نموندی
نموندی
نموندی
عمری هی خوندی و خوندی
دل غمها رو سوزوندی
توی شعر و غزل من
گفتی می مونی ، نموندی
پشت ديوارای شعرم
يه دفه سرک کشيدی
ديدی تک سوار عشقی
غير اون هيچی نديدی
منو تا رويا کشوندی
روی بال شب نشوندی
تو شبای خالی من
گفتی می مونی نموندی
برای اول شعرم
اسم تو شروعی تازه
هنوزم درای قلبم
روبه مهربونی بازه
غير تو هيچی ندارم
توی قصه هام بزارم
ای هميشه غزل من
عشق تو دارو ندارم
منو تا رويا كشوندی
روی بال شب نشوندی
توی ميلاد ترانه
گفتی می موني نموندی
يکی بود دلش می خواست
تا هميشه با تو باشه
چشمای باور عشقش
با نوازش تو وا شه
اما افسوس تو نموندی
دل تنهاشو سوزوندی
واسه پاک كردن اشكاش
گفتی می مونی نموندي
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}