تفاوت دیدگاه مسلمانان با دیگر اقشار جامعه در تعریف موفقیت
 
چکیده
موفقیت واژه‌ای است که تعاریف زیادی از آن ارائه می‌شود. در نگاه عامه، موفقیت با دارایی تعریف می‌شود؛ به این معنا که هرکس دارایی بیشتری داشته باشد، موفق‌تر است. در بین تمام دیدگاه‌ها، دیدگاهِ اسلام متفاوت و بسیار کلی‌تر از دیدگاه‌های دیگر است.

نویسنده: ادریس توفیق
مترجم: حسین افرا

«این فرد واقعا موفق است.» این جمله‌ای است که معمولاً می‌گوییم و منظورمان از این جمله این است که او پول زیادی دارد یا ماشین خوب و یا خانۀ بزرگی دارد. ما معمولاً به یک پسربچه که کفش‌ها را در خیابان تمیز می‌کند نمی‌گوییم او موفق است. آیا ما واقعا موفق هستیم؟ ما معمولاً نمی‌گوییم کسی که در یک آپارتمان کوچک در لندن زندگی می‌کند، موفقیت بزرگی کسب کرده است.
ما موفقیت را از طریق تعداد امتحانات و یا نوع تحصیلات دانشگاهی محاسبه می‌کنیم و هرکس نمرۀ بیشتری داشته باشد، او موفق‌تر است. با این‌گونه تعریف و معیارهایی، موفقیت به معنای لباس‌هایی است که ما می‌پوشیم و ماشین‌هایی است که ما سوار می‌شویم. داشتن چیزهای بیشتر، قضاوت ما را برای میزانِ موفق بودنِ فرد تغییر می‌دهد.
به عنوان مسلمان، ما باید از این تلاش بی‌رحمانه برای داشتن دارایی بیشتر عقب‌نشینی کنیم، و حال سوالی که مطرح می‌شود این است که با این عقب‌نشینی چگونه ما میزان موفقیت خود را ارزیابی کنیم؟
معمولا در غرب هرگاه مراسم تشییع جنازه شخصی برگزار می‌شود، کسی بلند می‌شود و چند کلمه‌ای دربارۀ فردی که فوت کرده است، سخن می‌گوید. سخنرانی اغلب در کنار تابوت و درحالی که همه حضور دارند، صورت می‌گیرد. با این حال، در این سخنرانی‌ها هیچ‌کس نمی‌گوید که فرد فوت‌شده، وقتی زنده بود، چند جفت کفش داشت یا هیچ‌کس نمی‌گوید شخص فوت‌شده چند بار به تعطیلات رفته و خوش گذارانده است. هیچ‌کدام از دارایی‌ها یا ماشینش را ذکر نمی‌کنند یا چیزهایی که او به عنوان یک تاجر به دست آورده است را بازگو نمی‌کنند. معمولا گفته می‌شود که او یک شوهر وفادار و یا پدر خوب بود. در کارها مسئولیت‌پذیر و باصداقت بود. به عبارت دیگر، در هنگام مرگ کسی، به صورت غریزی می‌دانیم که چه چیزهایی مهم است و برای گفتن این مطلب نیاز به مربی یا معلم نیست.
رویکرد ما
به عنوان مسلمان، رویکرد ما به زندگی با آنچه جامعه به عنوان دستور کار برای ما تعیین می‌کند، متفاوت است. گاهی اوقات بسیار سخت است از این‌گونه دستورالعمل‌هایی که جامعه برای ما تعیین می‌کند، اجتناب کنیم. بعضی از چیزها در اطراف ما به ما می‌گوید که این کار را انجام دهید، اما ما تلاش می‌کنیم رویکرد دیگری که مطابق با اسلام است داشته باشیم.
وظیفه اصلی مسلمان معتقد، پرستش خداوند است. ما تعهدات خاصی داریم که باید قبل از هر چیز دیگر آن را انجام دهیم. مثلا ما باید پنج بار در روز نماز بخوانیم. ما باید در ماه رمضان پولی را که به عنوان زکات فطره تعیین شده است، به فقرا بپردازیم. هم‌چنین اگر به آن استطاعات مالی مد نظر اسلام رسیدیم، باید برای یک بار هم که شده به حج تمتع سفر کنیم. این‌ اعمال ما را متفاوت می‌سازند. حقیقت این است که این‌گونه اعمال را برای منفعت شخصی انجام نمی‌دهیم، بلکه به خاطر خداوند انجام می‌دهیم و بدون این اعمال، واقعا نمی‌توانیم خودمان را مسلمان بنامیم.
با این حال، بحث کردن راجع به موفقیت در زندگی، ممکن است برای ما مسلمان‌ها کمی سخت باشد؛ اینکه آیا واقعا ما می‌توانیم با توجه به جوی که در مدرسه یا کالج وجود دارد، عقاید خود را بیان کنیم یا در مصاحبه‌های شغلی می‌توانیم از عقاید خود صحبت کنیم و کارفرمای خود را تحت تاثیر قرار دهیم یا اینکه ممکن است در مورد چگونگی حل مشکلات معاملات تجاری یا ارتقاء ایمنی دچار دو گانگی شویم. با این وجود توصیه می‌کنیم که از مسلمان بودن خود دست نکشید و عقیده خود را بیان کنید. مسلما مسلمان بودن، به این معنی است که ما باید بهترین عملکرد خود را داشته باشیم؛ بنابراین می‌توانیم به خوبی برای مصاحبه‌ها آماده شویم، به خوبی لباس بپوشیم و مؤدبانه صحبت کنیم، و اعتماد‌به‌نفس داشتن، بخش طبیعی از رفتار ما باشد.
رفتار مسلمانان و رویکرد مؤدبانه نسبت به دیگران همان چیزی است که مسلمانان باید در آن برتری داشته باشند. هم‌چنین می‌توانیم در بسیاری از کارها بهترین باشیم؛ در تیم فوتبال، سریع‌ترین ورزشکار در میدان و یا اولین رتبه‌ در کلاس درس و دانشگاه. اما، اگر ما این موفقیت‌ها را به دست نیاوریم، مطمئنا این نقطه پایان جهان نیست.بله، آن‌ها مهم هستند، اما اصل نیستند.
در حقیقت، بسیاری از چیزهایی که در این دنیا «موفقیت» تلقی می‌شود، 100 درصد موفقیت نیست. بخشی از پیام اسلام، معرفی موفقیت‌های واقعی است. مسلمانان می‌دانند که آن‌ها توسط خداوند متعال خلق شده‌اند و همه آن‌ها بازتاب هدایایی هستند که خداوند به آن‌ها داده است؛ پس اصل، موفقیت در کسب خشنودی خداوند است. به این معنا که تمام آنچه که مسلمانان انجام می‌دهند، راهی است که خداوند را خشنود می‌کند و آن طریقت مسلمانان به دیگران می‌گوید که اسلام چیست. شیوه رفتار ما و نحوه صحبت ما با دیگران در مورد اسلام، بیشتر از سخنان ما، اسلام را معرفی می‌کند.
چه انتظاری از ما می‌رود؟
موفقیت واقعی برای مسلمانان، داشتن شغل عالی یا کسب پول زیاد نیست، آن‌ها به موفقیت دیگری می‌اندیشند. برای مسلمانان، بزرگ‌ترین موفقیت در زندگی این است که آنچه را که خدا می‌خواهد، انجام دهند، و این قضیه ممکن است ما را حتی در تقابل با بعضی از مسائل عرفی که در جامعه است، قرار دهد. ما مسلمانان دعوت شده‌ایم که با مردان و زنان صادق باشیم، مهم نیست چه کسی هستیم، باید صادق باشیم. ما به منظور ارتقاء عدالت، بدون توجه به هزینه و صرف نظر از موقعیتی که ممکن است ما را به چالش بکشاند، دعوت شده‌ایم تا عدالت‌محورانه کارهایمان را انجام دهیم. ما به عنوان مردان و زنان مسلمان، بیش از هر چیز دیگری به نماز دعوت شده‌ایم. درحقیقت با نماز و دعا است که می‌توان به موفقیت واقعیِ زندگی دست یافت. از طریق نماز، به واقعیت‌ها می‌نگریم، در حالی که دیگران ممکن است به آن واقعیت‌ها توجهی نداشته باشند.
رومیان باستان از سیستم جاده‌ای که اکنون شناخته شده است، استفاده می‌کردند. این جاده‌ها محکم و با دقت ساخته شده بودند. آن‌ها با سربازان پیام‌رسان، پیام را به سرعت به بخش‌های مختلف امپراتوری روم می‌فرستادند. البته همه جاده‌ها به رم، مرکز امپراتوری، ختم می‌ش؛ در واقع امپراتوری رم بسیار وسیع بود.
امپراتوری روم، مثل همۀ امپراتوری‌های پس از آن، نابود شد و الان دیگر نیست. هنگامی که برای مردان بزرگ تاریخ، که در سراسر جهان شناخته شده‌اند، مراسمی برگزار می‌شود، حتی مردم به یاد نمی‌آورند که آن‌ها صاحبان چه پیروزی‌ها و موفقیت‌های بزرگی بوده‌اند. گویی مدت‌هاست که فراموش شده‌اند!

برگرفته از سایت: http://aboutislam.net