حفظ بدن انسان با استفاده از منجمد سازی
کند کردن فرایند مرگ
یک آزمایش که در حدود نیم قرن پیش انجام شده است، موجب توسعه ی صنعتی شده است که تخصص آن در منجمدسازی بدن انسان و کند کردن فرایند مرگ می باشد. بسیاری از محققین بر این باورند که با این کار شانس زنده ماندن، اندک است.
تعداد کلمات: 1467 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه
نویسنده: پیتر گین
مترجم: حبیب الله علیخانی
حفظ بدن انسان با استفاده از منجمد سازی
اوایل دهه ی 1960، یک گروه از علاقه مندان فرایند منجمد سازی انسان ها را در زمانی که این انسان ها در خطر مرگ بودند، توسعه دادند به امید آنکه، بعد از پیشرفت های علمی و ایجاد قابلیت درمان آنها، دوباره آنها را از حالت منجمد به حالت عادی برگردانند. این ایده اولین بار 50 سال پیش عملی شد.
در ژانویه ی 1967، جیمز بدفورد، استاد فیزیولوژی دانشگاه کالیفرنیا اولین فردی بود که "منجمدسازی" را مطرح کرد. یک تیم کوچک از دکترها و سایر علاقه مندان این فرد را پس از مرگ او به دلیل سرطان، منجمد سازی کردند.
چند روز بعد از منجمد سازی، تیم بدن بدفورد را در یک محفظه ی عایق حاوی یخ خشک، قرار دادند. هنوز هم بدفورد در داخل یک محفظه ی نیتروژن مایع غوطه ور است. 50 سال بعد، بعد از یک سری از انتقال ها از تأسیسات منجمد سازی به یک سری تأسیسات دیگر، بدن او در آریزونا جای گرفت.
با استفاده از استانداردهای منجمدسازی آن زمان، روش بسیار در هم بر هم و بی نظم بود. با وجود این، یک ارزیابی بصری بر روی شرایط بدفورد در سال 1991، نشان داد که بدن او هنوز منجمد مانده است و تخریب قابل توجه در آن مشاهده نشده است.
آر مایکل پری (R. Michael Perry)، مدیر سرویس خدماتی در آریزونا می گوید: "هیچ زمانی برای آزمایش بعدی تعیین نشده است". اما به منظور ترویج منجمد سازی، پنجاهمین سال مرگ بدفورد و منجمدسازی او، به عنوان "روز بدفورد" نامگذاری شد. در واقع هدف تشویق هر چه بیشتر محققین به بررسی و کار بر روی منجمد سازی و روش های حفظ بدن می باشد.
در سطح جامعه نیز تغییر قابل توجهی در زمینه ی پذیرش انجماد بدن بیماران ایجاد شده است. به جای برنامه ریزی برای احیای کل بدن، برخی از محققین بر روی انجماد برخی از بخش های بدن مانند ذخیره سازی حافظه ی برخی افراد به منظور استفاده از آنها در ربات ها، متمرکز شده اند.
بدگمانی ها
به هر حال، در خارج از جامعه ی انجماد بدن، یک ظن و گمان علمی هنوز هم در مورد منجمدسازی بدفورد، وجود دارد.
مایکل هندریکس (Michael Hendricks)، عصب شناس دانشگاه مک گیل کانادا، می گوید: "به حرکت در آمدن دوباره و یا شبیه سازی یک بافت زنده پس از منجمد سازی، یک امید اشتباه است که در حقیقت خارج از مرزهای علمی می باشد و یک مورد غیر قابل انجام می باشد".
اوایل دهه ی 1960، یک گروه از علاقه مندان فرایند منجمد سازی انسان ها را در زمانی که این انسان ها در خطر مرگ بودند، توسعه دادند به امید آنکه، بعد از پیشرفت های علمی و ایجاد قابلیت درمان آنها، دوباره آنها را از حالت منجمد به حالت عادی برگردانند. این ایده اولین بار 50 سال پیش عملی شد.
محققین در واقع تنها منتقدین این صنعت نیستند.
خانواده ی افرادی که برای انجماد انتخاب می شوند، از جمله خانواده ی بدفورد، به دادگاه رفته و علیه این مسئله شکایت کردند. آنها تقاضا کردند تا منجمد سازی به پایان برسد.
در یک مورد اخیر که در سال 2011 رخ داد، یک قاضی دادگاه از قرارداد مری روبین که در واقع با آلکور به امضا رسانده بود، حمایت کرد. در این مورد، فرزند روبین تحت فرایند منجمد سازی قرار گرفته بود. در واقع سال گذشته، دادگاه عالی انگلیس از حق یک مادر برای بررسی روند انجماد سازی دختر 14 ساله ی این مادر، پس از مرگ، حمایت کرد. این مسئله علارغم این بود که این کار بنا به آرزوی پدر دختر انجام شده بود.
واکنش جهانی نسبت به این تکنولوژی در سال 2002 به حد نهایی خود رسید. در این زمان بررسی های دادگاه نشان داد که تد ویلیام (Ted Williams)، نماد بستکتبال رد سوکس بوستون (Boston Red Sox baseball icon) در تأسیسات آلکور (Alcor facility) منجمد سازی شده است. جان هنری پسر ویلیام که در حقیقت این مسئله را خواسته بود، پس از مرگ به دلیل ابتلا به سرطان خون، نیز منجمد شد.
سیاست گذاران نیز بر روی این فرایند دخالت می کنند. برای مثال، در سال 2004، دولت ایالتی میشیگان، رأی به تشکیل انستیتوی انجماد کرد که در حقیقت در کلینتون مستقر شد. 8 سال پس از این مسئله، از آماده سازی مردگان برای منجمد شدن، جلوگیری شد که علت این مسئله، دادخواست هایی بود که در زمینه ی بدن های مرده، به دادگاه های مختلف، ارسال شد.
صنعت انجماد بدن ها همواره با مخالفت گسترده ی منتقدین روبرو است.
آلکور در وبسایت خود اعلام کرده است که "صنعت انجماد بر این اعتقاد است که هیچ کس در حقیقت تا زمانی که اطلاعات مغزیش از بین نرفته، نمرده است. در حقیقت، دمای پایین می تواند از این اتلاف جلوگیری کند".
بیشتر بخوانید: حقایقی دربارهی شبیه سازی انسان
به هر حال، این اختلاف نظر، نتوانسته است منجر به دلسرد شدن افرادی شود که علاقه مند به منجمد کردن بدن خود هستند.
سالانه، بیش از 250 نفر در تأسیسات منجمدسازی، منجمد می شوند. هزینه ی هر فرد برای انجام این کار به صورت متوسط، 28000 دلار است.
شرکت روسی کریوروس (KrioRus company) نیز تأسیساتی فراهم آورده است که در آن، هزینه ی انجماد هر فرد، تنها 12000 دلار بوده است. البته با این تفاوت که در هر بخش، آنها چند نفر را منجمد سازی می کنند. در حقیقت، بر طبق قرارداد هر فردی می تواند شرایط خود را گفته و هزینه های مربوطه را پرداخت کند. در حال حاضر، آمریکا و روسیه تنها کشورهایی هستند که دارای این تأسیسات می باشند.
مشکلات آغازین
اولین تلاش در زمینه ی منجمد سازی در حقیقت به طور خاص اجرایی نشد.
بدفورد پیش از آنکه تأسیسات آماده سازی برای انجماد کامل شود، مرد. بنابراین، به جای کشیدن خون او و جایگزین کردن محلول های ضد یخ زدگی به منظور محافظت بافت ها، تنها عوامل ضد یخ زدگی وارد خون او شد.
تیم کاری سپس بدن را در یخ خشک قرار داد و شروع به انجام یک سری انتقال ها از یک محفظه به محفظه ی دیگر کرد. در نهایت، بدن بدفورد در تأسیسات آلکور قرار داده شد.
به دلیل این مشکلات، متخصصین انجماد می ترسیدند که بدن او دچار تخریب شده باشد. البته بررسی ها در سال 1991 نشان داده که بدن هنوز تخریب نشده است.
پری می گوید: "ما در حقیقت فهمیدیم که هیچ تغییر رنگی در بدن ایجاد نشده است". او همچنین گفته است که: "یخ هایی که در اطراف بدن قرار دارد، هنوز دست نخورده هستند و این مسئله نشاندهنده ی یخ زدگی کامل در طی مدت نگهداری و انتقال بوده است".
در سال های اخیر، پیشرفت های قابل توجهی در زمینه ی انجماد انجام شده است و زمینه ی به نام بیولوژی انجماد توسعه یافته است.
برای جلوگیری از اینکه کریستال های یخ منجر به تخریب سلول ها در حالت منجمد شوند، متخصصین انجماد خون بدن را با مخلوطی از عوامل ضد یخ زدن جایگزین می کنند و اندام ها را نیز در برابر سرما، محافظت می کنند. این روش، در واقع مشابهبرای جلوگیری از اینکه کریستال های یخ منجر به تخریب سلول ها در حالت منجمد شوند، متخصصین انجماد خون بدن را با مخلوطی از عوامل ضد یخ زدن جایگزین می کنند و اندام ها را نیز در برابر سرما، محافظت می کنند. این روش، در واقع مشابه روشی است که در مورد باروری، بر روی تخمک های یخ زده، انجام می دهند. روشی است که در مورد باروری، بر روی تخمک های یخ زده، انجام می دهند.
یکی دیگر از روش های پیشرو که برای تد ولیامز مورد استفاده قرار گرفت، جداسازی سر از بدن است. بر اساس مطالعه های انجام شده در این زمینه، فهمیده شده است که یخ زدن می تواند مواد موجود در مغز انسان را حفظ کند اگر، بدن دوباره احیا شود. این مسئله احتمال استفاده از مغز انسان ها در بدن ربات ها را در آینده، افزایش داده است.
هندریکس با این مسئله مخالف است. او می گوید: "در حالی که این احتمال وجود دارد که این ویژگی ها در بافت مرده حفظ شود، این مسئله در زمان های کنونی مقدور نمی باشد".
یک رویای دور
محققینی مانند باری فولر، یک پروفسور در زمینه ی علوم جراحی و پزشکی دما پایین در دانشگاه لندن، بر این مسئله تأکید دارند که حتی حفظ بخش هایی از بدن به یک شیوه ی خاص، و استفاده ی مجدد از آن، یک رویای دور می باشد.
او می گوید: "تحقیقات گسترده ای در زمینه ی این چالش های علمی انجام شده است و این فهمیده شده است که در آینده، قابلیت حفظ اندام های بدن در شرایط انجماد و انتقال آنها به مکان پیوند، مقدور می باشد. این مسئله اولین مرحله از اثبات مفهومی است که بوسیله ی او گفته شده است.
با وجود این، پری بهینه سازی را در زمینه ی عمر مفید بخش منجمد شده، ارائه کرده است.
او می گوید: "ما در مورد چند دهه ی بعد صحبت می کنیم". " زمانی در حدود 50 تا 100 سال دیگر".
دیوید گروسکی (David Gorski)، یک جراح از مرکز پزشکی دانشگاه ایالتی ماین در میشیگان، دیدگاه بدبینانه تری دارد.
او می گوید: "پنجاه سال دیگر، این احتمال وجود دارد که تمام کارهایی که ما آنها را تجربه کردیم، وارد مقالات علمی شود و احتمالاً خواننده های جوان تر این مقاله، بتوانند زمانی شاهد پیشرفت های قابل توجه در این زمینه باشند".
منبع
https://www.insidescience.org
استفاده از مطالب این مقاله با ذکر منبع راسخون، بلامانع می باشد.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}