مراكز شيعه نشين منطقه خليج فارس




نحوه ي توزيع و پراكندگي جمعيت هاي شيعي كشورهاي حوزه ي خليج فارس، از جنبه هاي مختلف اهميت دارد. در برخي از اين كشورها همانند امارات متحده ي عربي، عربستان، عراق و عمان، حضور آن ها را به صورت متمركز در برخي شهرها شاهديم كه اين تمركز، از جنبه هاي مختلف مي تواند براي اين كشورها خطرآفرين باشد. از يك سو زندگي در كنار يكديگر، به حس مشترك محروميت دامن زده و زندگي جمعي، جسارت و شهامت مبارزه را تقويت نموده، احتمال شورش و اغتشاش آنان را افزايش مي دهد. از سوي ديگر، مسائلي از قبيل جدايي طلبي و گرايش هاي گريز از مركز، به ويژه در شهرهاي مرزي مطرح مي شود. نيز در برخي از اين كشورها، تجمع آنان در مناطق استراتژيك و به ويژه مراكز نفتي، سبب شده نفوذ قابل توجهي در اقتصاد كشورها داشته باشند و اين مسأله، از جنبه هاي مختلف براي دولت ها بحران زاست.
حضور آن ها در كارخانه ها، پالايشگاه ها، مراكز تجاري و...، درصد بالاي احتمال اعصاب و امكان فلج نمودن اقتصاد كشور را به همراه دارد و يا حتي دور و نزديكي به پايتخت، از اهميت ويژه اي برخوردار است. نزديك بودن محل تمركز آنان به مراكز سياسي، از يكسو ميزان آگاهي سياسي آنان را از حقوق شهروندي خويش بالا برده و از سوي ديگر، بازتاب شورش و اعتراض آنان را گسترش داده، احتمال انتشار آن را به مراكز ديگر افزايش مي دهد. در مجموع، محل تجمع شيعيان منطقه خليج فارس، ممكن است از چند جهت قابل توجه و استراتژيك باشد:
براي مثال در كشور عمان، تعداد زيادي از شيعيان در نزديكي شهر مسقط، پايتخت سياسي اين كشور زندگي مي كنند و بنابراين، اين حضور مي تواند براي دولت سني عمان بسيار خطرآفرين باشد. هم چنين در پايتخت عراق نيز شاهد چنين تمركزي در محله هاي كرخ و براثا هستيم و آن گونه كه در كتاب هاي تاريخي آمده، حضور اين شيعيان به گذشته هاي دور باز مي گردد.
كرخ در سمت غربي دجله واقع و از محله هاي ديگر آبادتر و محل سكناي بازرگانان ثروتمند بوده است. اين محله از آغاز بناي بغداد، شيعه نشين بوده و جزء محله هاي كوچك تري كه ويژه شيعيان بودهاست. با اشاراتي كه ابن جوزي به شورش هاي محله اي دارد، مي توان گفت كه علاوه بر كرخ در غرب بغداد، محله هاي مسكوني ديگري در همان منطقه در نهر الطابق و در شهر بغداد، محل هاي سوق السلاح باب الطاق، سوق يحي، قلايين، ثلاثاء، اساكنه و اهل درب سليمان مركز شيعيان بوده است.(1)
حضور در مراكز سياسي و پايتخت ها افزون بر اهميت سياسي، به لحاظ اقتصادي نيز مي تواند حائز اهميت باشد. براي مثال، يكي از بزرگ ترين بازارهاي بغداد، بازار بزرگ كرخ بوده كه به دليل قرار گرفتن در محله ي شيعيان، همواره در انحصار اين گروه بوده است و بيش تر كسبه ي آن را شيعيان تشكيل مي دهند. به واقع،
مي توان گفت تجارت بغداد، در دست همين بازاريان شيعه مذهب بوده است.(2)
از سوي ديگر، مراكز سياسي كشورها موقعيت مركزي دارند، هم به لحاظ تمركز مهم ترين تشكيلات دولتي و سازمان هاي اداري و شركت هاي تجاري داخلي و بين المللي، و هم به لحاظ وجود رسانه هاي گروهي و فضاي باز سياسي و تبادل اطلاعات و ارتباطات گسترده در سطح داخلي و بين المللي. بنابراين، تمركز شيعيان در پايتخت ها يا حتي در حواشي آن ها، همواره به عنوان عاملي تنش زا از سوي دولت هاي سنيِ منطقه تلقي شده است. اين طرز تلقي، باعث شده تا دولت مردانِ برخي از اين كشورها هم چون عربستان سعودي، همواره بكوشند از تمركز شيعيان در پايتخت ها و حواشي آن جلوگيري كنند. البته حاكمان سعودي، درگير مشكل ژئوپوليتيكي در پايتخت ها و حواشي آن جلوگيري كنند. البته حاكمان سعودي، درگير مشكل ژئوپوليتكي بزرگ تري شده اند؛ چرا كه شيعيان، در محل هايي زندگي مي كنند كه يكي از استراتژيك ترين مناطق عربستان است. مناطقي كه اينك عميق ترين ميادين نفتي خليج فارس را در بردارد؛ يعني مناطق الاحساء و قطيف واقع در استان شرقيه عربستان.
عمده ي ذخاير نفتي عربستان سعودي، دقيقاً در اين منطقه واقع است و هفتاد درصد كاركنان شاغل در اين ميدان هاي نفتي، اعراب شيعي هستند. وجود جمعيت هاي شيعي، مشكل دائمي حاكميت رياض است.(3)
چرا كه آنان ناخواسته بر شاهرگ حيات اقتصادي عربستان سايه انداخته اند.
گرچه حاكمان سعودي با فشارهاي روزافزون و محروميت ها در طول تاريخ، همواره اين اقليت مذهبي را تضعيف نموده اند، ولي وجود آنان، واقعيت اين سرزمين هاست و خواه ناخواه بايد پذيرفته شود. اين حقيقتي است كه سياست مداران سعودي نيز بدان آگاهي يافته و به اين نتيجه رسيده اند كه براي برقراري امنيت منطقه، به ناچار بايد از جمعيت هاي محلي و به ويژه شيعيان بهره برد. افزون بر عربستان، در كشورهاي عمان، عراق، بحرين، امارات، كويت و قطر نيز شيعيان در مناطقي زندگي مي كنند كه از مهم ترين مراكز نفت خيز منطقه به شمار مي آيد.
براي مثال، در عراق شيعيان در جاهايي قرار دارند كه اهميت آن ها فوق العاده استراتژيك است. در جنوب، علاوه بر سيطره بر حوزه هاي مهم نفتي عراق، بر گلوگاه ارتباط دريايي عراق تسلط دارند. ... در تمام حاشيه ي دجله، شيعيان ساكن هستند و سني ها دورتر سكونت دارند. در كركوك هم كه بالاترين نقطه ي نفتي عراق است و كردها به آن چشم دوخته اند، شيعيان نيز حضور فعال دارند.(4)
به لحاظ فرهنگي نيز منطقه جنوب حائز اهميت است. اين منطقه كه محل تلاقي دو رود دجله و فرات در آن واقع است،
محل افسانه اي سومر- اولين تمدن بين النهرين- است. دو رودخانه ي مذكور، پس از منطقه ي باتلاقي، به مصبّ گسترده اي جريان مي يابند كه وسيع ترين مناطق نخلستاني عراق است. منطقه سرسبز و پرآب بين النهرين جنوبي، به اندازه ي شهرهاي مقدس نجف و كربلا، درخودآگاهي فرهنگي شيعي نقش دارد.(5)
در برخي از اين كشورها نيز تجمع شيعيان را در مراكز تجاري شاهديم. براي مثال، در امارات متحده عربي، بيش تر شيعيان در اميرنشين دوبي زندگي مي كنند و جالب اين جاست كه اين شيخ نشين، پس از ابوظبي مهم ترين شيخ نشين امارات است و از بعد تجاري، يكي از پر رونق ترين شهرهاي منطقه به شمار مي آيد و به لحاظ جمعيتي نيز از پرجمعيت ترين اميرنشين هاي امارات است.
بارزترين ويژگي اين شيخ نشين، موقعيت آن به عنوان يك مركز تجارتي پيشرو در ميان بقيه شيخ نشين هاي متحده عربي است.(6)
گرچه دبي به لحاظ منابع معدني، پس از ابوظبي مهم ترين منابع نفتي كشور امارات را در بردارد، ولي رونق واقعي اين شيخ نشين، مرهون تجارت و بازرگاني است.
دبي با جمعيتي بالغ بر 750 هزار نفر، به عمده فروشي و خرده فروشي كالاها، بيش از نفت متكي است. حضور گردشگران خارجي و تجار و سرمايه گذاران ملل مختلف كه از ماليات كم بهره جسته و به تجارت كالا در دبي مي پردازند، به اقتصاد اين اميرنشين در سالهاي گذشته رونق زيادي بخشيده بود.(7)
اين شهر داراي يك منطقه آزاد تجاري به نام «جبل علي» است. در جبل علي، سرمايه گذاران سالهاست كه به داد و ستد كالا مي پردازند. اين بندر آزاد، دروازه ي ورود كالاهاي ساخته شده ي شرق آسيا و مركز صادرات مجدد اين گونه كالاها به كشورهاي حوزه ي خليج فارس است.(8)
بندر جبل علي، يكي از بزرگ ترين بندرهاي منطقه است و مكان جذابي براي فعاليت هاي صنعتي و تجاري به شمار مي آيد.
با اين اوصاف، اين مهم ترين اميرنشين امارات متحده عربي كه مركز تجمع بازرگانان و تاجران سراسر منطقه آسياي شرقي و خاورميانه است، محل تمركز شيعيان اين كشور مي باشد و بنابراين، شيعيان نيز از موقعيت خاص تجاري و مركزي اين شهر استفاده و بهره ي لازم را مي برند.تعداد ديگري از اين شهرها، از جنبه هاي مذهبي مورد توجه هستند. شهرهاي مكه و مدينه در عربستان و كربلا، نجف، كاظمين و سامرا در عراق، از اين دسته مي باشند. براي مثال كربلا، به دليل وجود مرقد مطهر امام حسين عليه السلام براي تمامي مسلمانان به ويژه شيعيان جهان اهميت دارد. از اين رو، هر ساله شاهد هزاران زائر هستيم كه براي زيارت مرقد مطهر ايشان مشتاقانه به اين مكان مسافرت مي كنند. نجف نيز ميزبان قبر مطهر امام علي عليه السلام است. به علاوه، اين شهر از ديرزمان، مركز تجمع هزاران طلبه شيعه بوده و همواره مدارس علميه در آن داير بوده است.
مركز علمي شيعه در اين شهر، براي قرن ها، صدها عالم شيعي را پرورش داده كه محقق حلي و بعداً علامه حلي، از بزرگ ترين اين عالمان به شمار مي رفتند.(9)
خلاصه ي كلام آن كه، شيعيان زيادي از كشورهاي كشمير، لبنان، افغانستان، هندوستان و كشورهاي حاشيه خليج فارس، به ويژه بحرين و عربستان براي تحصيل علوم ديني به اين حوزه آمده و مدارج علمي را در آن مي گذراند. البته مدارس علميه در كاظمين و سامرا و برخي شهرهاي ديگر عراق نيز برقرار است، ولي در اين ميان، نجف اشرف موقعيت ويژه اي دارد و توجه تمام شيعيان جهان به اين خطه دوخته شده است.
هم چنين بايد دانست كه كربلا و ساير عتبات شيعي در بغداد و به ويژه نجف، تأثير فراواني در كوچ دادن شيعيان نقاط ديگر به اين ديار داشته و اين خود در رواج تشيع تأثير فراواني داشته است.(10)
بارگاه شش امام بزرگ شيعيان در شهرهاي مختلف عراق قرار دارد و همين رفت و آمد زائران و طلبه ها، شيعيان اين كشور را با سراسر جهان تشيع مرتبط مي سازد.
در عربستان نيز عده ي زيادي از شيعيان اين كشور در حواشي دو شهر مهم و زيارتي، يعني مكه و مدينه سكني گزيده اند و بنابراين، از موقعيت مركزي اين شهرها بهره مند مي شوند.
ملاحظه فرموديد كه تمامي شهرهاي شيعي نشين خليج فارس، از موقعيت استراتژيك و مركزي برخوردارند و از اين رو، حائز اهميت مي باشند. نكته ديگر قابل تأمل آن است كه تقريباً در همه ي اين كشورها، شيعيان در يك خط ساحلي، مرزهاي آبيِ خليج فارس را در انحصار خويش دارند. اين خط ساحلي، مهم ترين منابع نفتي را در خود دارد.
حضور در اين سواحل، از جنبه هاي ديگر، مشكلات ژئوپوليتيكي فراواني را به بار مي آورد. براي مثال، مسائلي چون جدايي طلبيِ اين گروه ها و فعاليت هاي گريز از مركز را موجب مي شود، به ويژه آن كه مهم ترين همسايه شمالي خليج فارس يعني ايران اسلامي، هم كيش اين اقليت است.

نتيجه گيري

بر اساس آن چه در اين فصل بدان پرداختيم، شيعيان حاشيه ي خليج فارس در يك خط ساحلي كه تقريباً تمامي سواحل خليج فارس را در بردارد، ساكن بوده و با توجه به نفت خيز بودن اين سرزمين ها، به طور كلي مي توان گفت به لحاظ جغرافيايي، مهم ترين بخش هاي خليج فارس در انحصار شيعيان است. اين بخش ها كه هم شامل سواحل شمالي (سواحل ايران) و هم سواحل جنوبي است، در بخش جنوب، سواحل عراق، كويت، استان هاي شرقي عربستان سعودي، سواحل بحرين و قسمت هايي از سواحل قطر و بندر دوبي را در امارات متحده در بر مي گيرد و حتي تا سواحل باطنه درياي عمان نيز امتداد مي يابد. به بيان ديگر،
خليج فارس از نظر جغرافياي مذهبي، تحت سلطه ي شيعيان است.(11)
از بعد جمعيتي نيز كشورهاي ايران، عراق و بحرين، اكثريت قابل توجهي از شيعيان را در خود جاي داده اند كه از ميان اين سه كشور، ايران و عراق از پرجمعيت ترين كشورهاي منطقه هستند. افزون بر آن، كشور كويت نيز با جمعيت چهل درصدي شيعيان خود مورد توجه است.
حتي بر اساس آمارهاي رسمي ارائه شده- گرچه در صحت و سقم آنان شك و ترديد وجود دارد. اين منطقه از نظر جمعيتي نيز تحت سلطه ي شيعيان است و تقريباً حدود هفتاد درصد جمعيت منطقه شيعي مذهب هستند.
اما از بعد اقتصادي، گرچه شيعيان همواره در تلاش بوده اند تا جايگاه ويژه اي را در اين حوزه به خود اختصاص دهند و در برخي كشورها تا حدودي نيز موفق عمل كرده اند، ولي از آن جا كه به لحاظ سياسي همواره تحت سيطره اقليت سني مذهبي بوده و مي باشند، در بيش تر موارد ناكام مانده اند. محروميت هاي اقتصادي كه تماماً تحميلي بوده و بر مبناي سياست هاي اقتصادي حاكمان سني اعمال شده، در كشورهايي چون عربستان و عراق بيش از ديگر كشورها به چشم مي خورد.
اما محروميت هاي اين گروه مذهبي از بُعد سياسي اسف بارتر است. آنان نه تنها از دسترسي به شغل هاي كليدي و حساس بازداشته شده اند، بلكه حتي در برخي كشورها چون عربستان سعودي، از حداقل آزادي ها و حقوق سياسي نيز محروم گشته اند، به گونه اي كه اطلاق شهروند درجه دوم به آن ها، بر اساس وضعيتي كه در آن به سر مي برند، توصيف به جايي است.
تأسف برانگيز است در دنيايي كه در آن حتي حيوانات از حقوق و آزادي هايي برخوردارند و كوچك ترين تعدي به آن ها، اعتراض عده اي را برمي انگيزد، در حق شيعيان تا به اين حد اجحاف صورت مي گيرد و در حالي كه آن ها حتي از حداقل حقوق انساني نيز محروم گشته اند، هيچ كس حتي مناديان حقوق بشر هم، سري به علامت تأسف تكان نمي دهند.

پي نوشت :

1- حسن موسوي، زندگي سياسي و فرهنگي شيعيان بغداد، ص 35.
2- همان، ص 40.
3- فرانسوا توال، پيشين، ص98.
4- علي اصغر محمدي، پيشين، ص 209.
5- گراهام اي. فولر و رند رحيم فرانكه، پيشين، ص161.
6- مهدي مظهري، پيشين، ص113.
7- «اقتصاد دبي از كاهش شمار گردشگران روس آسيب ديده است»، نشريه بررسي هاي بازرگاني، ش 142، ص1.
8- همان، ص1.
9- رسول جعفريان، پيشين، ص55.
10- همان، ص54.
11- فرانسوا توال، پيشين، ص102.

منبع: كتاب جغرافياي سياسي شيعيان منطقه خليج فارس