نگرش فرد به خود است. این که من که هستم (ادراک فرد از خود)، کوتاهم، بلندم و موارد مشابه.

خود ایده آل (self ideal): شامل آن چیزی که فرد دوست دارد باشد و یا برعکس؛ مثلا من باید این گونه باشم یا نباشم. اخلاقیات، یعنی بایدها و نبایدها، اینکه چه چیزی درست و چه چیزی غلط است. هر چند این اجزا در شکل گیری سبک زندگی اهمیت دارند، ولی نکته مهم تر، تناسب بین این اجزا است. چرا که عدم تناسب بین مفهوم فرد از خود و خود ایده آل سبب تشدید احساس حقارت می شود؛ و عدم تناسب بین مفهوم فرد از خود و اخلاقیات سبب بروز احساس گناه میشود. در مجموع تمام اینها در شکل گیری سبک زندگی نقش دارند، اما از همه مهمتر خلاقیت ماست که از این عوامل چگونه برای ساختن چهره خود استفاده کنیم.[1]

دو مفهوم سبک زندگی و نیروی خود خلاق (creative power of the self) در نظریه آدلر رابطه تنگاتنگی دارند. سبک زندگی یا همان برنامه زندگی یا تصویر راهنما، به سبک پیگیری اهداف اطلاق می شود. هنرپیشه با مطالعه، روی صحنه رفتن و حضور در فیلم، میخواهد به کمال برسد. محقق با مطالعه فشرده، درس خواندن، فکر کردن، بحث کردن و تبادل نظر میخواهد به کمال برسد. سبک زندگی در واکنش به حقارت های واقعی یا خیالی شکل می گیرد و جرح و تعدیل آن پس از شکل گیری دشوار است.
آدلر برای روشن تر کردن مفهوم سبک زندگی مخرب و سازنده، آن را به چهار دسته تقسیم می کند. او از ارائه این تیپ شناسی اکراه داشت؛ زیرا انسان را از منظر تیپها نگاه نمی کرد و معتقد بود هر انسانی سبک زندگی خود را دارد. با این حال معتقد بود این تیپ شناسی بار آموزشی دارد و با تأکید بر این نکته آن را مطرح می کند.مفهوم خود خلاق، حاصل دل مشغولی آدلر با تلویحات مکانیکی سبک زندگی بود. آدلر از این طرز فکر که آدمها رفتار را عمدتا از طریق محرک و پاسخ یاد می گیرند، راضی نبود، زیرا با این نگاه افراد صرفا گیرنده های منفعلی هستند و طبق تجربیات خود عمل می کنند؛ اما مفهوم خودخلاق به این معناست که آدم ها خودشان شخصیت خودشان را پدید می آورند و این کار را به کمک تجربه و وراثت انجام میدهند. آدلر معتقد بود آدمها خالق شخصیت خود هستند.
[2]
آدلر برای روشن تر کردن مفهوم سبک زندگی مخرب و سازنده، آن را به چهار دسته تقسیم می کند. او از ارائه این تیپ شناسی اکراه داشت؛ زیرا انسان را از منظر تیپها نگاه نمی کرد و معتقد بود هر انسانی سبک زندگی خود را دارد. با این حال معتقد بود این تیپ شناسی بار آموزشی دارد و با تأکید بر این نکته آن را مطرح می کند.
 

تیپ حکمران (dominant type)

به نظر آدلر این تیپ فاقد علاقه اجتماعی و جرئت است. آنان با اعمال ضداجتماعی خود درصدد کم کردن اضطرابشان بر می آیند. این تیپ باید دیگران را کنترل کند تا احساس اقتدار و مهم بودن نماید. کودکانی که دارای این تیپ هستند بچه های قوی را کنار گذاشته، تنها با بچه های ضعیف تر از خودشان بازی می کنند تا بتوانند بر آنها سلطه پیدا کنند. در بزرگسالی نیز می خواهند، بر همسرشان پادشاهی کنند. وقتی هم پدر یا مادر می شوند، انتظار دارند بچه ها از آنها اطاعت کنند.[3]
 

تیپ وابسته (getting type)

این دسته از آدم ها نسبتا منفعل هستند و برای حل مشکلات تلاش زیادی نمی کنند فرزندان خانواده های مرفه و سهل گیر که هرچه بخواهند فورا تأمین می شود، جزء این دسته هستند. آنها به دلیل آنکه در چنین محیطی بزرگ شده اند، ضرورتی نمی بینند خودشان کاری کنند. این گروه چون اعتماد به نفس ندارد، اطراف خود را از آدم هایی پر می کنند که در برابر خواسته های آنها سر تسلیم فرود می آورند. تیپ وابسته معمولا با حربه جذابیت، دیگران را ترغیب می کند به او کمک کنند.[4]
 

تیپ دوری گزین (avoiding type)

این گروه از افراد اعتماد به نفس لازم برای حل بحران ها را ندارد. آنها به جای درگیر شدن از رویارویی با مشکلات و در نتیجه از شکست احتمالی فرار می کنند. آدمهای دوری گزین معمولا غرق خودشان هستند. آنها غرق خیال بافی هستند و در تخیلات خود همیشه از دیگران برتر هستند.[5]
 

تیپ مفید (type socially useful)

تیپ مفید در خانواده های بزرگ می شوند که اعضای آن ها به هم کمک کرده و از یکدیگر حمایت می کنند. اعضای این خانواده ها با یکدیگر محترمانه رفتار کرده، ملاحظه یکدیگر را می کنند. در ضمن در رویارویی با استرس و مشکلات به اختلاف و پرخاشگری روی نمی آورند.
در عوض، خطر مواجهه مستقیم با مشکلات را به جان می خرند؛ و از این طریق مشکلات را حل می کنند. در بزرگسالی هم به اعضاء خانواده خود احترام می گذارند و با آنان محبت آمیز و دوستانه رفتار می کنند و بقیه را فریب یا بازی نمی دهند.
[6]
آدم های مفید از لحاظ روانی سالم هستند. آنها اعتماد به نفس دارند و مهیای همکاری با دیگران می باشند؛ همچنین در صدد تأمین رفاه دیگران هستند و می خواهند اجتماع بهتری بسازند. برای آنها کسب درآمد بیشتر چندان مهم نیست؛ خلاصه آنکه مطابق علاقه اجتماعی رفتار می کنند.[7]
همان طور که در ابتدا اشاره کردیم ما در صدد بررسی نظریه سبک زندگی آدلر از دیدگاه اسلامی هستیم و برای فهم بهتر سبک زندگی برخی از مفاهیم مرتبط با آن را نیز توضیح دادیم. حال در ادامه به مبانی معرفت شناختی، هستی شناسی، انسان شناسی، دین شناسی، فلسفه اجتماعی و روش شناسی آدلر پرداخته، دیدگاه اسلام در این خصوص را بیان می کنیم.
 

نمایش پی نوشت ها:

[1] ناصحی، عباسعلی و رئیسی، فیروزه، مروری بر نظریات آدلر، ص ۲.
[2] فیروزبخت، مهرداد، نظریه های شخصیت، ص۱۲۳
[3] موزاک، هارولد، مجموعه مقالات، ص۷۸
[4] همان، ص87.
[5] فیروزبخت، مهرداد؛ نظریه های شخصیت، ص۱۳۵
 [6] همان، ص135.
[7] کراندال، جیمز، نظر آدلر درباره علاقه اجتماعی، صص ۴۸۷-۴۸۴


منبع: خسرو پناه، عبدالحسین، در جستجوی علوم انسانی اسلامی، تحلیل نظریه های علم دینی و آزمون الگوی حکمی - اجتهادی در تولید علوم انسانی اسلامی، قم، دفتر نشر معارف، 1393 ش.

بیشتر بخوانیم:
مبانی، پیش فرض ها و روش شناسی نظریه احساس حقارت آلفرد آدلر
احساس حقارت در نظریه آدلر