آتش زدن كلیسای فرقه داوودیان توسط دولت آمریكا





شواهد و مدارك موجود باعث شد تا بعضی از امریكایی ها به این نتیجه برسند كه فرقه ی دیویدیان به عمد توسط دولت امریكا كشته شدند. یك فیلم توسط یك وكیل به نام Linda Thomson در اثبات تعمد دولت امریكا در كشتار دیویدیان، ساخته شد. فیلم شامل بخشی است كه نشان می دهد در پشت ساختمان، از دهانه ی لوله ی یك تانك پخش كننده ی اتش، اتش در حال خارج شدن به سمت ساختمان است.
بخش دیگری از فیلم نشان می دهد كه كارمندان یونیفورم دار ارتش امریكا كه در محل حاضر بودند و تانك هایی كه به تیغه های پهن همانند تیغه های ماشین های برف روب مجهز بودند، اثار و بقایای باقی مانده از اتش سوزی را به سمت خرابه های ساختمان كه درحال سوختن بودند، منتقل می كنند. این فیلم و تصاویر در سرتاسر امریكا پخش شد و موجبات خشم و اعتراض فراوان مردم را فراهم كرد.
مابین 28 فبریه 1993 تا 19 اوریل 1993، حدود 80 مرد، زن و كودك كه در محل زندگی خود نزدیك شهر Waco واقع در ایالت Texas در صلح و ارامش در حال زندگی بودند، در نتیجه ی عملیات انجام شده توسط دو دستگاه امنیتی ایالات متحده ی امریكا یعنی FBI2 و 3 ATF كشته شدند. در این حادثه 4 نفر از ماموران ATF نیز جان خود را از دست دادند .
گروهی غیرنظامی كه در مركزی مذهبی تحت عنوان Mt. Carmel Center زندگی می كردند و تحت عنوان فرقه ی Davidian شناخته می شدند.
ماجرا در 28 فبریه با یورش ناگهانی به شیوه ی جنگی اغاز شد و با شلیك گلوله از هلیكوپتر به سمت اقامتگاه زن ها و بچه ها تكمیل شد و بدنبال ان محاصره ی طولانی مدتی اغاز گردید. در 19 اوریل، دولت امریكا تانك ها را برای تخریب و نابودی و پخش كردن گاز در ساختمانی كه مردم در ان زندگی می كردند، به محل اعزام كرد. دولت امریكا اعلام كرد كه انها بدلیل نگرانی های خود از وضع بهداشتی محل اقامت دیویدیان و جلوگیری از ازار و اذیت كودكان توسط David Koresh، رهبر فرقه ی دویدیان و همچنین طولانی شدن مدت زمان ماموریت و محاصره و در نتیجه خسته شدن ماموران FBI، تصمیم به انتشار گاز در محل خانه ی تحت محاصره می گیرد.
تانك ها حفره های بزرگی در دیوارهای ساختمان ایجاد كردند و به سمت ان هجوم بردند. دولت اعلام كرد كه انها تنها میخواستند با ایجاد حفره در دیوارهای ساختمان و انتشار گاز به داخل، مردم را مجبور به ترك ساختمان كنند اما این در حالی بود كه هیچ یك از دیویدیان از ساختمان خارج نشدند.
بعد از هجوم تانك ها به سمت ساختمان، اتش سوزی اغاز شد و اتشی بسیار وحشتناك و جهنمی در حدود 40 دقیقه ساختمان را سوزاند و انرا با خاك یكسان كرد. در حالیكه انها در حال تماشای شعله های مهیب اتش از تلویزون بودند، همگان متعجب بودند كه چرا دیویدیان از ساختمان غرق در آتش خارج نمی شوند. 75 نفر در اتش كشته شدند.

نگرانی های عمومی بر محور چگونگی مرگ 33 زن، كودك و نوزاد در این حادثه، متمركز شده بود. بقایا و اجساد انها در اتاقی بهم چسبیده كه ابدار خانه و محل ذخیره ی مواد غذایی بود، پیدا شد. این اتاقی بود كه امریكاییان انرا "انبار بزرگ" نامیدند.
شواهد و مدارك موجود باعث شد تا بعضی از امریكایی ها به این نتیجه برسند كه فرقه ی دیویدیان به عمد توسط دولت امریكا كشته شدند. یك فیلم توسط یك وكیل به نام Linda Thomson در اثبات تعمد دولت امریكا در كشتار دیویدیان، ساخته شد. فیلم شامل بخشی است كه نشان می دهد در پشت ساختمان، از دهانه ی لوله ی یك تانك پخش كننده ی اتش، اتش در حال خارج شدن به سمت ساختمان است.
بخش دیگری از فیلم نشان می دهد كه كارمندان یونیفورم دار ارتش امریكا كه در محل حاضر بودند و تانك هایی كه به تیغه های پهن همانند تیغه های ماشین های برف روب مجهز بودند، اثار و بقایای باقی مانده از اتش سوزی را به سمت خرابه های ساختمان كه درحال سوختن بودند، منتقل می كنند. این فیلم و تصاویر در سرتاسر امریكا پخش شد و موجبات خشم و اعتراض فراوان مردم را فراهم كرد.
دولت امریكا باز هم تكرار كرد كه تانك ها با ایجاد حفره در دیوارهای ساختمان، قصد داشتند تا بدین ترتیب دیویدیان را از ساختمان خارج كنند و راهی برای خروج انها ایجاد كنند اما دیویدیان از انجام این كار سر باز زدند و با ایجاد و قرارگرفتن در اتش، اقدام به خودكشی كردند.
بعضی ها بیان كردند كه تصاویر تانك پخش كننده ی اتش گمراه كننده بوده است. انها می گویند كه تانك ها بطور تصادفی با چراغ های نفتی موجود در ساختمان برخورد كردند و در نتیجه ی وجود مواد اتش گیر و همچنین سوخت های رایجی كه در منازل نگهداری می شود، اتش سوزی اغاز شده است. فریاد های عمومی برای اغاز بررسی كنگره درباره ی این حادثه بلند شد.
دو سال بعد از اتش سوزی 19 اوریل، بمبی در ساختمان Murrah در شهر اوكلاهاما جایی كه دفاتر دولتی فراوانی وجود دارد، منفجر شد. رسانه ها و جریان خبری امریكا، بلافاصله انفجار اوكلاهاما را به معترضین و كسانی كه دولت را در هولوكاست واكو مقصر می دانستند، نسبت دادند. معترضین و تظاهرات كنندگان به هولوكاست رخ داده در واكو، اعلام كردند كه بمب گزاری در ساختمان Murrah توسط دولت امریكا انجام شده است تا بدین وسیله طبق قانون اساسی زمینه برای خاموش كردن و توقف رسیدگی های قانونی در مورد جنایت واكو، فراهم شود.

در نهایت، پس از گذشت بیش از دو سال از جهنم ایجاد شده در تاریخ 19 اوریل 1993 در واكو، كنگره دادرسی های دراز مدت را اغاز كرد. دادرسی ها به منظور پی بردن به حقیقت و بیان ان تحت هر شرایطی، برگزار می شد. قول داده شده بود كه دادرسی ها به جدل و ستیزهای موجود پایان دهد.
اولین شرط برای بررسی و تحقیق جدی درباره ی مرگ مشكوك دیویدیان، بررسی گزارش كالبد شكافی اجساد قربانیان حادثه و مدارك فیزیكی موجود در محل رخ دادن حادثه می باشد اما كنگره گزارش های كالبدشكافی و همچنین بیشتر مدارك فیزیكی موجود را مورد بررسی قرار نداد و انهارا نادیده گرفت. در عوض، كنگره اقدام به دادرسی كردن از یك خبرنگار كه كتابی راجع به حادثه ی واكو نوشته بود، كرد.
یكی دیگر از شاهدان دادرسی، دختر نوجوانی بود كه ادعا كرده بود توسط David Koresh مورد ازار و اذیت جنسی گرفته بوده است. بعد ها مشخص شد كه این دختر، هرگز در Mt. Carmel Center زندگی نكرده بوده است و شهادت ارایه شده توسط دختر، بوسیله ی یكی از نزدیكان این دختر اماده و به او داده شده است.

كنگره در بررسی مدارك فیزیكی موجود، بسیار گزینشی عمل می كرد. هنگامی كه سوال های اساسی و روشن كننده ی حقیقت پرسیده می شد، كارمندان و سوال شوندگان دولت این حق را داشتند كه به هر سوالی كه خواستند پاسخ دهند.
بعد از دادرسی های سال 1995، بنظر می رسد كه تظاهرات و اعتراضات نسبت به این جنایت، پایان یافته است.
اما پاییز سال 1996، موزه ی الكترونیكی Waco Holocaust در دنیای مجازی راه اندازی شد. در این موزه، گزارش های كالبد شكافی و دلایل و مدارك قانونی فراوانی برای پی بردن به حقیقت ماجرا وجود دارد.
این مدارك حقایق تكان دهنده ای را اشكار می كند: بسیاری از دیویدیان قبل از تاریخ 19 اوریل كه تانك ها به ساختمان حمله كردند و انجارا به اتش كشیدند، مرده بودند. بعضی از مادران و بچه ها چندین هفته قبل از حمله ی تانك ها مرده بودند. اجساد بسیاری از دیویدیان بطور انتخاب شده از بین رفته بود تا زمان و دلیل مرگ انها پنهان بماند. حمله ی تانك ها و اتش سوزی، به منظور منحرف و پنهان كردن حقیقت و از بین بردن صحنه ی مرگ و جنایت انجام شده است.
 بقایای جسد یك كودك دوساله ی دیویدی كه در تاریخ 7 می 1993، تنها 18 روز بعد از مرگ این كودك گرفته شده است. باقی مانده ی جسد او هرگز شناسایی نشد.
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی