ترنم شعر
ترنم شعر
ترنم شعر
(برگشت پرستو )
تقديم به حضرت فاطمه (س)
موج در موج پريشان سر مويت
کوه ها مات تو بودند وسر مي زد
آفتاب از وسط طاق دو ابرويت
گردن آويز قشنگي ست برايت ماه
حلقه دور زحل نيز النگويت
آسمان در تب باريدن چشمانت
ابر ،اردو زده بر خلوت زانويت
روي آشفتگي ردّ لگدها ،نيز
لنگر انداخته آرامش پهلويت
چشم درراه نشستند و بي مادر
فصل ها در پي برگشت پرستويت
"محمد تقي عزيزيان "
(قانون جاذبه )
افتاد بر زمين
دستان سبز تو پيدا کرد
قانون جاذبه سيب!
(بهشت)
رودها و چشمه هاي خروشان
ياس ها وبنفشه هاي هميشه
درآغوشت
بهشت ، ماوا گرفته است!
"ياسمن بهار (نعيمه ارنگ)"
(دادگاه آسمان )
وقتي رعد و برق دعوا مي کنند
آسمان دادگاه مي شود
و خورشيد ، از پشت ابرهاي سياه فرار مي کند .
حالا هيچ ستاره اي قاضي نمي شود
تا اشکهاي ماه ،
پلنگ را خيس نکند!
"فاضل ترکمن"
(از عشق)
طعم صدايت را بياور در غزل بگذار
برگرد و روشن کن چراغ خواب هايم را
در ازدحام وهم و وحشت لااقل بگذار ...
حتي بيا بت هاي زيباي مرا بشکن
بعداً تبر را توي دستان هبل بگذار
اين شعررا آتش بزن هر طور مي خواهي
مثل مغول ها رد پايي در محل بگذار
از عشق گفتن کار هر کس نيست باور کن
اين کار را بر عهده شيخ اجل بگذار
"رقيه نديري"
(گناه خلق)
افتاده زير پات ، خيابان روبه رو
ازبس دخيل بسته به خورشيد خانه ات
تاول زده ست دست بيابان روبه رو
هم دست مي کشي به سر عاشقان وهم
روي گناه خلق پشيمان روبه رو
آن موي موج موج به درياي پشت سر
برده ست قلب جمع پريشان روبه رو
پايان هفت مرتبه از خود گذشتن است
آغاز عشق بنده ، به قرآن روبه رو
عمري اگر چه دور خودش گيج مي خورد
چرخيد بر مدار تو ميدان روبه رو.
"محمد تقي عزيزيان "
منبع:حدیث زندگی - شماره45
/خ
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}