رویکرد ارتباطات بینالمللی
با وجود اینکه ریشه ارتباطات بینالمللی را میتوان تا شکلگیری اولین اجتماعات بشری دنبال کرد، ولی مطالعات علمی مربوط به آن، قرن بیستمی، آمریکایی و به شدت تحتتأثیر جنگ جهانی دوم و سپس جنگسرد است. در این مقاله در این باره بحث خواهیم کرد.
تعداد کلمات 846/ تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه
• رشد تخاصمات سیاسی و رقابتهای بینالمللی در جریان جنگسرد، و توسعه دیپلماسی و سازمانهای بینالمللی؛
• رشد تعارضات ایدئولوژیک و کاربرد رسانههای جهانی برای اشاعه آنها؛
• رشد کاربرد فناوریهای جدید ارتباطی؛
• گسترش روزافزون کشور - ملتها به عنوان بازیگران اصلی در صحنه بینالمللی؛
• ظهور آمریکا به عنوان قدرت مسلط جهانی در عرصههای سیاسی، اقتصادی و ارتباطی؛
• گسترش جریان حرکت و جابجایی انسانها در سطح جهان بر اثر رشد گردشگری، برگزاری کنفرانسها، افزایش نهادهای آموزشی جهانی و تبادل استاد و دانشجو میان کشورها.
در جریان جنگسرد، مرکز مطالعات بینالمللی در مؤسسه فناوری ماساچوست شکل گرفت. این مرکز در دهههای۵۰ و۶۰ میلادی به سرعت به یکی از مهمترین نهادهای مطالعات ارتباطات بینالمللی در آمریکا تبدیل شد. هدف اصلی پژوهشهای این مرکز به کارگیری روشهای اجتماعی برای کنترل نگرشها و رفتار انسانی در سطح توده با تاکید بر تأثیر وسایل ارتباط جمعی بر توسعه اجتماعی جهانسوم بود. در سال ۱۹۵۲، بنیاد فورد مبلغ ۸۷۵۰۰۰ دلار برای اجرای یک برنامه تحقیقاتی در ارتباطات بینالمللی پرداخت و این مرکز بهکارگیری روشهای اجتماعی برای کنترل نگرشها و رفتار انسانی در سطح توده با تاکید بر تاثیر وسایل نظامی، گسترش عقاید و دیگر حوزههای مربوط انجام داد.
بیشتر بخوانید: روابط بین الملل از 1929 تا 1945
مطالعات انتقادی پروفسور مولانا[1] در مورد برنامه مطالعاتی امایتی نشان میدهد که در دیدگاه گروه طراحی پروژه، ارتباطات بینالمللی چیزی فراتر از مطالعه جریان فرامرزی اطلاعات از طریق ابزارهای الکترونیک بود؛ زیرا هدف مطالعه تبادل کلمات، احساسات و ایدههایی بود که نگرشها و رفتارهای افراد ملتهای مختلف نسبت به یکدیگر را تحتتأثیر قرار میداد. در این هدفگذاری از یکسو بر ابعاد انسانی و اجتماعی ارتباطات بینالمللی در قالب نمادها و نشانهها تاکید و از سوی دیگر به بررسی شرایط اجتماعی تولید و دریافت تصاویر ذهنی ملتها نسبت به یکدیگر توجه شده و در نتیجه در پروژههای امایتی مطالعه زمینههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جوامع دیگر در فرآیند ارتباطات بینالمللی لازم تلقی گردیده است. توجه برنامه امایتی به جوامع دیگر، بنا به مصالح راهبردی، بیشتر معطوف به شناخت ارتباطات نخبگان در جهان سوم بود، زیرا تصور میشد در جهانسوم، به علت فقدان مردمسالاری، تودهها نقش چندانی در تصمیمات حیاتی ندارند. از این رو مواردی چون میزان حساسیت نخبگان نسبت به ارتباطات اجتماعی، پیشینه، دیدگاهها و نقش متخصصان در ارتباطات بینالمللی تکنیکها و ساختار ارتباطات میان نخبگان، مذاکره به عنوان ابزار ارتباطات بینالمللی، فرآیند میانجیگری رسانهها میان نخبگان ارتباطی و تودهها، مسئله رهبران افکار و چگونگی تأثیرپذیری تودهها از آنان مورد توجه ویژه قرار گرفت و در مطالعات دوربرد نسبت به آیندهنگری در جهانسوم اقداماتی انجام شد.
شاید رشد گرایشهای انتقادی در حوزه ارتباطات بینالملل را بتوان به عنوان واکنشی در قبال وابستگی شدید جریان اصلی این رشته به حاکمیت قدرت و سرمایه در غرب و به خصوص آمریکا دانست. ظهور متفکرانی که پرسشهای اصلی خود را پیرامون محورهای مالکیت و کنترل در ساختار اطلاعات و ارتباطات بینالمللی متمرکز کردهاند، پاسخی است به تغافل عمدی جریان اصلی از پرسشهای اساسی و تأکید آنان بر نمونههای روانشناختی مبتنی بر روش تحریک پاسخ و نمونههای توسعهای، که بدون توجه به محتوای ارتباطات، افزایش مصرف رسانهها را به عنوان شاخص توسعه توصیه میکند.
ارتباطات بینالمللی از لحاظ نظری، وامدار تلاشهای پژوهشی مراکزی نظیر دانشگاه امایتی و از لحاظ حرفهای مدیون جنگ دوم جهانی و جنگسرد است. پخش بینالمللی رادیویی به وسیله قدرتهای درگیر در جنگ، اولین نمونههای استفاده از فناوریهای ارتباطات دوربرد در جهت اهداف راهبردی است. به عنوان مثال شوروی سابق پخش برنامه به زبان انگلیسی و آلمانی را به ۵۰ زبان و گویش محلی توسعه داد و انگلستان نیز در سال ۱۹۳۲ بیبیسی را تأسیس کرد. این کمپانی اولین رادیوی موج کوتاه بود که به طور منظم ده ساعت در روز، برنامه پخش میکرد. کشورهای دیگر هم بنا به تواناییهای خود، این راه را دنبال کردهاند. استفاده از وسایل ارتباطی مکتوب، مانند کتاب و نشریات از مؤثرترین و ماندگارترین روشهای دیپلماسی مبتنی بر رسانههاست و در میان کشورهای مختلف به آمریکا از این نظر پیشتاز است و دهها نشریه را به زبانهای مختلف در دیگر کشورها منتشر میکند.
پی نوشت:
[1] . Mowlana.
منبع: کتاب دیپلماسی شهری، نوشته مهدی جمالینژاد، نشر آرما، 1392.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}