جایگاه رنج در اندیشه‌ی برخی از مسیحیان
 
چکیده
در تفسیر مسیحیت رنج فرصتی است تا فیض و رحمت خداوند آشکار گردد. در میانه رنج است که انسان حضور خداوند را پررنگ می‌یابد و او را در کنار خود احساس می‌کند. لطف و رحت خدا در حکت او نهفته است. اگر رنج‌ها نباشند انسان آن چنان که باید قدردان رحمت و فیض خداوند نخواهد بود. شاید بهترین جایگاه تجلی رحمت و قدرت و حاکمیت مطلق خداوند در رنج باشد. اوست که صاحب اختیار مخلوقاتش است. و در این رنج حکمت پنهانی است که تنها به اراده خداوند آشکار می‌گردد. تنها می‌بایست به قدرت لایزال او اتکا و اعتماد نمود که جز پیروزی و خیر از آن صادر نمی‌گردد.

تعداد کلمات 1627/ تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
عارفه گودرزوند


رنج تجلی فیض و رحمت خداوند:

رنج فرصتی برای خدا است تا لطف خود را نشان دهد. وقتی خدا در میانۀ شرایط دردناک انسان، دست انسان را می‌گیرد، در واقع صفات رحمت، وفای به عهد و عشق خود را به او متجلی کرده است. فرصت این ظهور در قالب شر، بهتر برای خدا مهیا است و نیز ظرفیت این دریافت در الگوی شر، بیشتر برای انسان فراهم است.[1] عیسی مسیح این معنا را تأیید می‌کند: «و وقتی که می‌رفت، کوری مادرزاد دیدی و شاگردانش از او سؤال کرده، گفتند: ای استاد، گناه که کرد، این شخص یا والدین او که کور زاییده شد؟ عیسی جواب داد که گناه نه این شخص کرد و نه پدر و مادرش، بلکه تا اعمال خدا در وی ظاهر شود.»[2]
عمیق‌ترین و بزرگ‌ترین رنج، از آنِ مرگ مسیح است. مرگ مسیح شفاف‌ترین و یقینی‌ترین راهی است که فیض و لطف الهی را نشان می‌دهد. «دلیل نهایی وجود شر در جهان این است که مسیح فرصت پیدا کند که لطف خود را با رنج خود برای نجات بشر نشان دهد.» در واقع مرگ مصیبت‌بار مسیح که ذاتاً شر و رنج است فرصتی برای تجلی فیض و لطف الهی است که با آن نهایت مهربانی و رحمت خود را به انسان نشان دهد و مرگ مسیح فدیه گناه انسان شود. این الگو می‌تواند در سایر شرور نیز پیاده شود. تا خدا در قالب شر و رنج به انسان فیض برساند.[3]"توماس فینچ" به زیبایی در مورد درک حضور خدا در رنج می‌نویسد:
 تنها در سیاهی است که چشم انسان به شدت نسبت به نور حساس است و نوری اگر حتی ضعیف نیز باشد، آن را با تمام وجود درک می‌کند. به همین ترتیب تنها در سیاهی‌های درد و غم است که چشم انسان نور خدا را می‌بیند و نسبت به آن حساس است. در نور شهر که با چراغ‌های خیابان‌ها و خانه‌ها روشن شده است، بسیار سخت است که انسان نور ماه و ستارگان را ببیند اما در سیاهی است که زیبایی و پرنوری ستارگان خود را به انسان نشان می‌دهد. خدا همین جاست. همیشه خدا هست. خدا همیشه حاضر است و همیشه فعال است. اما در هنگام سیاهی رنج، نورش دیده می‌شود.

خانم تدا اریکسون در کتاب خود میگوید این کتاب در مورد آن چیزهایی که من از دست دادم نیست. در مورد تمام چیزهایی است که من به دست آوردم. ابتدا فکر می‌کردم خدا همه چیز من را با سانحۀ تصادف گرفت. اما چهل سال بعد فهمیدم که خدا من را شفا داد، قلبم را و ذهنم را شفا داد. من را از راه‌هایی که انتظارش را نداشتم شفا داد. حکمتش را به من نشان داد و راه تجربه کردن رحمت و مهربانی‌اش را برای من باز کرد. هرگز مبادلۀ خوبی نبود که من آزادی‌ام را نگه می‌داشتم و بر روی صندلی چرخدار نمی‌بودم اما طعم رحمت او را نمی‌چشیدم. من در پای عیسی مسیح آموختم راه‌هایی را که خدا در آن‌ها ما را شفا می‌دهد حتی در اوقاتی که از او بسیار عصبانی، ترسان و ناامید هستیم. این کتاب در مورد چیزهایی که من در آن تصادف از دست دادم نیست بلکه دربارۀ حکمتی است که آن را به من عطا کرد تا با آن در زندگی در برابر ناامیدی‌ها و چالش‌ها، پیروزمندانه زندگی کنم. خانم اریکسون در واقع با گفتن اینکه حاضر نیست صندلی چرخدار را به خدا پس بدهد اما طعم رحمت خدا را نیز نچشد، گویی راه انحصاری تجلی رحمت خدا را از مسیر رنج می‌داند.[4]
"توماس فینچ" به زیبایی در مورد درک حضور خدا در رنج می‌نویسد:
 تنها در سیاهی است که چشم انسان به شدت نسبت به نور حساس است و نوری اگر حتی ضعیف نیز باشد، آن را با تمام وجود درک می‌کند. به همین ترتیب تنها در سیاهی‌های درد و غم است که چشم انسان نور خدا را می‌بیند و نسبت به آن حساس است. در نور شهر که با چراغ‌های خیابان‌ها و خانه‌ها روشن شده است، بسیار سخت است که انسان نور ماه و ستارگان را ببیند اما در سیاهی است که زیبایی و پرنوری ستارگان خود را به انسان نشان می‌دهد. خدا همین جاست. همیشه خدا هست. خدا همیشه حاضر است و همیشه فعال است. اما در هنگام سیاهی رنج، نورش دیده می‌شود.[5]
"جی. پاکر" در کتاب خود در بخشی که از مرگ سخن می‌گوید، می‌نویسد از آن‌جا که مسیحیان می‌دانند که مرگ برای مومنان شرایط فیض و رحمت خدا را به و جود می‌آورد، در موقع مرگ عزیزان به بی‌معنایی نمی‌رسند. ما از بیان پاکر در اینجا که موضوع تجلی لطف و مهربانی خدا در رنج است استفاده می‌کنیم. مرگی که تلخ و سیاه است اسباب رحمت خدا را فراهم می‌آورد. [6]

 

بیشتر بخوانید: ‌الهیات مسیحی و مسئله رنج


رنج برای درک حاکمیت مطلق و قدرت خداوند:

 رنج انسان برای این است که انسان بفهمد خدا حاکم مطلق است و هر کار بخواهد، در مورد مخلوقات خود انجام می‌دهد. او صاحب اختیار هرچیزی است که در عالم بدان موجودیت بخشیده شده است.[7] ما باید به ترس وتواضع ایوب از حاکمیت مطلق خدا در ماجرای رنج او توجه کنیم: «و ایوب خداوند را جواب داده، گف: می‌دانم که به هر چیز قادر هستی، و ابدا قصد تو را منع نتوان نمود.»[8]
 ایوب با کمک رنج خود بود که بی چون و چرایی در برابر خدا، نفوذ ناپذیری، تفحص ناپذیری و تعالی خدا را کاملاً درک کرد. خدا به ایوب آموخت که فقط او خالق همه چیز – زمین و آسمان و هر چه در میان آن‌ها است- می‌باشد و فقط خود او آن‌ها را کنترل می‌کند. فقط اوست که این حق را دارد که با ملک خویش هر آن‌چه کند که می‌خواهد. او تحت هیچ جبر و الزامی ‌نیست که عمل خود را برای خلق خویش تبیین کند. فقط او حاکم مطلق است و لازم نیست برای کسی چیزی را از جمله غم‌های گزاف را توجیه کند.[9]
شاید بهترین جایگاه بروز قدرت خدا، رنج است که زور و قوت انسان در آن به خدا نمی‌رسد و خدا آن‌چه می‌خواهد می‌کند.[10] خدا در رنج ما جاری و ساری است. او رنج‌های ما را مشاهده می‌کند، نگران ما می‌شود و در عین حال قدرت و حاکمیت خود را در رنج ما به تصویر می‌کشد. آنچه از خدا در رنج ما آشکار است، مشیت و قدرت اوست.
امروز ایمان به مسیح، کسی را از رنج، سختی و حتی مرگ رهایی نمی‌بخشد قبل از آن‌که مسیح بازگردد. زیبایی همه این رنج‌ها در چیزی دیده می‌شود که خداوند در نهایت از طریق رنج به عنوان بخشی از حاکمیت و طرح خود به اجرا درمی‌آورد.[11] «و می‌دانیم که به جهت آنانی که خدا را دوست می‌دارند، و به حسب اراده او خوانده شده‌اند، همه چیزها برای خیریت ایشان با هم در کار می‌باشند.»[12]
اتفاق افتادن رنج در زندگی ما همان برتری یافتن حکمت خدای لایتناهی است. راه و روش خداوند فراتر از درک و فهم ماست. چشم انداز و افق دید همه ما دنیویی است. اما او چشم اندازی دارد به وسعت ابدیت. نقش ما می‌بایست صرفاً اعتماد و اتکاء به او باشد حتی اگر فهم نکنیم که او چه می‌کند یا چه چیز را برای ما روا می‌داند. افکار و افعال خداوند لایزال و ابدی است و نگاه او عمیق‌تر و کامل‌تر از نگاه محدود بشری است.[13] بنابراین انسان می‌تواند قدرت بسیار حاضر خدا را در موقع رنج دریابد.[14]

 

نمایش پی نوشت ها:

[1]. Rood, Rick, God and Evil, How can a Good God allow Evil? Mind Games, Survival Course Manual, 2005, p. 43.
[2]. یوحنا 3-1: 9
[3]. Piper, John, Taylor Justin, Suffering and the sovereignty of God, Crossway, 2006, p. 23.
[4]. Joni Eareckson, Teda, A life time of Wisdom: Embracing the way God Heals you, Publisher: Zondervan; First Edition edition, February 24, 2009, p. 56.
[5]. Unmapped Darkness: Finding God's Path Through Suffering [Bargain Price] [Paperback], 2006 Moody Publishers, P 73. p. 129- 137.
[6]. Packer, J. I, A Grief Sanctified (Including Richard Baxter's Timeless Memoir of His Wife's Life and Death): Through Sorrow to Eternal Hope, 2002, p. 42.
[7] Wayne Parsons, Gregory, "A Biblical Theology of Job", Dallas Theological Seminary, USA, 1980, p. 151.
[8]. ایوب2-1: 42
[9]. J. Lawson, Steven, When All Hell Breaks Loose, Navpress Publishing Group, USA, 1993, p. 240–48.
[10]. S. Finberg, John, the many faces of Evil: Theological Systems and the Problems of Evil, Crossway Books, USA, 2004, p. 33.
[11]. Joni Eareckson, Tada, why o God? Suffering and Disability in the Bible and Church, Redeeming suffering, edited by Larry J.Waters, Roy B.Zuck, USA, 2011, p.45.
[12]. رومیان 28: 8
[13]. Gardner, Lynn, where is God when we suffer? College press publishing co, 2007, p. 57.
[14]. Finch, Thomas, Unmapped Darkness: Finding God's Path Through Suffering [Bargain Price] [Paperback], 2006 Moody Publishers, p. 45.

منابع:
-    کتاب مقدس
-    Rood, Rick, God and Evil, How can a Good God allow Evil? Mind Games, Survival Course Manual, 2005.
-    Piper, John, Taylor Justin, Suffering and the sovereignty of God, Crossway, 2006.
-     Joni Eareckson, Teda, A life time of Wisdom: Embracing the way God Heals you, Publisher: Zondervan; First Edition edition, February 24, 2009.
-    Unmapped Darkness: Finding God's Path Through Suffering [Bargain Price] [Paperback], 2006 Moody Publishers.
-     Packer, J. I, A Grief Sanctified (Including Richard Baxter's Timeless Memoir of His Wife's Life and Death): Through Sorrow to Eternal Hope, 2002, p. 42.
-     Wayne Parsons, Gregory, "A Biblical Theology of Job", Dallas Theological Seminary, USA, 1980.
-     J. Lawson, Steven, When All Hell Breaks Loose, Navpress Publishing Group, USA, 1993.
-    S. Finberg, John, the many faces of Evil: Theological Systems and the Problems of Evil, Crossway Books, USA, 2004.
-     Joni Eareckson, Tada, why o God? Suffering and Disability in the Bible and Church, Redeeming suffering, edited by Larry J.Waters, Roy B.Zuck, USA, 2011.
-     Gardner, Lynn, where is God when we suffer? College press publishing co, 2007.
-     Finch, Thomas, Unmapped Darkness: Finding God's Path Through Suffering [Bargain Price] [Paperback], 2006 Moody Publishers.