تاریخچه دیپلماسی شهری
تغییرات سریع شهرها در پنجاه سال گذشته که با سرنگونی کمونیسم و به دنبال حصول پیشرفتهای عمیق در فناوریهای نوین به اوج خود رسید، نوع و ابعاد ارتباطات جهان را دگرگون ساخت.
به علت مهاجرت، ۷۵ تا۸۰ درصد جمعیت کشورهای پیشرفته در شهرها تمرکز یافتهاند
چکیده
تغییرات سریع شهرها در پنجاه سال گذشته که با سرنگونی کمونیسم و به دنبال حصول پیشرفتهای عمیق در فناوریهای نوین به اوج خود رسید، نوع و ابعاد ارتباطات جهان را دگرگون ساخت. با آغاز عصر جدید، که به صورت تهدیدی برای شهرها یا رقابتطلبی آنها نمود مییابد، راههای نوینی در سیاست و اقتصاد بینالمللی گشوده شده است. مقارن با این دوره، دولتهای ملی ضعیفتر شده و اقتدار دولتی جای خود را به سازمانهای حکومتی چندملیتی داده و مرزها درهم شکسته شده است.
تعداد کلمات 3066/ تخمین زمان مطالعه 15 دقیقه
تغییرات سریع شهرها در پنجاه سال گذشته که با سرنگونی کمونیسم و به دنبال حصول پیشرفتهای عمیق در فناوریهای نوین به اوج خود رسید، نوع و ابعاد ارتباطات جهان را دگرگون ساخت. با آغاز عصر جدید، که به صورت تهدیدی برای شهرها یا رقابتطلبی آنها نمود مییابد، راههای نوینی در سیاست و اقتصاد بینالمللی گشوده شده است. مقارن با این دوره، دولتهای ملی ضعیفتر شده و اقتدار دولتی جای خود را به سازمانهای حکومتی چندملیتی داده و مرزها درهم شکسته شده است.
تعداد کلمات 3066/ تخمین زمان مطالعه 15 دقیقه
تغییرات سریع شهرها در پنجاه سال گذشته که با سرنگونی کمونیسم و به دنبال حصول پیشرفتهای عمیق در فناوریهای نوین به اوج خود رسید، نوع و ابعاد ارتباطات جهان را دگرگون ساخت. با آغاز عصر جدید، که به صورت تهدیدی برای شهرها یا رقابتطلبی آنها نمود مییابد، راههای نوینی در سیاست و اقتصاد بینالمللی گشوده شده است. مقارن با این دوره، دولتهای ملی ضعیفتر شده و اقتدار دولتی جای خود را به سازمانهای حکومتی چندملیتی داده و مرزها درهم شکسته شده است.
حرف اول اینست که گریزی از جهانیشدن و پیآمدهای آن نیست. همواره تلاش شد که جهانیشدن، پیوند مستحکمی با ارادهگرایی و کارگزاری تصمیمسازان یک جامعه داشته باشد؛ بدین معنا که میان گوشهگیری و رهبانیت سیاسی و انحلال در بازارهای جهانی، راه اعتدال و میانه منطقهگرایی در پرتو جهانیشدن مورد توجه قرار گیرد. اینجاست که اراده دولت - ملتها در هزاره سوم، خود را به نمایش خواهد گذاشت تا ضمن پذیرش جهانیشدن، مصونیتهای لازم را برای شالودههای فرهنگی و حوزه تمدنی خود ایجاد نمایند. چنانچه این استدلال پذیرفته شود، هم اکنون باید سراغ مهمترین بخش این کتاب رفت و نقش مدیریت شهری را در گشایشهای تجاری، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مورد توجه قرار داد. با عنایت به بدیع بودن نقش مدیریتهای محلی در فرآیندهای دیپلماتیک و بهرهگیری از آن در راستای افزایش توانمندیهای محلی و ملی لازم است که جمهوریاسلامی ایران جایگاه واقعی این موضوع را به گونهای که به انزوای سیاسی تغییرات سریع شهرها در پنجاه سال گذشته که با سرنگونی کمونیسم و به دنبال حصول پیشرفتهای عمیق در فناوریهای نوین به اوج خود رسید، نوع و ابعاد ارتباطات جهان را دگرگون ساخت. با آغاز عصر جدید، که به صورت تهدیدی برای شهرها یا رقابتطلبی آنها نمود مییابد، راههای نوینی در سیاست و اقتصاد بینالمللی گشوده شده است. مقارن با این دوره، دولتهای ملی ضعیفتر شده و اقتدار دولتی جای خود را به سازمانهای حکومتی چندملیتی داده و مرزها درهم شکسته شده است.از یک طرف و ادغام و انحلال در بازارهای جهانی از طرف دیگر نشود، در دکترین نوین خود قرار دهد. ایده اصلی دیپلماسی شهری مفهوم عمیقی را دربردارد و نشان میدهد که مفهوم «تفکر جهانی، عمل محلی» صرفاً یک شعار نبوده و راهکاری است که باید برای دستیابی به امید، صلح و مردمسالاری در دنیای پردغدغه امروز، به اجرا درآید. تصور جدید درباره مفهوم دیپلماسی شهری حاکی از آن است که امروزه مهمترین چالشهای جهانی، منشأ محلی دارند و شهروندان، نخستین قربانیان کشمکشها و منازعات محلی و منطقهای و پدیدههایی همچون خشونت، تروریسم، بلایای طبیعی، تجاوز به کرامت انسانی و حقوق شهروندی هستند. هرچند عنوان دیپلماسی شهری و موضوعات آن درحال حاضر جدید به نظر میرسند، اما از دولت شهرهای یونان باستان تا شهرهای دوران قرون وسطی و دوران اسلامی، همچنان این شهرها بودند که ارتباطات تجاری، فرهنگی و اجتماعی بین جوامع را به صورت مستقیم و غیر مستقیم بین خود برقرار میکردند، با شکلگیری دولت - ملتها و همچنین شکلگیری روابط بین کشورها بر اساس مناسبات بین دولتها به واسطه دولتهای مرکزی، ارتباطات بین شهری تحتالشعاع ارتباطات سیاسی و اقتصادی دولتها قرار گرفت.
از اواخر جنگ جهانی دوم، بهخصوص پس از بمباران اتمی هیروشیما، شاهد گسترش نارضایتی عمومی در سراسر شهرهای درگیر جنگ بودیم که این امر سبب شد بازیگران غیر دولتی، بهخصوص شهرداریها و نمایندگان افکار عمومی وارد عرصه تعاملات بینالمللی شوند و از این طریق بتوانند در روند تصمیمگیریهای بینالمللی از مواضع شهروندان خود دفاع کنند؛ چراکه نتایج جنگها نشان دادند که شهروندان، قربانیان و آسیبدیدگان مستقیم تصمیمات خودسرانه دولتها هستند، بدون اینکه نقشی در آن تصمیمات داشته باشند. در پی این حوادث، بسیاری از مسئولان شهری و شهروندان شهرهای سراسر آسیا و اروپا به فکر ایجاد چارچوبی افتادند تا بتوانند نقش فعالتری در امور بینالمللی ایفا کنند و از طریق گفتوگو و مذاکره، همکاری و فرهنگ آشتی را جایگزین جنگ کنند و مرحمی برای دردهای ناشی از جنگ شهروندان باشند. در این راستا در سال ۱۹۸۲م. شهردار هیروشیما در جلسه خلع سلاح سازمان ملل شرکت کرد و برنامهای با عنوان ترویج همبستگی بین شهرها و منع سلاحهای شیمیایی را پیشنهاد کرد و پیرو آن شهرداران سراسر جهان از این برنامه حمایت کردند و طرح ابتکار صلح با حمایت شهرداران مورد توجه قرار گرفت. پس از این بود که سازمانهای تخصصی بینالمللی غیر دولتی و نهادها و انجمنهای مدنی بینالمللی شهری به وجود آمد و دیپلماسی شهری در عرصههای بینالمللی نمود یافت.
حرف اول اینست که گریزی از جهانیشدن و پیآمدهای آن نیست. همواره تلاش شد که جهانیشدن، پیوند مستحکمی با ارادهگرایی و کارگزاری تصمیمسازان یک جامعه داشته باشد؛ بدین معنا که میان گوشهگیری و رهبانیت سیاسی و انحلال در بازارهای جهانی، راه اعتدال و میانه منطقهگرایی در پرتو جهانیشدن مورد توجه قرار گیرد. اینجاست که اراده دولت - ملتها در هزاره سوم، خود را به نمایش خواهد گذاشت تا ضمن پذیرش جهانیشدن، مصونیتهای لازم را برای شالودههای فرهنگی و حوزه تمدنی خود ایجاد نمایند. چنانچه این استدلال پذیرفته شود، هم اکنون باید سراغ مهمترین بخش این کتاب رفت و نقش مدیریت شهری را در گشایشهای تجاری، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مورد توجه قرار داد. با عنایت به بدیع بودن نقش مدیریتهای محلی در فرآیندهای دیپلماتیک و بهرهگیری از آن در راستای افزایش توانمندیهای محلی و ملی لازم است که جمهوریاسلامی ایران جایگاه واقعی این موضوع را به گونهای که به انزوای سیاسی تغییرات سریع شهرها در پنجاه سال گذشته که با سرنگونی کمونیسم و به دنبال حصول پیشرفتهای عمیق در فناوریهای نوین به اوج خود رسید، نوع و ابعاد ارتباطات جهان را دگرگون ساخت. با آغاز عصر جدید، که به صورت تهدیدی برای شهرها یا رقابتطلبی آنها نمود مییابد، راههای نوینی در سیاست و اقتصاد بینالمللی گشوده شده است. مقارن با این دوره، دولتهای ملی ضعیفتر شده و اقتدار دولتی جای خود را به سازمانهای حکومتی چندملیتی داده و مرزها درهم شکسته شده است.از یک طرف و ادغام و انحلال در بازارهای جهانی از طرف دیگر نشود، در دکترین نوین خود قرار دهد. ایده اصلی دیپلماسی شهری مفهوم عمیقی را دربردارد و نشان میدهد که مفهوم «تفکر جهانی، عمل محلی» صرفاً یک شعار نبوده و راهکاری است که باید برای دستیابی به امید، صلح و مردمسالاری در دنیای پردغدغه امروز، به اجرا درآید. تصور جدید درباره مفهوم دیپلماسی شهری حاکی از آن است که امروزه مهمترین چالشهای جهانی، منشأ محلی دارند و شهروندان، نخستین قربانیان کشمکشها و منازعات محلی و منطقهای و پدیدههایی همچون خشونت، تروریسم، بلایای طبیعی، تجاوز به کرامت انسانی و حقوق شهروندی هستند. هرچند عنوان دیپلماسی شهری و موضوعات آن درحال حاضر جدید به نظر میرسند، اما از دولت شهرهای یونان باستان تا شهرهای دوران قرون وسطی و دوران اسلامی، همچنان این شهرها بودند که ارتباطات تجاری، فرهنگی و اجتماعی بین جوامع را به صورت مستقیم و غیر مستقیم بین خود برقرار میکردند، با شکلگیری دولت - ملتها و همچنین شکلگیری روابط بین کشورها بر اساس مناسبات بین دولتها به واسطه دولتهای مرکزی، ارتباطات بین شهری تحتالشعاع ارتباطات سیاسی و اقتصادی دولتها قرار گرفت.
از اواخر جنگ جهانی دوم، بهخصوص پس از بمباران اتمی هیروشیما، شاهد گسترش نارضایتی عمومی در سراسر شهرهای درگیر جنگ بودیم که این امر سبب شد بازیگران غیر دولتی، بهخصوص شهرداریها و نمایندگان افکار عمومی وارد عرصه تعاملات بینالمللی شوند و از این طریق بتوانند در روند تصمیمگیریهای بینالمللی از مواضع شهروندان خود دفاع کنند؛ چراکه نتایج جنگها نشان دادند که شهروندان، قربانیان و آسیبدیدگان مستقیم تصمیمات خودسرانه دولتها هستند، بدون اینکه نقشی در آن تصمیمات داشته باشند. در پی این حوادث، بسیاری از مسئولان شهری و شهروندان شهرهای سراسر آسیا و اروپا به فکر ایجاد چارچوبی افتادند تا بتوانند نقش فعالتری در امور بینالمللی ایفا کنند و از طریق گفتوگو و مذاکره، همکاری و فرهنگ آشتی را جایگزین جنگ کنند و مرحمی برای دردهای ناشی از جنگ شهروندان باشند. در این راستا در سال ۱۹۸۲م. شهردار هیروشیما در جلسه خلع سلاح سازمان ملل شرکت کرد و برنامهای با عنوان ترویج همبستگی بین شهرها و منع سلاحهای شیمیایی را پیشنهاد کرد و پیرو آن شهرداران سراسر جهان از این برنامه حمایت کردند و طرح ابتکار صلح با حمایت شهرداران مورد توجه قرار گرفت. پس از این بود که سازمانهای تخصصی بینالمللی غیر دولتی و نهادها و انجمنهای مدنی بینالمللی شهری به وجود آمد و دیپلماسی شهری در عرصههای بینالمللی نمود یافت.
مؤسسه دیپلماسی شهرها
کنفرانس دائمی شهرداران جهان هر دو سال یکبار، نشستی شامل تمام اعضا دارد. اولین نشست در مارس ۲۰۰۰م. در پاریس و نشست دوم در سپتامبر ۲۰۰۲م. در آتن برگزار گردید. ۲۹ شهردار شرکتکننده در نشست دوم، منشور آتن را در حضور نمایندگان پنج سازمان منطقهای و جهانی، مانند: سازمان ملل متحد، یونسکو، شورای اروپا، کمیته بینالمللی المپیک و شبکه سازمانهای خصوصی امضا کردهاند و همگی آنها تصمیمات کنفرانس را تصویب نمودند. دیپلماسی شهرها توسط شهرداران حاضر در نشست آتن در سپتامبر ۲۰۰۲م. تصویب شد. کوفی عنان، دبیرکل سازمان ملل متحد، در نوشتههای خود بیان میکند: «از تلاشهای وسیعی که برای تبدیل دیپلماسی شهرها به ابزاری ثابت برای دستیابی به صلح صورت میپذیرد، حمایت میکنیم». این کنفرانس، منشور آتن را نیز پذیرفته است که بر طبق آن، شهرداران آینده جهان باید شبکه پایداری از همکاریها را بنیان نهند. تأسیس مؤسسه جهانی «دیپلماسی شهری و Glocal»[1] از نتایج این کنفرانس است. این مؤسسه، سازمانی خصوصی و با شعاری واحد: «دیپلماسی شهرها، درون و برون مرزها» میباشد که سرمایهها و فرصتهای مهمی را در اختیار قرار دارد. فعالیتهای ابتدایی مؤسسه دیپلماسی شهرها عبارتند از:
• شناسایی، تجزیه و تحلیل و تعیین کمیت و کیفیت منابع موجود یا بالقوه جهت فعالیت این موسسه در شهرهای جهان؛
• پژوهش و تحقیق پیرامون سازمانها و مؤسسات خصوصی مشابه موجود و الگوهای فعالیت آنها؛
• طرحریزی یک برنامه راهبردی، به منظور هدایت تشکیلات ابتدایی مؤسسه؛
• شناسایی سهامداران با سازمانهایی که میتوانند مؤسسه را در فعالیتها سرمایهگذاری و در نهایت تثبیت آن یاری نمایند.
فعالیت مؤسسه با بهکارگیری منابع مشخص و تجربیات موفقتآمیز شهر آتن در زمینه مشارکت در فعالیتهای بینالمللی در طی سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰م. آغاز و توسعه یافت. این تجربیات، پایه محکمی برای پیشرفت دیپلماسی شهری فراهم نمود. مهمترین فعالیتهای صورتگرفته و تأثیرگذار بر روند رشد مؤسسه دیپلماسی شهرها به شرح زیر است:
• به رسمیت شناختن مفهوم دیپلماسی شهری توسط سازمان ملل متحد که منجر به تأسیس مؤسسه جهانی دیپلماسی شهرها تحت حمایت این سازمان شد؛
• تأسیس و به رسمیت شناختن اتحادیه جهانی شهرهای المپیک، به منظور بسیج منابع شهرهای برگزارکننده المپیک؛
• اعطای جایزه بینالمللی صلح آتن تحت حمایت یونسکو برای به رسمیت شناختن نقش میراث جهانی شهر آتن در ارتقای مردمسالاری؛
• به رسمیت شناختن کسانی که سبب پیشبرد صلح پایدار و مردمسالاری در شهرها میشوند.
• چالشهای پیش روی مؤسسه دیپلماسی شهرها نیز به شرح ذیل خواهند بود؛
• ایجاد شغلی شهری و جهانی برای تمام شهروندان؛
• دادن اطمینان به شهروندان که در فقر و ترس رها نخواهند شد؛
• ایجاد امنیت اجتماعی و توسعه ارزش مردمسالاری در محیط بینالمللی؛
• فراهم آوردن امکان فعالیت مسئولان محلی شهرها در زمینه دیپلماسی شهری؛
• تجدیدنظر در سیاستهای حاکم بر اجتماعات شهروندی مدرن و فرامدرن از طریق بازسازی شهرها و تقویت مشارکتهای جهانی و محلی با رعایت ارزشها و باورها؛
• دستیابی به مردمسالاری جهانی در خصوص شهروندان سراسر جهان با رعایت عدالت اجتماعی و اتخاذ سیاستهای نوین.
• شناسایی، تجزیه و تحلیل و تعیین کمیت و کیفیت منابع موجود یا بالقوه جهت فعالیت این موسسه در شهرهای جهان؛
• پژوهش و تحقیق پیرامون سازمانها و مؤسسات خصوصی مشابه موجود و الگوهای فعالیت آنها؛
• طرحریزی یک برنامه راهبردی، به منظور هدایت تشکیلات ابتدایی مؤسسه؛
• شناسایی سهامداران با سازمانهایی که میتوانند مؤسسه را در فعالیتها سرمایهگذاری و در نهایت تثبیت آن یاری نمایند.
فعالیت مؤسسه با بهکارگیری منابع مشخص و تجربیات موفقتآمیز شهر آتن در زمینه مشارکت در فعالیتهای بینالمللی در طی سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰م. آغاز و توسعه یافت. این تجربیات، پایه محکمی برای پیشرفت دیپلماسی شهری فراهم نمود. مهمترین فعالیتهای صورتگرفته و تأثیرگذار بر روند رشد مؤسسه دیپلماسی شهرها به شرح زیر است:
• به رسمیت شناختن مفهوم دیپلماسی شهری توسط سازمان ملل متحد که منجر به تأسیس مؤسسه جهانی دیپلماسی شهرها تحت حمایت این سازمان شد؛
• تأسیس و به رسمیت شناختن اتحادیه جهانی شهرهای المپیک، به منظور بسیج منابع شهرهای برگزارکننده المپیک؛
• اعطای جایزه بینالمللی صلح آتن تحت حمایت یونسکو برای به رسمیت شناختن نقش میراث جهانی شهر آتن در ارتقای مردمسالاری؛
• به رسمیت شناختن کسانی که سبب پیشبرد صلح پایدار و مردمسالاری در شهرها میشوند.
• چالشهای پیش روی مؤسسه دیپلماسی شهرها نیز به شرح ذیل خواهند بود؛
• ایجاد شغلی شهری و جهانی برای تمام شهروندان؛
• دادن اطمینان به شهروندان که در فقر و ترس رها نخواهند شد؛
• ایجاد امنیت اجتماعی و توسعه ارزش مردمسالاری در محیط بینالمللی؛
• فراهم آوردن امکان فعالیت مسئولان محلی شهرها در زمینه دیپلماسی شهری؛
• تجدیدنظر در سیاستهای حاکم بر اجتماعات شهروندی مدرن و فرامدرن از طریق بازسازی شهرها و تقویت مشارکتهای جهانی و محلی با رعایت ارزشها و باورها؛
• دستیابی به مردمسالاری جهانی در خصوص شهروندان سراسر جهان با رعایت عدالت اجتماعی و اتخاذ سیاستهای نوین.
بیشتر بخوانید: سیری در دیپلماسی و تحول تاریخی آن
سازمانها و انجمنهای بینالمللی دخیل در دیپلماسی شهری
همانطور که میدانیم دیپلماسی شهری میتواند در محیط سازمانها و انجمنهای بینالمللی غیر انتفاعی شهری بروز پیدا کند. دیپلماسی شهری برای تبدیل شدن به اقدامات «دیپلماتیک شهری» نیازمند گذر از فیلتر روشهای عملی است که از طریق مراجع تخصصی انجام میشود. در این راستا به تعدادی از عمدهترین این سازمانها و انجمنهای بینالمللی تخصصی که در زمینه مدیریت شهری فعال هستند، اشاره میکنیم:
1. بانک جهانی
در تحرک دیپلماسی شهری، بانک جهانی میتواند نقش مهمی داشته است. این بانک برای رسیدن به اهداف دیپلماسی فعال شهری و تحت حمایت سازمان ملل متحد، با تاسیس «موسسه جهانی دیپلماسی شهرها» و موضوعات متنوعی را پیگیری میکند. فراهم آوردن امکان فعالیت مسئولان محلی در زمینه دیپلماسی شهرها و بازنگری در سیاستهای حاکم بر اجتماعات از راه بازسازی شهرها و مشارکتهای جهانی و محلی از فعالیتها و برنامههای این مؤسسه بوده و نتایج کنفرانسهای آن میتواند برای پیشبرد دیپلماسی شهری، منبع مناسبی باشد.
2. انجمن بینالمللی شهرداران پیامآور [2]صلح
در سال ۱۹۸۸م. انجمن بینالمللی شهرداران پیامآور صلح تأسیس شد و هدف این انجمن، به رسمیت شناختن نقش و مسئولیت شهرها در ایجاد فرهنگ صلح و آرامش برای شهروندان اعلام گردید. با توجه به اساسنامه این انجمن، اعضا برای تحقق اهداف و اصول سازمان ملل، برای تقویت صلح و همکاریهای بینالمللی، به فعالیت پرداختند و فعالیتهای خود را در زمینههای آموزش و پرورش جوانان، فرهنگ و فعالیتهای ورزشی، تفریحی، حفاظت از محیط زیست و حمایت از سازمانها و شهرهای آفریقایی برای کمک به توسعه پایدار و تحقق نقش مردم در سرنوشت خود، متمرکز کردند.
3. سازمان شهرهای متحد و حکومتهای منطقهای[3]
سازمان شهرهای متحد و حکومتهای منطقهای، بزرگترین سازمان فعال در زمینه مدیریت شهری، شهرداریها و حکومتهای محلی است که بیش از یک هزار عضو از میان شهرها و اتحادیهها و مجامع تخصصی شهری دارد. این سازمان در سال ۲۰۰۲م. از طریق ادغام سازمان جهانی شهرهای متحد[4] و اتحادیه بینالمللی مقامات محلی[5] در پاریس بنیانگذاری شد و مأموریت خود را ایجاد صدایی واحد و حمایت از حکومتهای محلی دموکراتیک برای بهبود ارزشها، اهداف و منافع خود از طریق همکاری بین حکومتهای محلی و در سطح جامعه گسترده بینالمللی معرفی کرد.
این سازمان در عمل در سال ۲۰۰۴م. تأسیس شد و مقر اصلی آن در بارسلونای اسپانیا و بزرگترین سازمان حکومتهای محلی جهان است و بیش از نیمی از شهرها و جمعیت دنیا در هفت منطقه آفریقا، آسیا و اقیانوسیه، اروپا، اوراسیا، خاورمیانه و غرب آسیا، آمریکای لاتین و آمریکای شمالی را نمایندگی میکند.
ریاست دورهای مشترک این سازمان را شهرداران پاریس، استانبول، ژوهانسبورگ، گوانگجو و کویتو برعهده داشتهاند. انتخاب شهرداری تهران در سال ۱۳۸۶ از سوی مجمع عمومی سازمان شهرها و حکومتهای محلی متحد به عضویت شورای جهانی و دایره اجرایی این سازمان نیز، نمایانگر دیپلماسی فعال شهرداری تهران در این سازمان است. شورای جهانی مجمع عمومی سازمان شهرها و حکومتهای محلی متحد، مهمترین رکن تصمیمگیری این سازمان است که سیاستها و برنامههای کلان و جهتگیریهای جهانی شهرداریها و حکومتهای محلی را تعیین میکند و دایره اجرایی آن نیز مسئولیت اجرای برنامهها و پیشبرد اهداف سازمان را برعهده دارد.
مهمترین فعالیتهای چند سال گذشته این سازمان را میتوان به شرح زیر برشمرد:
• توسعه شناخت آن، به عنوان همکار اصلی انجمن بینالمللی در حکومتهای محلی و منطقهای؛
• توسعه روابط کاری اعضا به هر میزان و با هر فرهنگی؛
• دفاع از نظرات حکومتهای محلی؛
• افزایش قابلیت استفاده از سازمانهای جهانی از طریق توسعه دبیرخانهها.
این سازمان در عمل در سال ۲۰۰۴م. تأسیس شد و مقر اصلی آن در بارسلونای اسپانیا و بزرگترین سازمان حکومتهای محلی جهان است و بیش از نیمی از شهرها و جمعیت دنیا در هفت منطقه آفریقا، آسیا و اقیانوسیه، اروپا، اوراسیا، خاورمیانه و غرب آسیا، آمریکای لاتین و آمریکای شمالی را نمایندگی میکند.
ریاست دورهای مشترک این سازمان را شهرداران پاریس، استانبول، ژوهانسبورگ، گوانگجو و کویتو برعهده داشتهاند. انتخاب شهرداری تهران در سال ۱۳۸۶ از سوی مجمع عمومی سازمان شهرها و حکومتهای محلی متحد به عضویت شورای جهانی و دایره اجرایی این سازمان نیز، نمایانگر دیپلماسی فعال شهرداری تهران در این سازمان است. شورای جهانی مجمع عمومی سازمان شهرها و حکومتهای محلی متحد، مهمترین رکن تصمیمگیری این سازمان است که سیاستها و برنامههای کلان و جهتگیریهای جهانی شهرداریها و حکومتهای محلی را تعیین میکند و دایره اجرایی آن نیز مسئولیت اجرای برنامهها و پیشبرد اهداف سازمان را برعهده دارد.
مهمترین فعالیتهای چند سال گذشته این سازمان را میتوان به شرح زیر برشمرد:
• توسعه شناخت آن، به عنوان همکار اصلی انجمن بینالمللی در حکومتهای محلی و منطقهای؛
• توسعه روابط کاری اعضا به هر میزان و با هر فرهنگی؛
• دفاع از نظرات حکومتهای محلی؛
• افزایش قابلیت استفاده از سازمانهای جهانی از طریق توسعه دبیرخانهها.
۴. انجمن کلانشهرهای جهان
انجمن کلانشهرهای جهان[6] مؤسسهای غیر دولتی بینالمللی است که با اهداف غیر انتفاعی و به دور از وابستگیهای سیاسی فعالیت میکند و حوزه کاریاش، مدیریت کلانشهری است. این انجمن در سال ۱۹۸۴م. به ابتکار شهردار پاریس و با حضور ۱۴ شهر مهم از سراسر جهان، بنیان نهاده شد و در سال ۱۹۸۵م. در شهر مونترال کانادا، به طور رسمی آغازبهکار کرد. انجمن کلانشهرهای جهان تشکلی مابین کلانشهرهای مهم جهان است که درحال حاضر حدود ۱۰۰ عضو فعال دارد و از کشور ایران، شهرهای تهران، مشهد، اصفهان و تبریز عضو این انجمن هستند.
هدف اصلی انجمن کلانشهرهای جهان عبارت است از: ارتقای شاخصهای توسعه پایدار در شهرهای بزرگ به منظور بهبود کیفیت زندگی شهروندان از طریق هدایت شبکه کلانشهرها و نظارت بر فرآیند توسعه مناطق شهرهای کلان مهم در جهان و مسائلی نظیر شهرسازی و توسعه اقتصاد، بهداشت و سلامت، محیط زیست، حمل و نقل و ارتباطات و گردشگری.
بیشتر ماموریتهای این انجمن نیز عبارتند از: ایجاد همکاریهای میان شهرها در خصوص مشکلاتی که کلانشهرها با آن مواجهاند، معرفی نمایندگان کلانشهرهای مهم جهان و همکاری با سازمانهای بینالمللی، سازمانهای شهری دیگر و جامعه بشری، تسهیل مبادله دانش و ارتقای همکاری در میان اعضاء، پیشبینی تحولات آتی در روند توسعه کلانشهرها، ارائه کمک فنی و مشاورهای به اعضاء ، توسعه ایده بانک شهرها و توسعه شبکه همکاری میان زنان در مدیریت شهری انجمن کلانشهرهای جهان، شش کمیسیون دائمی با عناوین زیر دارد که کارکرد آنها، بررسی و ارزیابی اقدامات کلانشهرها در جهت تحقق اهداف انجمن بوده و هرکدام موضوع خاصی را تعقیب مینمایند.
1. مناطق زیست بومی؛
2. تأمین منابع مالی و خدمات زیرساختهای شهری؛
3. احیای محلات و مناطق شهری؛
4. حملونقل شهری؛
5. ارزیابی عملکرد کلانشهری؛
6. مدیریت منابع آب.
در هر دوره سهساله، عناوین کمیسیونهای دائمی بر اساس جهتگیریهای کلی انجمن کلانشهرهای جهان تغییر میکند.
هدف اصلی انجمن کلانشهرهای جهان عبارت است از: ارتقای شاخصهای توسعه پایدار در شهرهای بزرگ به منظور بهبود کیفیت زندگی شهروندان از طریق هدایت شبکه کلانشهرها و نظارت بر فرآیند توسعه مناطق شهرهای کلان مهم در جهان و مسائلی نظیر شهرسازی و توسعه اقتصاد، بهداشت و سلامت، محیط زیست، حمل و نقل و ارتباطات و گردشگری.
بیشتر ماموریتهای این انجمن نیز عبارتند از: ایجاد همکاریهای میان شهرها در خصوص مشکلاتی که کلانشهرها با آن مواجهاند، معرفی نمایندگان کلانشهرهای مهم جهان و همکاری با سازمانهای بینالمللی، سازمانهای شهری دیگر و جامعه بشری، تسهیل مبادله دانش و ارتقای همکاری در میان اعضاء، پیشبینی تحولات آتی در روند توسعه کلانشهرها، ارائه کمک فنی و مشاورهای به اعضاء ، توسعه ایده بانک شهرها و توسعه شبکه همکاری میان زنان در مدیریت شهری انجمن کلانشهرهای جهان، شش کمیسیون دائمی با عناوین زیر دارد که کارکرد آنها، بررسی و ارزیابی اقدامات کلانشهرها در جهت تحقق اهداف انجمن بوده و هرکدام موضوع خاصی را تعقیب مینمایند.
1. مناطق زیست بومی؛
2. تأمین منابع مالی و خدمات زیرساختهای شهری؛
3. احیای محلات و مناطق شهری؛
4. حملونقل شهری؛
5. ارزیابی عملکرد کلانشهری؛
6. مدیریت منابع آب.
در هر دوره سهساله، عناوین کمیسیونهای دائمی بر اساس جهتگیریهای کلی انجمن کلانشهرهای جهان تغییر میکند.
۵. سازمان شهرهای خواهرخوانده دنیا
این سازمان تجربههای خلاقانه و دانش سودمند کشورهای عضو و برنامههای پیشنهادی شهرهای خواهرخوانده جهان، که شامل نوآوری و پارادایم نوین آفرینش و تجاریسازی فناوری و نظایر آن میباشد را برای دیگر اعضا مطرح میکند. این سازمان از راه اطلاعرسانی در زمینه هماندیشیها و برنامههای مرتبط، شهرها را در جهت هماهنگی بیشتر با یکدیگر یاری میکند.
6. سازمان گلوکال فروم
این سازمان بینالمللی در سال ۲۰۰۱م. تأسیس و به راهنمایی موسسهها و نهادهای مؤثر در حوزه شهری میپردازد. علاوه بر این، روی نقش اصلی شهرها در دیپلماسی از طریق دیدگاه جهانی محلی شدن تأکید داشته و معتقد است شهرداران میتوانند نقش دیپلماتهای جدید را برای جهان ایفا نمایند. این مؤسسه باعث ایجاد شبکه بههمپیوستهای از ۱۴۰۰ شهر در پنج قاره شده است و از مشارکت حدود صد مؤسسه و شرکت بخش خصوصی و نهاد بهره میگیرد.
7. سازمان همکاری بینالمللی شهرداریها[7]
اختیارات قانونی شهرداریهای مختلف، مشابهتهای زیادی با یکدیگر داشته و این امر، توسعه روابط گروههای مختلف شهری نظیر مهندسان شهری، آتشنشانها برنامهریزان و نظایر آن را با گروههای مشابه در سایر شهرها، از طریق مشارکت شهری ممکن میسازد. این واقعیت برای سازمان همکاری بینالمللی شهرداریها مزایای بیشماری در پی دارد، زیرا ایجاد چنین روابطی، این امکان را برای همتایان در واحدهای مختلف شهری فراهم میآورد که دیدگاهها و روشهای عملیاتی خود را در خصوص مباحث کاربردی در اختیار یکدیگر بگذارند.
ضرورت و دلایل توجه به دیپلماسی شهری
ضرورت و توجه به موضوع دیپلماسی شهری را باید معلول جهانیشدن دانست، چراکه این امر مهم سبب تغییر و تحول در ماهیت نظام بینالملل و مفهوم حاکمیت گردیده است. این تحولات سبب شده تا کارکرد مرزها دچار تحول شود و دولتها حاکمیت مطلقِ خود به عنوان بازیگر اصلی روابط بینالمللی را از دست بدهند و وابستگی متقابل پیچیده بر اصل نظام بینالملل حاکم شود، بازیگران غیر دولتی به شکل شبکهای گسترش و ظهور پیدا کنند، افکار عمومی تأثیر بسزایی در شکلگیری فرآیندها و رویهها در نظام بینالملل داشته باشد و تعاملات همه کشورها صرف نظر از فاصله جغرافیایی با یکدیگر، افزایش یابد.
با توجه به تحولات اخیر نظام بینالملل، ظهور بازیگران غیر دولتی، رشدی قارچگونه پیدا کردهاند و این بازیگران در قالب سازمانهای بینالمللی غیر دولتی در سراسر جهان به عنوان لابیهای قوی درحال پیگیری اهداف ملی و شهروندی خود هستند.
در این راستا سازمانهای غیر دولتی را میتوان از محصولات و شاخصههای نظم نوین بینالمللی به حساب آورد. در این نظم جدید که تحت عنوان جامعه جهانی معرفی میشود، چند مؤلفه وجود دارد که آنها را میتوان جزو هنجارهای جهانی امروز و فردا نامید. این هنجارها بیش از هر زمان دیگری اهمیت و نقش دیپلماسی شهری را آشکار میسازند. در این زمینه میتوان به موارد زیر اشاره کرد: جامعه بینالمللی دولتها که بر پایه نظام دولت محور شکل گرفته بود، به تدریج جای خود را به جامعه بشری ملتها میدهد. در این وضعیت جدید، سخن از جامعه بشری، بهرغم همه ویژگیهای متفاوت جغرافیایی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است.
مفهوم و کارکرد حاکمیت تعدیل شده است و در پی آن مفهوم تابعیت که ناظر بر تکالیف افراد در مقابل دولتهاست، جای خود را به مفهوم شهروندی که ناظر بر حقوق افراد نسبت به دولتهاست، سپرده است. در تداوم این فرآیند و در مرحلهای متکاملتر، ذهنیت شهروندی جهانی درحال شکلگیری و تحقق یافتن است.
در نظم بینالمللی جدید، کنشگران متعدد و متنوعی در کنار دولتها نقش ایفا میکنند که از جمله میتوان به سازمانهای بینالمللی دولتی، سازمانهای بینالمللی غیر دولتی و حتی در مواردی افراد به عنوان اینکه در جامعه بینالمللی موضوعیت یافتهاند، اشاره کرد. این کنشگران جدید هم میتوانند در چهره مکمل دولتها ظاهر شوند و هم قابلیت آن را دارند که در مواردی به صورت رقیب دولتها عمل کنند؛ بهویژه برای دولتهایی که هنجارهای این نظم جدید را مراعات نمیکنند، مشکلآفرین شدهاند. در چنین محیطی است که سازمانهای بینالمللی غیر دولتی با شتاب بیسابقهای در سه دهه اخیر، رشد و گسترش یافتهاند و به نحو محسوسی بر تحولات جامعه بینالمللی، بهخصوص در مقولاتی چون حقوق شهروندی، توسعه پایدار و محیط زیست اثرگذاشتهاند.
گسترش اطلاعات موجب آگاهی تودههای مردم در دورافتادهترین نقاط دنیا نسبت به امکانات زندگی بهتر در نقطهای دیگر از جهان پیرامونشان شده است. این آگاهیها موجی از مهاجرتها را به وجود آورده است که برای هر کشور فرستنده و پذیرنده مشکلآفرین خواهد بود. با توجه به این واقعیت، سازمانهای بینالمللی دولتی و غیر دولتی بیشتر و حساستر از گذشته وارد عرصه تعاملات بینالمللی شدهاند.
بدیهی است فضای سیاسی نظام بینالملل کنونی متأثر از سیاستهای اقناعسازی و مهندسی افکار عمومی است و هر دولتی که بتواند از این مقوله برای سیاستگذاری کلان راهبردی - امنیتی خود بهره گیرد، در فضای روابط بینالمللی مؤثر است و تعامل سازنده با سازمانهای بینالمللی، از جمله سازمانهای بینالمللی غیر دولتی میتواند تصویر مناسبتری از دولت ارائه کند و این مسئله فضای تحرک بیشتری را برای واحد ملی در سطح نظام بینالمللی فراهم آورد؛ چراکه یکی از مهمترین دغدغههای امنیتی - راهبردی دولتها، پیشبرد اهداف کلان سیاسی - امنیتی خود از طریق ائتلافسازی بینالمللی است. تعاملات گسترده با سازمانهای بینالمللی مؤثر در فضای جهانی، میتواند سازوکارهای بیشتری را برای ارتباطات سازنده با دیگر دولتها و ایجاد همگرایی فراهم نماید؛ که این همگرایی میتواند به منزله پیشزمینهای برای ائتلافسازی بینالمللی و در نهایت ارتقای امنیت و منافع ملی هر دولت تلقی شود. محیطی که دیپلماسی شهری در آن نمود مییابد، سازمانهای تخصصی بینالمللی دولتی و غیر دولتی هستند؛ یعنی با عضویت و فعالیت در اینگونه سازمانها، دیپلماسی شهری معنا پیدا میکند و مزایای عضویت در این سازمانها از این قرارند:
۱. استفاده از سازمانهای غیر دولتی بینالمللی برای شناساندن دستاوردهای ملی در سطح جهانی و در سطح سازمانهای بینالمللی دولتی و غیر دولتی؛
۲. حضور و تعامل هرچه بیشتر سازمانهای غیر دولتی با سازمان ملل و روندهای موجود، سبب شده از سازمان ملل به عنوان مهمترین منبع حمایتکننده سازمانهای غیر دولتی به نفع خود استفاده کنند؛
٣. حضور در سازمانهای بینالمللی، سبب فعالیتهای درآمدزا در دریافت کمکهای خارجی مشروع در چارچوب سازمان متبوع میشود؛
۴. عضویت و فعالیت در اینگونه سازمانها سبب کسب مقام مشورتی از شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل در قالب سازمانهای بینالمللی غیر دولتی میگردد.
مهمترین بازیگران اصلی دیپلماسی شهری عبارتند از:
• شهرداران؛
• نمایندگان حکومتهای محلی؛
• شهروندان و نمایندگان سازمانهای بینالمللی غیر دولتی.
با توجه به تحولات اخیر نظام بینالملل، ظهور بازیگران غیر دولتی، رشدی قارچگونه پیدا کردهاند و این بازیگران در قالب سازمانهای بینالمللی غیر دولتی در سراسر جهان به عنوان لابیهای قوی درحال پیگیری اهداف ملی و شهروندی خود هستند.
در این راستا سازمانهای غیر دولتی را میتوان از محصولات و شاخصههای نظم نوین بینالمللی به حساب آورد. در این نظم جدید که تحت عنوان جامعه جهانی معرفی میشود، چند مؤلفه وجود دارد که آنها را میتوان جزو هنجارهای جهانی امروز و فردا نامید. این هنجارها بیش از هر زمان دیگری اهمیت و نقش دیپلماسی شهری را آشکار میسازند. در این زمینه میتوان به موارد زیر اشاره کرد: جامعه بینالمللی دولتها که بر پایه نظام دولت محور شکل گرفته بود، به تدریج جای خود را به جامعه بشری ملتها میدهد. در این وضعیت جدید، سخن از جامعه بشری، بهرغم همه ویژگیهای متفاوت جغرافیایی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است.
مفهوم و کارکرد حاکمیت تعدیل شده است و در پی آن مفهوم تابعیت که ناظر بر تکالیف افراد در مقابل دولتهاست، جای خود را به مفهوم شهروندی که ناظر بر حقوق افراد نسبت به دولتهاست، سپرده است. در تداوم این فرآیند و در مرحلهای متکاملتر، ذهنیت شهروندی جهانی درحال شکلگیری و تحقق یافتن است.
در نظم بینالمللی جدید، کنشگران متعدد و متنوعی در کنار دولتها نقش ایفا میکنند که از جمله میتوان به سازمانهای بینالمللی دولتی، سازمانهای بینالمللی غیر دولتی و حتی در مواردی افراد به عنوان اینکه در جامعه بینالمللی موضوعیت یافتهاند، اشاره کرد. این کنشگران جدید هم میتوانند در چهره مکمل دولتها ظاهر شوند و هم قابلیت آن را دارند که در مواردی به صورت رقیب دولتها عمل کنند؛ بهویژه برای دولتهایی که هنجارهای این نظم جدید را مراعات نمیکنند، مشکلآفرین شدهاند. در چنین محیطی است که سازمانهای بینالمللی غیر دولتی با شتاب بیسابقهای در سه دهه اخیر، رشد و گسترش یافتهاند و به نحو محسوسی بر تحولات جامعه بینالمللی، بهخصوص در مقولاتی چون حقوق شهروندی، توسعه پایدار و محیط زیست اثرگذاشتهاند.
گسترش اطلاعات موجب آگاهی تودههای مردم در دورافتادهترین نقاط دنیا نسبت به امکانات زندگی بهتر در نقطهای دیگر از جهان پیرامونشان شده است. این آگاهیها موجی از مهاجرتها را به وجود آورده است که برای هر کشور فرستنده و پذیرنده مشکلآفرین خواهد بود. با توجه به این واقعیت، سازمانهای بینالمللی دولتی و غیر دولتی بیشتر و حساستر از گذشته وارد عرصه تعاملات بینالمللی شدهاند.
بدیهی است فضای سیاسی نظام بینالملل کنونی متأثر از سیاستهای اقناعسازی و مهندسی افکار عمومی است و هر دولتی که بتواند از این مقوله برای سیاستگذاری کلان راهبردی - امنیتی خود بهره گیرد، در فضای روابط بینالمللی مؤثر است و تعامل سازنده با سازمانهای بینالمللی، از جمله سازمانهای بینالمللی غیر دولتی میتواند تصویر مناسبتری از دولت ارائه کند و این مسئله فضای تحرک بیشتری را برای واحد ملی در سطح نظام بینالمللی فراهم آورد؛ چراکه یکی از مهمترین دغدغههای امنیتی - راهبردی دولتها، پیشبرد اهداف کلان سیاسی - امنیتی خود از طریق ائتلافسازی بینالمللی است. تعاملات گسترده با سازمانهای بینالمللی مؤثر در فضای جهانی، میتواند سازوکارهای بیشتری را برای ارتباطات سازنده با دیگر دولتها و ایجاد همگرایی فراهم نماید؛ که این همگرایی میتواند به منزله پیشزمینهای برای ائتلافسازی بینالمللی و در نهایت ارتقای امنیت و منافع ملی هر دولت تلقی شود. محیطی که دیپلماسی شهری در آن نمود مییابد، سازمانهای تخصصی بینالمللی دولتی و غیر دولتی هستند؛ یعنی با عضویت و فعالیت در اینگونه سازمانها، دیپلماسی شهری معنا پیدا میکند و مزایای عضویت در این سازمانها از این قرارند:
۱. استفاده از سازمانهای غیر دولتی بینالمللی برای شناساندن دستاوردهای ملی در سطح جهانی و در سطح سازمانهای بینالمللی دولتی و غیر دولتی؛
۲. حضور و تعامل هرچه بیشتر سازمانهای غیر دولتی با سازمان ملل و روندهای موجود، سبب شده از سازمان ملل به عنوان مهمترین منبع حمایتکننده سازمانهای غیر دولتی به نفع خود استفاده کنند؛
٣. حضور در سازمانهای بینالمللی، سبب فعالیتهای درآمدزا در دریافت کمکهای خارجی مشروع در چارچوب سازمان متبوع میشود؛
۴. عضویت و فعالیت در اینگونه سازمانها سبب کسب مقام مشورتی از شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل در قالب سازمانهای بینالمللی غیر دولتی میگردد.
مهمترین بازیگران اصلی دیپلماسی شهری عبارتند از:
• شهرداران؛
• نمایندگان حکومتهای محلی؛
• شهروندان و نمایندگان سازمانهای بینالمللی غیر دولتی.
پی نوشت:
[1] . Think Global - act Local.
[2] . IAPMC
[3] . UCLG.
[4] . UTO.
[5] . IULA.
[6] . Metropolis.
[7] . Municipal International Co-operation (MIC).
منبع: کتاب دیپلماسی شهری، نوشته مهدی جمالینژاد، نشر آرما، 1392.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}