تاثیر هزینه‌های اقتصادی تغییرات آب‌و‌هوایی بر اقتصاد و جامعه چقدر است؟
 
چکیده
به دلیل اینکه تغییرات آب‌و‌هوایی در حال رخ دادن است و قطعاً در آینده نیز، در سرتاسر جهان، کم‌و‌بیش ادامه خواهد یافت، پی‌آمدهای اقتصادی آن نیز به طور مشابه، در سرتاسر جهان متغیر خواهد بود. برخی از کشورها و دولت‌ها احتمالاً در برخی از زمینه‌ها دچار تاثیرات کمتری می‌شوند، در حالی که دیگر نواحی، احتمالاً تغییرات جدی‌تری را متحمل می‌شوند که تهدیدات اقتصادی عظیمی بر جای می‌گذارد. پدیدۀ گرم شدن زمین، ممکن است برای برخی از بخش‌های اقتصادی در یک ناحیه سودمند باشد، در حالی که همین موضوع، برای دیگر نواحی، منجر به زیان شدیدی در همان بخش اقتصادی می‌شود. هدف ما در این نوشتار، آن است که به یک درک جامع از هزینه‌های اقتصادی بر پایه نگاه جهانی برسیم، هرچند که باید این حقیقت را مدنظر قرار دهیم که این داستانِ هزینه‌های اقتصادی، از ناحیه‌ای به ناحیه دیگر متفاوت است.

تعداد کلمات: 1939/ تخمین زمان مطالعه: 20 دقیقه
نویسنده: دکتر تیموثی برالور و دیوید بایس (اساتید علوم زمین در دانشکده علوم زمین و معدن دانشگاه ایالتی پنسیلوانیای ایالات متحده)
مترجم: محمدصادق جمشیدی اردشیری
بازبینی و ویراستاری ترجمه: وحید کرمی

تغییرات آب‌و‌هوایی

تغییرات آب‌و‌هوایی از چندین جهت، ممکن است منجر به ایجاد تأثیرات اقتصادی شود که برخی از این تغییرات به صورت تدریجی هستند، مانند: افزایش هزینه‌های سرمایشی ساختمان‌ها؛ در حالی که بخش دیگری از این تأثیرات در ارتباط با حوادث جوی وحشتناک، از قبیل: طوفان‌های عظیم شنی، یا موج شدید گرما در اروپا در سال ۲۰۰۳ که منجر به مرگ ده‌ها هزار نفر شد، می‌باشند. هزینه‌های طوفان‌هایی چون طوفان شنی، بسیار گزاف هستند؛ نیویورک بالغ بر ۳۵ میلیارد دلار هزینه می‌کند تا به ویرانی‌های این طوفان رسیدگی کند. این مقدار هزینه، سرسام‌آور است و به خاطر داشته باشید که این فقط، هزینه یک طوفان در یک ایالت است. طوفان کاترینا، ویرانی‌های جبران‌ناپذیری به بار آورده است که میزان آسیب‌های آن در حدود ۱۰۰ میلیارد دلار یا حتی بیش از آن برآورد شده است.
به دلیل اینکه تغییرات آب‌و‌هوایی در حال رخ دادن است و قطعاً در آینده نیز، در سرتاسر جهان، کم‌و‌بیش ادامه خواهد یافت، پی‌آمدهای اقتصادی آن نیز به طورمشابه، در سرتاسر جهان متغیر خواهد بود. برخی از کشورها و دولت‌ها احتمالاً در برخی از زمینه‌ها، دچار تاثیرات کمتری می‌شوند، در حالی که دیگر نواحی احتمالاً تغییرات جدی‌تری را متحمل می‌شوند که تهدیدات اقتصادی عظیمی بر جای می‌گذارند. پدیدۀ گرم شدن زمین، ممکن است برای برخی از بخش‌های اقتصادی در یک ناحیه سودمند باشد، در حالی که همین موضوع، برای دیگر نواحی، منجر به زیان شدیدی در همان بخش اقتصادی می‌شود. هدف ما در این نوشتار، آن است که به یک درک جامع از هزینه‌های اقتصادی بر پایه نگاه جهانی برسیم، هرچند که باید این حقیقت را مد نظر قرار دهیم که این داستانِ هزینه‌های اقتصادی، از ناحیه‌ای به ناحیه دیگر متفاوت است. در یک مفهوم کلی، اقتصاد‌دانانی که این پدیده را مورد مطالعه قرار داده‌اند، تمایل دارند که این هزینه‌ها را به دو بخش هزینه‌های بازاری و غیر بازاری تقسیم‌بندی کنند. هزینه‌های بازاری هزینه‌هایی هستند که در بخش اقتصادی، قابلیت ارزیابی بر حسب واحد پول (دلار) را دارند، در حالی که هزینه‌های غیر بازاری، آن طیف از هزینه‌هایی هستند که به راحتی قابل ارزش گذاری پولی نیستند، زیرا در حال حاضر، بازاری برای آن‌ها وجود ندارد. یک زیست‌بوم (اکوسیستم) تخریب‌شده، مانند صخره‌های مرجانی، یک مثال واضح از هزینه‌های غیر بازاری هستند. تخریب صخره‌های مرجانی، هزینه‌ای در بر دارد و این هزینه، احتمالاً چند بُعدی و گسترده خواهد بود؛ اما این مسئله چیزی نیست که بتوان برحسب واحد پول، اندازه گیری یا بیان گردد. پس بیایید تا برخی از هزینه‌های مهم بازاری و غیر بازاری را لیست کنیم و سپس با ترفندهایی، سعی کنیم بر اساس دیدگاهی جهانی، این هزینه را به صورت سرانگشتی محاسبه کنیم.

 
بیشتر بخوانید: علل تغیرات آب و هوا

بخش‌های بازاری

کشاورزی

همۀ محصولات، دامنه‌های از دمای مطلوب دارند و ریزش‌های جوی و این قبیل تغییرات آب‌و‌هوایی در سرتاسر جهان موجب این می‌شوند که کیفیت این محصولات، دست‌خوش تغییر (بهتر یا بدتر شدن) گردند. تخمین زده شده است که 80 درصد از زمین‌های کشاورزی و تقریباً 100 درصد از مراتع جهان، به میزان بارندگی وابسته‌اند و هنگامی که الگوهای جویِ بارندگی تغییر پیدا می‌کند، محصولات کشاورزی هم دچار دگرگونی (کاهش یا افزایش) می‌شود. با افزایش دما در حد کمتر از 3 درجه سانتیگراد، انتظار می‌رود که این تغییر دما در کوتاه‌مدت، منجر به افزایش محصولات کشاورزی گردد؛ اما وقتی دما بیش از 3 درجه افزایش می‌یابد، تاثیرات آن عمدتاً منفی خواهد بود. این احتمال وجود دارد که ما در آینده، محل‌هایی که در آن محصولات کشاورزی خود را می‌کاریم یا مکان‌هایی که برای چرا کردن گله‌ها استفاده می‌شود، باید تغییر دهیم؛ که این تغییرات هم هزینه‌هایی در پی دارد.
 

جنگل‌ها

عواقب تغییرات آب‌و‌هوایی نیز در بخش جنگل‌ها، مانند کشاورزی، از محلی به محل دیگر متفاوت است؛ اما شیوع بیماری‌های جدید به نواحی جنگلی، که موجب کاهش بهره‌وری این بخش از اقتصاد می‌شود، یک عامل مهم و حیاتی است. شیوع اخیر «سوسک‌های پوسته‌نشین کاج» در نواحی غربی ایالات متحده، که منجر به تخریب جنگل‌های درختان مخروطی در آن ناحیه شده است، مثال خوبی است که نشان دهندۀ ویرانی‌های بالقوه در آینده است. با این وجود، تخمین زده شده است که در یک مقیاس جهانی، بخش‌ اقتصادی جنگل‌ها، بهبودهای جزئی را نشان خواهد داد.
 

ماهی‌گیری

اگرچه ماهی‌گیری به طور طبیعی در جهان رو به کاهش است، نسبت دادن این کاهش به تغییرات آب‌و‌هوایی به طور واضح، مشخص نیست. در برخی از نواحی، وابستگی ماهی‌گیری به یک زیست‌بوم (اکوسیستم) بزرگ‌تر، مانند صخره‌های مرجانی، آن را در برابر افزایش دمای محیطی و اسیدی شدن، آسیب‌پذیر می‌سازد. به طور کلی انتظار می‌رود که ماهی‌گیری از اقیانوس، به طور مستمر به سوی جایگاه‌های پرورش ماهی، تغییر جهت بدهد و به نظر می‌رسد این نوع از مدیریت تامین غذای دریایی، در مواجهه با تغییرات آب‌و‌هوایی تاثیرات کمتری بپذیرد.
 

بیمه

بیمه به معنای واقعی، بزرگ‌ترین صنعت منفرد در جهان است و بیمه‌گزاران در مورد تغییرات آب‌و‌هوایی دلواپس هستند، زیرا از آمار مجموع پرداخت‌های اضافی و پرداخت‌های انجام‌شده در ارتباط با فجایع آب‌و‌هوایی، این‌چنین معلوم می‌شود که بیمه‌گزاران در حال از دست دادن توانایی‌های خود برای اطمینان دادن به مردم، به منظور مقابله مؤثر با ویرانی‌های ناشی از تغییرات آب‌و‌هوایی هستند. صنعت بیمه در حال سازگاری با شرایط جدید است و توجه زیادی به ارتباط میان گرم شدن زمین و حوادث مکرر و اسفناک جوی دارند، اما در آینده، این به معنی حق بیمه‌های بیشتر و تحمیل هزینه‌های بیشتر بر اقتصاد می‌باشد.
 

زیرساخت‌های عمومی

پدیدۀ گرم شدن جهان و متعاقباً افزایش سطح دریاها، موجب اختلال در سیستم جاده‌ها، خطوط لوله، منابع آبی، سفره‌های آب زیرزمینی، خطوط انتقال نیرو و غیره می‌شود که از عناصر سازندۀ زیرساخت‌های یک کشور می‌باشند. دولت‌ها برای حفظ و مدیریت این سیستم‌ها، باید بیشتر از پیش هزینه کنند که این امر باعث تحمیل هزینه‌های اضافی بر اقتصادِ آن کشور می‌شود.
 

انرژی

به موازات افزایش دمای جهانی، ما انرژی الکتریکی بیشتری برای خنک کردن و انرژی کمتری برای گرم کردن ساختمان‌ها مصرف خواهیم کرد، اما تعادل بین مصرف انرژی در نقاط مختلف دنیا، متفاوت خواهد بود. آژانس حفاظت زیست محیطی در ایالات متحده برآورد کرده است که به ازای هر یک درجه افزایش دما، ما چیزی بین 5 تا 20 درصد انرژی بیشتری برای خنک کردن و چیزی در حدود 3 تا 15 درصد انرژی کمتری برای گرم کردن مصرف می‌کنیم؛ بنابراین تفاوت خالص در مصرف انرژی، افزایش جزئی در مصرف انرژی برای خنک کردن خواهد بود. ذکر این نکته شاید جالب توجه باشد که ایالات متحده، بزرگ‌ترین مصرف کننده دستگاه‌های تهویه هوا در جهان است، اما انتظار می‌رود که تا سال 2020، چین از آمریکا پیشی بگیرد. بهترین پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که در یک مقیاس جهانی، نسبت به صرفه جویی‌هایی که ناشی از کاهش هزینه گرم کردن ساختمان‌ها اتفاق می‌افتد، ما هزینه‌های بیشتری برای دستگاه‌های تهویه مطبوع انجام خواهیم داد که این به نوبۀ خود به معنای بار هزینه‌ای بیشتری برای اقتصاد است.
 

توریسم و سرگرمی

در نواحی کوهستانی در سرتاسر جهان، به دلیل اینکه مدیران پیست‌های اسکی تلاش می‌کنند تا محیط پایداری برای پیست‌های خود فراهم کنند و فصل ورزش اسکی را طولانی‌تر کنند، شاهد استفادۀ روزافزون دستگاه‌های تولید کننده‌ی برف مصنوعی هستیم. بخش‌های زیادی از فعالان اقتصادی در صنعت توریسم، در این‌گونه فعالیت‌های احیایی و حفظ‌کنندگیِ شرایط محیطی فعالیت می‌کنند. هم‌چنین استراحت‌گاه‌های ساحلی نیز، به علت بالا آمدن سطح عمومی دریاها، با چالش‌های جدی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند.
 

بخش‌های غیر بازاری

 

حوزه بهداشت و سلامت انسان‌ها

هم‌زمان با تغییرات آب‌و‌هوایی، سلامت انسان‌ها نیز دست‌خوش چالش‌هایی می‌شود که نهایتاً به تحمیل هزینه‌های بیشتری ختم می‌گردد. شیوع بیماری‌های گرمسیری، از قبیل «ویروس نیل غربی»، در نواحی که تا کنون سابقه این بیماری‌ها وجود نداشته است، تقاضای جدید برای ارائه خدمات بهداشتی و درمانیِ متناسب ایجاد کرده است. امواج گرما که احتمال می‌رود با گذشت زمان وخیم‌تر و پرتکرارتر شود، ممکن است موجب ایجاد خطراتی برای سلامتی انسان‌ها شود (مانند این مورد که در طی موج گرما در سال 2003، هزاران نفر در کشور فرانسه جان خود را از دست داده‌اند).
 

زیست‌بوم (اکوسیستم)

صخره‌های مرجانی و بسیاری دیگر از زیست‌بوم‌های دریایی دیگر، در معرض تهدیدِ گرم شدن زمین و اسیدی شدنِ آب‌ها هستند. زیست‌بوم‌های نواحی ساحلی با خطر افزایش سطح آب دریاها مواجه هستند و زیست‌بوم‌های قطبی با خطر ذوب شدن یخ‌ها و گرم شدن، دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. همۀ این‌ها تغییراتی هستند که در حال بروز هستند، اما هزینه‌هایی که این تغییرات بر اقتصاد جهانی تحمیل می‌کنند، تقریباً غیر قابل محاسبه هستند.
 

منابع آب شیرین

همراه با ذوب شدن یخ‌ها و کم شدن میزان بارش برف، یک منبع حیاتی آب شیرین رو به افول می‌گذارد. همگام با تغییر الگوی بارش‌ها در جهان، آب‌های سطحی کمتر و کمتر می‌شوند و سفره‌های آب زیرزمینی نیز، حتی با سرعت بیشتری در حال کاهش هستند. احتمالا این هزینه‌ها در برخی از مناطق نسبت به سایر نواحی، از شدت بیشتری برخوردار هستند و این هزینه‌ها بدون شک در آینده، به طریقی یا به روش‌های مختلفی، به اقتصاد جهانی تحمیل خواهد شد.
 

محاسبۀ مجموع هزینه‌ها

اقتصاد‌دانان بی‌شماری تلاش کرده‌اند تا هزینه‌های کلی پدیدۀ گرم شدن زمین را محاسبه کنند؛ مانند ویلیام نوردهاس (William Nordhaus) که نیازمند فرمولی برای محاسبه این هزینه‌ها برای مدل ابداعی خودش به نام «دایس» (DICE) بوده است. از دید نوردهاس، بهترین راه برای محاسبۀ مجموع هزینه‌ها، بیان میزان تخریب، بر حسب درصدی از بازده اقتصاد جهانی است. با توجه به رویکرد او، ارتباط هزینه‌ها به این شکل می‌باشد:
آسیب‌های وارده ناشی از تغییرات آب‌و‌هوایی به عنوان تابعی از تغییرات دما؛ (منبع: David Bice)
توضیحات نمودار:
محور افقی نمودار: تغییرات دمای جهانی بر حسب درجه سانت‌یگراد؛
محور عمودی نمودار: آسیب‌های ناشی از تغییرات آب‌و‌هوایی بر حسب درصدی از اقتصاد جهانی.
 
شما می‌توانید ببینید که به ازای افزایش 4 درجه سانتی‌گراد دمای جهانی، آسیب‌های وارد‌شده، چیزی حدود 4 درصد به اقتصاد جهانی لطمه زده است، که نشان می‌دهد فرمول نوردهاس، با پیش‌بینی‌های مجمع بین‌المللی تغییرات آب‌وهوایی (IPCC) که هزینه‌ای بین 2 تا 5 درصد را به ازای 4 درجه افزایش دما تخمین زده بود، مطابقت دارد. این نمودار یک تابع نمایی است؛ بنابراین نرخ افزایش آسیب‌های وارده به اقتصاد جهانی، در مقایسه با نرخ گرم شدن زمین، به صورت تصاعدی و جهشی افزایش می‌یابد. برخی از افراد پیشنهاد کرده‌اند که این منحنی، در قسمت افزایش دما بسیار محافظه‌کارانه عمل کرده است و درصورت گرم شدن بیش از حد زمین، جامعۀ جهانی، با فاجعۀ اقتصادی بسیار بزرگ‌تری مواجه خواهد شد.
شاید این‌گونه به نظر برسد که میزان خسارت‌های کلی 4 درصدی، موضوع چندان مهمی نیست، اما برای مقایسه شدت آسیب‌ها، می‌توانید زلزلۀ ویرانگر اخیر را در نظر بگیرید که در سال 2011 ژاپن را لرزاند و ویرانی‌های بسیاری به بار آورد. شدت ویرانی‌ها در ژاپن فقط 3 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور بود، اما اقتصاد ژاپن به شدت دچار آسیب گردید.


  برگرفته از سایت: www.psu.edu