دین زرتشت؛ آئین‌ها، اعتقادات و سنت‌ها
 
چکیده
زرتشت، یکی از ادیان قدیم در جهان و ایران است که از آن به‌عنوان یکی از ادیان الهی نام‌برده می‌شود. مستشرقین بسیاری بر روی این دین، پژوهش‌هایی را انجام داده‌اند که بهترین این پژوهش‌ها، فعالیت علمی است که توسط سه تن از اساتید زرتشت پژوه، پروفسور کای بار، آسموسن و مری بویس به رشته تحریر درآمده و توسط دکتر فریدون وهمن ترجمه‌شده است. «معرفی دیانت زرتشت»، «اصول عقاید دیانت زرتشت» و «دیانت زرتشت در دوران معاصر» بخش‌هایی است که این کتاب را شکل داده‌اند.


تعداد کلمات 2644/ تخمین زمان مطالعه 13 دقیقه
راضیه مرزانی
 

چارت کلی کتاب «دیانت زرتشت»

در ابتدا چارت کلی کتاب برای روشن شدن فضای کلی کتاب آورده شده است.
 


1. معرفی کلی کتاب


1.1: مشخصات چاپ

کتاب «دیانت زرتشت»، کتابی است که توسط سه تن از اساتید زرتشت پژوه، پروفسور کای بار، آسموسن و مری بویس به رشته تحریر درآمده و توسط دکتر فریدون وهمن ترجمه‌شده است.
نوبت دوم آن در سال 1389 توسط انتشارات «نشر ثالث» در 2200 نسخه و 176 صفحه به چاپ رسیده است که نسخه‌ای که برای گزارش انتخاب‌شده است همین نوبت چاپ می‌باشد.

1.2: مقدمه مترجم

1.2.1: معرفی مترجم

این کتاب ترجمه سه مقاله ایست که در معرفی دین زرتشت می‌باشد که هرکدام یک از این مقالات توسط یکی از اساتید ایران پژوه و زرتشت آشنا به رشته تحریر درآمده و دکتر فریدون وهمن آن را به فارسی ترجمه کرده است.
دکتر فریدون وهمن استاد ایران‌شناسی دانشگاه کپنهاگ، در رشته‌ی زبان‌ها وادیان‌ باستانی ایران با بیش از چهل سال سابقه‌ی تدریس و تحقیق است. از آثار او می‌توان کتاب‌های زیر را نام برد: «دین زردشتی»؛ «فرهنگ مردم کرمان» و «واژه‌نامه‌ی پهلوی به فارسی ارتای ویراز نامک» که قبل از انقلاب در ایران منتشر شدند. آثاری همچون کتاب سه‌جلدی West Iranian Dialects در مورد لهجه‌های غربی ایران، دو واژه‌نامه‌ی دانمارکی – فارسی و فارسی – دانمارکی ازجمله چندین اثر فریدون وهمن هستند که به زبان‌های انگلیسی و دانمارکی منتشرشده‌اند.
همچنین مقالات متعددی به قلم این استاد ایران‌شناس در دانشنامه‌ی عظیم ایرانیکا، دانشنامه‌ بزرگ دانمارک، مجلات سخن،
راهنمای کتاب، ایران‌شناسی، ایران نامه، خوشه‌هایی از خرمن ادب و هنر، Acta Iranica و دیگر نشریات علمی و تخصصی منتشرشده است.
فریدون وهمن از مؤسسین و در حال حاضر رئیس «انجمن فرهنگی ایران و دانمارک» است که پیش از انقلاب اسلامی و برای معرفی فرهنگ ایران به مردم دانمارک تشکیل شد.

 

1.2.2: معرفی مختصری از کتاب توسط مترجم

مترجم کتاب در ابتدا، به چند نکته مهم در مورد دیانت زرتشت و همچنین معرفی کتاب و شخصیت‌هایی که در نوشتن این مقالات دخیل بوده‌اند، پرداخته است.
نکاتی که مترجم در مقدمه کتاب آورده است، عبارت‌اند از:
>    علت مطالعه دین زرتشت.[1]
>    اولین نوشته‌های منتسب به دین زرتشت.[2]
>    آغاز مطالعه مستشرقین در حوزه دیانت زرتشت از یک قرن اخیر.[3]
>    جوان بودن اوستا شناسی در کشور ایران.[4]
>    معرفی کتاب.[5]
>    روش مستشرقین در تحقیق پیرامون دیانت زرتشت.[6]
>    کتابخانه‌ای بودن دو مقاله نخست که توسط استاد کای بار و آسموسن نوشته‌شده است و نیز تلفیقی بودن مقاله خانم مری بویس.[7]

 

1.2.3: معرفی نویسندگان مقالات

همان‌طور که بیان شد، این کتاب، برگزیده سه مقاله از کتاب تاریخ مصور ادیان (illustreret religion shistore) است که در سال 1388 ه.ش در سه جلد به زبان دانمارکی در کپنهاک دانمارک به چاپ رسیده است و این سه مقاله به علت اینکه ارتباط با دین زرتشت داشته است به‌صورت جدا انتخاب‌شده است و توسط دکتر وهمن به فارسی ترجمه‌شده است.
 

بخش اول دیانت زرتشت

این مقاله توسط پروفسور کای بار[8] به گفته مترجم کتاب، او از ایران شناسان نامدار دانمارکی و متخصص در زبان‌ها و لهجه‌های هندواروپایی است که سال‌ها استاد کرسی ایران‌شناسی در دانشگاه کپنهاک را به عهده داشته و در سال 1387 ه.ش با رسیدن به سن هفتادسالگی بازنشسته شده است.[9]
این مقاله از صفحه 21 تا صفحه 78 را در برگرفته است که نشان از حجیم بودن این مقاله است و دارای چهار فصل می‌باشد. ملل ایرانی، منابع اطلاع غرب از مذهب ایران باستان، سنن مذهبی و اعتقادات مذهبی ایرانیان قبل از زرتشت چهار فصلی است که در این بخش قرارگرفته است.

 

بخش دوم اصول عقاید و اعتقادات دیانت زرتشتی

مقالۀ مذکور، نوشتۀ پروفسور جس پیتر آسموسن[10] می‌باشد. او استاد کنونی کرسی مطالعات ایرانی دانشگاه کپنهاک است که صاحب تألیف و مقالات متعدد در مواضع گوناگون ایرانی است.
این مقاله شامل صفحات 79 تا 102 می‌باشد که خود از دو بخش تشکیل‌شده است و نویسنده در پایان‌بخش، مدارک و اسناد مطالب علمی خود را آورده است.

 

بخش سوم دیانت زرتشتی در دوران متأخر

این مقاله توسط دکتر مری بویس[11]، استاد مدرسۀ مطالعات آسیایی و آفریقایی دانشگاه لندن که زمینۀ مطالعات و رشتۀ تخصصی وی زبان‌های میانۀ ایرانی و صورت متأخر دیانت زرتشتی است نوشته‌شده است و آثار فراوانی در این زمینه منتشر کرده است.
در سایت ویکی‌پدیا در مورد زمینۀ شکل‌گیری تفکر پژوهش در ذهن این محقق مطالب جالبی آورده بود که لازم است بدان اشاره شود چرا که مطالب آن پرفایده است.
در سایت ویکی‌پدیا در شرح‌حال این پژوهشگر آورده شده است:
دلباختگی او به ایران و به‌ویژه رخساره زرتشتی آن، آنگاه اوج گرفت که سال ۱۹۶۶ را در روستاهای زرتشتی نشین اطراف یزد، با کشاورزان تنگدست اما عمیقاً معتقد و متعصب در آیین خود به سر برد. پس‌ازاین اقامت یک‌ساله بود که نظریاتش درباره این دین زیروزبر گشت. اقامت در میان زرتشتیان یزد و کرمان سبب شد تا آراء و نظریات اکثریت قریب به‌اتفاق پژوهشگران را درزمینهٔ کیش زرتشت زیر سؤال برد. مری بویس این پرسش را مطرح ساخت:
«سه هزار و اندی سال پس از زرتشت، چه کسی صلاحیت بیشتر در تعبیر و تفسیر و شرح باورها و آموزه‌های زرتشت را دارد؟ پژوهشگران و دانشمندانی که در صندلی‌های راحت کتابخانه‌های خود لم داده و بر سر جزئیات دستوری گاتها و نیایش‌ها و دیگر ادبیات دینی زرتشتی قلم‌فرسایی می‌کنند،کتاب «دیانت زرتشت»، کتابی است که توسط سه تن از اساتید زرتشت پژوه، پروفسور کای بار، آسموسن و مری بویس به رشته تحریر درآمده و توسط دکتر فریدون وهمن ترجمه‌شده است.
نوبت دوم آن در سال 1389 توسط انتشارات «نشر ثالث» در 2200 نسخه و 176 صفحه به چاپ رسیده است که نسخه‌ای که برای گزارش انتخاب‌شده است همین نوبت چاپ می‌باشد.
یا آن کشاورز قبا بر تن زرتشتی که در کوه‌ها و بیابان‌های خشک اطراف یزد و کرمان بیل می‌زند و کار می‌کند و عرق می‌چکاند و نیایش‌های زرتشت را زمزمه کرده و سفت‌وسخت، سنت‌ها و آیین‌های دین آبا و اجدادی خود را نگهبانی می‌کند؟»
 به همین دلیل او در پژوهش خود تغییراتی را به وجود می‌آورد که در دیگر پژوهشگران نیز هنگامی‌که به مطالعه پیرامون زرتشت قدم برمی‌دارند، مؤثر بوده است. در ادامه آورده شده است:
او بر آن بود که تنها با خواندن کتاب و مقاله نمی‌توان به چندوچون این کیش پی برد. او توانست با ژرف‌نگری در آیین‌ها و رسوم و باورها که از سه هزار سال پیش تاکنون دست‌نخورده بود، به جزئیات زندگانی این پیامبر ایرانی و آموزه‌های او، حتی عقاید دینی پیش از ظهور زرتشت دسترسی پیدا کند. او نتیجه پژوهش‌های خود را در کتاب پایگاه ایرانی کیش زرتشت در سال ۱۹۷۸ عرضه نمود. کار بزرگ او مجموعه کتاب‌های تاریخ کیش زرتشت است که به اکثر زبان‌ها ازجمله زبان پارسی برگردانده شده است.[12] مرگ مجال نداد که مری این کتاب را به پایان برد ولی خوشبختانه پیش از مرگ با آلبرت دو یونگ استاد دانشگاه لیدن به توافق رسید که کار به انجام رساندن را به عهده گیرد.
خانم الموت هیتنر که اکنون بجای مری بویس استاد کرسی مطالعات زرتشتی دانشگاه لندن است در سوگنامه‌ای که در روزنامه دیلی تلگراف چاپ شد می‌نویسد:
پروفسور مری بویس اعتقاد داشت که نیازها و محدودیت‌های ناشی از تحقیق و پژوهش علمی با وظایف خانوادگی سازگار نیست بنابراین از ازدواج پرهیز کرد و به قول خویش وفاداری و یکه پرستی به علم و پژوهش علمی را به غریزه و طبیعت خویش ترجیح داد. او چنان دلباخته ایران‌شناسی و کیش زرتشت بود که تمام دارایی و پس‌انداز خود را بی‌هیچ چشمداشتی در این راه صرف کرد.
مری بویس سحرگاه روز ۴ آوریل ۲۰۰۶ در بخش عمومی بیمارستانی در لندن هنگام خواب درگذشت.
این مقاله که در فصل سوم قرارگرفته است از 9 فصل تشکیل‌شده و شامل صفحات 103 تا 145 است.
عناوین فصول این بخش عبارت‌اند از: دیانت زرتشتی در دوران متأخر، سابقه تاریخی، خداوند و شناسایی او، موبدان و مردمان عادی، عبادات، تعالیم و اصول دین، سرنوشت نهایی، موقعیت کنونی دیانت زرتشتی و نیز تاریخچۀ کوتاهی از مطالعات مربوط به دیانت زرتشتی.

 

بیشتر بخوانید: معرفی «اصول عقاید و اعتقادات دیانت زرتشتی» از کتاب دیانت زرتشت


2. معرفی بخش دیانت زرتشتی

همان‌طور که قبلاً بیان شد این بخش توسط پروفسور کای بار نوشته‌شده و از چهار فصل تشکیل‌شده است. این فصول عبارت‌اند از: ملل ایرانی، منابع اطلاعات غرب از مذهب ایران باستان، سنن مذهبی و اعتقادات مذهبی ایرانیان قبل از زرتشت.
 

2.1: قوم ایرانی

نویسنده در ابتدای این مقاله که از دو بخش تشکیل‌شده است، اذعان دارد که قوم ایرانی، یک گروه بزرگی از ملت‌ها و قبایلی بوده است که ازنظر زبان و نیز تااندازه‌ای ازلحاظ فرهنگ با یکدیگر پیوستگی و ارتباطی نزدیکی داشته‌اند و زبان‌های اقوامی که اگر گرداگرد ایشان بوده است طبق علم زبان‌شناسی تطبیقی جملگی از زبان‌های قدیمی واحدی منشعب شده و یک اصل و ریشه‌دارند و آن زبان ایرانی اولیۀ ایرانی است.[13]
نویسنده ریشۀ این قوم را در جنوب شرقی روسیه در مناطق نزدیک به دریاچۀ آرال در سواحل رودخانه سیحون می‌داند.[14]
پروفسور کای بار، سپس به بیان سرچشمۀ قوم مادها و پارس‌ها و نوع مهاجرت ایشان پرداخته و مادها، پارس‌ها و پارت‌ها را شعبۀ غربی قوم ایرانی دانسته و زبان آنان را ایرانی غربی نام می‌نهد.[15]
نویسنده سعی دارد در این نوشتار به تمام تقسیماتی که از این قوم به وجود آمده است ازجمله هندوها، قوم بین‌النهرین و ... اشاره کند و تاریخ مهاجرت و نوع این دست از مهاجرت‌ها را به رشتۀ تحریر درآورد.[16]

 

2.2: زبان ایرانی قدیمی و هندی قدیمی

یکی از موارد بسیار مهم در این کتاب اشاره نویسنده به دو زبان هندی قدیمی در ریگ ورا و ایرانی قدیمی در کهن اوستاست. نویسنده در این مورد بیان می‌دارد:
تفاوت‌های بین زبان‌های هندی قدیمی در ریگ ودا و زبان ایرانی قدیمی در قسمت کهن اوستا خاصه در مورد دستور و قواعد زیاد نیست و تفاوت‌های آوایی نیز کم و به همان اندازۀ معقولی است که می‌تواند بین دو لهجۀ یک‌زبان مشترک موجود باشد.[17]
سپس نویسنده این‌گونه نتیجه می‌گیرد که این دو قوم (هندی و ایرانی) درواقع اقوامی برادر بوده و از یک محیطی یکسان و واحد آمده‌اند و تا حد زیادی، آداب و اعتقادات مشترک می‌باشند که به ارث برده‌اند.[18]

 

2.3: منابع اطلاع غرب از مذهب ایران باستان

او چند دسته از منابع را برای مطالعه در مورد صور گوناگون مذهب ایران نام می‌برد.
الف آثار مورخین یونانی: همچون هرودت[19]، پلوتارک[20] و استرابون[21].
ب سنگ‌نوشته‌های دوران هخامنشی
ج اوستا.[22]
سپس او به بیان ویژگی‌هایی از کشف اوستا و نگاه غربیان به این کتاب دارد.

 

2.4: ترجمه اوستا به فرانسه

کای بار در ادامه به روش ترجمه و اینکه نخستین بار چه کسی به کشف، ترجمه و رمزگذاری این کتاب اقدام کرده است:
تقدیر این‌گونه بوده است که راز این گنج نهانی به دست جوانی فرانسوی به نام آنکتیل دوپرون که دانشجوی موسسۀ زبان‌های شرقی دانشگاه پاریس بود، کشف گردد.[23]
رمز بودن آن بدین گونه بوده است که حتی موبدان زرتشتی فقط آن را می‌خواندند و از معنای آن اطلاعی نداشتند.[24]

 

2.5: نخستین ترجمه

دارمستتر، بر اساس اذعان پروفسور کای بار نخستین ترجمۀ کامل اوستایی را به دنیای اوستا شناسی تقدیم کرد که کتاب خود را تحت عنوان زند اوستا در سه مجلد در سال‌های 93-1892 منتشر ساخت. او در ترجمه و تفسیر خود تا حد زیادی از ترجمه‌های دیگر اوستا به پهلوی استفاده نموده و آن‌ها را در پاورقی و شروحی که بر ترجمۀ خود نوشته، نقل نموده است.[25]
در ادامه نویسنده به بیان مطالبی دیگر در مورد کتاب اوستا پرداخته و آشکار می‌کند که اوستا به‌طور کامل در یک مجموعه جمع‌آوری نشده و تنها آن قسمت از ادبیات وسیع و گستردۀ زرتشتی است که در قرن نهم و دهم میلادی کماکان زرتشتیان هند و ایران بدان آشنایی داشته و بر اساس آن ترجمه‌ها و تفسیرات مذهبی به زبان پهلوی نگاشته‌اند.[26]

 

2.6: متون کنونی زرتشتیان

کای باردر این بخش به معرفی چند متن اوستایی که امروزه در میان زرتشتیان در مراسمات و آداب عبادات به‌کاربرده می‌شود، اشاره دارد. این متون عبارت‌اند از:

    یسنا (yasna): متونی که موبدان هنگام انجام تشریفات و مراسم‌های مذهبی که تحت عنوان همین نام اجرا می‌شود، تلاوت می‌گردد.
    ویسپرد (visprat): این متن فقط همراه با یسنا در مراسم جشن‌های خاص و جشن‌های مذهبی فصول مختلف (شش گهنبار) خوانده می‌شود.
    وندید (vandidad)
    یشت ها (yasti): مجموعه‌ای از سرودهایی است که در آن به ستایش و نیایش یزدان پرداخته‌شده است.
    خرده اوستا: مجموعه‌ای از دعاها و نیایش‌هایی است که بیشتر توسط مردم عادی خوانده می‌شود و در مراسم‌های عبادی به کار می‌رود.[27]

 

2.7: سنن مذهبی

نویسندۀ مقاله در ابتدای این بخش اشاره به یسنا دارد و مجموعۀ فصول این کتاب که شامل متون مقدس این دین است.[28]
 

2.8: اعتقادات مذهبی ایرانیان قبل از زرتشت

نویسنده یگانه منبعی را که برای استفاده در این مورد هست را گات‌های زرتشت می‌داند که در آن اطلاعات گسیخته و جزئی در این مورد وجود دارد و پس‌ازآن ممکن است بتوان مدارک و اسنادی را از آداب هندیان قدیم نیز به دست آورد؛ علت این امر هم همان بحث‌های جدایی این قوم از همدیگر و دارای اشتراکات واحد بودن باهم قوم ایرانی و هندی است.[29]
ازجمله اعتقادات مشترک ایرانیان و هندیان می‌توان به این موارد اشاره کرد:

1) وجود خدایانی همچون میترا (mitra) که در ایرانی میثرا می‌نامیدند که قالبی انسانی داشته است؛ وایو (الهۀ باد) و آتر (الهۀ آتش)[30]
2) وجود خدایان وظیفه‌دار (رسمی) همچون وارونا (varuna)
3) کشتن دام‌ها به‌مانند اعتقادات تمامی ملل و قبایل گله‌دار به‌عنوان نوعی قربانی و فدیه[31]

 

نمایش پی نوشت ها:

[1]. کای بارو همکاران، دیانت زرتشت، ترجمه: فریدون وهمن، نشر ثالث، تهران، 1389، دوم، ص 11.
[2]. همان.
[3]. همان، ص 12.
[4]. همان، ص 13.
[5]. همان، ص 15.
[6]. همان، ص 16.
[7] همان، ص 16-18.
[8]. مختصری از زندگی‌نامه پروفسور کای بار: کای بار از خاورشناسان نامدار دانمارکی و متخصص در مطالعه ایرانی در رشته زبان‌ها و لهجه‌ها بوده که در 26 ژوئن 1896 در کپنهاک دیده به جهان گشود و پس از 74 سال عمر در چهارم ژانویه 1970 در همان‌جا بدرود زندگی گفته است. تحصیلات: پروفسور کای بار تحصیلات خود را ابتدا در رشته مهندسی مکانیک آغاز کرد، اما به‌زودی علاقه‌اش به ریاضیات قدیمی جلب شد، به‌طوری‌که رشته‌اش را ترک کرد و برای دست یافتن به متون ریاضی کهن و قدیمی به تحصیل زبانه‌ای یونانی و لاتینی پرداخت و از همین راه بود که به جهان زبانشناسی وارد شد و مجذوب مطالعات ایرانی گردید. در سال 1925 رشته زبان‌شناسی کلاسیک دانشگاه کپنهاگ را به پایان رسانید و چند سال زیر نظر علمای بزرگی مانند فردریش کارل آندره آس آلمانی (1846-1930) و آرتور کریستن سن دانمارکی (1875-1945) به تحصیل فقه الغه ایرانی پرداخت. در سال 1935 دانشیار رشته زبانشناسی دانشگاه مزبور و در 1945 پس از درگذشت استادش کریستین به استادی کرسی ایران‌شناسی در دانشگاه مزبور برگزیده شد و تا 1967 که به سن بازنشستگی رسید در همین سمت باقی بود. پس از بازنشسته شدن به خواهش دانشگاه ساعاتی چند، برخی از لهجه‌های قدیمی ایتالیایی و لیتوانی را تدریس می‌کرد. وی زبان‌های اوستایی، فارسی باستان، ختنی، خوارزمی، پهلوی ساسانی و سایر زبان‌های فارسی میانه را به‌خوبی می‌دانست. به سانسکریت، پالی و اکثر زبان‌های مهم هندی آشنایی کامل داشت، عبری، عربی، لاتینی، یونانی و لهجه‌های گوناگون این زبان‌ها را می‌دانست و در مواقع لزوم تدریس می‌کرد. در زبان‌های دیگر از قبیل کردی، بلوچی، پشتو، اسی و سایر لهجه‌های ایرانی و افغانی استادی کم‌نظیر بود.
[9]. همان، ص 15
[10].j.p.asmussen
[11].Mary Boysce
[12].  Boyce, ‎Mary. A History of Zoroastrianism: The Early Period Vol 1. Handbook of Oriental Studies ed. Brill, 1996. ISBN 90-04-10474-7.
 Boyce, ‎Mary. A history of Zoroastrianism. Handbuch der Orientalistik. Abt. 1, Der Nahe und der Mittlere Osten ed. Brill, 1975. ISBN 90-04-04319-5.
ا Boyce, ‎Mary. F. Grenet. A History of Zoroastrianism: Under Macedonian and Roman Rule v. 3. Handbook of Oriental Studies ed. Brill, 1991. ISBN 90-04-09271-4.
 [13]. کای بارو همکاران، دیانت زرتشت، ص 24.
[14]. همان.
[15]. همان، ص 24-26.
[16]. همان، ص 33-34
[17]. همان، ص 35.
[18]. همان.
[19].Herodot
[20].Plutarch
[21].Strabon
[22]. همان، ص 37-39.
[23]. همان، ص 40
[24]. همان، ص 41-42
[25]. همان، ص 43.
[26]. همان، ص 44
[27]. همان، ص 45-51.
[28]. همان، ص 57-60.
[29]. همان، ص 64.
[30]. همان، ص 65-67
[31]. همان، ص 77-78.