مشهورترین مقاله در باب خوشحالی و خوش‌بینی
 
چکیده
مثبت‌اندیشی موهبتی است که برای فرد، بسیار پرمنفعت و آرام‌بخش است. منفی‌نگری معمولا از مشکلات و اتفاقاتی ناشی می‌شود که از نوع نگرش ما به افراد جدید و اتفاقات جدید در زندگی‌مان نشئت می‌گیرد. پرداختن به هدف اصلی، به جای پرداختن به مسائل ناراحت‌کننده و منفی‌نگری نسبت به مشکلات، و تغییر افکار منفی به اینکه هر اتفاقی بی‌دلیل نیست می‌تواند ما را به مثبت‌اندیشی نزدیک کند. هم‌چنین نسبت به خود دید درست و منطقی داشتن هم بسیار موثر است.

نویسنده: لومینیتا. دی. ساووچ
مترجم: حسین افرا

 

«مثبت‌اندیش، نامرئی را می‌بیند، غیرقابل لمس را لمس و حس می‌کند و غیرممکن را به دست می‌آورد.»

بدبین بودن بسیار آسان‌تر از خوش‌بین بودن است؛ دیدن نیمۀ خالی لیوان به جای نیمۀ پر آن، انتقاد کردن و غرولند کردن به جای اظهار قدردانی و قدرشناسی برای همه اتفاقاتی که برای ما و در مجاورت ما می‌افتد، بسیار آسان تر به نظر می‌رسد.
در این مقاله قصد دارم شما را با هشت قدم برای سالم‌تر و مثبت‌تر اندیشیدن آشنا کنم؛ به این امید که، متوجه شوید بر خلاف آنچه تصور می‌شود، مثبت بودن بسیار آسان‌تر از منفی بودن است و خوش‌بین بودن بسیار آسان‌تر و سالم‌تر از بدبین بودن می‌باشد.

 

1. روی چیزی که دوست دارید آن را داشته باشید، تمرکز کنید.

اشتباهی که اکثر ما وقتی مشکل داریم، کمتر انجام می‌دهیم این است که به جای متمرکز شدن روی هدفی که می‌خواهیم به آن برسیم، مکرراً راجع به آن مشکل حرف می‌زنیم و از پرداختن به هدف اصلی، طفره می‌رویم و بیشتر وقت خود را به ابراز ناراحتی و صحبت در باره مشکلات موجود می‌گذرانیم.
 

2. بدانید که هر مشکلی که روی می‌دهد درس و تجربه‌ای برایتان به ارمغان می‌آورد.

همیشه در هر اتفاقی که برای ما می‌افتد، درسی وجود دارد و ما باید دائما در پی این باشیم که به جای آنکه به جنبه‌های منفی مشکلات بپردازیم، بررسی کنیم که این درس چیست و آن را یاد بگیریم. چون همان طور که کنفسیوس گفته: «تنها در صورتی که شما اشتباه کنی و آن را تصحیح نکنی، این عمل "اشتباه" نامیده می‌شود.»
 

3. هرچیزی که از فکرتان می‌گذرد باور نکنید.

مشکلات ما به آن بزرگی که ذهن ما سعی دارد ما را متقاعد کند، نیستند و اگر شما بخواهی تفکر منفی که در ذهنتان می‌گذرد باور کنید، دچار مشکل خواهید شد. ذهنتان را بررسی کنید؛ افکارتان را بررسی کنید، ولی خودتان را با افکارتان قضاوت نکنید. فراتر از افکارتان باشید و سطح فکری خودتان را افزایش دهید.
 

4. قدرشناس باشید.

برای هر اتفاقی که برایتان می‌افتد قدرشناس باشید، چه خوب چه بد، و اگر از هرکسی که با او برخورد و مراوده دارید، بیشتر قدردانی خود را ابراز کنید، موهبت‌های بیشتری برای شما پیش خواهد آمد که می‌بایست قدردان آن‌ها نیز باشید. و وقتی که مشغول تمرکز روی چیزهایی هستید که به خاطرشان قدردانید، دیگر جا و فرصتی برای استرس و نگرانی نخواهید داشت، و نسبت به آن فرصت، حس مثبتی دارید و دیگر منفی‌نگری خاصی به سراغ شما نمی‌آید.
 

بیشتر بخوانید: 12 گام تا مثبت اندیشی


5. بدانید که هرچیزی دلیلی دارد.

هر اتفاقی که برایتان می‌افتد، دلیلی دارد، و هر شخصی که وارد زندگی‌تان می‌شود، بی‌دلیل نیست و حتما با دلیلی وارد زندگی شما شده است.
مسئولیت شما این است که به آن‌ها برچسب خوب بودن یا بد بودن، منفی بودن یا مثبت بودن نزنید و سعی کنید که پی به علت‌ها ببرید. و این واقعیت باعث می‌شود تا حد بسیار زیادی از بدبینی و منفی‌نگری نسبت به دیگران و اتفاقات فاصله بگیرید.

 

 6.  کمال‌طلبی را رها کنید.

وقتی سعی دارید همه کارها را کامل انجام دهید، ممکن است دچار استرس و ناامیدی ‌شوید، چون این غیرممکن است که در همه کارهایی که انجام می‌دهید کامل باشید. اصلا چرا باید بخواهید کامل باشید؟ مگر نمی‌دانید کامل بودن دیگر جایی برای بهتر شدن و پیشرفت باقی نمی‌گذارد؟ شخصی سعی در پیشرفت و ارتقاء سطح فکر خود می‌کند که کارهای خود را ناقص بداند.
 

 7. مقاومت خود را رها کنید.

همه چیز را همان طور که هستند، بپذیرید، بدون این که سعی در تغییردادنشان داشته باشید یا بخواهید با آن‌ها بجنگید. وقتی شما استرس نتیجه و عاقبت کاری را دارید و وقتی در برابر چیزی که هست مقاومت کنید، در واقع در حال جنگیدن با زمان حال هستید؛ جنگیدن علیه حقیقت جاری و علیه کل جهان و این تا حد بسیار زیادی شما را از مثبت‌نگری دور می‌کند و باور کنید این مبارزه‌ای نیست که بتوانید در آن پیروز شوید. به خودتان اجازه بدهید که آن طور که هست باشد و در واقع خودتان باشید. با جریان زندگی همراه شوید، و بدانید زندگی به معنای تقلا کردن نیست، حتی اگر ذهن شما در تمام این سال‌ها، سعی در متقاعد کردن شما داشته که این‌گونه است.
 

 8. یاد بگیرید در همه کار‌هایتان نقشی پررنگ داشته باشید.

وقتی شما در همه کارها حاضر باشید و نقش داشته باشید، کل زندگی‌تان بسیار آسان‌تر پیش می‌رود و خواهید دید که چگونه مشکلاتتان کم‌کم، شروع به ناپدید شدن خواهند کرد. در هرکجای کارهایتان نقش خود را کم‌رنگ‌تر کنید، منفی‌نگری به سراغ شما خواهد آمد.
اگر شما در افکارتان گرفتار شوید و اگر زیاد درباره اینکه چه اتفاقاتی در گذشته افتاده و چه اتفاقاتی در آینده ممکن است بیفتد فکر کنید، درد و رنج بسیاری برای خودتان ایجاد می‌کنید، و انرژی که تولید می‌کنید یک انرژی سمی و خطرناک خواهد بود. اثرات منفی و مهلک این سم، هم برای خودتان و هم برای آدم‌های اطرافتان است، چون انرژی‌ها به آدم‌های اطراف ما سرایت می‌کند.


برگرفته از سایت: www.purposefairy.com