بررسی تاریخ و آیین‌های مانوی در ایران باستان
 
چکیده
آیین مانی یکی از دین‌های ایران باستان است که توانست به گسترش جهانی دست یابد. مراسم عبادی و شعائر ظاهری دین مانی عبارت از نماز، روزه، موسیقی و اعتراف به گناهان بود. این مناسک برای هر طبقه متفاوت بود. در واقع طبقات جامعه مانویان با توجه به کارکرد و رستگاریشان، وظایف دینی متفاوتی داشتند.

تعداد کلمات 3273/ تخمین زمان مطالعه 16 دقیقه
سمیه خلیلی(دانشجوی دکتری ادیان ایرانی)


طبقات جامعه مانوی

جامعه مانویان به دو گروه اصلی تقسیم می‌شد: گزیدگان یا برگزیدگان و نیوشایان یا نیوشاگان (شنوندگان). گزیدگان خود به چهار گروه تقسیم می‌شدند: 1- سالار که رهبر جامعه مانوی بود. 2- دوازده آموزگار 3- هفتاد و دو اسپسگ یا اسقف، 4- سیصد و شصت مهستگ یا مان سالار.
نیوشایان به طبقه عامه پیرو کیش مانی اطلاق می‌شد. آنان بایست معیشت و رفاه حال گزیدگان را فراهم می‌کردند و اجازه داشتند یک همسر داشته باشند به شرط آن‌که زاد و ولد نکنند. خوردن گوشت هم برایشان مجاز بود، مشروط بر آن‌که حیوان را خود ذبح نکنند. اگر نیوشایی خودش حیوان را ذبح می‌کرد، به اعتقاد آنان در فرآیند زادمرد (تناسخ) به همان حیوان بدل می‌شد. (تاریخ جامع ایران،1394، ص615)
مانی ده فریضه برای نیوشایان واجب کرده بود: ترک پرستش بت‌ها، ترک دروغگویی، ترک بخل، ترک قتل، ترک زنا، ترک دزدی، ترک تعلیم جادوگری و سحر و ترک اقدام به دو امر شک در دین و بی‌توجهی و سستی در کار. (فرشته روشنی، 1383، ص 38)
اما وظایف برگزیدگان به مراتب مشکل‌تر از طبقه نیوشاگان بود. اینان به طور دسته‌جمعی و مشترک در صومعه‌ها می‌زیستند. در روز بیش از یک وعده غذا نمی‌خوردند که آن هم غذای گیاهی بود و اغلب به صورت صدقات بدانان می‌رسید و شخصاً در تهیه و آماده کردن آن دخالتی نداشتند. افراد این طبقات مجاز نبودند که بیش از غذای یک روز و جامه یک سال را نگهدارند. یکی از مهم‌ترین وظایف آنان سیر و سفر با پای پیاده بود. در این سفرها که به منظور تبلیغ مانویت صورت می‌گرفت، در طول مسیر به وعظ و سخنرانی می‌پرداختند تا مردم را ارشاد و به گرویدن این دین ترغیب و تشویق کنند. فرایض دینی این گروه هم سنگین‌تر بود؛ زیرا علاوه بر روز یکشنبه، روز دوشنبه نیز روز مذهبی آنان محسوب می‌شد و در شبانه‌روز موظف به ادای هفت نماز بودند و در هر سال پنج روزه دو شبانه روزی بگیرند. (باقری، 1385، ص 111)مهم‌ترین مناسک مانویان بی‌شک همین جشن بما بود که به منزله‌ی عید پاک و بزرگ‌ترین عید آنان به شمار می‌رفت. جشن بما در آخرین ماه روزه (دوازدهمین ماه صیام) برگزار می‌شد.
بما (Bema)، در لغت به معنای تخت و اورنگ است. این مراسم در حقیقت عروج مینویی مانی است. ایشان معتقد بودند که وی از زندان تن آزاد گردیده و عروج کرده است. در مراسم بما تمثالی از مانی را در برابر حضار می‌نهادند و به سرود‌خوانی و نیایش می‌پرداختند.

در رأس جامعه مانوی سالار یا رهبر قرار داشت که جانشین مانی به شمار می‌رفت و مرکز قدرت او در بابل بود. پس از مرگ مانی، سیسین در‌پی مشاجراتی با گابریاب، توانست رهبری جامعه مانوی را تا زمان شهادتش (291 ـ 292 م) برعهده گیرد. پس از او اینّائیس رهبری مانویان را بر عهده گرفت. (اسماعیل پور،1394، ص 617)
مانویان معتقد به «پنج فرمان» و «سه مهر» بودند. پنج فرمان در زبور مانوی این‌گونه مشخص شده است: «این است فخر روح فارقلیط، فخر روزه، نماز و صدقه:
1. فخر فرمان دروغ نگفتن، 2. فخر فرمان نکشتن، 3. فخر فرمان گوشت نخوردن، 4. فخر فرمان تطهیر خویشتن، 5. فخر فرمان فقر خجسته و فخر فرمان فروتنی و مهربانی»
سه مهر، مطابق روایت آگوستین قدیس عبارتند از: مهر دهان، مهر دست و مهر سینه. منابع شرقی مانوی از مهر دهان، مهر دست و مهر اندیشه سخن گفته‌اند. مهر دهان دین‌آور را از سخن زشت، خوردن گوشت و آشامیدن شراب منع می‌کند. گوشت شامل نور کمتری نسبت به گیاه است، چون حیوانات از گیاه تغذیه می‌کنند و بخشی از نور گیاهان با فرآیند هضم می‌گریزد و پاره‌های ناپاک از طریق آمیزش جنسی به گوشت بدل می‌شود. شراب نیز به سبب سکر‌آور بودن، باعث فراموشی و غلت از پیام ایزدی می‌گردد. گزیدگان می‌بایسیت با خوردن میوه ـ که به اعتقاد مانویان دارای شمار زیادی از پار‌های روشنی است ـ گذران کنند. آب میوه بر آب برتری داشت، زیرا آب فقط مادّه بود. مهر دست، مانویان را از همه کارهایی که ممکن بود به زندگی گیاهی و جانوری آسیب برساند و درنتیجه باعث صدمه به ذرات نور اسیر در ماده شود، منع می‌کرد. مانویان مجاز نبودن گیاهی را ریشه‌کن سازند، درختی را قطع کنند یا جانوری را بکشند. مهر سینه نیز از آمیزش جنسی و در مورد نیوشایان از آمیزش جنسی منجر به زاد و ولد، منع می‌کرد چون این عمل تقلیدی از عمل دیوان به شمار می‌آمد و نتیجه‌اش تکثیر ماده و اسارت هر چه بیشتر نور در ماده بود. (اسماعیل پور، تاریخ جامع ایران،1394، ص 616)


آیین بما

مهم‌ترین مناسک مانویان بی‌شک همین جشن بما بود که به منزله‌ی عید پاک و بزرگ‌ترین عید آنان به شمار می‌رفت. جشن بما در آخرین ماه روزه (دوازدهمین ماه صیام) برگزار می‌شد.
بما (Bema)، در لغت به معنای تخت و اورنگ است. این مراسم در حقیقت عروج مینویی مانی است. ایشان معتقد بودند که وی از زندان تن آزاد گردیده و عروج کرده است. در مراسم بما تمثالی از مانی را در برابر حضار می‌نهادند و به سرود‌خوانی و نیایش می‌پرداختند. (الیاده، 1373، 243)
آنان تصور ‌ردند که مانی در این روز بزرگ در ضیافت‌شان حاضر می‌شود. پس تخت یا منبر بزرگی هم‌چون جایگاه قضات که دارای پنج پله بود، در وسط مراسم قرار می‌دادند و آن را با قالی یا پارچه‌های زربفت مفروش می‌ساختند.

 

بیشتر بخوانید: آیین مانوی


بما درواقع مظهر حضور خداوندگار و نشانه صعود او بود. در این مراسم، ـ که عشای ربّانی مسیحیان بود ـ بیشتر گزیدگان شرکت داشتند. نیوشایان خدمت ‌ردند و نان و خوراک مخصوصی برای گزیدگان تهیه می‌کردند. گزیدگان پس از صرف غذا، نیایش سر می‌دادند و چند قطره روغن زیتون بر سر خود می‌افشاندند و به منظور دفع ارواح پلید، نام‌هایی را بر زبان می‌آوردند. (اسماعیل پور،1395، 44)
به روایت دیگر خوراک آیینی، مطابق نگاره‌های بازمانده مانوی، هندوانه و میوه‌های گوناگون بر روی سه پایه جلوی منبر نهاده می‌شد. جلوی تمثال بزرگ مانی که بر منبر می‌نهادند میزی قرار داشت که روی آن نان گندم می‌گذاشتند و یک دیناور (روحانی) با کتابی در دست جلو آن زانو می‌زد. او احتمالاً رهبری سرود‌خوانی و نیایش را بر عهده داشته است. رهبر مانوی در طرف چپ سه پایه میوه می‌نشست و دست چپش را برای برکت بخشیدن بلند می‌کرد. (همان)
اگر بخواهیم با جزییات بیشتری به بررسی این آیین بپردازیم، برای برگزاری مراسم غذای عبادی در دوران جشن بما لازم بود که خصوصیات دیگر شعائر دینی نیز همراه باشد. مینیاتورهای مانوی گواه این مطلب‌اند. عکس تؤام با تفسیری که لوکوک منتشر کرده منعکس کننده این موقعیت است:
در وسط همان منبری که قبلاً ذکر شد دیده می‌شود. در طرف چپ و راست منبر، برگزیدگان در چند ردیف نشسته‌اند. هندوانه‌ها در میان میوه‌هایی که روی سه پایه‌ای در جلوی منبر است کاملاً به چشم می‌خورد. منبر مفروش است. در قسمت جلوی عکس میزی است و روی آن نان گندم قرار دارد و یک کشیش با کتابی در دست جلوی آن زانو زده است. حدس زده می‌شود که او می‌بایست رهبری دعا یا سرود‌خوانی را به عهده داشته باشد. مهم‌ترین شخص در عکس آرخگوس است که در طرف چپ سه‌پایه میوه نشسته و دست چپش را برای برکت دادن بلند کرده است. (ویدن گرن،1376، 139)
این نکته قابل ذکر است که منبر خالی مظهر حضور سرور از دنیا رفته بود، مانند دین بودایی که شاه‌نشین خالی نشانه صعود بودا به آسمان سی و سه خدایی است و بدون تردید مانوی‌ها این جزییات را از بودایی‌ها اقتباس کرده بودند. (همان،138)مانویان در سال، پنج روزه دو روزه داشتند که نوبت‌های چهارم و پنجم در روزهای اول و دوم و بیست و هفتم و بیست و هشتم از یک ماه واقع می‌شد.
برگزیده باید دو روز در هفته را روزه می‌گرفت، یکشنبه و دوشنبه و این دو روز روزهای مقدس هفته به شمار می‌آمدند. علاوه بر این دوران طولانی‌تری هم برای روزه وجود داشت تمامی ایام ماه قبل از جشن بما بود.

در واقع، «بما به منزله اورنگ مانی، سریر قضاوت او و نشانه داوراعظم بوده است». (شروو، 1382، 90)
در نهایت می‌توان گفت که این مراسم بزرگ‌ترین جشنواره در کیش مانوی بوده که هر سال در پایان ماه روزه مانویان یعنی در دوازدهمین ماه سال، به یاد بود شهادت مانی برگزار می‌شده است. هم‌چنین این مراسم شامل تمام عناصر خاص آیین‌های عبادی است و درنتیجه از طریق این رهایی ذرات نور، عمل عشای ربانی مانوی‌ها صورت می‌پذیرفته است. در واقع شاید بتوان گفت که تشابهات بسیاری بین آداب بما و عشای ربانی در مسیحیت است و این نمونه‌ای از تأثیرپذیری مانی از دین مسیحیت می‌باشد.
در زبور مانوی قبطی بما را روز شادی می‌شمارد و روز بما زمین پر از شکوفه است و زمستان گذشته که همان مطابق ماه مارس رومی می‌شود و در یک‌جا از صعود فارقلیط به بالا در روز بما حرف می‌زند که شاید مثل صعود مسیح در روز سوم بعد از وفات منظور است. هم‌چنین از زنده داشتن شب به شادی در بما سخن می‌راند و در جای دیگر گوید شادی علامت خدا است و حزن علامت ظلمت است و باید آن را بکشیم و راه شادی بگیریم. ظاهرا خلاص شدن روح مانی از ظلمت جسد موجب جشن و شادی دانسته و روز وفات او را به این جهت عید می‌گرفته‌اند. (تقی زاده،1383، 326)


جایگاه روزه در دین مانوی

مانویان در سال، پنج روزه دو روزه داشتند که نوبت‌های چهارم و پنجم در روزهای اول و دوم و بیست و هفتم و بیست و هشتم از یک ماه واقع می‌شد.
برگزیده باید دو روز در هفته را روزه می‌گرفت، یکشنبه و دوشنبه و این دو روز روزهای مقدس هفته به شمار می‌آمدند. علاوه بر این دوران طولانی‌تری هم برای روزه وجود داشت تمامی ایام ماه قبل از جشن بما بود.
ابن ندیم در کتاب الفهرست خود آداب روزه داری مانویان را اینگونه بیان می‌دارد که:
«روزه اول هنگامی که آفتاب به برج قوس درآید و ماه یک‌پارچه نور گردد، باید دو روز روزه بگیرند، بی‌آنکه در میان آن افطار کنند و روزه [دوم] هنگامی که ماه نو رؤیت شود، دو روز باید روزه بگیرند و سپس [روزه سوم] همین که ماه نو سر زد و آفتاب در برج دلو بود و روزه [چهارم] پس از گذشتن هشت روز، باید سی روز روزه گیرند و در غروب هر روز افطار کنند.»
در فهرست گاه شماری سغدی، از یک روزه پنجم نیز سخن رفته است که بیست و شش روز پس از روزه چهارم بوده است. این مدت زمان، یادآور بیست و شش روز شکنجه مانی در زندان است که در روز بیست و هفتم و بیست و هشتم ماه صیام بوده است. دو روز پس از آن، یعنی در آغاز روز سی‌ام همین ماه، مهم‌ترین جشن مانویان همان‌طور که قبلا ذکر شد برگزار می‌شود. (اسماعیل پور، 1394، ص 618)

 

مراسم توبه

مراسم اعتراف و توبه یا خواست‌وانی، در میان مانویان به صورت نهادی رسمی درآمده بود. مانویان وادار به اعتراف و توبه می‌شدند و به خاطر گناهانی که از آنان سر زده بود، پادافره می‌دیدند. بر پایه یک متن سغدی می‌دانیم که راهب مانوی اعتراف کرده که در کار قلم و کتاب‌نگاری و صدمه‌زدن به کاغذ و ابریشم گناه ورزیده است.
در مراسم نیایش مانویان، موسیقی و آوازهای دینی رواج داشت. در این مراسم، مزامیر یا سرودهای آیینی سر می‌دادند و در سرودخوانی، رهبر گروه یا تک‌خوان سرود می‌خواند و بقیه پاسخ می‌دادند. (اسماعیل پور، 1395، ص 43)
در واقع نیایش‌های مانوی به صورت دسته‌جمعی در مانستان‌ها برگزار می‌شد. در مدرکی چینی قواعد مربوط به ساختمان دیرها چنین آمده است: تالار کتب مقدس و تصاویر؛ تالار روز و سخنرانی؛ تالار نیایش و اعتراف؛ تالار آموزش‌های دینی و تالار دین‌آوران بیمار. در این پنج تالار، جلسات دینی به صورت مشترک و همگانی برگزار می‌شد. محل خواب دین‌آوران بیرون دیر بود. (همان، ص 42)

 

منابع:

- تقی زاده، سید حسن، مانی شناسی، تهران، نشر توس،1383 ش.
- الیاده، میرچا، آیین گنوسی و مانوی، ترجمه ابوالقاسم اسماعیل پور، تهران، فکر روز،1373 ش.
- اسماعیل پور مطلق، ابوالقاسم، اسطوره آفرینش در کیش مانی، تهران، نشر چشمه، 1395 ش.
- ویدن گرن، گئو، مانی و تعلیمات او، ترجمه نزهت صفای اصفهانی، تهران، نشر مرکز، 1376 ش.
- میرفخرایی، مهشید، فرشته روشنی مانی و آموزه های او، تهران، ققنوس، 1383 ش.
- شروو، پرادز اکتور، ترجمه محمد شکری فومشی، تهران، طهوری، 1382 ش.
- ابن ندیم، الفرست، به کوشش فلوگل، لندن 1887، لایپزیک، 1925 م.
- اسماعیل پور، ابوالقاسم، اسطوره آفرینش در کیش مانی، نشر چشمه، 1395 ش.
- تاریخ جامع ایران، ج 4، مقاله مانی و دین او، ابوالقاسم اسماعیل پور، جلد چAnchorهارم، ناشر مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران 1394 ش.

پی نوشت: 1. Le coq