یاران مهدی ؛ خاستگاه و آزمايش و گزينش
یاران مهدی ؛ خاستگاه و آزمايش و گزينش
منابع ديني ما بر جايگاه والاي آن جوانمردان اشارتها دارد1. امامان همواره آرزومند همراهي آن حضرت بوده اند و ياوري آن چهره پنهان كرده را به دوستان خويش همه گاه يادآوري مي فرموده اند:
«خدايا درود بفرست برمولا و سرورم صاحب الزمان و مرا از ياران و پيروان و حاميان او قرار ده و از آنان كه در ركابش شربت شهادت مي نوشند با شوق و رغبت بي هيچ گونه كراهت. »2
عدد ياران سيصد و سيزده نفر يا ده شده است:
در موثقه مفضل بن عمر از امام صادق:
«كاني انظر الي القائم علي منبرالكوفه و حوله اصحابه ثلاث مائه و ثلاث عشر رجلا علي عده اهل البدر. »3
گويا مي نگرم قائم را بر منبر كوفه و سيصد و سيزده نفر يارانش كه پيرامونش گرد آمده اند به شمار اهل بدر.
اين مضمون به طور مستفيض از ائمه به ما رسيده است از جمله: روايت محمدحنفيه از علي(ع). 4 روايت عبدالاعلي 5 و ابي الجارود 6 و ابي بصير از امام باقر7 و روايت ابن خالد 8 و ابن حضرمي 9 و ابان بن تغلب 10 و مفضل بن عمرو 11 از امام صادق و...
در متون عامه نيز در عدد ياران مهدي شمار ياد شده بارها و بارها ياد شده است. از جمله: روايت ام سلمه از پيامبر12 و روايت سيوطي از امام باقر(ع). 13
در برخي از روايات ياران مهدي ده هزار نفر ياد شده و تا آنان گرد نيايند قيام صورت نمي گيرد.
در صحيحه ابي بصير از امام صادق:
«لا يخرج القائم(ع) حتي يكون تكمله الحلقه. قلت: كم تكمله الحلقه. قال: عشره الاف 14. »
تا حلقه كامل نگردد قائم خروج نمي كند.
گفتم: كامل شدن حلقه به چند نفر است
فرمود: ده هزار نفر.
در روايات ديگر به جاي كامل شدن حلقه از كامل شدن «العقد15 »و «فئه »16 سخن به ميان آمده است كه با گرد آمدن ده هزار نفر تكميل مي شوند.
در نقلهاي ديگر از شمار كمتر و در برخي فزونتر از پيش نيز ياد شده است.
از جمله ابن رزين غافقي از علي(ع) روايت مي كند.
«مهدي در ميان دوازده تا پانزده هزار ياور قيام خواهد كرد. »17
در روايت ابن مسعود شمار بيعت كنندگان بيش از پنج هزار نفر ذكر شده است 18.
در احاديث ديگر به توده هاي انبوهي اشاره شده است كه از نقاط گوناگون جهان بويژه مشرق زمين به كمك امام مي شتابند19.
چه بسا بشود گفت: سه دسته از گزارشهاي ياد شده با يكديگر تعارض ندارند بلكه در طول يكديگرند. در مجموع نشانگر سير تشكل يارانند.
سيصد و سيزده نفر نخستين گروندگان هستند كه در انتظار ظهور موعود در مكه بوده اند. با گرد آمدن اين گروه دعوت آغاز مي شود. پس از انتشار خبر وگزارش آن به محرمان ده يا دوازده هزار نفر كه ستونهاي اصلي نيروهاي انقلاب را تشكيل مي دهند به سرعت به امام مي پيوندند. با اجتماع آنان پاكسازي حجاز آغاز مي شود. در ادامه نهضت توده هاي انبوه از سراسر جهان به حضرت مي پيوندند و درگيري بزرگ و خونبار با مستكبران شروع مي شود.
امام صادق(ع) مي فرمايد:
«سيصد و سيزده نفر ياران با او بيعت مي كنند. او تا هنگام كامل شدن ده هزار نفر در مكه اقامت كرده سپس رهسپار مدينه ميگردد. »20
امام صادق(ع) در پاسخ شخصي كه گمان مي برد ياران مهدي تنها اندك شمارند و حضرت تنها با نيروي آنان به اصلاح جهان خواهد كوشيد فرمود: خروج مهدي به فراهم شدن امكانات بستگي دارد
عن ابي بصير قال سال رجل من اهل الكوفه اباعبدالله(ع) كم يخرج مع القائم(ع) فانهم يقولون انه يخرج معه مثل عده اهل بدر ثلاثمائه و ثلاثه عشررجل. »قال: و ما يخرج الا في اولي القوه و ما يكون اولي القوه اقل من عشره آلاف 21. »
مردي از كوفيان از امام صادق پرسيد: همراهان قائم چند نفرند مردم مي گويند: بمانند اهل بدر سيصد و سيزده نفر بيش نيستند.
فرمود: جز به همراهي افراد قدرتمند قيام نكند آنان هم كمتر از ده هزار نفر نباشند. علامه مجلسي همين معني را از روايات استنباط كرده و مي نويسد: «ياران مهدي منحصر به سيصد و سيزده نفر نيستند بلكه اين شمار ياراني هستند كه حضرت به كمك آنان حركت را آغاز مي كند22. »
شاهد بر مطلب اين كه در برخي از روايات به جاي «اصحابه »«من اصحابه »23 آمده كه نشان مي دهد شمار ياد شده طلايه ياران امام را تشكيل مي دهند كه خود را به حضرت مي رسانند و نهضت را مي آغازند و در مقابل دشمنان مكي به دفاع از آقا مي پردازند24 ».
احتمال مي رود اين گروه اندك فرماندهان و وزيران امام باشند كه در آغاز هسته هاي اصلي نيروها را برعهده دارند و پس از پيروزي براي ارشاد و دادرسي و كارگزاري به سرزمينهاي دور و نزديك فرستاده مي شوند.
امام صادق(ع) مي فرمايد:
«گويا مي نگرم به قائم بر فراز منبر كوفه يارانش در پيرامون او حلقه زده اند. آنان پرچمداران لشكرها و كارگزاران امام بر روي زمين هستند25. »
از اين گروه به «نقبا «خواص »و «ذخرالله »تعبير شده است 26.
خاستگاه ياران
حضرت در سن جوانان ظاهر مي شود. ياران وي را نيز بيشتر جوانان پرتحرك و پرنشاط تشكيل مي دهند و پيران در ميانشان اندك شمارند:
«ان اصحاب القائم شباب لا كهل معهم الا كالكحل في العين اوكالملح في الزاد و اقل الزاد الملح 28. »
ياران قائم جوانانند و پيران اندك بسان سرمه در چشم يا نمك در طعام و كمترين چيز در غذا نمك است.
اين جوانانند كه با شنيدن خبر ظهور امام شبانه حركت مي كنند. رخت استراحت در هم مي پيچند شتابان راه حجاز پيش مي گيرند و به حضرت مي پيوندند. زنان نيز در اين نهضت بزرگ جايگاه شكوهمندي دارند و در همه مراحل انقلاب حضور فعال خواهند داشت. زنان در تهيه مقدمات حركت شركت دارند پس از پيروزي در اداره كارها به امام كمك مي كنند.
امام باقر(ع) مي فرمايد:
«ويجئي والله ثلاث مائه و بضعه عشر رجلا فيهم خمسون امرئه يجتمعون علي غير ميعاد(29)
سوگند به خدا سيصد و اندي نفر بدون وعده پيشين گرد مي آيند در ميان آنان پنجاه زن است.
وجود زنان در ميان خواص و وزيران مهدي نشانگر اوج و عظمت والاي بانوان در انقلاب جهاني است. كلمه «رجل »كه در روايات به كار رفته علامت تغليب است نه حصر. در روايات عامه نيز از وجود زنان در نهضت مهدي ياد شده است. (30)
گزينش ياران
طالوت كه در روايات ياران مهدي به ياران او تشبيه شده اند در نبرد با جالوت لشكريانش را باتشنگي آزمود. تن پروران و ناشكيبايان نظم را برهم زدند حريصانه به آب افتادند ولي صبور مردان از آن لب تر نكردند. از اين راه روشن شد كه گروه نخست ارزش و توان همراهي با طالوت را ندارند و سرانجام در رويارويي با سپاه دشمن وحشت آنان را فرا گرفت و از جنگيدن باز ماندند ولي گروه دوم كه ايمان فكري و بصيرت واقعي داشتند همه پيروزي را در اختيار خدا ديدند و صبورانه مقاومت ورزيدند.
ياران مهدي نيز براي رسيدن به درجه شايستگي همرهي از غربالهاي گونه گون گذر داده ميشوند و پس از پيمودن مراحل دشوار به قله رفيع «نصرت »بالا مي روند.
راز نزديك شدن به امام نه خويشاوندي كه كاميابي در آزمونهاي الهي است. پاره اي از آزمايشها پيش از قيام صورت مي گيرد و پاره اي پس از آن. طولاني شدن غيبت فتنه ها فريبندگيها افكار باطل جاه و مقام جلوه فروشان محراب داران دين به دنيا فروشان عالم نمايان و... بسياري از منتظران را از راه باز مي دارند مگر آنان را كه خدا راه نمايد. عاشقان راستين چنگ زنندگان به ولايت جهادگران در راه خدا مخلصان و بريدگان از دنياي دني.
امام صادق(ع) مي فرمايد:
«دوران غيبت قائم چنان به درازا خواهد كشيد تا حق در خلوص خود رخ نمايد و ايمانهاي خالص از ناخالص جدا شود كساني كه سرشت ناپاك داشته و ترس آن است كه به هنگام پيروزي دولت قائم منافقانه خود را در صف مومنان جاي دهند پيش از قيام مهدي از آن جدا شوند. »(31)
به ميزان درجات ايمان و گذر از آزمونها منتظران متمايز ميشوند و به ميزان مايه هاي ايماني در ياري امام بريكديگر پيشي مي جويند.
به فرموده امام صادق(ع):
«منهم من يفقد عن فراشه ليلا فيصبح بمكه و منهم من يري يسير في السحاب نهارالله قلت جعلت فداك ايهم اعظم ايمانا قال: الذي يسير في السحاب نهارا »(32)
در وقت ظهور برخي ياران شب در بستر ناپديد ميشدند و فرداي آن در مكه اند و گروهي روز در آسمان ره مي سپارند. گفتم: فدايت شوم كدام يك ايمانشان بيشتر است فرمود: آن كه در آسمان حركت مي كند.
پس از گرد آمدن نيروهاي آزمونها سخت تر ميشود. امام با آزمونهاي جسمي و رواني باورها را به آزمايش مي گذارد. از جمله همانند طالوت كه سپاهيانش را با تشنگي آزمود ياران امام نيز با تشنگي امتحان خواهند شد. (33)
فراتر از آن امام بي پروا به باورهاي خرافي و عوامانه حمله مي برد و معارف به دور از دسترس و پوشانده شده در غبار فراموشي و رازناك را آشكار مي سازد. در اين تكانهاي فكري صاحبان بصيريت و معرفت تزلزلي به خود راه نداده و استوار بر جاي مي مانند. ولي آنان كه در باورهاي خود ناخالصي دارند و انديشه را از سر چشمه نگرفته اند و به جاي شاهراه به كوره راه رفته اند و در حقانيت امام ترديد كرده اند از پيرامون حضرت پراكنده ميشوند.
پي نوشت ها:
1 ـ «بحارالانوار »علامه مجلسي ج. 125 52 موسسه الوفا بيروت.
2 ـ «مفاتيح الجنان »شيخ عباس قمي ترجمه الهي قمشه اي 988 انتشارات علمي.
3 ـ «كمال الدين و تمام النعمه »شيخ صدوق ج 672 2 انتشارات اسلامي وابسته به جامعه
4 ـ «منتخب الاثر في الامام الثاني عشر »لطف الله صافي 166 داوري قم.
5 ـ «بحارالانوار »ج 341 52
6 و 7 ـ «الغيبه »نعماني 315 صدوق تهران
8 ـ «بحارالانوار »ج 56 51
9 ـ «كفايه الاثر في النص علي الائمه الاثني عشر »ابن خزازقمي 263 بيدار قم.
10 ـ «الغيبه »نعماني 315
11 ـ «كمال الدين و تمام النعمه »672
12 ـ «مجمع الزوائد و منبر الفوايد »نورالدين هيثمي 119 چاپ شده در الموسوعه الامام المهدي ج 1 مكتبه الامام امير المومنين.
13 ـ «الحاوي للفتاوي سيوط »ج 150 2 چاپ شده در «الموسوعه... »
14 ـ «الغيبه »نعماني 307
15 ـ: بحارالانوار »ج 157 51
16 ـ «تفسير نورالثقلين »محدث عبد علي الحويزي ج 249 1 علميه.
17 ـ «الملاحم و الفتن »سيد بن طاووس 65 موسسه الوفا بيروت.
18 ـ »الحاوي للفتاوي »ج 153 2
19 ـ «بحارالانوار »ج 316 60
20 ـ «ارشاد »شيخ مفيد ج 383 2 چاپ شده در «مصنفات شيخ مفيد »ج 11 كنگره هزاره شيخ مفيد.
21 ـ «كمال الدين »654 2
22 ـ «بحاالانوار »ج 323 52
23 ـ «كفايه الاثر في النص علي الائمه الاثني عشر »278 ـ279
24 ـ «بحارالانوار »ج 306 52
25 ـ «كمال الدين »673
26 ـ «بحارالانوار »ج 7 53
27 ـ «ينابيع الموده »الحافظ سليمان بن ابراهيم القندوزي 449 بصيرتي قم «الغيبه »نعماني 315.
28 ـ «الغيبه »نعماني 316
29 ـ «بحارالانوار »223 52
30 ـ «الحاوي للفتاوي »ج 134 2
31 ـ كمال الدين 356
32 ـ «بحارالانوار »ج 356 52
33 ـ «الغيبه »نعماني 316
/خ
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}