قرآن و خرافات




خرافات :

قل يا اهل الکتاب لا تغلوا في دينکم غير الحق و لا تتبعوا اهواء قوم قد ضلوا من قبل واضلوا کثيراً وضلوا عن سواء السبيل؛ مائده / 77 ؛ بگو اي اهل کتاب در دين خود به ناحق گزافه گويي نکنيد و از پي هوس هاي گروهي که پيش از اين گمراه گشتند و بسياري [از مردم ] را گمراه کردند و [خود ] از راه راست منحرف شدند نرويد .
يا اهل الکتاب لا تغلوا في دينکم و لا تقولوا علي الله الا الحق ... نساء / 171 ؛ اي اهل کتاب در دين خود غلو مکنيد و درباره ي خدا جز [ سخن ] درست مگوييد ...
دو آيه بالا از آيات جالبي هستند که در زندگي روزمره ما با کمي توجه ، مصداق هاي بسياري پيدا مي کنند . خيلي مواقع گزافه گويي هايي که در دين مي شود ، مثل معجزاتي که به آدم هاي مختلف نسبت داده مي شود ، بي ضرر به نظر مي رسند و در نگاه اول بي تأثير روي کل دين . ولي متأسفانه بعضي از اين غلوها به قدري با مهارت طراحي شده اند که در دراز مدت روي اعتقادات خيلي ها تأثير مي گذارند . براي اينکه اين موضوع کاملاً آشکار شود ، چند مثال مي زنيم که اثبات نادرستي آنها ساده مي باشد :

مثال اول ، اعجاز در اکتشافات جديد :

ادعا : در صحرايي در عربستان ، دانشمندان بقاياي يک اسکلت عظيم انسان را کشف کرده اند . دانشمندان معتقدند که اين انسان متعلق به قوم عاد بوده که در قرآن ذکر شده است . اين کشف اثبات درستي قرآن کريم است .
واقعيت اين عکس برنده جايزه ي سوم مسابقه فوتوشاپ در يک وب سايت است . عکس اوليه متعلق به يک حفاري در آمريکا است که بعداً عکس اسکلت با نرم افزار به آن اضافه شده است .
مثال بعدي احتياج به دقت بيشتري براي تشخيص دارد .

مثال دوم ، کد نوزده در قرآن :

عليها تسعه عشر * و ما جعلنا اصحاب النار الا ملائکه و ما جعلنا عدتهم الا فتنه للذين کفروا ليستيقن الذين اوتوا الکتاب و يزداد الذين آمنوا ايماناً و لا يرتاب الذين اوتوا الکتاب و المومنون و ليقول الذين في قلوبهم مرض و الکافرون ماذا اراد الله بهذا مثلاً کذلک يضل الله من يشاء و يهدي من يشاء و ما يعلم جنود ربک الا هو و ما هي الا ذکري للبشر مدثر / 30 و 31 ؛ [و] بر آن [دوزخ ] نوزده [نگهبان ]است . و ما موکلان آتش را جز فرشتگان نگردانيديم و شماره آنها را جز آزمايشي براي کساني که کافر شده اند ، قرار نداديم تا آنان که اهل کتابند يقين به هم رسانند و ايمان کساني که ايمان آورده اند ، افزون گردد و آنان که کتاب به ايشان داده شده و [نيز ]مؤمنان به شک نيفتند و تا کساني که در دلهايشان بيماري است و کافران بگويند خدا از اين وصف کردن چه چيزي را اراده کرده است . اين گونه خدا هر که را بخواهد بي راه مي گذارد و هر که را بخواهد هدايت مي کند و [شماره ] سپاهيان پروردگارت را جز او نمي داند و اين [آيات ] جز تذکاري براي بشر نيست .
در سال 1978 ، شخصي به نام رشاد خليفه ، نتيجه تحقيقات آماري خود بر قرآن را منتشر کرد . بر اساس دو آيه بالا ، او معتقد بود که قرآن داراي يک کد پنهان نوزده است . براي نمونه ، تعداد سوره هاي قرآن 114 است که مضربي از نوزده است . بسم الله الرحمن الرحيم که در اول سوره هاي قرآن مي آيد ، داراي نوزده حرف است . اولين وحي به پيامبر داراي نوزده کلمه است . آخرين سوره نازل شده بر پيامبر يعني سوره ي نصر ، داراي نوزده کلمه است و اولين آيه درسوره ي نصر هم نوزده حرف دارد . تمامي اين اطلاعات در نگاه اول بسيار جذاب و قابل قبول مي آيد . ولي حقيقت اين است که هر کسي مي تواند در هر متني به دنبال يک طرح و الگوي رياضي بگردد . رشاد خليفه در واقع به قدري به کد نوزده معتقد بود ، که مي خواست هر چيزي در قرآن را در اين فرمت بگنجاند . يکي از اين موارد تعداد آيات قرآن بود . تعداد آيات قرآن کريم 6348 است و اين عدد به نوزده قابل قسمت نيست . اين شايد مي توانست خط بطلاني باشد بر نظريه کد نوزده در قرآن . ولي در کمال تعجب ، رشاد خليفه اعلام کرد که دو آيه آخر سوره ي توبه جزو قرآن نيست و بايد از قرآن حذف شود . با حذف اين دو آيه ، تعداد آيات قرآن 6346 مي شود که به نوزده قابل قسمت مي شود . اين شايد يک مثال جالب از حالتي باشد که غلو کردن در دين باعث گمراهي شده است .
بيان اين مطلب از جانب کساني که اعجاز قرآن را درک نکرده اند ، به عنوان راه حلي است تا اعتقادات سست خود را استحکام ببخشند .
واقعيت اين است که عنوان اين مطالب معمولاً از جانب دو گروه مردم است : اول عده اي ساده انديش که دنباله رو نظرات ديگران هستند . گروه دوم اما کساني هستند که معتقد هستند براي پيش برد دين و گسترش اسلام مي توان دروغ گفت و به دين شاخ و برگ داد . هر دو گروه ولي در يک چيز مشترکند :هر دو از قرآن بهره اي نبرده اند . اگر در حقيقت برده بودند ، به نشر و گسترش تنها معجزه پيامبر مي پرداختند .
منبع: ماهنامه قرآني ،آموزشي نسيم وحي،شماره 8