در رسیدن به اوج لذت جنسی، که علامت آن انزال در زن و مرد است، بین زن و مرد تفاوت وجود دارد
 
چکیده
همان‌گونه که غریزۀ جنسى، یکی از عوامل اساسى در پیدایش خانواده و زندگى مشترک است، همین غریزه در استمرار و استحکام خانواده نیز نقش مهمى دارد. اسلام به مسئله ارضای جنسیِ زوجین، بسیار عنایت دارد و اولیای دین، به ظریف‌ترین مسائل در کسب لذت، همراه با حفظ کرامت انسانی اشاره کرده‌اند.

تعداد کلمات 3890/ تخمین زمان مطالعه 20 دقیقه
نویسنده: رامین بابازاده


مقدمه

رسیدنِ زن و شوهر به اوج لذت جنسی (ارگاسم)، یکی از علائم موفقیت‌آمیز بودن آمیزش جنسی است، و بر اساس آموزه‌های دینی و روان‌‌شناختی، کمال موفقیت در این‌گونه روابط، با ادامۀ رفتارهای عاطفی با زن برای لحظاتی پس از آمیزش، گره خورده است.
در رسیدن به اوج لذت جنسی، که علامت آن انزال در زن و مرد است، بین زن و مرد تفاوت وجود دارد و معمولاً مرد بسیار زودتر از زن به این مرحله می‌رسد؛ به همین دلیل، بسیاری از مردان وقتی به ارگاسم می‌رسند دست از کار می‌کشند، در حالی که هنوز همسرشان به ارگاسم نرسیده است! رها کردن زن در این حالت باعث می‌شود برای او مشکلات روانی و جسمی زیادی، از جمله بروز درد در ناحیۀ کمر و شکم به وجود آید. پس لازم است مرد به این نکته توجه کند و پیش از آمیزش، همسرش را با تحریک کردن، آمادۀ این کار کند و هم‌چنین تا رسیدن زن به اوج لذت جنسی، او را رها نکند.
در ادامه می‌خواهیم به مواردی اشاره کنیم که برای داشتن رابطۀ جنسی، باید به آن‌ها توجه شود.

 

1. پنهانی بودن

از پیامبر خدا(ص) روایت شده است:
از کلاغ، سه خصلت را یاد بگیرید: آمیزش پنهانى، سحرخیزى در طلب روزى و محتاط بودن.[1]
ایشان هم‌چنین فرمودند:
وَالذی نَفسی بِیَدِهِ لَو أن رَجُلًا غَشِیَ امرَأَتَهُ و فِی البَیتِ صَبِیٌ مُستَیقِظٌ یَراهُما و یَسمَعُ کَلامَهُما و نَفَسَهُما ما أفلَحَ أبَدا إذا کانَ غُلاما کانَ زانِیا أو جارِیَةً کانَت زانِیَةً[2]؛ سوگند به کسى که جانم به دست اوست، اگر کسى با همسرش درآمیزد و در اتاق، کودکى بیدار باشد که آنان را ببیند و سخن گفتن و صداى نَفَس آنان را بشنود، هرگز رستگار نمى‌شود. اگر پسر باشد، مردى زناکار، و اگر دختر باشد، زنى زناکار مى‌گردد.

 

2. آمیزش در آخر شب

از امام رضا(ع) روایت شده است:
آخر شب را به آمیزش اختصاص دهید. این وقت براى بدن مناسب‌تر است و در تولید نسل، بیشتر مایه امیدوارى است و عقلِ فرزند را تیزتر می‌گرداند؛ یعنى فرزندى را که خدا بخواهد، به آن‌ها می‌دهد.[3]

 

بحث پزشکی

 از نظر پزشکی، بهترین وقتِ آمیزش آخر شب است که فعالیت هاضمه کم شده و فشار خون معتدل می‌شود و اعصاب آرامش پیدا می‌کند. براى اینکه طفلى به وجود آید، باید دو نوع سلول از مرد و زن با هم ترکیب شوند. سلول مرد را «اسپرماتوزئید» و سلول زن را «تخم» می‌گویند. خلل و نقیصه‌هایى که در ساختمان این دو سلول یا در ترکیب و ارتباط این دو پیدا مى‌شود، سبب عقیمیِ دائم یا موقت می‌گردد.
عقیم شدن دلایل بسیاری دارد؛ از آن جمله، اعمال غریزه جنسى هنگام پُر بودن معده و بالا رفتن فشار خون است. وظایف الاعضاء ثابت مى‌کند که چون عضوى به کار طبیعى خود مى‌پردازد، عضو دیگر نمى‌تواند مأموریت عصبى خود را به طور کامل انجام دهد؛ بنابراین‌، فعالیت اعصاب شکم و اشتغالى که به عمل هضم دارد، مانع از آن است که دستگاه تناسل و اعصاب مربوط به آن، کار خود را به صورت کامل و تمام انجام دهند.[4]

 

3. پوشش زیبا و مناسب جنسی

زوجین برای ایجاد رضایت در یکدیگر، باید خود را آراسته سازند. آراستگی ظاهری در لباس پوشیدن و آرایش مناسب است.
بدانید که خرید متعادل لباس‌های متفاوت و عطری که همسرتان می‌پسندد، هرگز اسراف نیست؛ پس در موقعیت‌های مختلف، وسایل آرایشی یا لباس‌های سبک متناسب با ارتباط زناشویی را به او هدیه دهید و تا آن‌جا که امکان دارد، سلیقۀ او در رنگ و جنس را تأمین کنید.
ائمه اطهار(ع) در روایات بسیاری به مردان و زنان توصیه کرده‌اند که خود را برای یکدیگر بیارایند. امام صادق(ع)، حقوقِ مرد بر زن را استفاده از بهترین بوی خوش، پوشیدن لباس‌های زیبا و بهترین نوع و آماده کردن خود برای شوهر دانسته‌اند.[5]
ایشان هم‌چنین فرمودند:
بهترین زنانِ شما، زنى است که هرگاه با شوهرش خلوت گزیند، زره شرم و حیا از تن درآورد (لباس مخصوص زناشویی بپوشد) و آن‌گاه که جامه پوشد (در بیرون از خانه)، زره حیا بر تن کند.[6]
خانم‌ها هم توجه کنند! لزومی ندارد با همان لباسی که آشپزی و گردگیری کردند، نزد همسرشان بیایند و یا خود را بپوشانند! آقایان هم به استفاده از لباس کار یا زیرپوش عرق‌کرده در منزل مجبور نیستند!
علاوه بر آرایش زنان برای شوهران، اسلام به مردان نیز توصیه کرده است که خود را برای همسرانشان بیارایند؛ بنابراین آراستگی ظاهر، مخصوص زنان نیست، بلکه مردان هم باید خود را بیارایند و لباس تمیز و زیبا بپوشند؛ به‌ویژه آراستگی و پاکیزگی هر یک از زن و شوهر پیش از آمیزش، در ارضای بهتر میل جنسی مؤثرتر است.[7]

 

4. آماده‌سازی جنسی

یکی از نیاز‌های اساسی زن، لمس و نوازش کردن است؛ پس با آرامش و مهربانی با او رفتار کنید؛ خشن و عجول نباشید؛ سعی کنید با کلام، نگاه، حرکات و رفتار خود به آرامی همسر را تحریک کنید؛ بگذارید او نشانه‌های عشق و محبت را در شما ببیند و به آرامی به او نزدیک شوید.
 بسیارى از مردان بدون توجه به مسائل عاطفى و روانى، زن را در لذت جنسى یارى نمى‌دهند، بلکه شخصیت او را تنزّل داده، عملاً او را در حدّ وسیله و ابزار پایین مى‌آورند. همین امر باعث عدم همکاری‌های لازم از طرف زن شده، ارضای کامل صورت نمی‌گیرد؛ در نتیجه، عطش جنسی هم‌چنان باقی می‌ماند و رابطه را به تکرار‌های آزاردهنده بدل می‌کند.
امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) روایت کردند: «هر زمان که یکى از شما مى‌خواهد با همسرش آمیزش کند، او را به شتاب نیندازد.»[8]
امام صادق(ع) می‌فرمایند:
فَإِذا أتى أحَدُکُم أهلَهُ فَلیَکُن بَینَهُما مُلاعَبَةٌ، فَإِنَّهُ أطیَبُ لِلأَمرِ[9]؛ هر گاه یکى از شما به سراغ همسرش (برای نزدیکی) رفت، باید نخست، میان آن دو، قدرى [شوخى و] ملاعبه صورت گیرد، چون این [مقدمه] براى آن کار، لذت‌بخش‌تر است.
پیامبر خدا(ص) فرمودند:
سه چیز، از جفا [به همسر] است: ... و این‌که میان مرد و همسرش، آمیزشى صورت پذیرد، بدون آنکه مرد، پیش‌تر، پیکى بفرستد (خبر بدهد): شوخى و بوسه. هیچ یک از شما مانند حیوانات، با همسرش نزدیکى نکند.[10]
از امام صادق(ع) روایت شده:یکی از نیاز‌های اساسی زن، لمس و نوازش کردن است؛ پس با آرامش و مهربانی با او رفتار کنید؛ خشن و عجول نباشید؛ سعی کنید با کلام، نگاه، حرکات و رفتار خود به آرامی همسر را تحریک کنید؛ بگذارید او نشانه‌های عشق و محبت را در شما ببیند و به آرامی به او نزدیک شوید.
 بسیارى از مردان بدون توجه به مسائل عاطفى و روانى، زن را در لذت جنسى یارى نمى‌دهند، بلکه شخصیت او را تنزّل داده، عملاً او را در حدّ وسیله و ابزار پایین مى‌آورند. همین امر باعث عدم همکاری‌های لازم از طرف زن شده، ارضای کامل صورت نمی‌گیرد؛ در نتیجه، عطش جنسی هم‌چنان باقی می‌ماند و رابطه را به تکرار‌های آزاردهنده بدل می‌کند.

بعضى از شما با همسرش آمیزش مى‌کند و همسرش از زیر او بیرون مى‌آید، آن‌گونه که اگر دستش به مرد سیاهى برسد به او مى‌چسبد؛[11] بنابراین، هر زمان که یکى از شما با همسرش آمیزش مى‌کند، باید بین شما (زن و شوهر) شوخى و مزاح باشد. این کار آمیزش را گواراتر مى‌سازد.[12]
در روایات فراوانی تصریح شده است که یکی از آداب هم‌بستر شدن با همسر، «ملاعبه» یعنی تحریک زن از طریق لمس، مالش بدن و در آغوش گرفتن است.
از امام رضا(ع) وارد شده است:
لاتجامع امرأتک حتی ملاعبها و تغمز ثدیها فانک انّ فعلت اجتمع ماؤها و ماؤک فکان منها الحمل و اشتهت منک مثل الذی تشتهیه منها و ظهر ذلک فی عینیها[13]؛ با همسرت نزدیکی نکن، مگر آن‌که با او بازی کنی و پستان‌های او را بمالی، چراکه اگر چنین کنی، آب او و آب تو درهم آید و از آن، بارداری حاصل آید. و همانند آنچه تو از او می‌خواهی، از تو بخواهد و این در چشمانش هویدا شود.
زن و شوهر می‌توانند ‌این کار را با دست دادن، یا دست‌ها را روی شانۀ همسر قرار دادن و یا در آغوش گرفتن، انجام دهند. در حدیثی آمده است: «مردی که پیش از نزدیکی با همسرش ملاعبه کند، مورد نظر و لطف و رحمت ویژۀ خدا قرار می‌گیرد.» لذا پیش از ارتباط جنسی، با ماساژ نقاط حساس و جنسی، بدن زن را تحریک کند و او را به سر رضایت و شوق آورد، تا او برای عمل زناشویی آماده شود، زیرا زن برای رسیدن به اوج لذت جنسی، مدت زمان بیشتری نیاز دارد؛ به خلاف مردان که زودتر تحریک شده و به اوج لذت جنسی می‌رسند. بنابراین مرد باید تحمل کند و با ایجاد آمادگی در زن، زمان ارگاسم همدیگر را نزدیک‌تر کند؛ حتی گاهی لازم است پانزده دقیقه، مقدمات عمل زناشویی طول بکشد.
افراد زاهدمنش و مقدس‌مآب نباید این خیال را به خود راه دهند که این سرگرمى، انسان را از یاد خداوند و توجه به واقعیات بازمى‌دارد، زیرا پیامبر خاتم(ص) مى‌فرماید:
لیس شیء تحضره الملائکة الّا... و ملاعبة الرجل اهله[14]؛ فرشتگان جز در مواردی، از جمله ملاعبه مرد و آماده‌سازی ارتباط جنسی با همسرش، حاضر نمی‌شوند.
غالباً این مردها هستند که نمی‌دانند چگونه باید زن را برای دست‌یابی به اوج لذت آماده کنند و یکی از دلایل عمده این مسئله، عدم آگاهی از نقاط حساس زن در به اوج رسیدن جنسی و انزال است. بیشتر مردها اطلاعاتشان از نزدیکی، تنها دخول است! انزال هر زنی، مستلزم شرایط خاصی است؛ گاهی مستلزم کارهایی که به ظاهر بی‌معنا و خنده‌آور جلوه می‌کند.[15]
پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند:
اذا جامع احدکم فلایأتیهم کما یأتی الطیر، لیمکث و یلبث[16]؛ اگر کسی از شما آمیزش کند، به ‌سان پرندگان با زنان رفتار نکند، بلکه درنگ ورزد.[17]
پس سزاوار است برای تقویت سازگاری، به این موارد توجه شود و تا جایی که ممکن است و ممنوعیتی از جهت شرعی و اخلاقی وجود ندارد، باید در تأمین آن‌ها کوشید و به خواسته‌های آنان توجه کرد؛ اندیشیدن به نهایت لذت جنسی، نه تنها خودخواهی نیست، بلکه نوعی فداکاری است.[18]

 

علت ملاعبه

به طور طبیعی، زن دیرتر از مرد، متمتع مى‌شود (به اوج لذت جنسی می‌رسد)؛ به همین دلیل، مرد باید دیرتر با زن آمیزش کند و چند دقیقه ابتدایى را صرف شوخى و ملاعبه کند تا از ‌سویی، نیروى خود را براى وقت آمادگى زن ذخیره کرده و از سوى دیگر، زن را آماده کند و کینه‌های احتمالی از بین برود.
در روایات آمده است:
آن زمان‌ که یکى از شما مى‌خواهد با همسرش آمیزش‌ کند، پیش از آن باید ملاطفتى باشد، چراکه آن براى قلبش بهتر است و کینه او را بهتر مى‌کند. و چون به خواسته‌اش رسید، سه بار «بسم‌الله» بگوید و اگر توانست هر آیه‌اى که از قرآن مى‌داند، بخواند، وگرنه «بسم‌الله» گفتن او را کافى است.[19]
آمادگى زن را می‌توان با علامت‌هایی تشخیص داد:
  — • سرخ شدن گونه‌ها و چشم‌ها؛
 — — • تغییراتى که در وضع نگاه کردن او پیدا مى‌شود؛
 — — • شدت نفس زدن و ضربان قلب؛
— —  • و ترشح ماده لزجی از مهبل (این نشانه، دلیل بر کمال تهیأ و آمادگى زن است).
آمیزشى که در غیر هنگام آمادگى انجام بگیرد:
—  — • خواهش غریزىِ زن را اشباع نمى‌کند؛
— — — • لذت آمیزش را ناتمام می‌گذارد؛
— — — • به دنبال این مسامحه، حلاوت ازدواج از بین می‌رود؛
— — — • بالاتر از همه، طفلى که از تخم غیر آماده ترکیب شود و در رحم غیر مستعد تربیت گردد، طفل کاملى نخواهد بود؛ به عبارت دیگر، آمادگى مرد و زن و غلبه شهوت آن‌ها، عشق به هستى فرزند است که در مواد ترکیبى او به جنبش درآمده است. در حقیقت، خواست اوست که چون می‌خواهد در جهان هستى خودنمایى کند، به صورت شهوت و میل غریزى درمى‌آید؛ از این ‌رو، در صورتى که میلِ یکى از طرفین کامل نباشد، فرزند براى اظهار وجود خود را آماده نکرده است.[20]

 

بیشتر بخوانید: روابط جنسی در ازدواج از نظر اسلام (1)


5. ارضا کردن زن

وظیفه مرد است که زنش را از لحاظ جنسی سیراب کند و اگر کوتاهی کند و زنش به لجن‌زار زنا بیفتد، گناه آن زنا در پرونده آن شوهر نیز ثبت می‌شود. البته اگر مرد به علت پیری و یا مانند آن، توانایی دخول را نداشته باشد، می‌تواند با بدن و دستش، زن را ارضا کند و اگر نتواند ارضا کند و زن نیاز داشته باشد، آن زن می‌تواند در دادگاه تقاضای طلاق کند.
در این ‌باره از امام صادق(ع) روایت شده است:
هرکس که از زنانی‌ گرد آورد (با ازدواج با زنان یا خرید کنیزان)، و با یکى از آنان آمیزش‌ نکند تا زنا دهد، گناه بر آن مرد است.[21]
عبد‌الله‌بن‌مسکان گفت: امام سجاد(ع) هر ماه یک مرتبه کنیزان‌ خود را جمع کرده و به آن‌ها می‌فرمود:
«من پیر شده‌ام و قدرت آمیزش با (همه) شما را ندارم. هر کدام خواستار ازدواج هستید، شما را به ازدواج مردی درمی‌آورم یا اگر دوست دارید، می‌فروشم و اگر مایل هستید، آزاد می‌کنم.» اگر یکى از آن‌ها می‌گفت: نیاز به آمیزش ندارم، حضرت سه مرتبه می‌فرمود: «خدایا! تو شاهد باش.» و اگر یکى از آن‌ها ساکت می‌ماند، حضرت به همسرانش می‌فرمود: «از او بپرسید کدام یک از ازدواج یا فروش و یا آزادی را می‌خواهد!» سپس همان عمل را انجام می‌داد.[22]
امام سجاد(ع) روزى با یکى از زنان خود هم‌بستر شد. پس از آن، براى غسل بیرون آمد و یکی از کنیزانش را دید. به او فرمود: «اگر علاقه‌اى به هم‌بستر شدن در تو هست، مبادا کتمان کنى؛ مرا مطلع نما!» کنیز در پاسخ گفت: چنین اشتیاقی دارم. پس حضرت با او ازدواج فرمود.[23]
حضرت امیر(ع) فرمودند: «چون فردى از شما مى‌خواهد با همسرش آمیزش کند، او را به شتاب نیندازد، چرا‌که براى زنان هم نیازهایى است.»[24]
از امام صادق(ع) نیز روایت شده است:
بعضى از شما با همسرش آمیزش مى‌کند و همسرش از زیر او بیرون مى‌آید، آن‌گونه که اگر دستش به مرد سیاهى برسد، به او مى‌چسبد؛ بنابراین، هر زمان که یکى از شما با همسرش آمیزش مى‌کند، باید بین شما (زن و شوهر) شوخى و مزاح باشد. این کار آمیزش را گواراتر مى‌سازد.[25]

 

6. ارضا کردن مرد

همسر هیچ‌گاه نباید از مباشرتِ شوهرش جلوگیری کند، زیرا شاید در مهمانی، محلّ کار و یا خیابان نگاهش به کسی افتاده و زنی در نظرش جلوه کرده باشد. پس اگر نیازش برآورده شود، قلبش از تمایل به آن زن دور می‌شود. همسران باید به این نکته توجه داشته باشند که اگر از شوهر خود دوری کنند، کینه به دل می‌گیرند و امکان دارد بذر مِهر دیگری در نهانشان افشانده شود و اگر از آن‌ها دوری کردند یا دوباره ازدواج کردند و یا... کسی غیر از خودشان را نباید سرزنش و شماتت کنند!
بر پایۀ برخى تحقیقات، در ایران، دست‌کم پنجاه درصد طلاق‌هایى که در دادگاه خانواده به بهانه‌هاى گوناگون صورت مى‌گیرد، ریشه در مسائل جنسى دارد و به تجربه ثابت شده است که در خانواده‌هایى که مشکلات جنسى زوج‌ها برطرف شده، احتمال فروکش کردن مشکلات خانواده، افزایش یافته است.[26]
امام صادق(ع) فرمود:
زنى نزد رسول خدا(ص) آمد و از آن حضرت پرسید: حقّ مرد بر زن‌ چیست؟ حضرت در پاسخ فرمودند: «اینکه درخواست جنسى‌اش را برآورده کند، گرچه بر پشت مرکب باشد»[27] (کنایه از اینکه زن در هر شرایطی، بسترِ جنسی مناسبی برای شوهرش فراهم کند).
پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند:
فَلَکُم عَلَیهِنَّ حَقٌّ ولَهُنَّ عَلَیکُم حَقٌّ و مِن حَقِّکُم عَلَیهِنَّ أن لا‌یوطِئنَ فُرُشَکُم و لایَعصینَکُم فی مَعروف[28]‌؛ بر عهدۀ زنان حقی است برای مردان؛ اما حقّ مرد بر زن این‌که، زن از هم‌بستر شدن او خودداری نکند و عصیان او را نکند (از او اطاعت کند).
امام صادق(ع) فرمودند:
زنى خدمت پیامبر(ص) رسید. پیامبر به او فرمود: «شاید تو از مسوّفات باشى!» آن زن پرسید: مسوّفات چیست؟ حضرت فرمود: «زنى که شوهرش‌ او را براى بعضى نیازها (امور جنسى) مى‌طلبد، ولى او هم‌چنان معطل مى‌کند و تأخیر مى‌اندازد تا شوهر به خواب مى‌رود. این زن تا بیدار شدنِ شوهر، مورد لعنت فرشتگان است.»[29]
امام باقر(ع) فرمود:
پیامبر خدا(ص) به زنان مى‌فرمودند: «نمازتان را طولانى نکنید، تا شوهرانتان را از خویش بازدارید!»[30]

 

7. ضررهای رابطه جنسی از پشت (دُبُر)

نظر مراجع عظام در این باره این گونه است:
     - اگر زن راضى باشد، کراهت شدید دارد و اگر راضى نباشد، بنا بر احتیاط واجب جایز نیست.[31]
     - بنا بر احتیاط واجب، جایز نیست.[32]

 

ضررهای پزشکیِ آمیزش از پشت

1. مهم‌ترین عارضه‌ای که مجامعت از طریق مقعد (پشت) برای زن دارد، این است که چون لذت حقیقیِ جنسی برای زن از طریق مقاربت از فرج و مجرای تناسلی حاصل می‌شود، نه از طریق مقعد، دچار سردمزاجی و بی‌میلی جنسی شده و در آینده نزدیک خود را موجودی می‌یابد که وسیله دفع شهوت شده و خودش نباید از این عمل خدادادی لذتی ببرد.
2. زن در این نوع ارتباط، دچار درد بسیار شدیدی خواهد شد که گاه تا مدتی، امکان راه رفتن درست را از او خواهد گرفت؛ ضمن این‌که این درد فراوان، هیچ لذتی از این رابطۀ جنسی برای او باقی نخواهد گذاشت.
3. از آن‌جا که ساختمان مقعد به گونه‌ای است که ظرفیت پذیرش آلت مرد را ندارد (برخلاف واژن یا فرج که خاصیت ارتجاعی و لغزنده دارد) و هر لحظه امکان آسیب‌دیدگی ماهیچۀ حلقوی (اسفنگتر) دهانه مقعد و حتی پارگیِ آن وجود دارد، در نتیجه زن، گرفتار درجاتی از بی‌اختیاری مدفوع شده و نیازمند جراحی و عوارض بعدی می‌شود، چراکه حرکات بدون کنترل مرد در زمان آمیزش، هر لحظه می‌تواند به زن آسیب فیزیکی وارد کند.
4. مقعد، محل ذخیره فضولات دستگاه گوارش (مدفوع) و حاوی میکروب‌های فراوانی است. در اثر مالش و دخول آلت مرد، این میکروب‌ها می‌توانند وارد دستگاه تناسلیِ مرد شده و او را به عفونت‌های خاصی مبتلا سازند؛ در حالی که مقاربت از راه واژن یا فرج، چنین عوارضی به همراه ندارد.
5. مخاط مقعد، بسیار ظریف و نازک است و احتمال پارگی و انتقال ویروس ایدز از طریق آن به داخل خون، زیاد است؛ حتی یکی از علل شیوع ایدز در غرب را، لواط و مقاربت از طریق مقعد دانسته‌اند.
6. دهانه مقعد، دارای ماهیچه‌ای حلقوی است که مانند کش محکمی، دور آلت مرد را گرفته و در لحظه خروج منی، مانند سدّ عمل می‌کند؛ در حالی که در نزدیکی از پشت، احتمال پس زدن منی به عقب و فشار به کیسه‌های منی و غدۀ پروستات و عوارض ناشی از آن، خیلی زیاد است.
7. از جمله عوارض مقاربت از راه مقعد، ابتلای مرد به زودانزالی در آینده است؛ در نتیجه نمی‌تواند آن‌گونه که بایسته است، از هم‌بستری با همسرش لذت ببرد. بنابراین، دچار سردمزاجی شده و مشکلات روحی پیدا خواهد کرد.
8. با توجه به این‌که سیستم فیزیولوژیکی زن این‌گونه است که لذت حادّ و حقیقی جنسی را معمولاً از همان مجرای طبیعی و خدادادی‌اش (قُبُل) احساس می‌کند، از این رو با مجامعت از همان طریق طبیعی، رابطه‌ای دوطرفه برقرار شده و دو طرف به نحو رضایت‌مندانه از یکدیگر لذت می‌برند؛ اما نزدیکی از «دُبُر» نمی‌تواند صددرصد، برآورده‌کننده حاجت روحی و جنسی زن باشد. در ادامه این فرآیند، زن با عدم اشباع و ارضای میل جنسی مواجه شده و نوعی روان‌پریشی در ابعادِ عصب و عاطفه پیدا می‌کند (حالت نورزی). خاصه این‌که او در این حالت، فقط ابزاری جهت لذت‌بری یک‌سویه مرد قرار گرفته و نمی‌تواند عکس‌العمل مناسب، آن هم با جهت‌گیری لذت‌بری متقابلِ جنسی، داشته باشد.
9. در ادامه روند قبل، مرد هم‌چنان به پُر کردن ظرفیت جنسی خود مشغول شده و در عرض چند لحظه کوتاه، به حدّ بالای کام‌گیری (اُرگاسمِ فعال) می‌رسد و سریعاً حجم بالای شهوت را با بیرون ریختن منی، تخلیه می‌کند؛ در مقابل، زن به دلیل ویژگی دیر‌فعالیِ جنسی، هنوز در تکاپوست تا به نحوی خود را با مرد هماهنگ کرده و دستِ‌کم به همان اندازه که او لذت برده، غریزه را پاسخ دهد، ولی هنوز در نیمه راه است که مرد با ریخته شدنِ سریع (و بلکه ناخواسته) مِنی به بیرون، به مرحله سرد حسّیِ جنسی وارد شده و نمی‌تواند پاسخ‌گوی خوبی به واکنشِ جنسی زن (که هم‌اینک گرمِ رابطه‌سازی است) باشد! در نتیجه، این زن است که ناکام می‌ماند و برداشت او کمتر از مرد خواهد بود. بنابراین، در عین رضایت، کراهت هم باقی است، چون دیگر دلِ زن به این حالات، خوش نیست و آرامش پیدا نمی‌کند و به هر حال، درصدی ـ حتی اندک ـ از ضربه‌های روحی به سیستم عصب و اُرگانیسم زن وارد می‌شود.
10. دخول از قسمتِ دُبُر، توأم با محدودیت‌های فیزیولوژیک مرد و زن است؛ از این رو، به شدت و سختیِ مرد و لزوم اثرپذیری منفعلانه زن نیاز است و این فشار به مقعد زن، عصب‌های تناسلی مرد را تحریک کرده و موجب فعالیت کیسه منی و در آخر، انزال زودرسِ منیِ مرد می‌شود. مشکلِ بعدی، از هیجان افتادنِ مرد، سستی عضلات، دوگانگی مزاجِ جنسی و حتی سردمزاجی مرد است.
به عبارت دیگر، فقط زن آسیب‌پذیر نخواهد بود؛ مرد در درازمدت و در اثر استمرار این حالات، به نوعی حساسیت‌های عصبیِ آلت جنسی مبتلا شده و در کنترل انزال منی، ناتوان می‌گردد و ادامه این زودانزالی، می‌تواند نوعی سردمزاجی را در مرد پدید آورد.
در این ‌باره، سخنی لطیف از امام احساس و عقل، امام صادق(ع) وارد شده است. از ایشان درباره آمیزش از مقعد پرسیدند. حضرت در نهایت زیبایی فرمودند:
همسرت، عروسک و عشق زندگی توست؛ پس او را با این کار اذیت نکن![33]

 

مراقبت‌های پس از مجامعت

الف) به سمت راست دراز کشیدن

امام رضا(ع) در این ‌باره فرمودند:
با زنان نزدیکی نکنید، مگر پاک باشند (از حیض، نفاس و...). چون از کار فارغ شدى، فورى برپا نایست و ننشین، بلکه قدرى به سمت راست خود بخواب یا تکیه کن![34]

 

ب) ادرار کردن

مستحب است مرد، پیش از آمیزش و پس از آن ادرار کند. پیامبر خدا(ص) در این ‌باره فرمودند:
اگر مردى با همسر خویش نزدیکى کرد، تا پیشاب (ادرار) نکرده است، غسل نکند؛ از این بیم که مبادا باقى‌مانده منى در آمدوشد باشد و از آن، دردى بى‌درمان خیزد.[35]
از امام رضا(ع) روایت شده:
(بعد از آمیزش) آن‌گاه براى دفع بول از جاى برخیز! این کار به اذن خداى متعال، تو را از سنگ مثانه ایمن خواهد داد.[36]

 

بحث پزشکی

مایعى که هنگام آمیزش از مرد خارج مى‌شود، شامل دو قسمت است؛ قسمت عمده آن عنصر تولیدى است که «اسپرماتوزئید» نام دارد و قسمت دیگر، مایع لزجى است که حامل اسپرماتوزئید است. این مایع از ترشحات غدد تناسلى ایجاد می‌گردد. هنگامى که اسپرماتوزئیدها با عمل مکانیکى اعصاب، به خارج حرکت می‌کنند، غدد به کار افتاده و قسمتى از همان مایع را پیش‌تر بیرون می‌فرستند و بدین وسیله، مجارى دفع منى را از عفونات ادرار پاک کرده، راه خروج اسپرماتوزئیدها را تأمین می‌کنند، زیرا ادرار خاصیت اسیدى دارد و اسید براى اسپرماتوزئیدها، دشمنى آشکار است.
پس از تعطیل شدن عمل مکانیکى اعصاب، غالباً کمى از منى در قسمت آخر مجارى می‌ماند. هنگامى که مجارى ادرار تحریک مى‌شود، اسپرماتوزئیدها به سوى کیسۀ منى برمی‌گردند و چون راهى نمی‌یابند، به جدار مجارى مى‌چسبند و پس از مدتى می‌میرند و به ‌واسطۀ ترشح قلیایى متحجر شده، به صورت سنگ در‌مى‌آیند. چنانچه شخصی پس از تعطیل شدن عمل مکانیکى دستگاه تناسلى، ادرار کند و فرصتى به ارتجاع اسپرماتوزئیدها ندهد، ادرار، مجارى را اسیدى کرده و بقایاى آن‌ها را بیرون می‌فرستد؛ در نتیجه، شخص از این جهت به بسنگ نمی‌شود. فایدۀ ادرار پس از مجامعت، مشروط به انزال منى نیست، زیرا همین قدر که دستگاه دفع مجهز شد، اسپرماتوزئیدها از محل خود خارج می‌شوند.[37]

 

ج) شستن شرمگاه

پیامبر خدا(ص) فرمودند: «اگر کسى از شما به سراغ زن خویش رفت و آن‌گاه خواست دیگر بار بازگردد، شرمگاه خویش را بشوید.»[38]
 

د) غسل جنابت

امام رضا(ع) در این باره فرمودند: «پس از خاتمۀ این کارها (آمیزش جنسی)، غسل (جنابت) کن!»[39]
 

بحث پزشکی

امام صادق(ع)‌ در پاسخ زندیقى که پرسید: علت غسل جنابت چیست؟ فرمود:
همانا آمیزش‌کننده، کارى حلال انجام داده است و کار حلال هم مایه آلودگى نیست. جنابت، همانند حیض است، چرا‌که نطفه، خونى است استحکام‌نایافته و آمیزش هم امکان‌پذیر نیست، مگر به حرکتى سخت و شهوتى چیره. پس، چون به پایان رسانَد، بدن، نَفَس مى‌کشد و مرد از نَفَس آن، در خود بویى بد احساس مى‌کند. غسل براى همین واجب شده است؛ البته غسل جنابت، افزون بر این، امانتى است که خداوند به بندگان خویش سپرده است تا از این رهگذر، آنان را بیازماید.[40]
مناسب است جهت حفظ سلامت آلتِ تناسلی و دوری از کراهت شرعی، پس از نزدیکی غسل کنید و با حالت جنابت نخوابید.

 

ه‍) خوردن عسل

امام رضا(ع)‌ درباره آمیزش و آداب آن فرمودند:
پس، غسل کن و همان دم (پس از غسل جنابت)، قدرى مومیایى با شربت عسل یا با عسلى که کف آن را برداشته باشند، بخور! زیرا این کار، همانند آن آبى را که از تو بیرون رفته است، به تو بازمى‌گرداند.[41]

 

نمایش پی نوشت ها:

[1]. خصال، ص100، ح51؛ عیون أخبار الرضا(ع)، ج1، ص257، ح10؛ من لایحضره الفقیه، ج1، ص482، ح1394؛ روضة الواعظین، ص499؛ مکارم‏الأخلاق، ج2، ص53، ح2132 و بحارالانوار، ج71، ص339، ح6.
[2]. کافی، ج5، ص500، ح2.
[3]. همان، ص79.
[4]. طب‌الرضا(ع)، ص294.
[5]. همان، ج14.
[6]. منابع فقه شیعه، ج25، ص139.
[7]. فصل‌نامۀ کتاب زنان، ش27، ص141.
[8]. منابع فقه شیعه، ج‏25، ص427.
[9]. من لایحضره الفقیه، ج3، ص559، ح4919؛ مکارم‌الأخلاق، ج1، ص459، ح1559 و وسائل‏الشیعة، ج14، ص82، ح25183.
[10]. کنزالعمال، ج9، ص36، ح24813.
[11]. شاید منظور این باشد که چون زن در این حال رها شد و به اوج لذت جنسی نرسید، راضی است با هر مرد بدقیافه‌ای نزدیکی کند تا به اوج لذت برسد.
[12]. منابع فقه شیعه، ج‏25، ص427.
[13]. طب‌الرضا(ع)، ص65 و بحارالانوار، ‌ج 63، ص387.
[14]. وسائل‌الشیعه، ج30، ص118.
[15]. خستگی جنسی، ص131.
[16]. کافی، ج5، ص567.
[17]. دانش‌نامۀ احادیث پزشکی، ج1، ص622.
[18]. زندگی موفق زناشویی و جنسی با همسر خود، ص291.
[19]. منابع فقه شیعه، ج‏25، ص421.
[20]. طب‌الرضا(ع)، ص297.
[21]. جامع‌أحادیث‌الشیعه، ج‏25، ص464.
[22]. مناقب آل‌أبی‌طالب، ج‏4، ص163.
[23]. بحارالانوار، ج‏46، ص9.
[24]. همان.
[25]. منابع فقه شیعه، ج‏25، ص427.
[26]. ر.ک: سایت خبرى «تابناک» 19/1/1387، مصاحبۀ دکتر سیدکاظم فروتن، سرپرست کلینیک سلامت خانواده.
[27]. منابع فقه شیعه، ج25، ص483.
[28]. خصال، ص487، ح63.
[29]. منابع فقه شیعه، ج25، ص493.
[30]. همان.
[31]. آیۀ‏الله فاضل، تعلیقات على‏العروة؛ احکام الحیض و آیۀ‏الله سیستانى، توضیح‏المسائل مراجع، م450.
[32]. آیۀ‏الله وحید، منهاج‌الصالحین، ج2، م228؛ آیۀ‏الله بهجت، وسیلة النجاه، ج1، م268 و آیۀ‏الله تبریزى، منهاج الصالحین، ج1، م228.
[33]. وسائل‌الشیعه، ج20، ص143.
[34]. طب‌الرضا(ع)، ص79.
[35]. الجعفریّات، ص21 و النوادر(راوندی)، ص216، ح431.
[36]. طب‌الرضا(ع)، ص79.
[37]. طب‌الرضا(ع)، ص244.
[38] السنن الکبرى، ج7، ص311، ح14090؛ الثقات لابن‌حبّان، ج5، ص571؛ کنزالعمال، ج16، ص343، ح44833.
[39]. طب‌الرضا(ع)، ص79.
[40]. الاحتجاج، ج2، ص239، ح223؛ المناقب (ابن‌شهرآشوب)، ج4، ص264 و بحارالانوار، ج47، ص220، ح6.
[41]. بحارالانوار، ج62، ص327.

کتابنامه:

ـ قرآن کریم.
ـ الإختصاص‏، محمد‌بن‌محمد مفید، تحقیق و تصحیح: علی‌اکبر غفارى و محمود محرمى‌زرندى، قم: المؤتمر العالمى لالفیة الشیخ المفید، اول، 1413ق.
ـ الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، محمد‌بن‌محمد مفید، تحقیق و تصحیح: مؤسسة آل‌البیت(ع)‏، قم: کنگره شیخ مفید، اول، 1413ق.
ـ أعلام الدین فی صفات المؤمنین‏، حسن‌بن‌محمد دیلمى، تحقیق و تصحیح: مؤسسة آل‌البیت(ع)‏، قم: اول، 1408ق.
ـ الأمالی (للطوسی)، محمد‌بن‌الحسن طوسى، قم: دارالثقافة، اول‏، 1414ق.
ـ الإمامة و التبصرة من الحیرة، على بن حسین‏ بن ‌بابویه، تحقیق و تصحیح: مدرسه امام مهدى(عج)، ‏قم: مدرسة الإمام المهدى(عج) ‏، 1404ق‏.
ـ بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الائمه الاطهار، محمدباقربن‌محمد‌تقی المجلسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی‏، دوم، 1403ق. ‏
ـ تحف‌العقول‏، حسن‌بن‌على‌‌بن‌شعبه حرانى،‏ تحقیق و تصحیح: علی‌اکبر غفارى، قم: جامعه مدرسین‏، دوم، 1404ق.
ـ تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ‏ ورام‌بن‌ا‌بی‌فراس، قم: مکتبۀ فقیه‏، اول، 1410ق‏.
ـ تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، محمد‌بن‌حسن طوسى، تحقیق و تصحیح: حسن الموسوى‌خرسان، تهران: دارالکتب الإسلامیه‏، چهارم، 1407ق.
ـ الخصال‏، محمد‌بن‌على‌بن‌بابویه، تحقیق و تصحیح: علی‌اکبر غفارى، قم: جامعه مدرسین، اول، 1362.
ـ دعائم الإسلام‏، نعمان‌بن‌محمد مغربى‌بن‌حیون، ‏تحقیق و تصحیح: آصف فیضى، قم: مؤسسة آل‌البیت(ع)‏، دوم، 1385.
ـ الدعوات، قطب‌الدین سعید‌بن‌هبة‌الله‏‏ راوندى، قم: مدرسه امام مهدى(عج)، 1407ق‏.
ـ طبّ الرضا(ع)، نصیرالدین امیرصادقى، تهران‏: معراجى‏، ششم، 1381ش‏.
ـ طب سنتى خسروى: درمان بیماری‌هاى مختلف با گیاهان دارویى و مواد طبیعى، سیدمهدى خسروى، همدان: برکت کوثر، اول، 1388.
ـ عدة الداعی و نجاح الساعی‏، احمد‌بن‌محمد‌بن‌فهد حلى، تحقیق و تصحیح: احمد موحدى‌قمى، قم: دارالکتب الإسلامی‏، اول، 1407ق. ‏
ـ علل الشرائع‏، محمد‌بن‌على‌بن‌بابویه، قم: کتاب‌فروشى داورى، اول، 1385.
ـ عوالئ اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محمدبن‌ز‌ین‌الدین‌بن‌أبی‌جمهور، تحقیق و تصحیح: مجتبى عراقى، قم: دارسیدالشهداء، اول، 1405ق.
ـ عیون أخبار الرضا(ع)‏، محمد‌بن‌على‌بن‌بابویه، تحقیق و تصحیح: مهدى لاجوردى، تهران: جهان، اول، 1378.
ـ الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا(ع)‏، منسوب به على‌بن موسى‌الرضا(ع)‏، مشهد: مؤسسة آل‌البیت(ع)، 1406ق‏.
ـ الکافی، محمد‌بن‌یعقوب‌بن‌اسحاق‏ کلینى، تحقیق و تصحیح: على‌اکبر غفارى و محمد آخوندى، تهران: دارالکتب الإسلامیة، چهارم، 1407ق.
ـ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل‏، حسین‌بن‌محمدتقى نورى، تحقیق و تصحیح: مؤسسة آل‌البیت(ع)‏، قم: مؤسسة آل‌البیت(ع)‏، اول، 1408ق.
ـ مکارم الأخلاق، حسن‌بن‌فضل طبرسى، قم: شریف رضی، چهارم، 1412ق.
ـ من لایحضره الفقیه‏، محمد‌بن‌على‌بن‌بابویه، تحقیق و تصحیح: على‌اکبر غفارى، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، دوم، 1413ق.
ـ منابع فقه شیعه (ترجمه جامع‌أحادیث‌الشیعة)، آقا‌حسین بروجردى، ترجمة: عده‌اى از فضلا، تهران: فرهنگ سبز، اول، 1386.
ـ مواعظ امامان(ع) (ترجمه جلد 75 بحارالأنوار)، محمدباقربنمحمدتقى مجلسی، ترجمة: موسى خسروى، تهران،‏ اسلامیه‏، اول، 1364.
ـ المیزان فى تفسیر القرآن، سیدمحمدحسین طباطبائى، قم: دفتر انتشارات اسلامى جامعۀ مدرسین حوزه علمیه قم، پنجم، 1417ق.
ـ نزهة الناظر و تنبیه‌الخاطر، حسین‌بن‌محمدبن‌حسن‌بن‌نصر حلوانى، تحقیق و تصحیح: مدرسة الإمام المهدی(عج)‏، قم: مدرسة الإمام المهدی(عج)‏، اول، 1408ق.
ـ النوادر، فضل‌الله‌بن‌على‏ راوندى‌کاشانى، تحقیق و تصحیح: احمد صادقى‌اردستانى، قم: دارالکتاب‏، ]بى‌تا[.
ـ نهج‌البلاغة (للصبحی صالح)، محمد‌بن‌حسین شریف الرضى، تحقیق و تصحیح: فیض‌الإسلام‏، قم: هجرت‏، اول، 1414ق.
ـ نهج‌الفصاحة (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول(ص)، ابوالقاسم پاینده، تهران: دنیاى دانش‏، چهارم، 1382.
ـ وسائل‌الشیعة، شیخ‌ محمد‌بن‌حسن حر عاملى، تحقیق و تصحیح: مؤسسة آل‌البیت(ع)‏، قم: مؤسسة آل‌البیت(ع)‏، اول‏، 1409ق.