رازهای نهج‌البلاغه
 
چکیده
کتاب نهج‌البلاغه را می‌توان به حق یکی از بزرگ‌ترین کتاب‌ها دانست که در بین مسلمانان و غیرمسلمانانی که با این کتاب انسی داشته‌اند جایگاه خاصی دارد و امام علی(ع) را باید شخصیتی دانست که به اعتراف دشمنان و دوستان یکه تاز تاریخ بوده است.

تعداد کلمات 1019/ تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
امین بابا‌گل‌زاده


ارمغانی برای بشریت

جرج جرداق مسیحی در کتاب ارزش‌مند «امام علی(ع)، صدای عدالت انسانی»، پس از آن‌که قهرمانی‌های امام را با قلم توانای خویش توصیف می‌کند و شمّه‌ای از فضایل او را بازگو می‌کند، خطاب به روزگار می‌گوید: «آه، ای دنیا! چه می‌شد اگر قوای خود را جمع می‌کردی و توانت را برای بار دیگر، در یک جا متمرکز می‌نمودی و در هر عصر و زمان، یک نفر مانند علی(ع) را که در عقل و خرد و منطق و بیان و حماسه و شجاعت با او هم‌پایه بود، برای بشریت به ارمغان می‌آوردی؟»
 

دانش‌دوستی و شاگردپروری

سید رضی، شخصیتی بسیار دانش‌دوست و شاگردپرور بود. در زمان کوتاه عمر خود علاوه بر خدمات علمی و اجتماعی، مدرسه‎ای به نام «دار العلم» برای تربیت دانش‌پژوهان و طلاب در سطح عالی تأسیس کرد که تا آن زمان بی‎سابقه بود. در این مدرسه، کتاب‌خانه‎ای وجود داشت که از رشته‎های مختلف علوم در آن کتاب گردآوری شده بود و با این‌که برای آن خزانه‎داری تعیین کرده بود، کلیدهایی هم در اختیار طلاب آنان نهاده بود، تا مستقیماً بتوانند از کتاب‎های مورد نیاز استفاده کنند. این دارالعلم پس از وفات وی با سرپرستی برادرش، «سید مرتضی» ادامه یافت و دانشمندانی چون «شیخ طوسی»،  فقیه و متفکر نام‌دار شیعه، از این مدرسه برخاستند و به کمال رسیدند.
 

کاش خدا جانِ مرا هم می‌گرفت!

آن روز، شهر بغداد در تب و تاب و هیجان بود. نگاه‌های نگران و معنادار مردم، حاکی از اضطرابی بود که در درون‌شان چنگ انداخته، بی‌قرارشان می‌کرد. اتفاق تلخ و ناگواری در پی وقوع بود که کسی نمی‌خواست و نمی‌توانست باور کند. هرگز به ذهن کسی نمی‌رسید که به این زودی شاهد چنین حادثه‌ی غم‌انگیز و جانسوزی خواهد شد؛ اما هرچه بود تمام شده بود و دیگر گریزی جز از پذیرفتن آن نبود. هر کس به دیگری می‌رسید، آرام و ناباورانه می‌گفت: «شریف رضی درگذشت.»ابن‌ابی‌الحدید می‌گوید: «یک سطر از نهج‌البلاغه، برابر با هزار سطر از کلام ابن‌نباته است که به اتفاق دانشمندان، خطیبی فاضل و در فنّ خود یگانه‌ی عصر خویش بوده است.»
سید رضی در ماه محرم سال 406 قمری در سنّ 47 سالگی چشم از جهان فروبست و جهان علم و عالم تشیّع را در غم و ماتم فرو برد. سید مرتضی، عالم بزرگ شیعه، از درگذشت مرموز و ناگهانی برادرش چنان متأثر و متأسف شد که تاب دیدن جنازه‌ی او را نیاورد و از شدت حزن و اندوه به حرم مقدس کاظمین(ع) پناه برد. انبوه مردم، جنازه‌ی سید رضی را تشییع کردند و فخرالملک، وزیر آل‌بویه، بر جنازه‌ی وی نماز خواند. پیکر پاکش را در خانه‌ی خود به امانت دفن و بعدها به حرم امام حسین(ع) منتقل کردند. سید مرتضی در غم فراقِ برادر این‌گونه می‌سراید: «ای یاران! داد از این فاجعه‌ی ناگوار که بازوی مرا شکست! کاش جان مرا هم می‌گرفت!»


هم شارح، هم مترجم

علامه محمدتقی جعفری در سال 1304 خورشیدی در شهر تبریز متولد شد. او پس از تحصیلات علوم اسلامی در این شهر، به نجف اشرف رفت و در محضر میرزافتاح شهیدی، شیخ‌محمدرضا تنکابنی، شیخ‌کاظم شیرازی، سید‌عبدالهادی شیرازی، سید‌ابوالقاسم خویی و سیدمحسن حکیم کسب فیض کرد. او دارای تألیفات بسیاری است و فقط «شرح مثنویِ» او در پانزده جلد، بارها به چاپ رسیده است. از آثار برجسته‌ی علامه جعفری، «شرح و تفسیر نهج‌البلاغه» است که در 27 جلد به زبان فارسی چاپ و منتشر شده است. «ترجمه‌ی کامل نهج‌البلاغه» نیز از آثار علامه جعفری است که مقدمه‌ی آن در روزهای پایان عمر شریفش در خارج از کشور، نوشته شده است. صاحب‌نظران می‌گویند، از آن‌جا که علامه در ادبیات عرب و تفسیر نهج‌البلاغه، دارای سبکی قوی بود، این ترجمه یکی از بهترین ترجمه‌های نهج‌البلاغه به شمار می‌رود. علامه جعفری بر اثر بیماری در تاریخ 25/8/1377 درگذشت.
 

کلامِ امیر

* از سخن خداى سود برید و از مواعظش پند گیرید. اندرز خدا را بپذیرید! خداوند با دلایل واضح خود، براى شما جاى عذرى باقى نگذاشته و حجت را بر شما تمام کرده است و برای‌تان بیان فرموده که چه کارهایى را خوش دارد.
* شما را به یادآورى مرگ و کاهش دادن غفلت و بى‌خبرى از آن سفارش مى‌کنم؛ چگونه غافل مى‌گردید از چیزى که از شما غافل نیست و چگونه طمع مى‌ورزید در صورتى که مرگ شما را مهلت نمى‌دهد؟! براى پند گرفتن شما، دیدن مرگ کسانى که آنان را دیده‌اید، بس است. آنان بدون این‌که خود بخواهند، بر آن گورها فرود آمدند، به گونه‌اى که گویا آنان از آباد‌کنندگان دنیا نبوده‌اند و گویا آخرت از ازل، سراى آنان بوده است!

 

بیشتر بخوانید: یاقوت‎های درخشنده


جوشش ذهن

عبدالحمید کاتب، از سخنوران بزرگ عرب، درباره‌ی نهج‏البلاغه مى‏گوید: «هفتاد خطبه از خطبه‏هاى على‌(ع) را حفظ کردم و پس از آن ذهنم جوشید که جوشید؛ حفظ کلمات على(ع)، سبب فصاحت و بلاغت ‏سخنانم شده است.»
 

برهانِ روشن

شیخ محمدحسن نانل المرصفى که از ادیبان بزرگ جهان عربى است، مى‏گوید: «نهج‏البلاغه، برهانى روشن بر این است که على(ع)، بهترین نمونه‌ی زنده‌ی روشنایى و دانش، هدایت و فصاحت و معجزه‌ی قرآنى است. در این کتاب، دلایل و نشانه‏هایى از دانش وسیع و سیاست صحیح و موعظه‏هایى روشن‏گر امام على(ع) به چشم مى‏خورد که شبیه آن، در آثار هیچ یک از دانشمندان بزرگ و فیلسوفان و نوابغ دیده نمى‏شود. مولا در ژرفاى دانش و دین و سیاست فرو رفته و در همه‌ی این موارد، سربلند بیرون آمده است.»
 

شعرِ منثور

دکتر على الجندى‏، رئیس دانشکده‌ی علوم قاهره، درباره‌ی نثرِ حضرت على(ع) مى‏گوید: «نوع خاصی از موسیقى که بر اعماق احساسات پنجه مى‏افکند، در این بیانات هست. از نظر سجع، چنان منظوم است که مى‏توان آن را «شعر منثور» نامید.»
 

فقط یک سطر!

ابن‌ابی‌الحدید می‌گوید: «یک سطر از نهج‌البلاغه، برابر با هزار سطر از کلام ابن‌نباته است که به اتفاق دانشمندان، خطیبی فاضل و در فنّ خود یگانه‌ی عصر خویش بوده است.»
 

نفخه‌ی گل

مرا نهج‌البلاغه درسِ دین داد
نشانم راه خیر‌المرسلین داد
سپردم گوشِ جان را بر نوایش
پیامی از امیرالمؤمنین داد
پیامی جان‌فزا و نورگستر
برای اولین و آخرین داد
چو بگشودم کتاب بی‌مثالش
به من اندرزهای دل‌نشین داد
چو لب بگشود آن دانای اسرار
خبرهایی ز فردوس برین داد
فصاحت در کلامش، آسمانی است
بلاغت را نمادی برترین داد
به گفتارش پیامی آدمی‌ساز
برای جملۀ اهل زمین داد
چو مردان سلحشور و فداکار
ندای جان‌فزای آفرین داد
مرا با نفخۀ گل پرورش داد
به دستم دسته‌گل از یاسمین داد
علی آن هادی رشد و فضیلت
نشانم معنی زیتون و تین داد
چو «عارف» قبله‌اش شاه نجف شد
سلامی از زبان مؤمنین داد
(آیت‌الله احمد بهشتی)

 

منابع:

ـ استادى، رضا، بحثى کوتاه پیرامون مدارک نهج‏البلاغه، تهران: بنیاد نهج‏البلاغه، 1362ش.
ـ اسدعلیزاده، اکبر، امام علی(ع) از نگاه اندیشمندان غیر شیعه، قم: مؤسسه امام صادق(ع)، چاپ اول، 1381.
ـ بنیاد نهج البلاغه، مقالاتی پیرامون نهج البلاغه و گردآورنده آن، تهران: بنیاد نهج‌البلاغه، چاپ دوم، 1373ش.
ـ حسین، طه، على و بنوه، بیروت: دار المعارف، 1970م.
ـ دوانى، على، نگاهى کوتاه به زندگى پرافتخار سید رضى (مندرج در یادنامۀ کنگره هزاره نهج‏البلاغه)، تهران: بنیاد نهج‏البلاغه، 1360ش.
ـ حسن‏زاده آملى، حسن، انسان کامل در نهج‏البلاغه، مندرج در یادنامه کنگره هزار نهج‏البلاغه، 1360ش.
ـ گلى زواره، غلامرضا، ناصحِ صالح، قم: حضور، 1378ش.
ـ علیقلی، محمدمهدی، سیمای نهج‌البلاغه، تهران: غیاث، چاپ دوم، 1376ش.
ـ عبدالزهراء، حسینی خطیب، مصادر نهج البلاغه، قم: بنیاد نهج‌البلاغه، چاپ دوم ، 1372ش.
ـ مطهرى، مرتضى، سیرى در نهج‏البلاغه، تهران: صدرا، 1378ش.
ـ نخله، امین، ماة کلمه من کلام الامام على، بیروت: دارالتعارف، 1981م.
ـ نواوى، محمد امین، جولات اسلامیه، بیروت، 1980م.
ـ یادنامه کنگره هزاره نهج‏البلاغه، تهران: بنیاد نهج‏البلاغه، 1360ش.
ـ یمنى، امام یحیی، الطراز، بیروت، 1971م.
- https://article.tebyan.net.
- www.andisheqom.com.
- https://hawzah.net.
- ahlolbait.com.
- https://karevansadeghiye.ir.
- nahjolbalaghe.blog.ir.
- wikifeqh.ir.