بازشناسی هندسه علوم حدیثی
 
چکیده
سومین علمی که در هندسه دانش های حدیثی مطرح  است ، علم مصطلح الحدیث یا علم درایه می باشد. [1] درایه در لغت به معنای مطلق علم و آگاهی است. [2]

تعداد کلمات 2569/ تخمین زمان مطالعه 13 دقیقه
راضیه مرزانی
 
شیخ بهایی در تعریف این علم، اینگونه بیان می‌دارد: «عِلْمٌ یُبْحَثُ فیهِ عَنْ سَنَدِ الْحَدیثِ وَ مَتْنِهِ وَ کَیْفیهِ تَحَمُّلِهِ وَ آدابِ نَقْلِهِ. » [3]
او بر این عقیده‌است  که علم درایه، علمی است که در آن از سند و متن، چگونگی نقل و آداب روایت حدیث گفتگو می‌کند.
شهید ثانی هم در کتاب «الرعایه فی علم الدرایه »، علم درایه را این گونه تعریف می‌کند: علم درایه علمی است که در آن از متن و طرق حدیث (سند)‌، درست و یا نادرست و مخدوش بودن و یا هر آنچه برای شناخت مقبول و مردود آن مورد نیاز است، بحث می‌کند. [4] [5]
 

هدف از یادگیری

با بیانی که گذشت، مشخص شد که این علم، به دانش پژوه این کمک را می‌کند تا با یادگیری اصطلاحات این علم بتواند احادیث درست و مقبول را از احادیث نادرست و مردود تشخیص بدهد.
شهید ثانی در بیان فایده این علم می‌گوید: «هدف این علم، شناخت آن احادیثی است که می‌توان آنها را پذیرفت و بدان عمل نمود و در مقابل نیز شناخت احادیثی که نباید آنها را پذیرفت، بلکه باید از آنها دوری نمود. »[6]
برخی اشکالی را در جدایی این علم از دیگر علوم حدیثی قابل خدشه می دانند و قائل هستند که اصطلاحاتی که  در این علم به طور جداگانه به بحث پرداخته شده است، باید در همان علم رجال و فقه الحدیث بدان پرداخته شود و نیاز به تاسیس علم جدیدی با عنوان اصطلاحات نیست.
ایشان قائل هستند همانطور که در هر دانشی اصطلاحات آن علم در ابتدای همان آن دانش به عنوان مقدمات و مبادی مطرح می شود، در علوم حدیثی هم باید اینگونه باشد و لیکن اینگونه درست نیست، چرا که در علم درایه اینگونه نیست که اصطلاحات دو علم رجال و فقه الحدیث در آن به بحث گذاشته شود بلکه در آن از اصطلاحاتی بحث می شود که به متن و سند برگشته ولی به رجال و فقه الحدیث مربوط نمی شود. [7] [8]
 

اصطلاحات در این علم

در این علم به 7 دسته از اصطلاحات پرداخته می شود که در اینجا به برخی از این اصطلاحات اشاره می شود:
 
از جمله اصطلاحاتی که در این علم بدان اشاره می شود، می توان موارد زیر را اشاره نمود:
سند، متن، خبر متواتر، خبر واحد، شیخ، طبقه، حدیث قدسی، صحابی، تابعی، مخضرم، مسند، متصل، مرفوع، موقوف، مقطوع، مضمر، مشهور، شاذ (نادر)، منکر، مستفیض، معلق، نص، ظاهر، مشکل، غریب، مقبول، معتبر، مطروح و. . . [9]
 

بیشتر بخوانید: برخی اصطلاحات حدیث‌شناسی


تاریخ حدیث

یکی از علومی که در کنار فهم و حتّی در پذیرش حدیث به یک عالم حدیثی یاری می‌دهد، تاریخ حدیث است. [10]
علم تاریخ حدیث، علمی است که به بررسی دوران‌های گوناگون حدیثی می‌پردازد یا به عبارتی دیگر، علمی است که به بررسی دوران‌های مختلف حدیثی از حیث نگارش، تدوین و همچنین توصیف فضای صدور حدیث می‌پردازد.
 

اهمیّت علم تاریخ حدیث

ائمه معصومین(علیهم السلام) با توجه به نیازی که در جامعه احساس می‌کردند، اقدام به سخن گفتن می‌نمودند و هیچ گاه بدون توجه به زمان، کلامی را بیان نمی‌کردند.
 
پس آنچه از این سخن فهمیده می‌شود این است که دانستن زمان بیان حدیث و اینکه کدام یک از معصومین(علیهم السلام)، در چه فضایی آن حدیث را بیان نموده‌اند، ما را در فهم آن حدیث بسیار کمک می‌کند.
در اصل، حدیث همچون رودخانه‌ای در گذر زمان با پدیده‌های مختلفی روبرو شده است که با درک آن زمان، می‌توان حدیث را بهتر معنا کرده و برداشت‌های درست‌تری از احادیث داشت.
به بیانی دیگر تاریخ حدیث با نگاه تیزبین خود، به تمامی این دوران و فضاهای مختلف حدیثی، یک نگاه کلی را جایگزین نگاه بسیط می‌نماید.
 

فوائد تاریخ

فوایدی که از خواندن تاریخ حدیث برای پدید می‌آید، عبارتست از:
1.    آشنایی با روش‌های آموزشی ائمه(علیهم السلام).
2.    آشنایی با فرهنگ‌های حدیثی.
3.    آشنایی با مکتوبات حدیثی.
4.    آشنایی با فرقه‌ها و مدارس حدیثی.
 

تاریخ حدیث شیعه

یکی از مهمترین مسایلی که باید در تاریخ حدیث بدان اشاره شود جدایی تاریخ حدیث شیعه از تاریخِ حدیثِ مذاهبِ دیگر اسلامی است.
یکی از مهمترین دلایلی که باعث جدایی بین شیعه و دیگر فِرَق اسلامی به خصوص اهل سنّت شده است، بحث منع از تدوین حدیث در میان اهل سنت است.
منع تدوین حدیث باعث شد تا حدود یک قرن یعنی تا زمان خلافت عُمَر بن عبدالعزیز، اهل سنّت از داشتن کتاب‌ها و متن‌های حدیثی به دور باشند. اما شیعیان به علت جایگاه مهم حدیث در فهم دین و دسترسی به معصومین(علیهم السلام) در حدود 273 سال، از آغاز دعوت پیامبر(صلی الله علیه و آله) تا ابتدای غیبت صغری به کتابت حدیث اهمیت ویژه‌ای می‌دادند و حتی در پنهان به امر گسترش حدیث می‌پرداختند. [11]
امامان شیعه از همان ابتدا، امر به نوشتن حدیث را در میان شیعیان رواج می‌دادند و یاران خویش را به نوشتن سخنان و کلمات خود، سفارش می‌نمودند. در روایتی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آمده است: « قَیِّدُوا الْعِلْمَ بِالْکِتَابَهِ» [12]
دانش را با نوشتن به بند بکشید.
یا در هنگامی که «ابوشاه یمنی»، یکی از سخنرانی‌های پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) را پس از فتح مکّه شنید، از ایشان درخواست کرد که آن سخنان را برایش بنویسد، پیامبر(صلی الله علیه و آله) به یاران خود فرمود: «برای ابوشاه این سخن را بنویسید. »
 

دوران‌های تاریخ حدیث شیعه

تاریخ حدیث شیعه را می‌توان به دو دوره عمده تقسیم نمود:
 
 
 هر یک از این دو عصر نیز خود به زمان‌های فرعی‌تری قابل تقسیم می‌باشند:  
             
 

 
در تاریخ حدیث به طور جداگانه به بخش های مختلف آن پرداخته و در مورد نگاشته های حدیثی نیز بحث می شود. در کنار مطالبی که در مورد تاریخ حدیث شیعه مطرح می شود در این علم، در مورد تاریخ حدیث در نزد اهل سنّت نیز بحث می شود. [13]
 

منبع شناسی

عالمان بسیاری در طول سالیان دراز اقدام به جمع آوری احادیث معصومین(علیهم السلام) نموده‌اند که شناخت این مجموعه‌های حدیثی بسیار راهگشای محققین در امور دینی است.
آشنایی با نخستین نگاشته‌های شیعه با عنوان اصول اربعمئه و پس از آن انتقال این دسته از معارف به رساله‌های موضوعی و پس از آن نگارش جوامع حدیثی، مطلبی است که علم منبع‌شناسی عهده‌دار آن می‌باشد.
بر محقّقینی که قصد فهم معارف دینی از طریق احادیث اهل‌بیت(علیهم السلام) را دارند، لازم است به گونه ای درست و دقیق منابع حدیثی را بشناسند تا بتوانند از این منبع عظیم که حاصل همّت عالمان شیعی است، استفاده کامل و دقیق را ببرند.
شناختی که مورد نظر است، عبارت است از: شناخت مؤلف کتاب، اساتید او، مدرسه فقهی و فکری نویسنده کتاب، عصر تاریخی، حوادث اجتماعی و فرهنگی دوران او، چگونگی نگارش کتاب، ضابط بودن نویسنده و بسیاری مطالب دیگر که راهگشای امر تحقیق است.
منبع شناسی علمی است ابزاری، که به تبیین و توصیف هر یک از کتاب ‌های حدیثی پرداخته و سبک و شیوه نگارش هر کدام را با ذکر هدف آن تبیین می نماید.
شاید بتوان این مطلب را بیان داشت که علم منبع شناسی، علمی است که به صورت جزئی، به بررسی کتاب‌ها و توصیف آنها می‌پردازد و به بیانی دیگر یک علم جزئی نگرست.
گرچه رشته‌های علمی‌ای که در آن وجود دارد از جمله: نسخه شناسی و. . . بیان کننده یکسری مباحث کلّی و قاعده‌مند است ولیکن نتیجه حاصل از آن یک امر جزئی یعنی شناخت کتاب‌های حدیثی است.
با بیانی که گذشت، می توان این ادعا را کرد که یکی از ثمرات این علم، آشنایی با کتاب‌های حدیثی و سبک استفاده از ایشان است به طوری که راحت‌تر بتوان به مطالبی که مورد نظر است، رسید.
 

شاخه‌های این علم

برخی از مباحثی که به عنوان زیر مجموعه این علم مطرح می‌شوند، خود علمی دراز دامن یا یک مهارت است که ملکه شدن آن زمانی بس طولانی را می طلبد.
این دسته از علوم عبارتند از:
 
نسخه شناسی: این علم یکی  از علومی است که با آن می توان نسخه های بهتر از یک روایت را انتخاب کرد؛ نسخه شناسی، یکی از دانش هایی است که به عنوان مقدمه تصحیح متون به کار گرفته می شود.
فهرست نگاری: دسته بندی کتاب های حدیثی و شناخت نسخه های مختلف از یک کتاب، خود علمی است که به عنوان فهرست نگاری شناخته می شود.
تصحیح متون: اگر چه این دانش پیشینه‌ای بس کهن دارد ولیکن تصحیح متون بوسیله روش‌های علمی و قاعده مند و بعد از آن چاپ با وسایل امروزی، کمتر از 150سال سابقه دارد.
در سالیان اخیر بسیاری از متون حدیثی شیعه با این روش، تصحیح و چاپ شدند که از این جمله می‌توان به تصحیحاتی که استاد علی اکبر غفّاری بر کتاب‌هایی همانند کافی، تهذیب، کتاب‌های شیخ صدوق نموده‌اند، اشاره کرد. [14]
 

جمع بندی

آنچه قصد نویسنده از نوشتن این مقاله بود، بیان برخی از دانش هایی است که راهنمای طالبان معارف دینی از سخنان اهل بیت (علیهم السلام) به عنوان یکی از منابع فهم دین و راه رسیدن به سعادت است.
در اصل این دسته از علوم، که در گذر زمان و برخی از ایشان به سفارش اهل بیت (علیهم السلام) تدوین گشته اند، راه روشن و مشخصی است که گریزی از آن برای فهم حدیث نمی باشد و بی تفاوتی نسبت به این دانش ها و عدم بهره گیری از ایشان، شخص را با نقص در فهم و اخذ حدیث مواجه خواهد کرد.
این دسته از علوم به دو دسته اصلی تقسیم می شدند. دسته ای از علوم بودند که در پذیرش و یا رد حدیث نقش مستقیم داشتند. این دسته عبارت هستند از : 1) علم رجال، ‌ که وظیفه اصلیش تمییز راویان ثقه و قابل اعتماد در حدیث از راویان غیر قابل اعتماد و جعل کننده حدیث است؛ 2) علم درایه الحدیث که به بیان اصطلاحات مطرح در کلیه دانش های حدیثی می پرداخت؛ و در آخر 3) منبع شناسی که گاه سبک شناسی را نیز در کنار آن مطرح می کنند، به تبیین و توصیف هر یک از کتاب ‌های حدیثی پرداخته و سبک و شیوه نگارش هر کدام را با ذکر هدف آن تبیین می نماید.
دسته ای دیگر از این علوم عبارتند از علومی که در فهم مقصود اهل بیت (علیهم السلام ) دخیل هستند. این علوم عبارتند از : 1) علم فقه الحدیث که با بیان سیر منطقی ما را در رسیدن به مقصود اصلی معصوم (علیه  السلام) از کلامش یاری می رساند. 2) علم تاریخ حدیث، که به عنوان علم ابزاری در کنار منبع شناسی راهی برای فهم بهتر احادیث با توجه به دورانهای حدیثی است.
 

نمایش پی نوشت ها:

[1]. اسم های دیگری نیز برای این علم بیان نموده اند که عبارتست از : علم اصول الحدیث، علوم الحدیث و مصطلحه
[2]. خلیل بن احمد فراهیدی، العین، اسوه، قم، دوم، 1425، ج 1، ص 570
[3]. الوجیزه، ص1
[4]. شهید ثانی، الرعایه فی علم الدرایه، چاپ سوم، 1409ه. ق، ص 45
[5]. با تعاریفی که از این علم بیان شد، می‌توان این را گفت که موضوع این علم، متن و سند احادیث است.
[6]. پیشین.
[7]. نیاز است در این مورد مقاله ای جدا نوشته شود.
[8]. برخی از نخستین نگاشته های در این علم، عبارتند از:
   •    البدایه الدرایه، نوشته شهید ثانی (م 965ه. ق)
   •    الرعایه فی علم الدرایه، نوشته شهید ثانی (م 965ه. ق)
   •    الوجیزه فی علم الدرایه، نوشته شیخ بهایی (م 1031ه. ق)
   •    مِقْباسُ الهِدایه فی علم الدرایه، نوشته عبدالله مامقانی (1351ه. ق)
   •    درایه الحدیث نوشته دکتر شادی نفیسی
[9]. برای مطالعه بیشتر می توانید به کتاب های مربوطه در این مورد رجوع نمائید :
   •    علوم حدیث و مصطلحات آن نوشته صبحی صالح
   •    فرهنگ اصطلاحات حدیث نوشته محمد یوسف حریری
   •    علم الحدیث نوشته کاظم مدیر شانه چی
   •    درسنامه درایت الحدیث نوشته سید رضا مودب
   •    درایت الحدیث نوشته استاد جعفر سبحانی
[10]. برخی برآنند که شاخه ای دیگر در علم تاریخ حدیث به نام تاریخ علوم حدیثی قرار دهند، ولی آنچه به نظر می‌رسد این است که بررسی تاریخ علوم حدیثی وابسته به همان علم و جایگاه بحث از آن در همان علم است.
[11]. جریان شناسی تاریخ حدیث شیعه، بیانگر اهمیت نگارش حدیث در میان طرفداران اهل‌بیت: است. در حالی که خلفا بنابر هر دلیلی از نگارش احادیث ممانعت می‌کردند و حتی در مواردی از نقل سخنان پیامبر(صلی الله علیه و آله ) باز می‌داشتند ولی پیامبر(صلی الله علیه و آله) و جانشینان معصومش(علیهم السلام) همواره بر نگارش احادیث پافشاری می‌کردند. برای مطالعه بیشتر به کتاب « تاریخ حدیث شیعه (1) » نوشته استاد کاظم طباطبایی مراجعه شود.
[12]. بحارالانوار، ج 58، ص 124، ح 35
[13]. برای مطالعه بیشتر در این مورد می توانید به کتاب های زیر مراجعه نمائید:
   •    پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه نوشته مجید معارف
   •    تاریخ حدیث شیعه عصر حضور نوشته استاد سید کاظم طباطبایی
   •    تاریخ حدیث نوشته اسدالله جمشیدی
[14]. برای مطالعه بیشتر در این موارد می توانید به منابع زیر مراجعه فرمائید:
   •    آشنایی با جوامع حدیثی شیعه و اهل سنت نوشته علی نصیری
   •    آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه نوشته مهدی مهریزی
   •    جوامع حدیثی شیعه نوشته هادی حجت
   •    آشنایی با تاریخ و منابع حدیثی نوشته سید محمد کاظم طباطبایی
   •    سبک شناسی کتب حدیثی نوشته مهدی غلامعلی

منابع
1.    احمد بن فارس بن زکریّا، معجم مقاییس اللغه، قم، نشر اعلام اسلامی، 1362.
2.    بهایی، محمد بن حسین، قم، مکتبه الاسلامیه، 1396 ه. ق.
3.    حجّت، هادی، جوامع حدیثی شیعه، تهران، سمت، 1386.
4.    ربّانی، محمد حسن، اصول و قواعد فقه الحدیثی، قم، بوستان کتاب، 1383.
5.    ربّانی، محمد حسن، سبک شناسی دانش رجال الحدیث، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار، 1385.
6.    رحمان ستایش، محمد کاظم، آشنایی با کتب رجالی شیعه، قم، دارالحدیث، 1385.
7.    رحمان ستایش، محمد کاظم، بازشناسی منبع رجالی شیعه، قم، دارالحدیث، 1384.
8.    سبحانی، جعفر، اصول الحدیث و احکامه فی علم الدرایه، قم، نشر اسلامی، 1426 ه. ق.
9.    سبحانی، جعفر، کلیات فی علم الرجال، قم، امام صادق(علیه السلام)، 1427 ه. ق.
10.    سیوطی، جلال الدین، تدریب الراوی، بیروت، درالکتب العربی، 1414 ه. ق.
11.    صالح، صبحی، علوم الحدیث و مصطلحات آن، ترجمه عادل نادر علی، تهران، اسوه، 1376.
12.    صالح، صبحی، ‌علوم الحدیث و مصطلحه، قم، ذوی القربی، 1428 ه. ق.
13.    صدوق، ‌محمد‌بن‌علی، ‌عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، تهران، ‌منشورات جهان، 1383.
14.    طباطبایی، سید محمد کاظم، تاریخ حدیث شیعه (1)، تهران، سمت، 1388.
15.    طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ‌تهران، ‌مؤسسه البعثت، 1372.
16.    طوسی، محمد بن حسن، رجال طوسی، قم، نشر اسلامی، ‌1428 ه. ق.
17.    عابدی، احمد، آشنایی با بحارالانوار، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، 1378.
18.    عاملی، شیخ حرّ، وسائل الشیعه، قم، آل البیت(علیهم السلام)، 1409 ه. ق.
19.    فیض کاشانی، ملا محسن، الوافی، مکتبه امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)، 1365.
20.    کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ‌سید جواد مصطفوی، تهران، وفاء، 1382.
21.    مؤدب، سید رضا، درسنامه درایت الحدیث، قم، ‌مرکز جهانی علوم اسلامی، 1383.
22.    مدیر شانه چی، کاظم، تاریخ حدیث، تهران، سمت، ‌1385.
23.    مسعودی، عبدالهادی، روش فهم حدیث، تهران، ‌سمت، 1384.
24.    معارف، مجید، ‌تاریخ عمومی حدیث، تهران، ‌کویر، ‌1387.
25.    مهریزی، مهدی، ‌آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، 1385.
26.    نجاشی، احمد بن علی، الفهرست، قم، ‌مؤسسه نشر اسلامی، 1429 ه. ق.
27.    نصیری، علی، ‌آشنایی با علوم حدیث، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ‌1382.
28.    نصیری، علی، آشنایی با جوامع حدیثی شیعه و  اهل سنّت، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، 1385.